تابستان سال جاری، سازمان ملل متحد نسبت به یک «همهگیری جدید» هشدار داد. اینبار اما همهگیری مورد نظر آنها به ویروس جدیدی ربط نداشت. مامی میزوتوری، نماینده ویژه دبیرکل ملل متحد در زمینه کاهش ریسک فاجعه گفته بود:
«خشکسالی در آستانه بدل شدن به همهگیری بعدی است و هیچ واکسنی هم برای درمان آن وجود ندارد. اغلب کشورهای جهان ظرف همین چند سال آینده با تنش آبی زندگی خواهند کرد. تقاضا در دورههایی از عرضه بیشتر خواهد شد.»
خشکسالی این بار جهانی است و گرمایش زمین عامل جهانیسازی آن. بر اساس گزارش سازمان ملل، تا پایان قرن، تنها چند کشور از شر خشکسالی در امان خواهند بود.
همین حالا، بنا به آمار Water Scarcity Clock، بیش از دو میلیارد و ۳۹۰ هزار تن در مناطق دارای کمبود آب زندگی میکنند و هر ثانیه یک تن به این آمار اضافه میشود. برنامه غذای ملل متحد این آمار را بیش از سه میلیارد تن تخمین زده است. بنا به گزارشی که ۲۰۱۶ در ژورنال «ساینس» منتشر شد، شمار کسانی که دستکم برای یک ماه در سال در منطقههایی با «کمبود شدید آب» زندگی میکنند، چهار میلیارد تن است؛ یعنی دو سوم جمعیت جهان.
پس از ظهور همهگیری کوویدـ ۱۹ و نیاز به حفظ بهداشت شخصی برای جلوگیری از شیوع بیماری، مسأله بحران آب مشخصتر شد. سه میلیارد تن در سرتاسر جهان از دسترسی به تأسیسات پایهای برای شستشوی دست برخوردار نبودهاند.
با وجود این، تیم وینرایت، مدیر اجرایی خیریه WaterAid چندی پیش اعتراض کرد که بیستوششمین نشست اقلیمی ملل متحد توجه چندانی به این معضل بزرگ نداشته و این برای زندگی میلیاردها تن روی سیاره خطرناک خواهد بود.
به گفته وینرایت، «تغییرات اقلیمی تقریباً به طور کامل از لحاظ آب ــ چه آب بیش از حد زیاد و چه آب بیش از حد کم ــ بر انسان اثر خواهد گذاشت…بحران اقلیمی در اساس یک بحران آب است.»
بنا به تحلیل موسسه او، از کل میزان تأمین مالی برای مسائل اقلیمی در ۲۰۲۰ تنها سه درصد آن به مسأله آب اختصاص یافت. هرچند در جریان نشست بیستوششم ائتلافی از دولتها و شرکتها و بانکها و انجیاوها وعده دادند تا ۲۰۳۰ به ۵۰ میلیون تن در آفریقا و آسیا آب پاکیزه برسانند.
کشورهای جهان در شرایطی غفلت از بحران آب را در Cop26 برگزیدند که بسیاری نسبت به فرارسیدن جنگهای آبی در سرتاسر جهان هشدار میدهند. فرنس تیمرمن، نایب رئیس کمیسیون اروپایی شش ماه پیش در اینباره گفته بود اگر ما به مقابله با تغییرات اقلیمی بیتوجهی کنیم، «فرزندان ما بر سر آب و غذا جنگ به راه خواهند انداخت.»
وضعیت ایران
ایران در میان ۱۷ کشوری است که بنا به تحلیل «انستیتو منابع جهان» (World Resources Institute) با تنش آبی بسیار بالا رویارو هستند؛ ۱۷ کشوری که در آستانه «روز صفر» یا «روز آخر» (day zero) قرار دارند. آنها یک چهارم جمعیت جهان را در خود جای میدهند.
«روز آخر» یا day zero سال ۲۰۱۸ به عنوان یک لفظ در اشاره به کمبود حاد آب محبوبیت یافت. آن سال شهر کیپ تاون آفریقای جنوبی به شکل خطرناکی به آستانه تمام شدن آب نزدیک شد.
قطر، اسرائیل، لبنان، ایران، و اردن به ترتیب ردههای اول تا پنجم را در میان کشورهای دارای تنش آبی بسیار بالا دارند. در میان این ۱۷ کشور، ۱۱ کشور در خاورمیانه قرار دارند ــ به پنج کشور اول باید لیبی، کویت، عربستان، امارات، بحرین، و عمان را نیز بیفزایید. عراق و یمن هنوز وضعیتشان اندکی بهتر است و در میان ۲۷ کشور با تنش آبی بالا قرار دارند. پاکستان و ترکمنستان و هند نیز در نزدیکی ایران با تنش آبی بسیار بالا رویارو هستند و افغانستان یکی دیگر از ۲۷ کشور با تنش آبی بالا است.
۱۷ کشوری که با تنش آبی بسیار بالا رویارو هستند، از جمله ایران، حدود یا بیش از ۸۰ درصد منابع آبی در دسترسشان را سالانه مصرف میکنند.
مدیریت آب در ایران با مشکلات بزرگی رویارو بوده است. سدسازیهای غیراصولی، انتقال آب، و استخراج بیش از حد از سفرههای آب زیرزمینی در شرایطی که گرمایش جهانی زمین اقلیم سرتاسر سیاره را تهدید میکند، یک معضل اصلی است.
