تا پایان قرن، دو میلیارد نفر (۲۲ درصد از جمعیت جهان) در مکانهایی زندگی خواهند کرد که دمای آنها فراتر از آستانه «گرمای خطرناک» است. حد مجاز مناسب برای زیست بهطور متوسط ۲۹ درجه در سال تعیین شده است. طبق یک مطالعه جدید توسط موسسه سیستمهای جهانی دانشگاه انگلیسی اکستر، کشورهایی که بیشترین تعداد انسانها را در معرض خطرهای زیست در دمای بالاتر از این دارند شامل هند (۶۰۰میلیون)، نیجریه (۳۰۰ میلیون) و اندونزی (۱۰۰ میلیون) خواهند بود.
جمعیت جهان در سال ۲۱۰۰ حدود ۹,۵ میلیارد نفر تخمین زده میشود. گروهی از محققین نتایج تحقیقات خود در بررسی پیامدهای افزایش ۲,۷ درجه سانتی گراد در دوره بین ۲۰۸۰ و ۲۱۰۰ را در مجله Nature Sustainability منتشر کردند که یکی از آخرین تحقیقات منتشرشده در این موضوع است. پژوهشها نشان میدهد که اگر به سیاستهایی که در حال حاضر در مسیر کنترل عوامل افزایشدهنده گرمایش جهانی اعمال میشود پایبند نباشیم، این افزایش متوسط دمای ۲,۷ درجه قطعاً رخ خواهد داد.
گرمای دائمی یا موسمی و زودگذر؟
در بحث تغییراقلیم دو موضوع مهم افزایش دما و کاهش بارش (همزمان با تغییر الگوی بارش) شاخصهایی تعیینکننده هستند. اما هر دو این فاکتورها را در پایش طولانیمدت میتوان معنادار و قابل تامل دانست. به گزارش سازمان جهانی هواشناسی در ایران: «سرعت گرمایش زمین از دهه ۷۰ به بعد افزایشی بوده است. ایران، کشوری است که شمال و جنوب آن به ترتیب درعرضهای میانی و جنب حارهای قرار دارد و تغییراقلیم در کشور ما بیش از میانگین تغییرات جهانی است. دمای میانگین کشور در پنج دهه گذشته و با استفاده از درونیابی دادههای دیدبانی ایستگاههای هواشناسی معرف افزایش دمای دههای تقریباً با شیب ۰,۴ درجه سلسیوس است که حدود دو برابر آهنگ افزایش جهانی است و بیانگر گرمایش محیط و تغییر اقلیم در کشور با سرعت بیش از میانگین جهانی است.»
آغاز پدیده النینو در ۲۰۲۳ نیز در همافزایی با گرمایش جهانی نقش مهمی خواهد داشت. پدیدهای که رکوردهای دمای جهانی در ۲۰۱۶ را جابجا کرد. تنشهای گرمایی که با شوکهای گرمایی گاهبهگاه ما را غافلگیر میکرد امروز در بسیاری از شهرهای ایران برای روزهای متعددی از تابستان تثبیت شده و برخی شهرها مانند زابل و اهواز را در صدر گرمترین شهرهای جهان قرارداده است. درفاصله کمی بسیاری از استانها و شهرهای دیگر ایران نیز در حال ذوب شدن هستند، نواری از خوزستان تا فارس و استانهای شرق و جنوب شرق ایران.
ایران و خاورمیانه کجا ایستادند؟
آخرین گزارش دانشکده بهداشت و پزشکی استوایی لندن (درابتدای بهارسال جاری) که در مجله تخصصی The Lancet Planetary Health منتشر شده است ۱۹ کشور خاورمیانه را مورد بررسی قرار میدهد. گزارش هشدار میدهد که تا پایان قرن به ازای هر ۱۰۰۰۰۰ نفر ۱۲۳ نفر در سال جان خود را به دلیل گرمای سوزان در این منطقه از دست خواهند داد. تخمینی که در حال حاضر به خودی خود ترسناک است، اما در برخی زمینهها خطر جدیتر شدن را هم دارد.
