اندکی پس از پایان آخرین عصر یخبندان بزرگ در ۱۰ هزار سال پیش جنگلها ۵۷ درصد از زمینهای قابل سکونت جهان را پوشانده بودند. روندی که از هزاران سال پیش تا کنون برای تغییر کاربری جنگلها به زمین کشاورزی آغاز کردیم، به اینجا ختم شد که اکنون یکسوم جنگلهای جهان را از دست دادهایم، مساحتی دو برابر ایالات متحده. نیمی از این معضل تنها در قرن گذشته رخ داده است. تنها ۱۰ درصد از این میزان جنگل در نیمه اول این دوره تا ۵۰۰۰ سال پیش از بین رفت.
شرایط جنگلها در ایران بسیار اسفبار است. اجرای طرحهای كشاورزی صنعتی، طرحهای سدسازی و راهسازی، گسترش شهرها به ویژه ساخت و سازهای غیر قانونی سبب شده تخریب جنگلهای ایران در صد سال گذشته روندی شتابانتر از قبل داشته باشد.
حفاظت از جنگلها در ایران حداقلی است
تخریب جنگلها توسط دو عامل انسانی و غیرانسانی صورت میگیرد. اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست معتقد است كه ۹۹ درصد از تخریب جنگلهای ایران مربوط به عوامل انسانی است. به گفته کهرم برداشت کشور ایران از جنگلها متناسب با توسعه پایدار نیست. حد پایدار برداشت از جنگل زمانی شكل میگیرد كه ما به اندازه رشد و توسعه جنگلها از آنها برداشت کنیم، ولی متاسفانه در چند دهه اخیر، چند برابر رشد و جایگزینی درختان از این منابع ملی برداشت كردهایم.
به اعتقاد این کارشناس محیط زیست سازمان جنگل و مراتع كشور كه متولی اصلی امر جنگلداری است یکی از ضعیفترین نهادهای حوزه زیست محیطی است و همواره بودجه کمی به این نهاد اختصاص داده میشود.
قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع در ایران، شامل شصت و هفتماده و پنجاه تبصره، در سال ۱۳۴۶ تصویب شده اما روندی سریع تخریب جنگلهای ایران نشان میدهد که این قانون کافی نیست و بهصورت مؤثری اجرا نمیشود و مبنای نظارت قرار نمیگیرد. در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ به سازمان جنگلها تنها ۲۰۰ میلیارد تومان اختصاص داده شده است.
براساس یک مقاله علمی که در سال ۱۳۹۹ توسط پنج استاد دانشگاه در حوزه جنگل و منابع طبیعی منتشر شده، مساحت فعلی جنگلهای ایران ۱,۹میلیون هکتار است که معادل ۳,۷درصد مساحت کشور را تشکیل میدهد. بنا بر گواهی اسناد موجود، سطح این جنگلها طی سالهای ۱۳۴۳ تا به امروز ۱,۵میلیون هکتار کاهش یافته است. در عین حال، روند تخریب جنگلهای کشور با سرعت فزاینده ادامه دارد.
محمدعلی زارع چاهوکی، استاد دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران در اینباره در سال ۹۵ گفته بود:
«آماری که سال۱۳۹۲ درباره تخریب جنگلها اعلام شده بود، هنوز جریان دارد و در هر ثانیه ۳۶۰ مترمربع از سطح جنگلها و مراتع کشور تخریب میشود؛ این یعنی سالانه ۱,۵درصد از جنگلهای ایران نابود میشوند و در هر ۵ سال یک میلیون هکتار از جنگلهای ایران نابود میشود. اگر روند تخریب با سرعت فعلی ادامه یابد، تا سال۱۴۶۰ اثری از جنگلهای امروزی ایران باقی نخواهد ماند.»
به گفته این استاد دانشگاه، عوامل طبیعی مانند خشکسالی، یخبندان، سیل و عوامل انسانی مانند بهرهبرداری بیرویه از جنگلها برای تأمین چوب صنعتی، تغییر کاربری، آتشسوزی، عدم اجرای درست و کامل طرحهای مدیریت جنگل، چرای بیرویه دام، عدماستفاده بهینه از نتایج پژوهشهای علمی در مدیریت جنگلها، عدمجلب مشارکت مردمی در حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها، ضعف قوانین در برخورد با متجاوزین به منابع جنگلی، عوامل اقتصادی و نیازهای معیشتی بهرهبرداران از جمله عوامل تخریب جنگلها در طول دهههای اخیر است.