علی ناظمی و سمانه اشرف از دانشگاه کونکوردیای کانادا و امیر آقاکوچک از دانشگاه ایروین کالیفرنیا چندی پیش در مقالهای مشترک زنگ خطر را درباره خشکسالی عمیق ایران به دلیل فعالیت انسانی به صدا درآورد. این پژوهشگران در مقالهشان در نشریه نیچر هشدار داده بودند که تأثیر کاهش ذخایر آبهای زیرزمینی را میتوان همین حالا در اضافه برداشت افراطی آب در ۷۷ درصد اراضی ایران، افزایش نمک خاک در سرتاسر کشور و نیز بالارفتن میزان و تکرر وقوع فرونشست زمین دید.
به نوشته آنها، کل حجم آب زیرزمینی ازدسترفته در بازه زمانی بین ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ (۱۳۸۳ تا ۱۳۹۶) ۷۴ کیلومتر مکعب بوده است. بدین ترتیب، دلیل اصلی از بین رفتن ذخیرههای آب زیرزمینی ایران را باید در استخراج افراطی آب به دست انسان دید.
این پژوهشگران اخطار دادند که ادامه مدیریت ناپایدار آبهای زیرزمینی در ایران به تغییرات بازگشتناپذیر بر زمین و محیط زیست خواهد انجامید و امنیت آبی، غذایی و سیاسیـاجتماعی ایران را با خطر مواجه خواهد کرد.
مصرف آب آشامیدنی و شهری در ایران نیز در کنار مصرف آب صنعتی و کشاورزی بالاست. یک شهروند تهرانی به طور متوسط ۳۲۵ لیتر آب به طور روزانه مصرف میکند درحالیکه در کشورهای عموماً پرآب اتحادیه اروپا این میزان بین ۱۲۰ تا ۲۰۰ لیتر در روز است. میزان مصرف آب لولهکشی در ایران ۷۰ درصد بیش از میانگین مصرف در سطح جهانی است.
چه باید کرد؟
عربستان که هشتمین رده را در میان کشورهای دارای تنش آبی بسیار بالا دارد، برنامه «قطره» را آغاز کرده تا مصرف آب را تا ۲۰۳۰ تا سقف ۴۳ درصد کاهش دهد.
نامیبیا که یکی از خشکترین کشورهای جهان است، در نیمقرن اخیر به تبدیل کردن آب فاضلاب به آب آشامیدنی مشغول بوده است.
به طور کلی، انستیتو منابع جهان سه راهکار اصلی را پیشنهاد میدهد.
یک. افزایش بازده در کشاورزی: کشاورزان میتوانند از بذرهایی استفاده کنند که آب کمتری مصرف میکنند و تکنیکهای آبیاری را با استفاده از آبیاری دقیق به جای آبیاری غرقابی بهبود بخشند. سرمایهگذاران نیز میتوانند در زمینه بالا بردن بهرهوری از آب در تولید کشاورزی سرمایهگذاری کنند و مهندسان نیز به توسعه فناوریهای افزایشدهنده بازده آبی بپردازند. مصرفکنندگان نیز میتوانند با کاهش دورریز و هدررفت غذا به این موضوع کمک کنند. دورریز و هدررفت غذا معادل حدود یک چهارم کل مصرف آب در کشاورزی را هماکنون باعث میشود. به گفته رضا اردکانیان وزیر سابق نیرو، بازدهی مصرف آب در ایران ۴۰ درصد کمتر از متوسط جهانی است.
دو. سرمایهگذاری در زیرساختهای خاکستری و سبز: انستیتو منابع جهان و بانک جهانی در پژوهش مشترکی نشان داده اند که زیرساختهای تأسیساتی همچون لولهکشی و پالایشگاههای تصفیه و نیز زیرساختهای سبز همچون تالابها و حوضههای آبریز سالم میتوانند در کنار یکدیگر مسألههای کیفیت و عرضه آب را حل کنند.
سه. تصفیه، استفاده مجدد و بازیافت: ما دیگر نباید به فاضلاب به عنوان آب دورریختی نگاه کنیم. تصفیه و استفاده مجدد از فاضلاب یک منبع آبی «جدید» در اختیارمان خواهد گذاشت. همچنین دیگر منابع قابل استفاده در فاضلاب وجود دارند که میتوانند برای کاهش هزینههای تصفیه آن به کار روند. برای مثال، تصفیهخانههایی در چین و آمریکا هستند که محصولات فرعی حاصل از تصفیه فاضلاب را میفروشند یا دوباره استفاده میکنند.
در کنار این راهکارها، بازنگری اساسی در سیاستهای مدیریتی آب و کاهش مصرف شهرنشینان و بخش صنعت نیز در مواجهه با بحران آب در ایران ضروری به نظر میرسد.
به علاوه، دولتها باید به جای افزایش بودجههای نظامی خود سرمایهگذاری بر دسترسی به آب پاکیزه را افزایش دهند. بنا به گزارش برنامه غذای ملل متحد، ارائه دسترسی جهانشمول به تمام افراد ساکن در ۱۴۰ کشور با درآمد اندک و متوسط تنها ۱۱۴ میلیارد دلار سالانه هزینه در بر دارد اما مزایای اقتصادی و اجتماعی و بهداشتی آن به مراتب بیشتر است. این مزایا اغلب در سیاستگذاریها نادیده گرفته میشوند.
اکنون با بروز دوباره اعتراضهای مردمی به کمبود آب در ایران، باید دید جمهوری اسلامی چه راهکاری را انتخاب خواهد کرد: افزایش بودجه برای تأمین آب شهروندان یا برای سرسختانهتر کردن تمهیدات امنیتی علیه اعتراضهای آنها؟