برای مثال در ایران در همین نمونه این میزان به رکورد ۴۲۳ مرگ در سال میرسد. ایران بالاترین میزان مرگ و میر سالانه را در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (۴۲۳ در هر ۱۰۰۰۰۰) خواهد داشت، سایر کشورها مانند فلسطین، عراق و اسرائیل نیز نرخ بالایی دارند (به ترتیب ۱۸۶.۱۶۹و ۱۶۳ در هر ۱۰۰۰۰۰). کشورهای کوچکتر حاشیه خلیج فارس، مانند قطر و امارات متحده عربی، نیز افزایش نسبی مرگ و میر ناشی از گرما را خواهند دید. آمارنشان میدهد چطور اروپا درمعرض این گرما از نفس افتاده است و بسیاری از این کشورها رو آوردهاند به مدیریت گرما در حوزههای شهری.
روشن است دراین شرایط چقدر کشورهای خاورمیانه میتوانند آسیب پذیر باشند. گزارش مورد بحث طرح میکند که چطور برای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) بهعنوان یک کل، با مهار گرمایش جهانی در۲ درجه سانتیگراد، بیش از ۸۰٪ از کل ۱۲۳مرگ و میرسالانه پیشبینیشده مربوط به گرما در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر قابل اجتناب است.
در جریان بیست و هشتمین نشست سازمان ملل (COP28) و با انتشار گزارشهای آن، نویسندگان و محققان به این نتیجه رسیدند که اگر خاورمیانه و شمال آفریقا بخواهد از نتیجه بدترین تأثیرات ممکن گرمایش در آینده جلوگیری کند، ضرورت دارد در سیاستهای کاهشی (کاهش تولید دی اکسیدکربن، کاهش استفاده از انرژیهای فسیلی و …) و سازگاری و تابآوری، قویتر عمل کند و هم نقش موثرتری در برنامههای جهانی و در عمل به اهدافی که تعیین شده است، بازی کند و حتی باید نقش نظارتی قدرتمندتری برای باقی کشورها ایفا کند.
گزارشها هشدار میدهند که اتکا به راهحلهای سنتی سازگار با گرما مانند تهویه مطبوع کافی نخواهد بود. برای مثال، تهویه مطبوع درکشورهایی که میزان مرگ و میر ناشی از گرما در آنها بالاتر ازمیانگین منطقهای است، مانند اسرائیل و قبرس، به میزان نسبتاً بالایی مورد استفاده قرار میگیرد.
خاورمیانه و شمال آفریقا در حال حاضر با اثر شدید تغییرات اقلیمی که بهطور مرتب رو به افزایش است دست و پنجه نرم میکنند. با دمایی که حتی درماههای تابستان به ۴۵ درجه سانتیگراد و بالاتر میرسد. تحقیقات نشان میدهد که کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا تقریباً دو برابر سریعتر از میانگین جهانی گرم میشود، به این معنی که در حال حاضر پیشبینی میشود حداکثر دما تا پایان قرن تقریباً برای این کشورها به ۵۰ درجه سانتیگراد برسد و بهطوربالقوه برخی از مناطق در این کشورها را کاملا غیرقابل زندگی کند.
حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و آتشسوزیها اغلب بسیار بیشتر مورد توجه مردم و دولتها قرار میگیرند اما گرمایش و تنشهای گرمایی آثاری بسیار مخربی در طولانی مدت باقی میگذارند.
تاثیر گرما بر حیات زیستمندان و طبیعت
افزایش دما تاثیراتی مستقیم و غیرمستقیم بر زیست و عوامل حیات دارد: افزایش نرخ تبخیر و تعریق، تاثیر بر الگوی بارش درسطح ماکرو و فرآیندهای اتمسفری که عامل اصلی پدیدههایی مانند سیل و بارش نابهنگام تگرگ و تغییر الگوی بارش هستند. افزایش سرعت ذوب شدن یخچالهای طبیعی و تغییر میزان و نوع پوشش گیاهی، آتشسوزیهای گسترده در جنگل و دشتها نیز از تاثیرات مستقیم افزایش دماست. اما همینطور گرما، زیست و زندگی حیات وحش و اکوسیستمهای طبیعی را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد؛ از زندگی زنبورها در زاگرس و دشت مغان تا مرجانهای جزیره کیش. همینطور تحقیقات متفاوتی وجود دارد از اثر تنشهای گرمایی بر زندگی دام و طیور.
