اعتراض نمادین کارکنان مناطق عملیاتی نفت و گاز و امتناع از دریافت غذا چهار روزه شد. بهرغم تهدیدات مدیریت و حراست نفت، اعتصاب غذا دوشنبه ۱۶ آبان توسط کارکنان مناطق عملیاتی نفت و گاز پارس آغاز شد و کارکنان عملیاتی در مناطق دیگری به آن پیوستهاند. پیش از آغاز اعتصاب غذا، کارکنان مناطق عملیاتی از ارسال گزارش روزانه به مقامات بالاتر هم امتناع میکنند. شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت از تشدید اقدامات سرکوبگرانه علیه معترضان در نفت و گاز پارس خبر داده است.
خواست کارکنان عملیاتی اجرای ماده ۱۰ قانون اختیارات وزارت نفت است. این قانون (مصوب ۱۳۹۱) به وزارت نفت اجازه میدهد حقوق کارکنان عملیاتی صنعت نفت را «بدون الزام به رعایت قانون مدیریت خدمات کشوری» بر مبنای آئیننامه ویژهای تعیین کند. آئیننامه ویژه ماده ۱۰ هم سال ۹۴ تصویب شد. از آن زمان کارکنان عملیاتی نفت همه راهها را برای وادارکردن مدیران وزارت نفت به اجرای قانون پیموده و در سال ۱۴۰۱ اعتراضات خود را گسترش دادهاند.
دور جدید اعتراض و اعتصاب کارکنان رسمی نفت در اردیبهشت امسال آغاز شد.
پس از چند اقدام اعتراضی نمادین، از ۲۲ تا ۲۴ مرداد کارگران رسمی در پروژههای نفت و گاز در دستکم ۴۰ مرکز مرتبط با صنعت نفت و گاز ایران به حرکت اعتراضی در محل کار دست زدند. آنها از پیش اعلام کرده بودند در صورت بیپاسخ ماندن اعتراضشان، به همراه خانوادههایشان تجمع سراسری خواهند کرد، از طریق شرکت در نظر سنجی با اکثریت قاطع به برگزاری تجمع به همراه خانوادهها در ۱۲ شهریور رای دادند.
اقدام بعدی فراخوان به تجمع مقابل وزارت نفت در ۱۲ شهریور بود، با این پیام به وزارت نفت و نهادهای امنیتی که: «تنها راه لغو این گردهمایی ثبت مبالغ مکفی و مناسب مربوط به ماده ده قانون اختیارات و وظایف وزارت نفت تا روز پنج شنبه ۱۰ شهریور در کارت حقوق پرسنل است.»
۱۲ شهریور نیروهای امنیتی و انتظامی پیش از شکل گیری تجمع، دهها تن از کارکنان رسمی عملیاتی وزارت نفت از جمله کارکنان شاغل در سکوهای گازی پارس جنوبی را مقابل ساختمان وزارت نفت را دستگیر کردند. اکثر بازداشتشدگان پس از چند ساعت آزاد شدند.
کارکنان رسمی مناطق عملیاتی در یک پروسه بحث و نظرخواهی، با اکثریت آرا تصمیم گرفتند اعتراضات خود را با عدم ارسال گزارش فعالیت به مقامات بالا و اعتصاب غذا آغاز کنند. بخشی از کارگران معتقد بودند فقط با اعتصاب میتوان وزارت نفت را وادار به پاسخگویی کرد.
اعتصاب غذا دوشنبه ۱۶ آبان در مناطق عملیاتی نفت و گاز پارس آغاز شد. کارکنان نوبتکار غذا را به صورت کامل عودت دادند. در زمان صرف غذا، صرفا بعضی رؤسا و مسئولین ادارات در رستوران حضور یافتند. روز دوم کارکنان مناطق عملیاتی آغار و دالان و روز بعد واحدهای عملیاتی دیگری از جمله در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز آغاجری، نفت و گاز زاگرس و چندین دکل حفاری به این حرکت پیوستند.
شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت در بیانیه خود به تاریخ ۱۴ آبان اعلام کرد اعتراضات صنفی به مرور گسترش خواهد یافت.
در کنار اعتصاب غذا، کارکنان سی و هفت سکوی گازی در منطقه پارس جنوبی گزارشهای روزانه میزان استخراج و تولید این سکوها و همچنین فرمهای دستور کار تعمیرات را به مقامات بالاتر ارسال نمیکنند.
شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ اعلام موجودیت کرد. این تشکل مستقل دفاع از حقوق کارکنان رسمی نفت (شاغل و بازنشسته) را در سرلوحه کار خود قرار داده است.
