ملانی نگوی گاهام، از جلیقه‌زردهای فرانسه و عضو کلکتیو موتیله [نقص عضو] است. او در این مصاحبه از مبارزاتش، از شکل‌گیری کلکتیو موتیله، از جنبش جلیقه‌زردها و از لزوم حمایت و دادخواهی برای کسانی می‌گوید که با شرکت در تظاهرات آسیب جبران‌ناپذیر و دائمی دیده‌اند و عضوی از بدنشان را برای همیشه از دست داده‌اند. ملانی در گفت‌و‌گوی زیر از انقلاب ژینا و همبستگی با آن نیز حرف می‌زند. در جریان اعتراض‌های سراسری ایران صدها تن هدف گلوله‌های ساچمه‌ای و جنگی نیروهای امنیتی قرار گرفتند و شمار قابل توجهی با آسیب‌های جربان‌ناپذیر و دائمی همچون نابینایی چشمان‌شان دست به گریبان هستند.

▪️ می‌دانم که تو از همان ابتدای تظاهرات جلیقه‌زردها در فرانسه فعال بودی و اکنون هم عضو کلکتیو موتیله هستی. در فضای کنونی اعتراضات در ایران، ما شاهد شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به چشم، اندام‌های جنسی و اعضای آسیب‌پذیر معترضان هستیم. بسیاری از معترضان صرفا به دلیل حضور در خیابان جان‌شان، یا عضوی از بدن‌شان را برای همیشه از دست داده‌اند. تجربه‌ها و نظرات تو درباره‌ی اهمیت حمایت‌ از آسیب‌دیدگان، ممکن است برای انقلابی‌های ایران پیام‌هایی داشته باشد. حتما در جریانی که قیام کنونی در ایران، که قیام ژینا نام دارد، از همان ابتدا در اعتراض به خشونت پلیس و قتل دولتی ژینا شروع شد. اگر تجربه‌ی جلیقه‌زردها و قیام ژینا را کنار هم بگذاریم، احتمالا پیوندهای قابل‌توجهی خواهیم یافت. بنابراین، اگر موافق باشی، با یک معرفی کوتاه از جلیقه‌زردها شروع کنیم و بعد یک معرفی از کلکتیو موتیله.

ملانی: در فرانسه افرادی که قدرت مالی کمتری دارند، از آن‌جا که توان پرداخت اجاره‌های بالا را ندارند، به ناچار یا در حاشیه‌ی شهرها ساکن می‌شوند و یا در محله‌های فقیرنشین زندگی می‌کنند. در این محله‌ها، کیفیت زندگی بسیار پایین است و همچنین وقتی در حاشیه زندگی می‌کنی، مساله قیمت بنزین برایت معنادارتر است چون مدام باید برای کار کردن در رفت‌و‌آمد باشی. همه‌ی این‌ها باعث شد که وقتی مالیات روی سوخت زیاد شد، ما فکر کردیم که داریم بیش از حد برای این زندگی کم‌‌کیفیت هزینه می‌کنیم.

این‌که ما جلیقه‌ی زرد می‌پوشیدیم در واکنش به یکی از پیشنهادات سارکوزی بود. او پیشنهاد کرده بود که حتی در ماشین حتما جلیقه زرد به تن داشته باشیم تا در صورت تصادف راحت قابل مشاهده باشیم؛ و ما فکر کردیم که در افزایش مالیات روی سوخت، داریم با دولت تصادف می‌کنیم و برای همین جلیقه زرد به تن کردیم. کم‌کم موقع راه‌رفتن دیدیم که به تعدادمان اضافه می‌شود و شروع کرده بودیم برای هم بوق‌زدن و به هم علامت پیروزی نشان‌دادن و بوسه‌فرستادن. ما به طور مشخص سه خواسته‌ی اصلی داشتیم: عدالت اجتماعی، عدالت اقتصادی و عدالت زیست‌محیطی.

