پس از انقلاب ایران و روی کار آمدن جمهوری اسلامی از بهمن‌ ۵۷، احزاب کُرد که در آن زمان متشکل از دو حزب دمکرات کُردستان ایران و کومله بودند، اندکی پس از تحولات سیاسی، عقب‌نشینی و پایگاه‌های نظامی خود را به مرز کُردستان عراق با ایران انتقال دادند. از آن زمان تاکنون مقر سیاسی-نظامی این احزاب در اقلیم کُردستان مستقر بوده است.

اما سال‌ها ماندگاری احزاب کُرد در اردوگاه‌های نظامی در اقلیم کُردستان تنها با ادامه فعالیت‌های سیاسی ‌و حزبی همراه نبوده است بلکه این اردوگاه‌ها همزمان به مکانی برای زندگی ده‌ها زن و کودک نیز مبدل شده‌اند. زنان و کودکان بی‌دفاعی که با عملی شدنِ هر هشدار و تهدیدی از سوی مقامات نظامی جمهوری اسلامی، جان‌ و سلامتی‌شان بیش از سایرین در خطر می‌افتد.

اگرچه در سال‌های اخیر تعداد حمله‌های توپخانه‌ای و موشکی سپاه پاسداران و هدف قرار دادن مواضع احزاب کُرد ایرانی مستقر در اقلیم کُردستان افزایش یافته است اما موضوع امنیت و حفاظت از جان زنان، کودکان و ساکنان منطقه از سوی حکومت اقلیم کُردستان، دولت بغداد و به ویژه نهاد‌ها و سازمان‌های بین‌المللی نظارت بر حقوق بشر به حاشیه رانده شده و چندان توجهی به آن نشده است.

‌این مسأله که در گذشته بارها مورد انتقاد رهبران سیاسی احزاب کُرد و همچنین در پی خسارت به اموال کشاورزان، دامداران و غیرنظامیان با اعتراض ساکنان منطقه در اقلیم کُردستان همراه بوده است، به دلایل مختلفی از جمله نفوذ و نقش جمهوری اسلامی در این مناطق و همچنین داشتن روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی با دو حزب حاکم در اقلیم کُردستان مورد توجه و رسیدگی قرار نگرفته است.

محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران روز دوشنبه ۱۵ شهریور ماه بار دیگر احزاب کُرد مخالف جمهوری اسلامی در اقلیم کُردستان را به حمله نظامی و «پاسخ قاطع و کوبنده» تهدید کرد.

تهدید به حملات فرامرزی اخیر فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران علیه احزاب کُرد موضوع تازه‌ای نیست اما تهدیدات اخیر فرمانده سپاه پاسداران در آستانه سومین سالگرد اعدام رامین حسین‌پناهی، زانیار و لقمان مرادی، سه تن از زندانیان سیاسی کُرد و حمله موشکی سپاه به مقر‌های دو حزب دمکرات کُردستان ایران (حدکا) و حزب دمکرات کردستان (حدک) در ۱۷ شهریور ۹۷ بود که به کشته شدن ۱۶ تن از اعضای این دو حزب و مجروح شدن دست‌کم ۴۰ تن دیگر منجر شد.

 چند روز پس از آن، در تاریخ ۲۱ شهریور ۹۷/ ۱۲ آگوست ۲۰۱۸ شهرهای مناطق کُردنشین وارد اعتصاب سراسری شدند و کسبه و بازاریان با ماندن در خانه و بستن مغازه‌های خویش نسبت به اعدام سه تن از زندانیان سیاسی کُرد و حمله موشکی به مقر احزاب کُرد اعتراض کردند.

حمله نظامی و نقض قوانین بین‌المللی

سه روز پس از تهدیدات فرمانده سپاه پاسداران، سحرگاه پنج‌شنبه ۱۸ شهریور، رسانه‌های مستقر در اقلیم کُردستان از حمله هوایی و توپخانه‌ای سپاه پاسداران به منطقه سیده‌کان، چومان و حاجی عمران و بمباران شدن مواضع احزاب کُرد در ارتفاعات هلگورد، بربزین و آلانه در این منطقه خبر دادند.

این حملات تلفات جانی نداشته اما محل کسب و کار و اموال ساکنان منطقه که اغلب کشاورزان و دامداران هستند، متحمل آسیب جدی شده و واکنش جمعی ساکنان این مناطق را که خواستار متوقف شدن این حملات هستند، به دنبال داشته است.

کاوه کرمانشاهی

کاوه کرمانشاهی، روزنامه‌نگار و سخنگوی شبکه حقوق بشر کُردستان به زمانه می‌گوید حملاتی که اخیرا از طرف سپاه پاسداران به مناطقی از اقلیم کُردستان صورت گرفت به هر بهانه‌ای که باشد نقض قوانین بین‌المللی و حریم سرزمین عراق است:

«هر چند طی حملات اخیر آسیب جانی به هیچ‌کدام از ساکنان این مناطق نرسیده است اما در صورت ادامه این حملات و گسترده شدن آن به مقر احزاب اپوزیسیون کُرد در عمق خاک اقلیم کُردستان، مشابه آنچه در شهریور ۹۷ در کویه شاهد بودیم، امنیت جانی ساکنان غیرنظامی محل و همچنین اعضا و خانواده احزاب مذکور می‌تواند در خطر جدی قرار بگیرد. در این صورت این حملات را باید به عنوان جرایم جنگی شناخت.»

