زمین بدون ما بقا خواهد یافت و چه بسا شکوفا خواهد شد، اما ما بدون یک سیاره سبز و حاصلخیز و پاک، بقا نخواهیم یافت. پنجم ژوئن روز جهانی محیط زیست است. وضعیت روند افزاینده بحرانهای زیستمحیطی در جهان و در ایران بسیار ناگوار است و یادآوری اهمیت پاسداشت و حفاظت از محیط زیست ایران ضرورت دارد.
مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۷۲ این روز را بهعنوان روز جهانی محیط زیست (WED) نامگذاری کرد. اولین مراسم در استکهلم در سال ۱۹۷۴، با شعار “تنها یک زمین” برگزار شد. در سالهای بعد، WED بهعنوان یک پلتفرم برای افزایش آگاهی درباره مشکلات محیط زیست مانند آلودگی هوا، آلودگی ناشی از پلاستیک، تجارت غیرقانونی حیات وحش، مصرف پایدار، افزایش سطح دریا و امنیت غذایی و غیره کمپینهای گوناگون بهراه انداخت. افزون بر این یکی دیگر از اهداف این پلتفرم، کمک به تغییر الگوهای مصرف و سیاستهای زیست محیطی ملی و بینالمللی است.
پلتفرم روز جهانی محیط زیست در سال جاری در همین روز کمپینی را برگزار خواهد کرد که شعار آن “تنها یک زمین” است و با هشتگ OnlyOneEarth# در شبکههای اجتماعی حضور خواهد داشت. کمپین سال ۲۰۲۲ خواستار تغییرات متحول کننده در سیاستها و انتخابهاست تا ایجاد زندگی پاکتر، سبزتر و پایدار و در هماهنگی با طبیعت را عملی کند.
تغییر سبک زندگی ما به تغییر سیاستها وابسته است و تا زمانیکه سیاستها در هماهنگی با محیط زیست نباشند یا بهنوعی به محیط زیست آسیب بزنند، سبک زندگی سبز و پایدار اقلیتی از مردم قادر نیست روند بحران اقلیمی و تخریب اکوسیستم و گونههای مختلف روی زمین را تغییر دهند. ایران یکی از کشورهایی است که در فرآیند تغییرات اقلیمی آسیب بسیاری دیده و در بسیاری از حوزهها همچون آب و خاک و آلودگی هوا وضعیت بسیار بحرانی است.
۵۲ درصد از خاکهای کشاورزی سراسر جهان در حال حاضر تخریب شده است. بحران آب نیز بسیار وخیم است.
“زمانه” به مناسبت روز جهانی محیط زیست با دکتر منصور سهرابی، متخصص بومشناسی و محیط زیست درباره وضعیت خاک و آب ایران گفتوگو کرده است. به گفته سهرابی سیاستهای توسعهمحور جمهوری اسلامی در حوزه کشاورزی و صنعت بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیکی سرزمین ایران سبب این وضعیت ناگواری است که کشور ایران با آن روبهروست. دکتر سهرابی در پاسخ به اینکه وضعیت زیستمحیطی ایران تا چه حد نگرانکننده است به زمانه میگوید:
«پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی در برنامههای اول و دوم توسعه، میبینیم که کشاورزی محور اصلی توسعه قرار میگیرد. با محور قرار گرفتن کشاورزی، پروژههای سدسازیهای متعددی در دوره به اصطلاح «سازندگی» و ریاست جمهوری آقای رفسنجانی در ایران به اجرا در آمدند که عمدتا بدون ارزیابیهای دقیق زیست محیطی بودند و مشکلات عدیدهای را بهوجود آوردند.
زمانیکه کشاورزی بهصورت نامتوازن گسترش یافت، سبب شد که در برخی از مناطق با مشکل خاک و آب و تغییر کاربری مراتع، مسئله تخلیه آبخوانها، فرونشست زمین، تغییر کاربری جنگلها و در کل اختلال در چشمانداز مواجه شویم. در سالهای اخیر ایران رتبه اول فرسایش خاک دنیا را داشته که ناشی از همان سیاستهای غلط توسعهای بوده است. در بسیاری از مناطق مرتعداری بهشکل غیر علمی انجام شده و در قالب طرحهای دامداری ما بیش از حد از ظرفیت مراتع استفاده کردیم و تعادلی بین ظرفیت مرتع و تعداد دام وجود نداشته است. این باعث تشدید فرسایش خاک در مراتع شده است.»