در ابتدای جنبش، ما چهارراه‌ها را تسخیر کردیم و بعد در شبکه‌های اجتماعی فعال شدیم. هر دوی این محل‌ها، چه چهارراه‌ها و چه شبکه‌های اجتماعی تحت کنترل دولت بودند؛ برای همین، برای حضور در هر کدام حتما باید یک معرف می‌داشتی و بنابراین ما همه به نوعی همدیگر را می‌شناختیم و پلیس دیگر نمی‌توانست به راحتی وارد بشود.

https://www.radiozamaneh.com/427430/

بعد از پانزده روز گردهمایی، پلیس با خشونت وارد شد و مناطق گردهمایی را جمع و تخریب کرد. برای همین ما بدون هیچ برنامه‌ریزی خاصی تصمیم گرفتیم که در یک تاریخ و یک ساعت در یک مکان مشخص تجمع کنیم. مثلا قرار می‌گذاشتیم که نه صبح در شانزه‌لیزه جمع شویم و اصلاً اهمیتی نمی‌دادیم که چه کسی این فراخوان را ارسال کرده و نام هیچ‌کس مطرح نمی‌شد.

در این مقطع هنوز خشونت پلیس به‌ قدری نبود که شاهد قطع عضو باشیم. از میان معترضان کسانی بودند که آسیب دیده‌ بودند، که برای پانزده روز اول تعدادشان یازده نفر بود. ولی از اول دسامبر پلیس شروع کرد به فراتر رفتن و به چشم تظاهرات‌کنندگان آسیب زد. گاز اشک‌آور و مواد منفجره استفاده شد که باعث شد دست چند نفر قطع شود. دولت هیچ آماری از تعداد اسیب‌دیدگان و قطع عضوها را اعلام نمی‌کرد و خیلی‌ها هم برای این‌که از خدمات بیمه استفاده کنند، حضورشان در اعتراضات را انکار می‌کردند.

در یک دوره‌ی هجده ماهه از اعتراضات، ما ۳۲ چشم، ۶ دست، و ۲ پا از دست دادیم. در نتیجه‌ی این تروما، و برای هم‌بستگی با آسیب‌دیدگان، سازمان‌هایی به سرعت پیدا شدند که گردهمایی آسیب‌دیدگان را برگزار کردند و ایجاد کلکتیوها را تشویق و حمایت کردند. همه‌ی کلکتیوهای فعال در این زمینه سعی می‌کنند پیوندهایشان را با هم حفظ کنند تا وزن و تاثیر بیش‌تری داشته باشند.

▪️ حمایت از آسیب‌دیدگان خیلی مهم است، اما فعالیت‌های شما دقیقا به آسیب‌دیدگان چه کمک‌هایی می‌رساند؟

نام کامل ما کلکتیو «موتیله پور اگزامپل [قطع عضو برای درس عبرت]» است چون ما فکر کردیم که هدف از نشانه رفتن اعضای بدن معترضان، به خانه فرستادن باقی معترضان است. ما فکر می‌کنیم که قطع عضو یک نفر باعث به خانه برگشتن هزار نفر می‌شود و قرار است به‌عنوان درس عبرت برای دیگران به کار گرفته شود.

ما سی و یک نفر هستیم که آسیب‌دیدگان را همراهی می‌کنیم، مثلا برای همراهی در بیمارستان و کارهای درمانی، برای همراهی در دادگاه (مثلا اگر دادگاه یکی از آسیب‌دیدگان برگزار شود همه‌ی اعضای کلکتیو در دادگاه حاضر می‌شویم)، کارهای دیگری هم می‌کنیم از جمله دور هم جمع شدن و آواز خواندن و غیره. ما معتقدیم که آسیب جسمی می‌تواند به مرور باعث آسیب‌های روانی بسیار زیادی بشود و حمایت‌های عاطفی را در برنامه‌هایمان داریم.

همه‌ی کارهایی که انجام می‌دهیم به تامین مالی نیاز دارد اما ما موفق شده‌ایم سیستم‌های خودمدیریتی داشته باشیم و در آن‌ها با فروش کتاب، آثارهنری، عکس‌، تی‌شرت و … خودفرمانی‌مان را حفظ کنیم و نیازمند کمک هیچ سازمانی نباشیم. برای ما حفظ استقلال مالی‌مان خیلی مهم است چون معتقدیم دولت باعث چنین اسیب‌های جدی شده و این متناقض است اگر بخواهیم به هر شکل به دولت وابسته شویم.