رویا برومند، فعال حقوق بشر و مدیر اجرایی بنیاد عبدالرحمان برومند هم در پاسخ به این پرسش که آیا راهکاری قانونی و حقوقی برای جلوگیری از این حملات به داخل خاک اقلیم کُردستان عراق وجود دارد به زمانه می‌گوید:

«جلوگیری و پایان دادن به چنین حملاتی قبل از هر چیز به خواست و اراده سیاسی جامعه بین‌المللی، دولت عراق و حکومت اقلیم کُردستان برمی‌گردد که به نظر نمی‌رسد در حال حاضر هیچ کدام چنین عزم و اراده‌ای داشته باشند.»

به گفته برومند، این حمله‌ها به هیچ وجه ضرورت نظامی ندارد و از خاک کشور عراق توسط احزاب کُرد به ایران حمله‌ای صورت نمی‌گیرد و این احزاب در داخل ایران نیز منطقه‌ای را تحت کنترل خود ندارند. حتی تعداد و شدت درگیری آن‌ها با نیروهای نظامی ایران هم آن‌قدر نیست که به عنوان جنگ تلقی شود:

رویا برومند

«به نظر می‌آید بیشتر درگیری‌ها زمانی اتفاق می‌افتد که اعضای این احزاب وارد ایران می‌شوند و با نیروهای نظامی برخورد می‌کنند ولی این برخوردها چنان نیست که جنگی صورت بگیرد و حمله کنند. گاهی اوقات درگیری‌ها وقتی رخ می‌دهند که اعضای این احزاب در کمین نیروهای نظامی ایران می‌نشینند یا برعکس. حتی اگر شدت درگیری وجود داشته باشد یا جنگی در جریان باشد هم هیچ ضرورتی ندارد که با هدف قرار دادن ساختمان‌ها و مراکز مسکونی، جان خانواده‌ها، غیرنظامیان و حتی اعضای این احزاب به خطر بیفتد.»

اما اگر احزاب اپوزیسیون کُرد به دلایل سیاسی و سایر محدودیت‌ها امکان پیشگیری از این نوع حملات را ندارند، وظیفه اصلی و مسئولیت حفظ جان زنان و کودکانی که هر لحظه احتمال قربانی شدنشان وجود دارد بر عهده چه اشخاص، نهادها یا دولتی است؟

کاوه کرمانشاهی در پاسخ به این پرسش می‌گوید:

«در وهله نخست از آنجا که حملات در خاک اقلیم کُردستان عراق صورت می‌گیرد و شهروندان این کشور را در معرض خطر جدی قرار می‌دهد، دولت اقلیم کُردستان و دولت عراق مسئولیت قانونی دارند تا در راستای دفاع از حاکمیت ملی و سرزمینی خود و حفظ جان شهروندانشان واکنشی قانونی به این تعرض جمهوری اسلامی ایران داشته باشند و از ادامه این حملات جلوگیری کنند.»

به گفته کرمانشاهی، بسیاری از ساکنان اردوگاه‌های احزاب اپوزیسیون کُرد ایرانی در اقلیم کُردستان، پناهجوی سیاسی شناخته می‌شوند:

«سازمان ملل موظف است از وارد شدن هر گونه آسیبی به این افراد جلوگیری کند. مشخصا قوانین حاکم بر کنوانسیون ژنو باید تأمین کننده امنیت و جان افراد غیرنظامی در زمان بروز چنین حملات و درگیری‌هایی باشد.»

برومند اما در پاسخ به همین پرسش می‌گوید مسئولیت جان زنان، کودکان و غیرنظامیانِ ساکن در این مناطق بر عهده همان کشوری‌ست که بدون توجه به اینکه ممکن است چه کسانی کشته شوند، به مواضع احزاب اپوزیسیون کُرد حمله می‌کند:

«حکومت اقلیم کُردستان و دولت عراق هم نسبت به این موضوع مسئولیت دارند به این‌ خاطر که آن‌ها از قبل موافقت کردند که مقرهای احزاب کُرد آنجا مستقر باشد یا هواداران و اعضایشان به دلیل اینکه جانشان در ایران در خطر است، پناهنده شوند. طی سال‌های گذشته ما مرتبا دیده‌ایم که اعضا و هواداران این احزاب به احکام سنگین زندان و حتی به اعدام محکوم می‌شوند. بنابراین هم ایران و هم کشوری که به آن‌ها پناه داده است مسئولیت دارند.»

به گفته این فعال حقوق بشر، اگر خواست و اراده سیاسی وجود داشته باشد و ابراز نارضایتی جدی‌ صورت بگیرد، هم فشار بر جامعه بین‌المللی بیشتر می‌شود و هم با بالا بردن بهای سیاسی این حملات برای جمهوری اسلامی، احتمال اینکه این حملات کمتر یا کلا متوقف شوند، بیشتر می‌شود. 