جنگلها بهعنوان بخشی اساسی از زیستبوم (اکوسیستم)، نقش مهم و تأثیرگذاری بر زندگی بشر روی کره زمین دارند و از نظر تنوع زیستی، پناهگاه ۸۰درصد از گونههای گیاهی و جانوری کره زمین هستند. از سوی دیگر، معیشت ۲۵درصد از جمعیت جهان به زیستبوم جنگلی وابسته است وآسیب رسیدن به آن سلامت و امنیت غذایی بخش قابلتوجهی از جوامع بشری را بهصورت مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار میدهد.
سیاستگذاریهای توسعه ناپایدار
سیاستگذاریها بر مبنای توسعه ناپایدار و دستکاری در طبیعت بدون در نظر گرفتن جوانب کوتاه و بلند مدت زیست محیطی یکی از عوامل تخریب جنگلها هستند. جادهسازی، سدسازی و انتقال انرژی از جمله این اقدامات ناپایدارکننده هستند.
اجرای اینگونه طرحهای عمرانی بدون توجه به آسیبهای زیست محیطی یکی از عوامل مهم تخریب جنگلهای ایران بوده است. بسیاری از پیمانکاران برای کاهش زمانِ اجرا و صرفه جویی در هزینهها کوتاه ترین مسیر را برای اجرای طرح های خود انتخاب میكنند بدون آنكه توجهی به پیامدهای زیست محیطی و آسیب های آن داشته باشند. فرزاد علیزاده، کنشگر محیط زیست، توسعه ناپایدار را یکی از دلایل تخریب زاگرس میداند و میگوید:
«هزاران درخت برای احداث جاده یا خطوط انتقال گاز قطع میشوند و یا به خاطر آبگیری سد به زیر آب میروند، تنها با ساخت سد کارون سه حدود۲۵۰۰ اصله درخت بلوط از بین رفته است.»
توسعه ناپایدار و نابرابری امکانات و رفاه اقتصادی در مناطق مختلف ایران باعث شده که معاش حاشیهنشینان کشور با بحران جنگلها گره بخورد. علیزاده، فعال محیط زیست در این باره میگوید:
«آنچه مشخص است نادیده گرفتن وضعیت اجتماعی و اقتصادی حاشیهنشینان زاگرس و کم توجهی به درآمد آنها و بالا بودن نرخ بیکاری ساکنان این اکوسیستم ارزشمند از معضلات اساسی تخریب بلوطهای زاگرس است (تقریبا نیمی از ساکنان این مناطق دامدار و نیمی دیگر بسیار کم درآمد هستند) نگاه از بالا به پایین متولیان امر که متاسفانه به نظر میرسد ارادهای در تغییر آن وجود ندارد نیز مزید بر علت است.»
سیاستگذاری برای حفاظت از جنگلها همزمان با سیاستگذاری و توجه به رفاه زندگی انسانهایی که در مناطق جنگلی زندگی میکنند گره خورده است. وقتی سیاستگذاریها سودمحور باشند ممکن است پروژههایی که تعریف میشوند محیط زیست را تخریب کنند و همزمان زندگی و حیات انسانها و دیگر موجودات زنده تحت تاثیر قرار میگیرد.
روند سریع تخریب جنگلها در ایران نشان میدهد که سیاستگذاریهای نهادها و وزارتخانههای مختلف طی دهها سال گذشته حفاظت از جنگلها را بهطور جدی در نظر نگرفته است.
وضعیت جنگلهای جهان – کرونا روند بهبود را کند کرده است
وضعیت جنگلها در سراسر جهان کلاً ناامیدکننده است. بحران کرونا باعث کندی روند حفاظت و بازسازی جنگلها شده است. بر اساس گزارشی که از سوی وزارت اقتصاد و امور اجتماعی سازمان ملل منتشر شده، پیشرفت در حفاظت از جنگلهای جهان و افرادی که به آنها متکی هستند، بهدلیل تأثیرات مخرب همهگیری کووید – ۱۹و تشدید بحرانهای آب و هوا و تنوع زیستی در خطر است.
بر اساس گزارش “اهداف جهانی جنگل” در سال ۲۰۲۱، جهان در حوزههای کلیدی همچون افزایش مساحت جنگلهای جهانی از طریق جنگل کاری و احیاء جنگلها پیشرفت داشته است. به نظر میرسد بسیاری از مناطق، بهویژه آسیا، اروپا و اقیانوسیه، در مسیر رسیدن به یکی از اهداف کلیدی اهداف جهانی جنگل که افزایش سه درصدی مساحت جنگل تا سال ۲۰۳۰ هستند. وضعیت محیط طبیعی ما، از جمله تخریب زمین، آفات و گونههای مهاجم، آتش سوزی، طوفان، و خشکسالی، افزایش فقر روستایی، بیکاری و رشد جمعیت، همراه با رقابت بیشتر برای زمین با بخشهای دیگر، از جمله کشاورزی و شهرنشینی، فشار فزایندهای بر جنگلها وارد میکند.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در پیشگفتار این گزارش نوشت:
«قبل از همهگیری، بسیاری از کشورها سخت تلاش میکردند تا از دست دادن جنگلهای بومی را معکوس کنند و مناطق حفاظتشده را که برای حفاظت از تنوع زیستی تعیین شدهاند، افزایش دهند.»