▪️ واکنش‌ها نسبت به کلکتیو شما چطور بوده، چه‌جور اکسیون‌هایی برگزار می‌کنید و آیا از حمایت خوبی در فضای عمومی برخوردارید؟

ما حمایت جلیقه‌زردها و خانواده‌های عزادار و آسیب‌دیده را داریم، ولی متاسفانه آن حمایتی که لازم است را از مردم دریافت نمی‌کنیم. دولت و رسانه‌ها این تصور را ایجاد کردند که آسیب‌دیدگان خودشان دست به خشونت زده‌اند و آن‌چه اکنون تجربه می‌کنند نتیجه‌ی خشونت خودشان در طی تظاهرات بوده است. اما هیچ‌یک از اعضای کلکتیو ما، هیچ‌کدام ما، نه چیزی را شکسته‌ایم و نه به کسی یا چیزی آسیب زده‌ایم. این توجیه در جامعه وجود دارد که می‌گویند تقصیر خودتان بوده در حالی‌که ما می‌پرسیم حتی اگر ما چیزی شکسته‌ باشیم، آیا از دست دادن یک چشم برای شکستن ویترین مک‌دونالد عادلانه است؟ ما هیچ آسیبی به هیچ کسی نزده‌ایم و و هیچ پلیسی را نکشته‌ایم اما پلیس به ما شلیک کرده است.

Ad placeholder

▪️ با چه کلکتیوهای دیگری ارتباط دارید؟ چطور پیوندهایتان را گسترش می‌دهید؟

ما سعی می‌کنیم در همه‌ی تظاهرات‌ و تجمع‌های مربوط به خشونت دولتی و خشونت پلیسی حتما شرکت فعال داشته باشیم. توجیهات پلیس در هیچ موردی برای ما کارکرد ندارد چون به خوبی می‌دانیم که این نژادپرستی و خشونت وجود دارد. ما معتقدیم که آن‌ها خود را سازماندهی می‌کنند و ما هم همین کار را انجام بدهیم و با هم هم‌بستگی داشته باشیم. گسترش شبکه‌ها و پیوند دادن کلکتیوها خیلی مهم است، اگر تنها بمانیم نمی‌توانیم کاری از پیش ببریم.

برای ما گسترش ارتباطاتمان از طریق پیوندهای این‌چنینی، مثل همین مکالمه‌ای است که داریم. ما در محدوده‌ی کلکتیو خودمان کارهای بسیار زیادی برای انجام دادن داریم و کمتر به اخبار دیگر واکنش نشان می‌دهیم. هرچند که این موضوع بسیار من را ناراحت می‌کند و دوست دارم که بیشتر درگیر مسائل دیگر جنبش‌ها باشیم اما فعلا همین دیدارهای تصادفی و این‌چنینی است که چشم‌هایمان را به روی آن‌چه در جهان می‌گذرد باز می‌کند. ما واقعا دوست داریم که بیش‌تر از قیام ژینا بدانیم و کاری برایش بکنیم. کاری که مثلا برای اعتراضات کلمبیا انجام دادیم. از سوی دیگر سعی می‌کنیم با فعالان سیاسی کشورهای مختلف دیدار کنیم و ببینیم که چه برنامه‌های مشترکی می‌توانیم برگزار کنیم.

▪️ ما در میان گلوله‌های شلیک شده به معترضان در ایران، متوجه شدیم که برخی گلوله‌ها از ایتالیا و فرانسه وارد کشور شده‌اند. با توجه به تحریم‌هایی که سال‌هاست وضع شده این موضوع واکنش‌های زیادی گرفت. تو در این‌باره چه فکر می‌کنی؟ چه وظیفه‌ای برای کلکتیوت یا برای مردم فرانسه قائلی؟

لازم است که ما هم‌بستگی بین‌المللی داشتیم. فرانسه باید مسئولیتش در قبال کشورهای دیگر و به‌خصوص کشورهای افریقا را بپذیرد. فروش سلاح‌های ساخت فرانسه در هر کشوری چه در خود فرانسه، چه در اروپا و چه در کشورهای دیگر محکوم است و مردم وظیفه دارند که نسبت به این موضوع واکنش نشان بدهند. برای همین هم هست که ما خواهان خلع‌سلاح پلیس هستیم. ما فکر می‌کنیم که این سیستم پلیس به کار حفظ امنیت ما نمی‌آید و اتفاقا بدتر، به ما و به مردم دیگر کشورها آسیب می‌زند و باید از قدرتش کاسته شود.

