از زمان آغاز خیزش انقلابی مردم ایران در پی قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی، کودکان و نوجوانان هم در صف معترضان قرار داشتهاند و هم هدف سرکوب خشونتبار حکومتی قرار گرفتهاند.
بنا به آمارها، تاکنون در میان ۴۵۵ نفری که در جریان اعتراضات سراسری کشته شدهاند، ۶۴ تن کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال بودهاند. مدرسهها یکی از هدفهای سرکوب شدهاند و دانشآموزان زیادی هم بازداشت شدهاند.
همزمان فعالان حقوق کودک و نوجوان نیز با فشار و زندان روبهرو بودهاند. در هفتههای اخیر شماری از این فعالان بازداشت یا تهدید شدهاند. در همین راستا، «زمانه» گفتوگوی زیر را با یکی از فعالان حقوق کودک داخل ایران که در این گزارش ناشناس باقی خواهد ماند و نام او نزد زمانه محفوظ است، منتشر میکند.
وضعیت فشار بر فعالان حقوق کودک چگونه است؟
در طول بیش از دو ماه اخیر و آغاز قیام ژینا ما شاهد افزایش فشار بر فعالان حقوق کودک بودهایم. تعدادی از فعالان این حوزه از جمله خانم سمانه اصغری، مهسا غلامعلیزاده، سروناز احمدی، مینا جندقی، آمنه زمانی، آتفه چهارمحالیان، سپیده سالاروند، سعید شیرزاد و … که سابقه فعالیت با انجیاو-ها را داشتند، در طول این مدت بازداشت شدند.
تعدادی از آنها بعد از گذشت چند هفته با وثیقه سنگین آزاد شدند و تعدادی دیگر هنوز در زندان بهسر میبرند. به نظر میرسد با پر رنگ شدن مسأله کودککشی در طول این قیام و کشته شدن بیش از ۶۰ کودک در طول این چند ماه، حکومت برای جلوگیری از بلند شدن صدای اعتراضی از فعالان و انجمنهای فعال در حوزه کودکان دست به بازداشتها و تهدیدهای فراوانی علیه فعالین این حوزه زده است.
آیا در این مدت این انجیاو-ها فعالیتی در راستای فشار به حکومت در جهت محکوم کردن این کشتار کودکان انجام دادهاند؟
تا جایی که من در جریان هستم، تقریباً فعالیت سازمان یافته و اصلاً خاصی در این زمینه تاکنون توسط انجیاوها انجام نشده است. در واقع اگر شما در اکوسیستم انجیاوهای حقوق کودک باشید، پی خواهید برد که چقدر این اکوسیستم ناتوان و محافظهکار است که بخواهد چنین اقداماتی انجام بدهد. این اکوسیستم پر از فعالینیست که پا به سن گذاشتهاند و کنترل تمام منابع را در این اکوسیستم در اختیار دارند. این افراد امکان شکلگیری صدای اعتراضی به بقیه بهویژه نسل جوانتر را نمیدهند. در گذشته هم همیشه زمان موضعگیری و اقدام در مورد مسائل مهم، این شکاف بین این به اصطلاح خود متولیان انجیاو-ها و نسل جوانتر که رویکرد مترقی داشتند، وجود داشته است. بیشترین کار این انجیاو-ها در این مورد احتمالاً چند تا پست و استوری اینستاگرامی در این رابطه بوده و تمام انرژیشان معطوف به این بوده که اتفاقی برایشان نیفتد.
با فضایی که شما ترسیم کردید، پس این بازداشتها به چه دلیل انجام شده است؟
به نظر من این فشارها پیشدستانه و پیشگیرانه است. یعنی خود دستگاه سرکوب هم آگاه است که این انجیاو-ها هیچ فعالیت خاصی در این زمینه و حتی خیلی از زمینههای دیگر که ذرهای قرار باشد با حکومت سرشاخ شوند، انجام نمیدهند. اما حکومت این فشارها را وارد میکند که اگر صدایی هم در بیاد در نطفه خفه کند. به همین خاطر بیشترین فشارها بر فعالان جوانتر این حوزه است، یعنی کسانی که حاکمیت احتمال میدهد ممکن است از آنها صدایی در بیاید. ما در حال حاضر نگران این بازداشتهای پیشدستانه هستیم که علیه فعالان حقوق کودک در این چند ماه صورت گرفته است.
احتمالاً برای روشنسازی تصویری که ارائه دادم، لازم باشد به بازداشت آمنه زمانی اشاره بکنم. بازداشت خانم زمانی تا جایی که من اطلاع دارم، اولین بازداشت یک فعال حقوق کودک در یک جلسه رسمی بوده است. این بازداشت خود متفاوت از سایر بازداشتهای فعالان حقوق کودک در این دو ماهه اخیر بوده، به این خاطر که حتی به جلسات رسمی نیز کشیده شده است.
تعدادی از انجیاو-ها عضو شبکه یاری از کودکان کارند که ماهانه یا در بازههای زمانی بیشتر جلسات هماهنگی بین خودشان برگزار میکنند. پنجشنبه سوم آذرماه امسال در یکی از این جلسات نیروهای امنیتی هجوم میبرند و اقدام به بازجویی و تهدید حاضران در جلسه میکنند. در این اقدام غیرقانونی که گویا حکم قضایی معتبری هم برای آن وجود نداشته، تمامی حاضران در جلسه غیر از خانم زمانی در یک اهمال کاری و بیمسئولیتی برای محافظت از خود، پسورد گوشیهایشان را به مأموران میدهند. همین پسورد ندادن بهانهای میشود برای بازداشت خانم زمانی. این اتفاق و اتفاقهای بعد از آن هم نشان میدهد که انجیاو-های این حوزه چقدر ناتوان و محافظهکار هستند. تا پیش از این اتفاق هم انجیاو-ها معمولاً پیگیری وضعیت فعالان بازداشتی را به بهانههایی نظیر اینکه بازداشتشان به خاطر اتفاقهای دیگر بوده، انجام ندادند. در این مورد هم که مستقیم به فعالیتهای خودشان مرتبط است، هم هیچ اقدام معناداری تاکنون نکردهاند. ظاهراً انجیاویی هم که خانم زمانی در آن فعالیت میکند، تاکنون اقدام خاصی در این رابطه انجام نداده است. انگار که ما با یک همکاری مشترک دستگاه امنیتی و انجیاو-ها در جهت ساکت کردن فعالان جوانتر مواجه هستیم، حتی زمانی که هیچ اقدام مشخصی هم توسط این فعالان در ارتباط با وقایع این چند ماهه اتفاق نیفتاده است. در کنار کارهای روتینی که انجیاو-ها در این سالها انجام دادند، پیرو پیماننامه حقوق کودک که تمام این انجیاو-ها سنگ آن را به سینه میزنند، پیگیری کشتهشدگان کودک و اقدامهای پیشگیرانه برای عدم تکرار این اتفاق جزو وظایف این انجیاو-هاست.
کودک آزاری بعنوان قانون در جمهوری اسلامی سازملاندهی شده و سیستماتیک است علت اینکه اقدام به آزار و اذیت مدافعان حقوق کودک می نماید ترس از جامعه ی جهانی و رسوا شدن بعنوان یک حکومت کودک آزار و کودک کش است زیرا این کلمه را خود همین جمهوری اسلامی برای تحقیر اسرائیل بکار می برد و از اینکه این کلمه علیه خودش مصادره شود حاضر است هزینه های بیشتری را تحمیل کند .
فرهاد - فرهادیان / 02 December 2022