از آغاز جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» تعداد پرشماری تظاهرات و تجمع سراسری به حمایت از این جنبش در خارج کشور شکل گرفته که اغلب در رسانههای فارسی زبان جریان اصلی خارج کشور پربازتاب بودهاند؛ بهویژه آنها که با حضور چهرههای سیاسی شناختهشده و سلبریتیها برگزار شده است. تجمع همزمان صدها عضو اتحادیهها و سندیکاهای کارگری که ۸ فوریه / ۱۹، «روز اقدام» فراملی اتحادیهها و سندیکاها در حمایت از مطالبات کارگران و مردم ایران، در چند شهر کشور جهان برگزار شد بیسابقه بود و خبر آن به سرعت زیر آوار اخبار نمایشهای دیپلماتیک افراد شناختهشدهای که نگاهشان به دست دولتهای غربی ست مدفون شد. در ارتباط با اهمیت «روز اقدام» با بهروز فراهانی گفتگو کردیم. از او پرسیدیم ایده روز اقدام فراملی چگونه شکل گرفت، آیا اقدامی موردی بود یا در آینده هم شاهد فراخوانهای مشابه خواهیم بود؟ جایگاه کارگران و سایر مزدبگیران و اقشار محروم در جنبش انقلابی کنونی کجاست و چه میشود کرد که صدای آنها در میان صداهای غالب در خارج کشور گم نشود؟
۱۹بهمن صدها تن از اعضای اتحادیههای کارگری و آزادیخواهان در پایتختهای چند کشور به خیابان آمدند، از مطالبات کارگران و مبارزات دمکراتیک مردم ایران حمایت کردند و خواستار قطع فوری اعدامها و آزادی همه زندانیان سیاسی در ایران شدند. آموزش بین الملل (فدراسیون جهانی سازمانهای معلمان)، از حامیان این اقدام، به تنهایی ۳۲ میلیون عضو دارد.
در تظاهرات پاریس صدها عضو سندیکاهای فرانسوی و جمع کثیری از ایرانیها شرکت داشتند. بهروز فراهانی، عضو همبستگی سوسیالیستی در حمایت از کارگران ایران، در زمره فعالان کارگری ایرانی در فرانسه است که از ۲۰ سال پیش در زمینه رساندن صدای کارگران ایران به سندیکاهای کارگری فرانسه و سازمان جهانی کار تلاش کرده است. در تداوم این تلاشها ۱۳ سال پیش کلکتیو سندیکاهای کارگری فرانسه برای حمایت از کارگران ایران شکل گرفت که تا کنون فعالیتهای زیادی داشته و سازمانده تظاهرات ۸ فوریه پاریس هم بود.
بهروز فراهانی درباره ۸ فوریه «روز اقدام» فراملی می گوید:
۸ فوریه اتفاقی بی سابقه بود و با شعار کارگران ایران تنها نیستند در لندن، پاریس، استکهلم، کپنهاک، اسلو و تورنتو برگزار شد. در پاریس چند صد نفر به فراخوان سندیکاها شرکت داشتند. حتی یک گروه سلطنت طلب هم میخواست در تظاهرات شرکت کند که زیاد مورد توافق سندیکاها نبود. میگفتند حکومت سلطنتی خود یکی از ناقضان خشن حقوق کارگری در ایران بوده و صلاح نمیبینند که آنها در تظاهرات شرکت کنند. بنابراین شرکت کنندگان در تظاهرات پاریس که طیف وسیعی بودند و پرچمهای خودشان را هم آورده بودند به طور عمده کسانی بودند که در طیف جنبش زن، زندگی، آزادی قرار داشتند. در پاریس همه سندیکاها در تجمع شرکت داشتند. نماینده هر یک از سندیکاها در باره وضعیت کارگران ایران صحبت کردند. یک جای تظاهرات که خیلی روی همه شرکت کنندگان تاثیر گذاشت آن جایی بود که نام همه چهرههای شناخته شده کارگران، معلمان، دانشجویان، و فمینیستها را تک به تک خواندند و جمعیت با دست زدن از آن استقبال کرد. تظاهرات نمادین خوبی بود.
