پنج هفته از شروع اعتراضات سراسری ایران گذشته است و در طی این مدت ایران روزهای تاریخ ساز و مهمی را به خود دیده است، اعتراضات هر روزه مردم در خیابان ها، دیوارنویسی ها، تجمعات خارج از ایران و حواشی آن با مرکزیت تجمع ۵۰ هزار نفری تورنتو و تجمع ۱۰۰ هزار نفری برلین و حمایت هنرمندان داخلی و خارجی از جنبش زنان ایران از سویی و کشتار و دستگیری و اعمال خشونت بر مردم از سوی دیگر، صدای ایرانیان معترض را به گوشه گوشه جهان رسانده است.

در این مقاله نگاهی داریم به سابقه برخورد جمهوری اسلامی و رسانه‌های دولتی با ورزشکاران زن و مقابله زنان با این رویکردها که در نهایت به حرکتی انقلابی و موثر توسط الناز رکابی منجر شده است.

در میان اشکال مختلف فعالیت‌های اعتراضی، یکی از پربیننده‌ترین و اثربخش‌ترین اعتراضات، شرکت الناز رکابی در مسابقات آسیایی سنگ‌نوردی آسیا بدون حجاب اسلامی به عنوان نماینده ایران بود که توجه بسیاری در تمام جهان به خود جلب کرد. این دومین بار در تاریخ ورزش ایران پس از انقلاب ۵۷ است که زنی با پرچم ایران و به عنوان نماینده ایران اما بدون رعایت حجاب اسلامی در مسابقات بین المللی شرکت کرده است.

اولین بار، میترا حجازی‌پور در مسابقات جهانی سریع و برق‌آسای جهان به میزبانی مسکو، در دی ماه ۱۳۹۸ بدون حجاب اسلامی به مصاف حریفانش رفت. همین اتفاق باعث شد پس از ۱۸ سال افتخار‌آفرینی از تیم ملی ایران اخراج شود. او پیش از این کار عکسی بدون حجاب در اینستاگرام خود منتشر کرده و نوشته بود:

«بهترین لحظات زمانی است که باد گیسوانت را به پرواز درمی‌آورد. چه دردناک است آن هنگام که گیسوان رقصان را به زندان پارچه‌ای بازگردانی. مرگ روح زمانی است که آزادی را چشیده و دوباره به اسارت بازگردد. این‌ها پیش پا افتاده‌ترین حقوق انسان‌هاست که من چنین با آب و تاب وصف می‌کنم.»

در پی تذکر مسئولان فدراسیون شطرنج، حجازی‌پور پس از چند روز پستش را پاک کرد و در پست دیگری به نقل از مارتین لوترکینگ نوشت:

«زندگی ما روزی به پایان می‌رسد که دربارهٔ موضوعاتی که اهمیت دارد سکوت کنیم.»

او از تیر ۱۴۰۰ با پرچم فرانسه در مسابقات شرکت می‌کند.

همانطور که در صفحه ویکی پدیای به روز شده الناز رکابی عنوان شده است او ورزشکاری با سابقه در رشته خود است و تاکنون مدال‌های زیادی در سطح ملی و بین‌المللی آورده است و البته پیش از این نیز در مصاحبه هایش، رویکرد منفی خود به رعایت حجاب اجباری در طی مسابقات را به طور ضمنی اعلام کرده بود. با توجه به صحبت‌های قبلی او و عملکرد او بعد از مسابقه از حجابش در دیدار با وزیر ورزش تا استوری ایسنتاگرامی که برای چهلم مهسا امینی منتشر کرد، اتفاقی که در روز مسابقه افتاد را اما نمی‌توان اتفاقی ناگهانی و فکر نشده دانست.

خبر پناهنده شدن ورزشکاران زن ایرانی در ده دهه اخیر، اگرچه همچنان اتفاقی جنجالی محسوب می‌شد اما نادر نبود. اجازه ندادن به زنان برای ورود به برخی ورزش‌ها و اعمال محدودیت‌های زیاد در سایر ورزش‌ها، تخصیص ندادن بودجه و امکانات، نبود پوشش خبری و رسانه‌ای برای موفقیت‌های زنان و … از جمله عواملی هستند که سیل پناهنده شدن این ورزشکاران به کشورهای دیگر را به دنبال داشت.

