دیدگاه

قیام سراسری ژینا در شهریور ۱۴۰۱ همراه بود با انبوهی از تولیدات هنری بخصوص در عرصۀ موسیقی اعتراضی. از آنجایی که کُردستان در زمینه اعتراضات پویایی و پیشرویی قابل توجهی از خود نشان داد، هنرمندان کُرد نیز همراه با مردم، حمایت عمومی خود از خیرش سراسری علیه حکومت را با سرودهای انقلابی و حماسی اعلام کردند. اگرچه آثار زیادی در یک سال گذشته در عرصه موسیقی اعتراضی تولید شده، اما آوازهایی که بین مردم کُرد از استقبال بالایی برخوردار بودند و بارها برمزار جانباختگان قیام بازخوانی شدند، سرودهای بودند که سال‌ها قبل توسط خوانندگان کُرد به مناسبت‌های مختلف اجرا شده بودند. بازخوانی چندبارۀ این سرودها توسط مردم، از زخم دیرینه‌ای نشان دارد که مردم کُرد همواره در رژیم‌های حاکم بر ایران متحمل شده‌اند. گزارش زیر به دو نمونه از این موسیقی‌ها می‌پردازد. این دو سرود هم در شبکه‌های اجتماعی و هم در جریان اعتراضات خیابانی طیف بی‌شماری از مخاطبان را به خود جلب کردند. البته ذکر این نکته ضروری است که تعدادی زیادی آثار نیز از هنرمندان ناشناس در ایام منتهی به اعتراضات در کردستان تولید و منتشر شدند.

سرود ای شهیدان

سرود «ای شهیدان» (به‌ کُردی: ئه‌ی شه‌هیدان) شاید بیشتر از هر سرود دیگری در جریان قیام ژینا مخاطب داشت. این سرود بارها بر مزار شهدای قیام، در مساجد، در خیابان‌ها و شبکه‌های اجتماعی پخش و توسط مردم بازخوانی شد. در روزهای قیام، معترضان در مهاباد این سرود را از بلندگوی مساجد پخش کردند. همچنین در برخی از مساجد سنندج (مانند مسجد قبا) سرود «ای شهیدان» توسط روحانیون معترض از بلندگوها پخش شد. حتی ماموستا ابراهیم کریمی، پیش‌نماز مسجد روستای «ننله» از توابع سنندج، سرود را همراه نمازگزاران در مجسد زنده اجرا کرد که منجر به بازداشتش شد. تقریباً بر مزار همۀ شهدای قیام در کردستان از مهاباد و اشنویه و پیرانشهر گرفته تا سقز، دیواندره، سنندج و کامیاران مردم کُرد بارها سرود «ای شهیدان» را به شکل دسته‌جمعی اجرا کردند. اما سابقۀ ضبط و پخش این سرود تقریباً عمری به درازای رژیم جمهوری اسلامی دارد. بازخوانی آن در بسیاری از بزرگداشت‌ها و برمزار شهدا در سال‌ها متمادی و جای جای کردستان بزرگ خوانده شده است.

خواننده این سرود انقلابی، موزیسین معروف و نام‌آشنای کُرد، استاد «ناصر رزاری» و آهنگساز آن استاد «نامدار قَرداغی» است که موسیقی آن را بر شعری از «محمد توفیق وَردی» نویسنده و فولکلورشناس کُرد تنظیم کرده است. این سرود در میانۀ سال‌های ۱۹۷۹-۱۹۸۱ در شهر سلیمانیه ضبط و پخش شده.  نامدار قرداغی در مصاحبه‌ای درباره شرایط ضبط این سرود می‌گوید:

بسیاری از سرودهای انقلابی چون ای شهیدان، هیوا، خداحافظ مادر و… را در بدترین شرایط سیاسی آن زمان در شهر سلیمانیه و در مدرسه‌ای ابتدایی ضبط کردیم. در و پنجره‌های یکی از کلاس‌های مدرسه را با پتو می‌پوشاندیم و چند نفر نگهبان را در اطراف مدرسه می‌گذاشتیم، شرایط به قدری حساس بود که اگر بعثی‌ها می‌فهمیدند مشغول چه کاری هستیم، معلوم نبود چه بلایی به سرمان می‌آورند. سرودها را با شاگردهای مدرسه و جمعی از نوازندگان گروه موسیقی مولوی با دستگاه ساده‌ای ضبط کردیم.