گفتوگو با فراهانی را بشنوید:
آیا این اقدام موردی بود؟ بهروز فراهانی پاسخ میدهد:
باید یک مقدار منتظر ماند و ابتدا یک جمعبندی واقعبینانه از آنچه روز ۸ فوریه اتفاق افتاد داشته باشیم تا بعد درباره چگونگی تداوم این اقدامات اعتراضی صحبت کنیم. ولی در مورد فرانسه میشود با قاطعیت گفت سندیکاها تظاهرات را بسیار موفق ارزیابی کردند. و همانجا به شرکتکنندگان در تظاهرات گفتند ما قطعا اقدامات دیگری را انجام خواهیم داد و تکرار کردند که جمهوری اسلامی ایران باید بداند که فعالین جنبش کارگری و اجتماعی و زنان ایران تنها نیستند و بخش سازمانیافته طبقه کارگر فرانسه با تمام قوا از آنان حمایت میکند. به نظر من حداقل در فرانسه این مساله ادامه پیدا خواهد کرد. ما از اینجا که به سایر جاها نگاه میکنیم به تظاهرات لندن، پاریس و فرانکفورت موفق بوده فکر میکنیم این اقدام موفقی بوده و میتواند ادامه داشته باشد. زیرا همگرایی در شرایطی این چنینی یک برگ برنده است و به ما اجازه میدهد همه جا همزمان صدای مبارزان ایران باشیم.
بهروز فراهانی درباره جایگاه کارگران و مزدبگیران در مبارزات کنونی میگوید:
برای این که به این پرسش پاسخ بدهیم که جایگاه آنها در جنبش زن، زندگی، ازادی و آیندهاش چه هست، فقط کافی است نگاه کنید که سران، رهبران یا نمایندگان گرایشهای مختلفی که در این مبارزه شرکت دارند، چه نگاهی به کارگرها دارند. از افراطی ترین دست راستیها مانند فرشگردیهای تا خود رضا پهلوی تا اصلاح طلبها تا جنبش چپ به طور کلی تا جنبش چپ انقلابی میبینید همه در یک چیز متفق القولند: اگر اعتصابات کارگری وارد میدان نشوند، اگر کارگران ایران به عنوان یک طبقه وارد جنبش نشوند و با اعتصابات فلج کننده خودشان مثل انقلاب ۵۷ شاهرگهای اقتصادی رژیم را در دست نگیرند و فشار ندهند، ما آیندهای برای خلاصی از جهنم جمهوری اسلامی نخواهیم داشت. همه به جایگاه محوری طبقه کارگر در مبارزات معترفند اما بحث سر این است که عدهای از اینها میخواهند از جنبش کارگری و اعتصابات کارگری درست مثل خمینی و دارو دستهاش به عنوان سکوی پرتاب استفاده کنند و به کمک اعتصابات کارگران بالای سر آنها جابجایی در قدرت ایجاد کنند بدون این که به کارگران، حقوق بگیران و فرودستان را دخالت بدهند.
فراهانی میافزاید: «اگر به دستگیر شدگان و کشتهشدگان دستگیریهای اخیر نگاه کنید میبینید کارگران، جوانان بیکار نقش تعیینکنندهای در این جنبش بازی میکنند. یادآوری میکنم که اولین جانباخته جنبش زن، زندگی، آزادی یک کارگر باطریساز در آمل یا بابل بود. اما کارگران هنوز به عنوان یک طبقه به میدان نیامدهاند.»
او میگوید که نسل جدیدی از سازماندهندگان تودهای به ویژه کارگران و معلمان به میدان آمدهاند و از سوی دیگر، کوچ اقشار غیر کارگر به مناطق کارگری باعث شده یک هماهنگی آرام ولی پیوسته و همگرایی میان مبارزات سیاسی و جنبش مطالباتی میان بخش های مختلف ایجاد شود:
یک مساله قطعی است، یا کارگران وارد این مبارزه عظیم خواهند شد و جنبش را با یک گام بلند و کیفی به جلو خواهند برد یا تظاهرات خیابانی به تنهایی نخواهد توانست تکلیف حکومت را روشن کند.
این گفتوگو پیش از انتشار «منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران» انجام شده است.