«دخترم زیباترین موومان سمفونی زندگی من است. او یک انسان واقعی‌ست؛ یک ترانه‌ی دل‌نشین.»

این توصیف حمید علیدوستی ستاره‌ی محبوب فوتبال ایران است از ترانه ؛ بازیگر مشهور سینمای ایران که به خاطر اعتراض به حجاب اجباری و سردادن شعار زن، زندگی، آزادی، ۲۶ آذرماه دستگیر و از ۱۰ روز پیش در انفرادی به سر می‌برد. او نیز چون زندانیان آزادی‌خواهِ دربند هنوز نشکسته است و دارد در برابر ستم سازمان‌یافته پایداری می‌کند.

مینا اکبری، کارگردان فیلم میدان جوانان و دوست ترانه در اینستاگرامش نوشت:

«یک هفته شد. هفت شبانه‌روز که او در انفرادی‌ست و ثانیه‌ها و دقیقه‌ها برایش کش می‌آیند. نمی‌دانیم با بیش‌فعالی و ترس از فضای بسته‌اش چه‌کار می‌کند. با دوری از دخترش [حنا]، حالا که کتابی نیست که شروع به خواندنش کند. او که هیچ‌وقت کتاب از دستش نمی‌افتد… یک هفته شد بی‌آن‌که کسی هیچ توضیحی در پس این رفتار توهین‌آمیز و شوکه‌کننده بدهد.»

دوستان و دوست‌داران دیگر ترانه با جمع ‌شدن جلوی زندان اوین به بازداشت بی‌دلیل او اعتراض کردند: رخشان بنی‌اعتماد، پیمان معادی، آزاده صمدی، سحر دولتشاهی، لیلی رشیدی، میترا حجار، غزل شاکری، هنگامه قاضیانی و… اما کسی از مسوولان قضایی به این رویداد پاسخی نداد. کم‌کم کار به واکنش‌های جهانی رسید.

  ۵۰۰ سینماگر مشهور جهان هم در بیانیه‌یی اعتراضی، بازداشت او را محکوم کردند وخواستار آزادی‌اش شدند. در میان این افراد، چهره‌های سینمای جهان از جمله کیت وینسلت، برنده‌ی جایزه‌ی اسکار، کن لوچ، کارگردان بریتانیایی و پدرو آلمادووار، کارگردان اسپانیایی و ماریون کوتیار، ستاره‌ی سینمای فرانسه، جرمی آیرونز، بازیگر بریتانیایی و کریستن استوارت، بازیگر انگلیسی، دیده می‌شود که خواستار آزادی او هستند.

الیف شافاک، نویسنده‌ی ترک او را یک بازیگر شجاع و با استعداد خواند و نوشت:« ایران باید به زنان شگفت‌انگیز خود افتخار کند. »

لوکیشن زندان

اما نگرانی مینا اکبری از وضعیت ترانه و نرسیدن دارو به دست او جدی بود. ترانه دچار بیماری ترس از فضاهای بسته است.  رابرت دونیرو و جین روزنتال در حاشیه‌ی جشنواره‌ی فیلم تروبیکا نوشتند: «عمیقا نگران ترانه هستیم. ما هم اعلام می‌کنیم: زن زندگی، آزادی.»

ژولیت بینوش، بازیگر فرانسوی برنده‌ی اسکار از بازداشت ترانه علیدوستی انتقاد کرده و نوشته است:

«ایران در حال تولد در دورانی نوین است، بازگشتی در کار نیست… این هوش است که پیروز خواهد شد و ایران پر از انسان‌های باهوش و تحصیلک‌رده و فوق‌العاده شجاع است. ما داریم شما را می‌بینیم.»

روزنامه‌ی جوان از رسانه‌های نزدیک به سپاه پاسداران دو روز پس از بازداشت ترانه نوشت:

«جای بازیگر در زندان نیست، اما کسی که با امنیت بازی می‌کند، باید منتظر رفتار متناسب هم باشد. حتی اگر شهرت خود را مدیون بازیگری باشد. کسی که کنشگری‌اش را روی موج شهرت هنری‌اش سوار کرده و از تخصص هنری‌اش برای تأثیرگذاری سوءاستفاده می‌کند، نمی‌تواند انتظار داشته باشد همین شهرت هنری برای او مصونیت قضایی بیاورد و با مردم عادی در برخورد قضایی متفاوت باشد. وقتی قرار است نقش امنیتی ایفا کنیم، هزینه‌های این بازی را هم باید بپردازیم و این شکل بازیگری ممکن است به لوکیشن زندان هم برسد.. دیگر گزاره «جای هنرمند در زندان نیست» محلی از اعراب ندارد و یک بازیگر، باید پاسخگوی رفتارهای آشوبگرانه خود باشد.»