استاد ناصر رزازی نیز در همین باره می‌گوید:

آن زمان بوی خون از خیابان‌های سلیمانیه می‌آمد، شرایط وحشتناکی بود […]  آقای نامدار قرداغی علاوه براینکه بچه‌های را در زمینۀ موسیقی در «مدرسه بیخود» (مَلکَندی فعلی) تربیت می‌کردند، برای همه سرودها آهنگسازی هم کرده بود. واقعاً در آن زمان شرایط درست مثل این بود که در دهان شیر بروی، بسیار بسیار خطرناک و حساس بود.

از نکات حائز اهمیت در مورد ضبط سرود، نوازندگی آن توسط کودکانی بود که در آن دوره آموزش‌های لازم را برای نواختن موسیقی در مدرسه فراگرفته بودند.

یکی از کنشگران فرهنگی درمورد استقبال زیاد معترضان کُرد از این سرود در روزهای خیزش ژینا به رادیو زمانه می‌گوید:

معترضان، به درستی  جانباختگان را شهید می‌نامند، چراکه آنان در برابر نظام ظالمی ایستاده بودند که جان و مال و خاکشان را اشغال کرده است. در همان روز اول مادر ژینا و معترضان که بر مزارش حاضر شدند از کلمه شهید برای ژینا استفاده کردند. شهید یعنی کسی که شاهدی بر ظلم و بی‌عدالتی بوده و در نبرد با آن جانش را فدا کرده است. این کلمه در ادبیات سیاسی کُردستان بار معنایی بالایی دارد و از مفهوم مذهبی آن جداست. چون سرود «ای شهید» همان اول برای پیشمرگه‌هایی خوانده شد که در برابر ظلم ایستادگی کردند، هنوز هم در کردستان به مناسبت‌های مختلف مردم این سرود را می‌خوانند.

در همین رابطه یک آهنگساز کُرد می‌گوید:

فارغ از پیشینه‌ این سرود، ریتم حماسی، صدای انقلابی و شعری که در حین سادگی بسیار پرمغز است، مخاطب را به سمت خود جذب می‌کند. موسیقی سرود به بهترین شیوه با ریتم و آواز کُردی منطبق شده و تقریباً می‌توان گفت از حیث تنظیم و خوانندگی شکافی ندارد. البته سرودهای انقلابی فارغ از کم و کیف موسیقایی، بیشتر بخاطر لحن حماسی و تهیج کننده‌ای که دارند نزد مخاطبان پذیرش می‌شوند. سرود ای شهیدان اگرچه-حداقل به نظر من- در درون خود خاطر غم‌انگیزی را با خود دارد ولی به دلیل تنظیم و لحن حماسی خواننده، هنوز آن تهییج انقلابی را در خود دارد. 

متن کُردی و ترجمه فارسی

ئەی شەهیدان ئەی شەهیدان/ نامرێ ناو و نیشانتان

ای شهیدان ای شهیدان/ نام و نشانتان نخواهد مُرد] از یادها نخواهید رفت]

ئێوە بوونە ڕێبەری ئێمە / بوونە پشت و سەنگەری ئێمە

شماها رهبر و راهنمای ما / پشتیبان و سنگر ما شدید

تاجی بەرزیتان لەسەرنا / دوژمنی گەلتان وە دەر نا

تاج سرافرازی را بر سر نهادید و/ دشمن ملت را بیرون راندید

تا شەهید خوێنی نەڕێژێ / تاکو گەل تاڵی نەچێژێ

تا خون شهید ریخته نشود/ تا ملت تلخی[سختی] نکشد

داری ئازادی شین نابێ/باخی ژینمان ڕەنگی نابێ

درخت آزادی سبز نخواهد شد/ باغ زندگی‌مان رنگین نخواهد شد

سرود ای رقیب

سرود دیگری که همچون «ای شهیدان» بارها بر مزار جانباختگان و در خیابان‌ها خوانده شد، «ای رقیب» (ای دشمن) (به کُردی: ئه‌ی ڕەقیب) بود. شعر این سرود، سال ۱۹۳۸ توسط «یونس رئوف» متخلص به «دلدار» در زندان حکومت وقت عراق سروده شده. ای رقیب، هم‌اکنون سرود رسمی حکومت اقلیم کردستان است و از سمت بیشتر احزاب سیاسی کُرد به عنوان سرود ملی کردستان پذیرفته شده است.