از زمانی که علی خامنهای رهبر کشور شد، بارها و بارها به خودکفایی کشاورزی تاکید کرد و خودکفایی گندم نیز در صدر این دستورات بود. برای نمونه خامنهای ۲۴ مهر سال ۱۳۷۹ در جمع مردم اراک درباره اهمیت کشاورزی گفت: «زمینهای وسیع کشاورزی در کشور ما زیاد است. شما به همین استان مرکزی خودتان نگاه کنید؛ نظیر این دشتها و این خاک حاصلخیز در بسیاری از نقاط این کشور وجود دارد. اگرچه از لحاظ آب کمبود داریم، اما با روشهای علمی، با پیگیری و با صرفهجویی، همین نزولات آسمانی که امروز در کشور ما وجود دارد، به فضل الهی کافی است “چهار برابر جمعیت کنونی امروز ایران” را از لحاظ مواد غذایی بینیاز از دیگران کند.»
آشکار است که این ادعای رهبر جمهوری اسلامی کاملا بدون در نظر گرفتن ظرفیت زیست محیطی سرزمین ایران و تنها با تکیه بر فضل الهی ابراز شده است.
دکتر سهرابی در معضل خودکفایی کشاورزی در ایران و پایین آمدن کیفیت محصولات کشاورزی و نیز استفاده بیرویه از کودهای شیمیایی چنین ادامه میدهد:
«بر اساس سیاستهای کشاورزی نامتوازن هم طرح خودکفایی گندم بهوجود آمد. برای بیشتر کردن تولید کشاورزان از سموم و کودهای شیمیایی بهشکل بیرویه استفاده شده و خاک و آبهای زیرزمینی هم آلوده شد. بدون توجه به دوره کارنس یا ماندگاری سموم سمپاشیها در مزارع و باغها صورت گرفته و ما با قضیه بازماندگی سموم در محصولات زراعی مواجه هستیم. طبق ردیابیها به سبب کودهای شیمیایی بسیاری که مصرف شده میزان عناصر فسفر یا نیتروژن در بسیاری از محصولات بیش از استاندارد است.»
تخریب خاک و هدر دادن آب و محیط زیست تنها به حوزه کشاورزی محدود نیست. به گفته سهرابی در حوزه صنعت نیز بدون توجه به شرایط اقلیمی سرزمین و منابع آبی صنایع توسعه یافتند مخصوصا صنایع آببر در مناطقی که آب کافی وجود نداشته و مجبور شدند برای آن یا سدسازی انجام دهند یا انتقال آب صورت گرفته که در نظام هیدرولیکی منطقه اختلال ایجاد کرده و باعث معضلات بسیاری شده است.
سهرابی به زوایای دیگر بحرانهای زیست محیطی در ایران اشاره میکند و میگوید:
«در بسیاری از شهرها شاهد آلودگی هوا هستیم که بهدلیل عواملی همچون افزایش جمعیت، استفاده بیرویه از خودروها با احتراق ناقص، کارخانهها و کارگاههای فاقد استانداردهای محیط زیستی ایجاد شده است.
چندسالی است که مازوتسوزی به شدت انجام میشود و بر مشکلات افزوده است. بهتازگی ریزگردها هم که بیشتر شهرها را در برگرفته به موضوع مهمی تبدیل شده است. بیشتر کانونهای داخلی ریزگردها بهدلیل سیاستهای غلط جمهوری اسلامی در حوزه مدیریت آب ایجاد شده و این سبب شده که بسیاری از مناطق با مشکل مواجه شوند.»
دکتر سهرابی چشمانداز روشنی برای محیط زیست ایران نمیبیند و میگوید:
در کل در ایران پنجاه سال اخیر، بهسبب افزایش جمعیت، استفاده بیرویه از منابع تجدید پذیر، تخریب سرزمین و بیتوجهی به توان اکولوژیک و آمایش سرزمین، تصویری که برای آینده وجود دارد، متاسفانه تاریک است.