حکومت از چه چیزی می‌ترسد؟

حمید فرخ‌نژاد در اولین گفت‌وگویش پس از خروج از ایران با تلویزیون ایران اینترنشنال گفت: «هریک از ما یک رسانه‌ایم وحکومت از رسانه بودن ما می‌ترسد. »

ع. م یکی از افراد احضار شده به اطلاعات سپاه، پس از چهار ساعت بازجویی دریافته که آدم‌های عادی خیلی برایشان اهمیت ندارند:

«مدام از من می‌خواستند به هم‌صنفانم بگویم که یک‌جا جمع نشوید، گروه تشکیل ندهید، و بیانیه صادر نکنید. از همه مهم‌تر این‌ها از بازتاب جهانی می‌ترسند. »

پس از انتشار بیانیه‌ی موسوم به فعالان ادبیات و هنر کودک و نوجوان گروه تلگرامیِ این تشکل، با سه‌هزار عضو، مورد حمله‌ی هکرها قرار گرفت و از دسترس ادمین‌ها خارج شد.

به باور ع. م که خود یکی از چهره‌های مشهور در هنر به شمار می‌آید، حکومت از بازداشت افراد سرشناس که موسوم به سلبریتی هستند، یک هدف بیش‌تر ندارد:

«انتشار خبر مهم بازداشت در جهت ایجاد ترس و وحشت در میان مردم خواهد بود. فکر می‌کنید چرا همسر و دختر علی دایی را از میانه‌ی راه برگرداندند؟  این کار فقط برای قدرت‌نمایی و امنیتی‌تر کردن فضای اجتماعی‌ست. آن‌ها حتا حاضرند کسانی از میان خودشان را هم قربانی کنند. دیدید که عباس درویش توانگر، تهیه کننده‌ی بولتن داخلی  سپاه را بازداشت کردند. حالا چه برسد به آدم‌های مشهور سینما و ورزش و غیر خودی‌ها.»

جشنواره‌ی تحریم‌شده فیلم فجر

 در همان حال با توجه به سرکوب سینماگران و بازداشت‌های گسترده، جشنواره فجر هم از رمق افتاده است. محمود سالاری، معاون امور هنری وزارت ارشاد شنبه ۱۰ دی با حضور در دبیرخانه پانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر برای نخستین بار اعتراف کرد که جشنواره فجر را هنرمندان تحریم کرده‌اند. سالاری گفت:    جشنواره‌های حکومتی فجر «آبروی جمهوری اسلامی» است، به کار دشوار برگزارکنندگان این دوره از جشنواره‌ها با توجه به تحریم آن‌ها از سوی هنرمندان اذعان کرد.

 روزنامه‌ی کیهان، رسانه ولی فقیه نوشت:

«این کارگردان‌ها با وقاحت تمام پول بیت المال را می‌خورند؛ جشنواره را هم تحریم می‌کنند. مسأله این است که چرا فیلم‌سازان ریاپیشه و برپاکنندگان دکان دو نبش باید این‌گونه بودجه‌ی عمومی کشور را به باد دهند؟ فیلم‌سازانی که با وقاحت تمام از خوردن بودجه‌ی ارگان‌ها سیر نمی‌شوند و همزمان، اپوزیسیون‌نما هم هستند! »

این روزنامه تلاش کرده مرهمی روی این زخم بگذارد و دروغی دیگر را سر هم کند:

«براساس شنیده‌های خبرنگار کیهان، فیلمنامه‌های آثار مذکور، ضعیف است و اتفاقا عدم حضور این آثار به وزن و اعتبار چهل‌ویکمین جشنواره‌ی فیلم فجر خواهد افزود و این توفیق اجباری برای مخاطبان جشنواره فجر خواهد بود که چنین فیلم‌های نازلی را نبینند!»

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد، درباره‌ی تحریم جشنواره‌ فجر از سوی برخی هنرمندان و در حاشیه‌ی نشست تخصصی مدیران روابط عمومی این وزارتخانه گفت: «هرکسی که عنوان هنرمند را دارد، دلش با منافع ملی پیوند خورده است. هنرمندان هیچ‌وقت به‌دنبال کناره‌گیری از فعالیت‌های فرهنگی و هنری نیستند.»

وزارت ارشاد اسلامی ابتدا مبنا را بر «گفت‌وگو»های هفتگی با سینماگران گذاشته بود. اما وقتی این تمهیدات به جایی نرسید، رویکرد دیگری در پیش گرفت. بر اساس برخی گزارش‌های تأیید نشده یکی از شرط‌های تازه سازمان سینمایی برای اکران سال آینده حضور در جشنواره فیلم فجر خواهد بود.