این شورا در بدو اعلام موجودیت، در برابر تهدیدهای حراست نفت و نهادهای امنیتی اعلام کرد کارکنان نفت گردهمایی صنفی را حق خود میدانند و بهتر است به جای مانع تراشی برای تجمع اعتراضی کارکنان، به مطالبات آنان پاسخ گویند.
این تشکل در بیانیه شماره ۳ خود درباره عدم ارسال گزارش میزان استخراج و تولید به مقامات بالاتر نوشته است:
«چنانچه مسیولی دلیل این کار را جویا شد در کمال احترام و ادب پاسخ را به شرح زیر بیان بفرمایید:
همانطور که مسولان درباره موارد مختلف از جمله اجرای #ماده_ده، مالیاتهای گزاف، صندوق نفت، وضعیت بهداشت و درمان و بسیاری موارد دیگر طی چندین ماه گذشته هیچگونه اطلاع رسانی دقیق و درستی نداشتهاند لذا ما هم به نشانه اعتراض از اطلاع رسانی از بخش عملیات معذور هستیم.»
شبح زن، زندگی، آزادی بر فراز مناطق نفتی
حکومت هر آن چه در توان داشته به کار گرفته تا از پیوستن کارگران به جنبش و شکلگیری اعتصاب در محیط کار جلوگیری کند. دستگیری فعالان کارگری، و نبود تشکلهای مستقل فراگیر که قادر باشند اعتصابات را در رشتههای مختلف صنعت و خدمات سازماندهی کنند، تا کنون مانع شکلگیری اعتصاب سراسری سیاسی شده است.
در صنعت نفت که به لحاظ اقتصادی و سیاسی برای حکومت از اهمیت استراتژیک برخوردار است، ارعاب و تهدید شدیدتر بود. اما روح هم همبستگی با اعتراضات همچون شبحی در سراسر مناطق نفتی میچرخد زیرا به گفته کارگران نفت «خود بخشی از همین مردم هستیم که بیش از چهل سال است زندگی و کرامت انسانی مان بدست حاکمیت مستبد و ضد بشر پایمال شده است.»
کارگران و کارکنان صنعت نفت با گذشت چند روز از شکلگیری جنبش زن، زندگی، آزادی پس از قتل دولتی مهسا (ژینا) امینی در ۲۵ شهریور، به طور صریح از آن حمایت کردند.
شورای ساماندهی کارگران پروژهای صنعت نفت (۴ مهر) و شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی نفت (۶ مهر) با انتشار اطلاعیههای جداگانهای تاکید کردند در صورتی که سرکوب و کشتار معترضان پایان نیابد، دست به اعتصاب میزنند.
در مهر ماه، کارگران پیمانی در شرکتهای نفت و گاز و پتروشیمی و حفاری، در عسلویه و پالایشگاه آبادان در همبستگی با اعتراضات سراسری اعتصاب شکل گرفت و برای اولین بار شعار مرگ بر خامنهای در عسلویه طنین افکند. تعداد کارگران شرکت کننده در این اعتصابها، حدود ۴ هزار تن اعلام شده است.
اعتصاب ۱۸ مهر کارگران پروژهای عسلویه که با شعار «مرگ بر دیکتاتور» همراه بود، به شدت سرکوب شد. «کمپین کارکنان پروژههای نفت و گاز» و شورای ساماندهی کارگران پروژهای نفت در فراخوانهایی، از کارگران خواستهاند در همبستگی با اعتراضات سراسری و در اعتراض به سرکوب و کشتار معترضان از روز شنبه ۷ آبان اعتصاب کنند.
حراست نفت و نهادهای امنیتی پیش از آغاز اعتصاب تعدادی از کارگران را دستگیر و تعداد بیشتری را احضار و تهدید کردند و مانع برگزاری اعتصاب شدند.
تا کنون دستکم ۲۰۰ تن از کارگران صنعت نفت بهعلت تلاش برای سازماندهی اعتراض یا شرکت در اعتصاب و همبستگی با جنبش سراسری دستگیر و تعداد بیشتری احضار و تهدید شدهاند. اما کارگران از هر فرصتی برای ابراز همبستگی با جنبش استفاده میکنند.
در یک گزارش کارگری از شرق عسلویه آمده است:
«کارگران حفاری هنگام انتقال از خوابگاه به محل کار در مینی بوس به طور دسته جمعی شعار زن، زندگی، آزادی سر میدهند. مسئولان دکل به خواست نیروهای امنیتی مینی بوس حامل کارگران را به اهواز میفرستند. کارگران در اهواز مورد ارعاب و تهدید شدید قرار میگیرند. از آنها تعهد گرفته میشود و تهدید میشوند دو ماه حقوقشان کسر خواهد شد.»
۱۷ آبان هم کارکنان یک دکل نفتی، بنر مرگ بر خامنهای را بر فراز دکل نفتی شرکت حفاری نفت آویختند.