برخی از این دستاوردها اکنون با روند نگران کننده افزایش جنگل زدایی جنگلهای استوایی اولیه در معرض خطرند.
دبیر کل سازمان ملل متحد با توجه به اینکه میلیونها نفر در طول همهگیری کووید-۱۹ برای ضروریترین نیازهای معیشتی خود به جنگلها روی آوردهاند، از همه بازیگران، از جمله دولتها، جامعه تجاری و جامعه مدنی خواست «اقدامی فوری برای توقف جنگلزدایی و تخریب جنگلها انجام دهند و برای احیای جنگلها دست به عمل بزنند».
حدود ۱,۶ میلیارد نفر در سراسر جهان برای غذا، سرپناه، انرژی، دارو و درآمد مستقیماً به جنگلها وابسته هستند. در حالی که هنوز برای ارزیابی تأثیر همهگیری بر جنگلهای جهان خیلی زود است، نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد این بیماری همهگیر چالشهایی را که کشورها در مدیریت جنگلهایشان با آن مواجه هستند، تشدید میکند.
لیو ژنمین، معاون دبیرکل سازمان ملل در امور اقتصادی و اجتماعی میگوید:
«سرمایهگذاری در جنگلها، سرمایهگذاری در آینده ما است. ما باید تلاشهای جهانی خود را برای حفاظت و احیای جنگلها و حمایت از معیشت جوامع وابسته به جنگل تقویت کنیم. تنها در این صورت است که میتوانیم دیدگاه مشترک خود را برای جهانی عادلانهتر، عادلانهتر و پایدارتر محقق کنیم.»
این گزارش در زمانی ارائه میشود که انقباض اقتصادی و اختلال در تجارت جهانی و تجارت محلی همچنان بر نیروی کار جهانی تأثیر میگذارد. مطالعه اخیر توسط دبیرخانه انجمن سازمان ملل در جنگلها در سازمان ملل متحد نشان میدهد که این بیماری همهگیر سبب شده که جمعیتهای وابسته به جنگل با از دست دادن شغل، کاهش درآمد، کاهش دسترسی به بازارها و اطلاعات، و بهویژه زنان و جوانان در اشتغال فصلی با انقباض اقتصادی مواجه شوند.
جوامعی که به جنگلها وابستهاند معمولاً از گروههای حاشیهنشین و آسیبپذیر هستند و بسیاری از آنها، از جمله مردم بومی، خود را حتی در دوران کرونایی بیشتر از شبکههای ایمنی اجتماعی- اقتصادی به حاشیه رانده شدهاند. مردم بومی و جوامع محلی، و همچنین مهاجران بازگشته و کارگران شهری، برای جستوجوی غذا، سوخت، سرپناه و محافظت در برابر خطرات کووید-۱۹ به اعماق جنگلها رانده شدهاند و استرس بیشتری را بر اکوسیستم وارد میکنند.
دبیرکل سازمان ملل متحد با بهرسمیت شناختن نقش جنگلها در واکنشها و احیای پس از همهگیری، تاکید کرد: «در این دهه اقدام برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار، و در حالی که ما برای راهاندازی دهه احیای اکوسیستم آماده میشویم، باید تمام تلاشها به کار گرفته و اطمینان حاصل شود که مدیریت پایدار جنگل بهطور کامل در هر دو واکنش کوتاه مدت به بحران و استراتژیهای بلند مدت بازیابی سبز ادغام شده است.»
با تمام آسیبهایی که تاکنون به جنگلها وارد کردهایم اما پایان دادن به تاریخ طولانی جنگلزدایی ممکن است: افزایش بازده محصول، گیاهخواری، بهبود بهرهوری دام و نوآوریهای تکنولوژیکی که به ما اجازه میدهد از محصولات غذایی زمینمحور دور شویم، این فرصت را به ما میدهند تا جنگلزدایی را به پایان برسانیم و بخشی از جنگلهای نابود شده را احیا کنیم.
برای احیای جنگلها در ایران عزم حاکمیت باید جزم شود. قانون حفاظت از جنگلها و مراتع باید بازنگری و بر اجرای آن نظارت شود. توسعه باید واقعا توسعه پایدار باشد و سودمحوری در پروژههای عمرانی باید کنار گذاشته شود. همزمان هر دولتی که بر مسند قدرت است باید در بودجه سالانه، بودجه کافی برای سازمان جنگلها اختصاص دهد و حفاظت از جنگلها را به یکی از اولویتهای اصلی کشور تبدیل کند.