بر اساس سناریوی گرمایش جهانی دو درجه سانتیگراد، تعداد افرادی که در اروپا با کمبود آب مواجه میشوند میتواند از ۸۵ میلیون فعلی به ۲۹۵ میلیون نفر افزایش یابد که عمدتاً درکشورهای مدیترانهای است.
به ویژه دراسپانیا، یونان، قبرس، ایتالیا و ترکیه کمبود آب افزایش یافته است. تغییرات در کاربری زمین و تغییرات در تقاضای آب روی هم ۲۰ تا ۳۰ درصد عامل این تغییر نیاز است.
با افزایش دما، پروسه تقاضا برای انرژی و آب الگویی کاملا متفاوت پیدا میکند. بیشترین تهدید روی کره زمین متوجه سلامت رودخانهها و اکوسیستمهای آب شیرین، است. در ایران، اجازه بهرهبرداری بیش از حد از آنها داده شده است که باعث آسیب دائمی به محیط زیست و «منابع» اصلی شده. سدها و بندها در همه جا ساخته شده است، رودخانهها تا حد زیادی کانالیزه شدهاند، کشت با برداشت بیش از حد آبی که آلوده به رودها بازمیگردد شرایط رودها را بعد کاهش ورودی بسیار ناپایدار کرده است. علاوه بر این ما همچنان به قطع درختان در کنارههای رودخانه و حفاری در بستر آنها ادامه میدهیم. از طرفی تقریباً نیمی از ۶۰۰ آبخوان آب زیرزمینی دشتهای کشور در آستانه خشک شدن کامل هستند. کیفیت و کمیت آبهای زیرزمینی نیز بهشدت متاثر از گرمایش و خشکسالیهای طولانی مدت است. بانک جهانی تخمین میزند برای جبران خسارات ناشی از گرمایش جهانی کشورهای توسعه یافته ۱,۵ درصد از تولید ناخالص ملی و کشورهای کم بهره (کمتر توسعه یافته) ۶,۷ درصد آنرا باید برای این موضوع سالانه هزینه کنند.
گرما و کوچهای اجباری
فقر، شکافهای عمیق اقتصادی و اجتماعی، کوچهای اجباری از آثار غیرمستقیم گرمایش جهانی هستند. ما در ایران آمار رسمی و روشنی نداریم که سهم و درصد مهاجرتهای اقلیمی از مجموع مهاجرت و حاشیهنشینی را نشان دهد.
بنا به گزارش سازمان ملل، رابطه مهمی میان مهاجران اقلیمی و مناطق تحت تاثیر حوادث طبیعی و تغییرات آب و هوایی وجود دارد. این گزارش عنوان میکند که چطور در مناطقی که منابع طبیعی، مانند آب آشامیدنی، کمیاب میشوند، تولید محصولات زراعی و دام برای زنده ماندن در «نقاط داغ» و شرایط محیطی بیش از حد گرم و خشک، یا بیش از حد سرد و بارانی با بحران مواجه میشود و معیشت را تهدید میکند و ناامنی غذایی نیز از اثرات آن است. این همه، عوامل مهمی در سخت شدن زیست و انگیزهای برای مهاجرت است.
اگر آمار افزایش و کاهش قیمت ملک (مثلا درشهر رشت در دهه اخیرقیمت ملک ۴۰ برابر شده است و در استانهای سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی بهشدت کاهش یافته است) یا آمار مهاجرپذیری و مهاجرفرستی استانها را در کنار نام استانهایی که بیشترین آسیب از بحرانهای محیط زیست متوجه آنها بوده قرار دهیم، همپوشانی معناداری میانشان وجود دارد.