ما مسئول هستیم. فرانسه سلاح‌های کشنده می‌فروشد و ما باید حتما در این باره کار کنیم. اما باید اعتراف کنم که خیلی می‌ترسیم چون که کارخانه‌های تولید سلاح بسیار امنیتی هستند و نزدیک شدن به آن‌ها ممکن است جرم تروریستی به حساب بیاید. اما از طرفی فکر کرده‌ایم که شاید بندرگاه‌هایی که حمل سلاح از آن‌ها انجام می‌شود را تسخیر کنیم. با این‌حال، چنین سازماندهی به کمک خیلی زیاد نیاز دارد چون که اعتراض به تولید یا تجارت سلاح، امنیتی و پرریسک است. با همه این‌ها، ما مصمم هستیم که درباره‌اش کاری بکنیم، مصمم هستیم که سازمان‌دهی بکنیم چون از منع تولید و فروش و خلع سلاح نه فقط در فرانسه که در همه جا دفاع می‌کنیم.

▪️ اخیرا تجمعی در استراسبورگ برگزار شده بود که ایرانی‌ها طی آن از اتحادیه اروپا می‌خواستند نیروهای سپاه را تروریستی اعلام کند. تو در این باره چه نظری داری؟ البته لازم است اضافه کنم که اتحادیه اروپا این درخواست را رد کرد – تحلیل تو از این خواسته و از واکنش اتحادیه اروپا چیست؟

آن‌ها ما را به مسخره گرفته‌اند. ما جلیقه‌زردها داریم با اتهامات تروریستی مواجه می‌شویم، از زمان اولاند پلیس فرانسه اجازه دارد که ماشین‌ شهروندان را متوقف کند و اگر در جست‌وجو مثلا یک توپ بازی پتانک (یک توپ فلزی) پیدا کند این را ابزار تروریستی اعلام می‌کند. مفهوم تروریسم تبدیل به یک بهانه برای اتهامات سنگین به شهروندان و معترضان فرانسوی شده و یک دروغ و دورویی بیش نیست. یعنی یک شهروند معترض به راحتی تروریست اعلام می‌شود ولی مثلا نیروی پلیس در یک کشور دیگر وقتی دست به جنایت می‌زند هم تروریست نیست. این کلمه کاملا از معنا تهی شده.

▪️ فکر می‌کنی اتحاد را کجا باید جست‌وجو کرد؟ اتحاد میان خلق‌های ستم‌دیده چطور ممکن می‌شود؟‌ فکر می‌کنی ایرانیان دیاسپورا چه پیوندهای آلترناتیوی می‌توانند ایجاد کنند؟ و فکر می‌کنی چنین پیوندهایی چه نیرویی خواهد داشت؟

من فکر می‌کنم باید یک اکسیون جهانی در یک روز و یک زمان واحد که در تمام جهان اتحاد خلق‌های ستم‌دیده را نشان بدهد برنامه‌ریزی کنیم. یک روز که روی تمام دولت‌ها تاثیر بگذاریم. من فکر می‌کنم راه‌حل ما در همین نهفته است که همه‌ی کشورها هم‌زمان مبارزه کنند چون مبارزه در سراسر جهان به اشکال مختلف وجود دارد و همه باید بتوانیم در یک زمان واحد برخیزیم و حمایت خودمان را از همدیگر نشان بدهیم. باید در چند روز هم‌بستگی به سران قدرت‌ نشان بدهیم که ما در فرانسه و در ایران و در برزیل و غیره همه با هم برخاسته‌ایم.

Ad placeholder

▪️ قیام ژینا درس‌های بسیاری در همدلی و رادیکالیته دارد، اما شاید یکی از درخشان‌ترین وجوهش گشودگی به گفت‌وگو و نقد باشد. آیا تو چیزی داری که برای پایان گفت‌وگو اضافه کنی، تجربه یا پیامی به انقلابی‌ها؟‌

این انقلاب یک انقلاب فمنیستی است و تمام جهان درباره‌اش صحبت می‌کنند. من معتقدم که انقلاب کار زن‌هاست، در کلکتیو ما هم همه‌ی اعضا زن‌ هستند و این آن‌ها هستند که حاضرند وقت بگذارند و حمایت‌ها را به شکل جمعی حفظ کنند و پیش ببرند. مردها و زنان فمنیست نیرو و عشقی دارند که انقلاب را جلو می‌برد و ما با ارزش دادن به زندگی است که انقلاب می‌کنیم و این است که ما را به شهروندان جهان تبدیل می‌کند نه شهروندان فرانسه یا ایران و غیره. من برای آن‌چه در ایران می‌گذرد و مردمی که شجاعانه به خیابان می‌آیند چیزی جز عشق و دوستی ندارم.

Ad placeholder