بحران آب در ایران یکی از مهمترین نگرانیهای محیط زیست و زندگی بیش از ۸۳ میلیون شهروند ایرانی است. دکتر سهرابی درباره بحران آب در ایران میگوید:
«برای مهار آب باید علل این بحران را جستوجو کنیم. یکی از دلایل بحران در ایران افزایش جمعیت است. دومین مسئله کشاورزی نامتوازن است. برداشت آب در این بخش بسیار زیاد است. حدود ۸۶ میلیارد متر مکعب سالانه آب در بخش کشاورزی برداشت میشود. این میزان مصرف آب را باید کاهش داد و از محصولاتی استفاده کرد که آب کمتری نیاز دارند. بنابراین الگوهای کشت را باید با توجه به مسائل آب در هر حوضه آبریز هر منطقه تغییر داد. اگر بتوانیم میزان مصرف آب در بخش کشاورزی را به ۵۰ یا ۶۰ میلیارد متر مکعب کاهش دهیم به حل بحران آب کمک شایان توجهی خواهد شد.»
سهرابی تاکید میکند که پس از کاهش دادن میزان مصرف آب در بخش کشاورزی گام بعدی ما باید بالا بردن کارایی مصرف آب باشد و ادامه میدهد:
«مسئله دیگر صنایعی هستند که آب بسیاری مصرف میکنند مثل فولاد، کاشیسازی و ذوب آهن و پتروشیمی که آب زیادی لازم دارند و در مناطقی هستند که آب کافی وجود ندارد. این صنایع باید در آن مناطق تعطیل شوند و به نواحی که آب کافی وجود دارد منتقل گردند یا از پساب همین صنایع استفاده کنند که برداشت آب در این صنایع کمتر شود.»
به گفته این پژوهشگر محیط زیست اگر الگوهای کشت اصلاح شوند، اگر حقابههای طبیعت پرداخت شوند، اگر برداشت آب در بخش کشاورزی و صنعت کمتر شود قطعا مشکلات آب نیز کم و کمتر خواهد شد.
از دکتر سهرابی میپرسم که آیا احیای قناتها در ایران یکی از راه حل ها خواهد بود و او پاسخ میدهد:
« متاسفانه با وضعیتی که در ایران داشتیم قناتها رها شدند و این سبب شده که ما اختلالی در زیر زمین ببینیم که در فرونشست برخی مناطق هم سهم داشتند. در چنین مناطقی فکر نمیکنم احیای قناتها چاره ساز باشد اما در برخی از مناطق میشود تحقیق و بررسی کرد که آیا احیای قناتها مفید است یا خیر. اگر نتیجه پژوهشها نشان دهند که قناتها میتواند کمکی باشد، میشود از آنها دوباره استفاده کرد. اما تغییراتی که در پنجاه سال اخیر در رابطه با مدیریت منابع آب صورت گرفته، بینظمیهایی که ایجاد شده، چرخههای هیدرولیکی که تغییر پیدا کردند دیگر مثل سابق نیست و باید مجددا بررسی شود تا بتوانیم ارزیابی دقیقی از استفاده از قناتها داشته باشیم.»
درباره احیای قنات نظر متخصصان متفاوت است. برخی آن را چندان کارآمد نمیدانند و برخی به آن تا حدی امیدوارند. یکی از کسانی که به احیای قنات امیدوار است علی اصغر سمسار یزدی پژوهشگر حوزه قنات است که دی ماه سال گذشته در گفتوگو با روزنامه ایران گفت که به احیای قنوات کوهستانی و نیمه کوهستانی کشور امیدوار است و ادامه داد:
« چنانچه صرفاً یک درصد از بودجهای که در کشور صرف سدسازی شده است در امر توسعه، بازسازی، مرمت و استحکام بخشی قنوات صرف میشد، تحول شگرفی در آنها ایجاد شده بود و قطعاً آبدهی آنان بسیار بالاتر از رقم فعلی بود.»
سمسار یزدی معتقد است دولت باید اولویت را بر مرمت و بازسازی قنوات کوهستانی، نیمه کوهستانی و قنوات دامنه دشتها و همچنین قناتهای گسلی معطوف کند.
پیش از اینکه بخش اعظم خاک حاصلخیز کشاورزی در ایران را فرسوده و به بیابان تبدیل کنیم چه اقداماتی میتواند برای احیای خاک موثر باشد؟ این پرسش را با دکتر سهرابی در میان میگذارم و او چنین پاسخ میدهد؟
«برای احیای خاک، باید دنبال حفظ پوشش گیاهی باشیم . باید برخی از پروژههای آبخیزداری بر مبنای روشهای بیولوژیک انجام شود. گسترش پوشش گیاهی در مناطق باید با توجه به گیاهان بومی آن مناطق صورت بگیرد.