مینا علیزاده که عضو سابق تیم ملی دراگون بوت بانوان ایران بود، در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) به همراه تیم ملی قایقرانی زنان و مردان برای شرکت در ششمین دوره مسابقات قهرمانی جهانی دراگون بت به جمهوری چک سفر کرد و بدون اطلاع قبلی با ترک اردوی تیم ملی ایران، به کشور آلمان رفت و در آنجا اعلام پناهندگی کرد. او بعدا در مصاحبه های خود اعلام کرد تیم ملی دراگون بوت اجازه شرکت در مسابقات بین‌المللی را نیافته است چون زنان و مردان در یک قایق حضور داشتند و با اینکه هیچ تماس بدنی اتفاقی نمی افتاده است اما باز هم به آنها اجازه شرکت در مسابقه داده نشده و خبر این مساله نیز جایی ثبت نشده است. 

او چهار سال بعد در مصاحبه خود درباره پناهندگی به آلمان گفت:

«چیزی در ایران انتظارم را نمی‌کشید غیر از همان تبعیض‌های همیشگی و مشکلات فرساینده که از مصاحبه قهرمانان قایقرانی پیداست هنوز هم همان روال برقرار است. ما همیشه غیر از مشکلات رایج در ایران، از لحاظ روحی هم تضعیف می‌شدیم. مشکلات زندگی قهرمانان در ورزش بانوان ایران هیچوقت اهمیتی برای مسئولینش نداشته.»

آرزو معتمدی ورزشکار زن دیگری است که قید ورزش شنا را به دلیل پوشش‌های سختگیرانه آن می زند و وارد رشته قایقرانی می ‌شود. او نیز با تجربه‌ای کاملا مشابه پس از سرخوردگی‌های بسیار (از دست دادن فرصت شرکت در المپیک برای سهمیه المپیکی که خود او برای ایران به دست آورده بود)، با کارشکنی‌ها و بی‌توجهی‌ها مواجه می‌شود و نهایتا از ایران می‌رود. او در آمریکا به ورزش خود ادامه می‌دهد و مدال‌های متعددی برای این کشور کسب می‌کند. 

بررسی نام‌ها و فراز و فرودهایی که هر یک از ورزشکاران زن پیش از پناهنده شدن از سر گذرانده‌اند به خوبی نشان می‌دهد که چطور نظام جمهوری اسلامی همواره در رفتاری سیستماتیک به دنبال محدود و بی‌انگیزه کردن زنان ورزشکار ایرانی بوده است و همانطور که الهام اصغری در نامه سرگشاده خود به ضرغامی نوشت:

«ورزش بانوان برایتان فقط دردسر است.»

او که دو بار سابقه ثبت رکورد در گینس را برای شنا با دست بسته داشته است، هرگز در ایران برای موفقیت‌های خود پوشش رسانه‌ای نگرفت. 

نام‌هایی مانند صدف خادم (بوکسور)، راحله آسمانی (تکواندوکار)، کیمیا علیزاده (تکواندو کار)، دینا پوریونس (تکواندوکار)، مهتاب یادگاری (ژیمناستیک کار)، مژگان تاجیک (ژیمناستیک کار)، سارا خسروی (ژیمناستیک کار)، شیوا امینی (فوتسالیست)، درسا درخشانی (شطرنج باز)، شهره بیات (شطرنج باز)، کیمیا مرادی (کانوپولو)، شقایق باپیری (هندبال)، یکتا جمالی (وزنه بردار) تعدادی از زنان ورزشکار قهرمان ایرانی هستند که به دلیل قوانین سخت‌گیرانه پوشش و دیگر قوانین بازدارنده زنان از ورزش به دیگر کشورها پناهنده شده و در کشور دیگری به ورزش ادامه داده‌اند. 

اما حرکت انقلابی الناز شاکری، گامی بزرگ و رو به جلو در راستای تمام گام‌های پیشین بود. او این گام را نه تنها از طرف خود بلکه از طرف تمام ورزشکاران و تمام زنان ایرانی برداشت و با انتخاب بهترین زمان و مکان برای اعتراض خود این اقدام را به عملی قهرمانانه و ماندگار در کارنامه ورزشی پر افتخار خود تبدیل کرد.