کانون فیلم‌سازان مستقل ایران با صدور بیانیه‌ای از جشنواره‌ها و سازمان‌های سینمایی جهان خواسته است که با تحریم جشنواره فیلم فجر در کنار معترضان ایرانی بایستند و پیام «زن، زندگی، آزادی» را به گوش جهانیان برسانند.

کانون فیلم‌سازان مستقل ایران  در این بیانیه یادآوری کرده است که جشنواره فیلم فجر «بخشی جدایی‌ناپذیر از سیاست‌های فرهنگی سرکوبگرانه جمهوری اسلامی» است و در سال جاری این جشنواره حکومتی با توجه به قیام مردم ایران با صدها کشته از جمله ده‌ها کودک و نوجوان که در اعتراضات با گلوله مأموران به قتل رسیدند، تلاشی برای «سرپوش گذاشتن» بر خون‌های ریخته شده «کودکان، دختران و جمانان معترض ایرانی» است و «هدفی جز تبلیغ رژیم از طریق جعل تصاویر و تظاهر به عادی‌نمایی شرایط دهشت‌بار کنونی در ایران ندارد». در ادامه این بیانیه آمده است:

«حکومت جمهوری اسلامی در هر صورت این جشنواره نمایشی را آن‌گونه که می‌خواهد با کاتالوگی جعلی ولی خوش آب و رنگ برگزار خواهد کرد تا وانمود کند در ایران هیچ اتفاقی نیفتاده و زندگی جریان عادی خود را طی می‌کند.»

سه سال پیش وقتی ترانه‌ی علیدوستی به دادگاه احضار وسپس با قرار کفالت آزاد شد در پستی اینستاگرامی و با استفاده از هشتگ تحریم جشنواره گفت:

«خوشحال‌ام که امروز هویت پروپاگاندای سینمایی ودولتی برای شمار زیادی از همکارانم روشن شده.»

پنج‌ماه زندان تعزیری برای او باعث نشد عقب‌نشینی کند و سرانجام دوباره در 26 آذر بازداشت شد.

فاجعه در سالن‌های نمایش فیلم

مسوولان فرهنگی نظام اعتقاد دارند ریزش مخاطبان وشرکت‌کنندگان جشنواره‌ی فیلم فجر آن‌چنان مشهود نخواهد بود. اما آمار منتشر شده از سوی رسانه‌های رسمی کشور نشان می‌دهد مخاطبان سینماها به شدت افت کرده و عموم علاقه‌مندانی که در صد روز گذشته به سینما رفته‌اند، نصف مواقع عادی و تنها برای دیدن فیلم‌های کودک و کمدی بوده است. این آمار برای فیلم‌های جدی و هنری تقریبا صفر بوده. میانگین حضور مخاطبان ۱۶.۵ نفر بوده که با توجه به فصل و فراغت خانواده‌ها آماری ضعیف نسبت به مواقع مشابه به شمار می‌آید. براساس آمار موجود، در این ماه ۲۶ فیلم در بیش از ۴۴ هزار سانس در سینماهای ایران اکران شدند. این در حالی است که تنها ۶۲۴ هزار بلیط فروخته شده، و درآمد کل سینمای ایران فقط حدود ۱۷ میلیارد تومان بوده است.

مسوولان سینمایی برای جبران زیان مالی خود ناچار به اکران فیلم‌های قدیمی شده‌اند: همایون اسعدیان ، دبیر شورای صنفی نمایش ، در این‌ زمینه به ایسنا گفته:

«پردیس ملت همانطور که در گزارش اخیر شورای صنفی ذکر شد، از وزارت ارشاد درخواست کرده تا اجازه‌ی نمایش چند فیلم مثل «کلاه قرمزی و پسرخاله»، «شهر موش‌ها» و «طبقه حساس» را بگیرد که این مجوز صادر شده و ما نیز در شورای صنفی نمایش آن‌ها را بلامانع دانستیم.»

این مسکن‌ها نمی‌تواند رونق را به سینما برگرداند. هم‌چنان که تعداد طرف‌داران تیم ملی فوتبال ایران در واکنش به بی‌واکنشی بازیکنان تیم ملی به شکل بسیار گسترده‌یی ریزش کرد طرف‌داران سینما هم در اعتراض به بازداشت‌ها وفضای ناامن سیاسی وقتل‌های حکومتی وکشتار مردم در کف خیابان قید این رسانه را خواهند زد و جشنواره‌ی فیلم‌فجر را تحریم می‌کنند حتا اگر مسوولان وزارت ارشاد به حضور فیلم‌سازان سوریه‌یی چراغ سبز نشان بدهند، باز هم جشنواره‌ی چهل ویکم فیلم فجر بی‌رنق خواهد بود.