همچنین در مناطقی که فرسایش بادی شدید است همزمان با استفاده از روشهای بیولوژیک میتوان از بادشکنها استفاده کرد. در مناطقی که فرسایش آبی داریم نیز باید از روشهای بیولوژیک و حتی در برخی از مناطق که فرسایش بسیار شدید است از روشهای فیزیکی هم استفاده کرد، مثل ایجاد بندهای مخصوص برای جلوگیری از گسترش بیشتر فرسایش خاک. اما در نهایت دو امر بسیار اهمیت دارد که به آن توجه کرد. یکی آبخیزداری است و دیگری آبخوانداری. اگر این دو بهخوبی انجام گیرد میتواند تا حدی گسترش فرسایش خاک را مهار کند.»
به گفته دکتر سهرابی مسئله خاک هم تنها فرسایش خاک نیست آلودگی خاک هم باید بهش توجه کرد و آن را کمتر کرد. برای مدیریت سرزمین باید طرحهای آمایش سرزمین با توجه به توان اکولوژیکی آن صورت گیرد و ارزیابیهای دقیق زیستمحیطی انجام شود و بر مبنای آن ارزیابیها، طرحهای جدید توسعهای را اجرا کنیم.
«در مناطق مرتعی هم باید تعادل دام و مرتع رعایت شود و از تغییر کاربری زمینهای مرتعی به دیم جلوگیری شود. از تخریب بیشتر جنگلها جلوگیری کرد. اگر خاک را از دست دهیم آسیبی جدی به سرزمین وارد کردیم.»
نگرش تک تک ما و بهویژه سیاستمداران به خاک و آب و تمام ابعاد محیط زیست باید تغییر کند. زمین خانه ماست و خاک سرچشمه ۹۵ درصد از غذایی است که ما را زنده و سالم و در آسودگی نگه میدارد. سوء استفاده از خاک و آب، زندگی ما و دیگر موجودات روی زمین را در آیندهای نهچندان دور به مهلکه خواهد کشاند.
مدیریت نادرست و کوتهنگرانه آب در دههای پیشین در ایران، بحران آب و فرسایش خاک را در کشور تشدید کرده است. اگر چه از سال ۱۳۹۸ لایحه خاک تصویب شده که امید است وضعیت فرسایش خاک را تا حدی بهبود بخشد اما هیچ قانون و مشوقی در قوانین حوزه کشاورزی و خاک وجود ندارد که کشاورزان را تشویق کند تا زمین را سرشار از محتوای ارگانیک و زنده نگه دارند. اگر یک کشاورز بعد از ۱۰ سال زمین خود را به بیابان تبدیل و آن را به حال خود رها کند هیچ پیامد قانونی برای او ندارد.
از این رو، علاوه بر محافظت از جنگلها، باید قوانین کارآمد و مناسبی برای حفظ خاک مراتع و خاک کشاورزی تدوین گردند؛ قوانینی که روشهای پایدار بهرهبری و همزیستی با زمین و اکوسیستم را برای کشاورزان و دامداران مهیا کند و آنان تشویق شوند که اگر زمین کشاورزی و مراتع را سرسبز نگه دارند و از بیابانی شدن آن جلوگیری کنند، به آنها مشوق داده خواهد شد.
جمعیت ایران روند افزایشی دارد اما فرسایش خاک در ایران با رشدی صعودی، رتبه اول را در جهان دارد. داشتن خاک حاصلخیز کافی که قادر باشد برای شهروندان غذای مغذی تولید کند به حفاظت و احیای خاک کشاورزی موجود نیاز دارد. مدیریت پایدار آب نیز با کشاورزی پایدار و حاصلخیز کردن و سرشار کردن خاک از مواد آلی رابطه مستقیم دارد. اگر خاک کشاورزی حاوی بیش از ۱۰ درصد مواد آلی باشد، میزان آبی که برای کشاورزی صرف خواهد شد بسیار کاهش خواهد یافت.
احیای خاک و مدیریت صحیح آب باید به الویتهای اصلی مقامات سیاسی کشور تبدیل شود. زیرا روند توسعه ناپایدار و خودکفایی در کشاورزی و صنعت به قیمت فرسودن خاک و هدر دادن آب شیرین، باید هرچه سریعتر متوقف شود تا سرزمین ایران در پنجاه سال آینده قابلیت این را داشته باشد که با خاکی حاصلخیز نسلهای بعدی را نیز پذیرا باشد و تغذیه کند.