تعداد مهاجران محیط زیست در جهان بهطورمداوم در حال افزایش است: طبق گزارش بانک جهانی، آنها در سال ۲۰۵۰ به ۲۲۰ میلیون نفر خواهند رسید. پدیدهای که با جنگ در اوکراین تشدید شده است.
بنا به گزارشی از سازمان پژوهش مجلس در سه دهه اخیر، سالانه بهطورمتوسط حدود یک میلیون نفر در استانهای ایران جابهجا شدهاند. مهاجرتها از مناطق کمتر توسعهیافته به مناطق توسعهیافته رخ داده است. مهاجرتهای شهر به شهر در دهههای اخیر بسیار بیشتر شده است و نه الزاما ازروستا به شهراتفاق افتاده است. همینطور مهاجرتها دردامنه سنی ۲۰ تا ۳۴سالگی رخ دادند. زنان مهاجر در جریان مهاجرتهای درون استانی بیش از آمار مردان مهاجر است. آمار نشان میدهد که زنان بیشتر درون استان خود جابهجا میشوند و مردان بیشتر در مهاجرت بین استانی تحرک دارند.
ما در سیارهای با رنج وعذابی بزرگ زندگی میکنیم، جایی که از هر ۷۸ نفریک نفر مجبور به ترک خانه خود میشود. در پایان سال ۲۰۲۱، جهان ۸۳,۹ میلیون مهاجر اجباری داشت، ۸ درصد بیشتر از سال قبل.
سیاست و قانون و مدیریت در گره تغییر اقلیم
تاثیر و رابطه سیاست و قانون در موضوع تغییرات اقلیم و حوادث طبیعی دو وجهه دارد. در یک سو، موضوع حفاظت و کنترل و کاهش آسیبها است و در سوی دیگر مدیریت و مسئولیتپذیری درنقش جهانی کشورها در گرمایش زمین یا تولید زباله و گازهای گلخانهای و غیره است. در ایران کارگران و کشاورزان و دستفروشان بهطورمثال جزو نخستین گروه آسیبپذیر از گرما هستند. آمار نشان میدهد چطور تعداد کارگرانی که در مجموعههای صنعتی نفت و پتروشیمی یا مجموعههای ساختمانی مشغول به کارهستند و گرفتار حوادث ناشی از گرمازدگی حین کار میشوند روبهافزایش است. همچنین گروههای سنی سالمندان و کودکان که بهشدت تحت تاثیر تنشهای گرمایی قراردارند.
اما برای سازگاری آسانی زیست در فضاهای شهری و روستایی با این تنشهای گرمایی و تاب آوری این گروهها هیچ قانون و اعتبار ویژهای در برنامههای کلان کشوری لحاظ نشده است. اساسا پدیدههای طبیعی مانند تغییر اقلیم و گرمایش مانند مدیریت بحران در حوادث طبیعی در برنامههای توسعه یا آمایش سرزمین یا قوانین کارجایی ندارند.
اما جمهوری اسلامی بر ششمین پله جهان در تولید دی اکسید کربن ایستاده است و در مورد کنوانسیونهای جهانی که به آنها پیوسته مانند حفاظت از تالابها و حفاظت از حیوانات مهاجر یا توقف و اعمال محدودیت در سوزاندن مازوت بسیار غیرمسئولانه عمل کرده است. این بومرنگی است که اثر آن به ما برمیگردد. ما هم امروز نیز در متن و قلب تغییر اقلیم و گرمایش جهانی زندگی میکنیم. حکومتها نسبت به حفاظت از شهروندان خود و حفاظت از منابع طبیعی مسئولند و این نقش سیاست و حاکمیت در حفظ جان و سلامت شهروندان همانند حفاظت از سیاره تعیین کننده است.
* دبیرکل سازمان ملل در اولین جلسه شورای امنیت سازمان ملل (در اوایل فوریه سال جاری) مربوط به تهدیدات علیه صلح جهانی صحبت میکرد و بالا آمدن آب دریاها و گرم شدن زمین را اصلیترین عامل نابودی تمدن بشری خواند.