کوک سازها برای دل‌های غم‌بار

نفس‌های جشنواره‌ی موسیقی فجر هم به شمارش افتاده است.

رهام سبحانی خواننده و مدیر موسسه‌ی موسیقی ژوان در فیس بوک این موسسه با انتشار پوستر تحریم جشنواره‌ی موسیقی فجر نوشت:

« لازم دانستم با توجه به شرایط دردناک کشور و همدردی با تمامی داغدیدگان و حق طلبان جامعه، از همه ی همکاران گرامی و همچنین مخاطبان موسیقی تقاضا کنم از شرکت در جشنواره فجر، چه در جایگاه مجری و داور و چه مخاطب، خودداری نموده و در این ایام نامبارک، پیوند خویش را با ملت سوگوار و ستم دیده‌ی سرزمینمان نشان دهند. سازهایمان را برای دل‌های غم‌بار هموطنانمان کوک کنیم.»

وزیر ارشاد در سخنانی در ۲۹ آذر رسما اعلام کرده بود که نهادهای امنیتی از او خواسته‌اند که فعالیت‌های هنری به صورت عادی برگزار شوند.   

این در حالی‌ست که چند روز قبل‌تر اسماعیلی در موضعی کاملا منفعلانه گفته بود:

« از عموم هنرمندان اهالی موسیقی خواهش می‌کنم فعالیت‌هایشان را آغاز کنند، ما در معاونت هنری همه‌ی پیش‌بینی‌ها را برای این امر انجام داده‌ایم، از نظر دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هیچ مانعی برای برگزاری کنسرت‌ها نیست.»

این قصه تنها به موسیقی فجر ختم نمی‌شود. بلکه دامنه‌اش به تلویزیون هم می‌رسد. بسیاری از هنرمندان حضور تصویری‌شان در شب‌یلدای تلویزیون را مربوط به قبل از آن عنوان کردند.بهمن بابازاده، خبرنگار حوزه‌ی موسیقی درباره‌ی ویژه برنامه‌ی شب یلدا نوشت:

«کنداکتور اهالی ‎موسیقی در شب یلدای شبکه های ‎صداوسیما چه کسانی بودند؟

  • اجراهایی ضبط شده و قدیمی از حامد زمانی، حجت اشرف زاده، سالار عقیلی، محمد گلریز، محمد معتمدی.
  • دلیل؟
  • تقریبا تمام ‎خواننده‌های داخلی ممنوع الخروج، ممنوع التصویر، ممنوع الکار و ممنوع المعامله هستند!»

حجت اشرف‌زاده در واکنش به پخش صدا وتصویرش از سیمای جمهوری اسلامی در توییتی اعتراضی نوشت:

«بنده امسال در هیچ برنامه‌ی یلدایی تلویزیون حضور نداشتم وبا این‌که درخواست کردم اجراهای گذشته‌ی بنده رو از آرشیو سال‌های قبل پخش نکنند اما توجهی نشد متاسفانه.»

محمد معتمدی هم که مدت هاست در هلند اقامت دارد، اعلام کرد که از ۲۲ شهریور  در ایران نبوده و از این تاریخ فعالیت حرفه‌یی نداشته است. او همچنین پیش‌تر  در جریان پخش صدایش برای حمایت از تیم ملی فوتبال، خبر ساخت قطعه‌یی جدید را رد کرد و نوشت: مطلع شدم به عنوان خواننده‌ی رسمی تیم ملی انتخاب شده‌ام. ولی در این شرایط لبم به صحبت کردن هم باز نمی‌شود چه برسد به آواز خواندن.

اکنون در این شرایط به نظر می‌رسد حتا گروه‌های ضعیف‌تر و ناشناخته هم تمایلی به همکاری با ساختار سیاسی قدرت را ندارند و ترجیح می‌دهند اگر لب به اعتراض نمی‌گشایند، دست کم سکوت کنند و چیزی نسازند و چیزی هم نخوانند. ع. م به زمانه می‌گوید:

«به نظر خیلی از هنرمندان، این روزهای تاریخی، نقطه‌ی عطفی در هنر ایران خواهند بود و جمهوری اسلامی دستش در این زمینه خالی‌تر از گذشته است و به نظر می‌رسد با سلاح‌هایی زنگ زده به جنگ هنرمندان رفته است.»

حالا نقل قول مورد علاقه‌ ترانه‌ی علیدوستی از گاندی  معنا ومصداق بیش‌تری پیدا کرده است:

« ابتدا تو را نادیده می‌گیرند، بعد به تو می‌خندند، سپس با تو می‌جنگند و در نهایت تو پیروز می‌شوی.»