سرود «‌ای رقیب» نخستین بار در ژانویه ۱۹۴۶ میلادی (بهمن ۱۳۲۴ خورشیدی) در جمهوری کردستان (مهاباد) به عنوان سرود ملی تصویب و اجرا شد. واژۀ رقیب (دشمن) در شعر یونس رئوف، هم خطاب به نگهبانانی است که او را در زندان شکنجه و آزار می‌دادند و هم اشاره به حکومت‌هایی دارد که سرزمین کردستان را به اشغال درآورده‌اند. «دلدار» در این شعر تلویحاً خطاب به دشمن می‌گوید که ملت کُرد نمرده است و تا ابد در برابر ظلم زمان مقاومت خواهد ‌کند.

یکی از معترضان درباره استقبال از این سرود در روزهای مقاومت و خیزش در کردستان به رایو زمانه می‌گوید:

در روزهای اعتراضات، کُردستان مورد حمله و تهاجم بود. البته ما همان روزهای اول می‌دانستیم جمهوری اسلامی مطلقاً به کُردها رحم نمی‌کند. چون قتل‌عام از چهل سال پیش هر روز در کردستان بوده و هنوز هم است. یعنی شما در این چهل و سه سال نمی‌توانی روزی را پیدا کنی که کسی از کردستان توسط جمهوری اسلامی کشته نشده‌ باشد یا حداقل بازداشت، زخمی، تبعید و آواره نشده باشد. همۀ خانواده‌های کُرد حتماً کسی را در قوم و خویش دارند که مورد غضب رژیم اسلامی قرار گرفته باشد. سرود «ای رقیب» به دشمن که جمهوری اسلامی باشد می‌گوید که با آن همه کشت و کشتار و قتل و غارت باز نمی‌توانی ما کُردها را از پا دربیاوری. این بهترین پیام به دشمن است. و واقعاً هم نتوانسته این کار را بکند. اگرچه نیروی سرکوب با اسلحه و مسلسل به اشنویه، مهاباد، جوانرود، پیرانشهر، سنندج و… به جنگ مردمی رفت که حتی یک چاقو هم برای دفاع از خود به همراه نداشتند، ولی باز ما مقاومت کردیم و می‌کنیم. این جنگی است که شروع شده. ای رقیب، نماد این مقاومت در برابر دشمن است.

او در ادامه درباره فراگیری این سرود در میان مردم کرد می‌گوید:

سر مزار شهدا مادرهایی این سرود را می‌خواندند که حتی یک کلمه سواد نداشتند، ولی کامل شعر را حفظ بودند، این یعنی کلمات این سرود تا رگ و ریشۀ همه ما رفته است. یادم است یکی از دوستانم در مهاباد تیرخورده بود، زیر لب همه‌اش این سرود را زمزمه می‌کرد. مقاومت ما کُردها برای تمام مردم ایران است، سرودها، شعارها و شعرها همۀ ایران را دربرابر دشمن ظالمی مثل جمهوری اسلامی قرار می‌دهد، فرقی بین کُرد و ترک، و فارس و بلوچ و عرب و… نیست. مقابل همه ما دشمنی قرار دارد که به اندازۀ کافی نشان داده است به کسی رحم نمی‌کند.

متن کُردی و ترجمه فارسی

ئەی‌ ڕەقیب ھەر ماوە قەومی کورد زمان/ نایشکێنێ دانەیی تۆپی زەمان

آی دشمن، قوم [ملت] کُرد هنوز زنده است و توپ زمانه [حوادث تلخ] شکستش نمی‌دهد

کەس نەڵێ کورد مردووە، کورد زیندووە/ زیندووە قەت نانەوێ ئاڵا‌کەمان

کسی نگوید کُرد مُرد است، کُرد زنده است و هیچ گاه پرچمش برنمی‌افتد

ئێمە ڕۆڵەی ڕەنگی سوور و شۆڕشین/ سەیری کە خوێناوییە ڕابردوومان

ما فرزندان رنگ سرخ و انقلاب هستم، بنگر چگونه گذشته‌مان آلوده به خون است

لاوی کورد ھەستایە سەر‌ پێ وەک دلێر/ تا بە خوێن نەخشی بکا تاجی ژیان

جوان کُرد دلیرانه ایستادگی کرد تا با خون خود تاج سرمان را رنگی کند[افتخار آفرینی کند]

ئێمە رۆڵەی میدیا و کەیخوسرەوین/ دینمان، ئایینمان ھەر نیشتمان

ما فرزندان [سرزمین] میدیا(ماد) و کیخسرو هستیم، دین و آیین‌مان سرزمین‌مان است

لاوی کورد ھەر ‌حازر و ئامادەیە/گیان فیدایە، گیان فیدا، ھەر گیان فیدا

جوان کُرد کماکان حاضر و آماده است برای فدا کردن جانش