جامعه بین‌الملل و پایان دادن به حمله‌ها

با وجود نقض آشکار حاکمیت و امنیت کشوری دیگر با تداوم حملات نظامی و تحمیل حجمی از خشونت همه جانبه علیه غیرنظامیان بی‌دفاع توسط نیروهای نظامی جمهوری اسلامی، تاکنون نهادهای بین‌المللی و حقوق بشری و سازمان ملل نتوانسته‌اند دولت‌های اقلیم کُردستان و بغداد را مجبور به حفظ جان غیرنظامیان کنند.

کاوه کرمانشاهی در این باره می‌گوید حکومت اقلیم کُردستان و همچنین دولت عراق در موقعیت قدرتمند سیاسی نیستند تا بتوانند واکنش جدی به چنین حملات و تهدیدهایی نشان بدهند، همچنان که در مقابل حملات و دخالت‌های نظامی مشابه ترکیه نیز عموما سکوت می‌کنند:

«از طرف دیگر میزان نفوذ جمهوری اسلامی ایران و مشخصا سپاه پاسداران در اقلیم کُردستان و مخصوصا عراق باعث شده است که دست ایران با اطمینان از عدم تبعات نظامی و سیاسی برای چنین حملاتی باز باشد. در مورد حمله شهریور ۹۷ همین ساز و کارهای داخلی در اقلیم کُردستان و عراق و روابط‌شان با ایران و نفوذ جمهوری اسلامی در این کشور باعث شد ما شاهد اقدامی جدی در اعتراض به ایران نباشیم.»

به گفته این روزنامه‌نگار، سازمان ملل هم زمانی می‌تواند مؤثرتر در چنین مواردی وارد شود که حکومت کشوری که تعرض به خاک آن صورت گرفته است، این مسأله را به سطح بین‌المللی و مشخصا نهادهای مربوطه در سازمان ملل بکشاند.

رویا برومند نیز با اشاره به نبود اراده سیاسی برای پیگیری این موضوع در سطح بین‌الملل می‌گوید:

«آن موقع که اراده‌ سیاسی هم وجود داشته باشد، پیگیری این موضوع کار چندان ساده‌ای نیست. امکان پیگیری و رسیدگی به چنین موضوعی در دادگاه‌ بین‌المللی وجود ندارد مگر با وجود داشتن اراده سیاسی و تحقیقاتی وسیع و جامع که از طرف سازمان ملل یا نهادهای مربوطه انجام شده باشد اما این هم بدان معنا نیست که ایران به آن توجه کند و در نتیجه به حملات خود پایان دهد.»

فعالیت و نقش رسانه‌ها، جامعه مدنی و کنشگران حقوق بشر در جلوگیری از تکرار چنین حملاتی که به صورت مستقیم جان غیرنظامیان را نشانه گرفته است تا چه اندازه می‌تواند مهم و تأثیرگذار باشد و فعالیت‌‌هایشان در این راستا چگونه ارزیابی می‌شود؟

 کرمانشاهی در پاسخ به این پرسش با توجه به تجربه حملات شهریور ۹۷ و ضعف سیاسی در اقلیم کُردستان می‌گوید که نمی‌توان در این شرایط امید زیادی به اقدامات حقوقی و سیاسی از طرف حکومت‌های اقلیم کُردستان و عراق بست و این نقشی که در این میان رسانه‌ها، جامعه مدنی و سازمان‌های حقوق بشری باید انجام بدهند، پررنگ‌تر می‌کند:

«حکومت منطقه‌ای و حکومت مرکزی عراق باید از هر طریق ممکن زیر فشار قرار بگیرند و مجبور به پاسخگویی شوند. باید آن‌ها را متوجه مسئولیت حقوقی‌شان در رابطه با حفظ جان شهروندانشان و افراد غیرنظامی‌ای کرد که به عنوان پناهجو در این کشور زندگی می‌کنند.»

به گفته کرمانشاهی، جامعه و افکار عمومی کُردستان ایران در اعتصاب گسترده‌ای که پس از حمله‌های شهریور ۹۷ به مواضع احزاب کُرد و اعدام سه فعال کُرد صورت گرفت، نقش و وزن خود را به شکلی هوشمندانه و تأثیرگذار نشان دادند:

«ادامه چنین اعتراضاتی می‌تواند تأثیرگذار باشد و سازمان‌های حقوق بشری هم باید از طرف دیگر رو به سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان خواستار اعتراض و مداخله این سازمان‌ها در حفاظت از جان پناهجویان کُرد ایرانی در اقلیم کُردستان شوند.» 

به باور برومند رسانه‌ها، جامعه مدنی، سازمان‌ ملل و نهادهای حقوق بشری بایستی به موضوع حملات نظامی و هدف قرار دادن غیرنظامیان توجه بیشتری داشته باشند:

«به نظر من به اندازه کافی احزاب کُرد و همچنین اهدافشان برای مردم شناخته شده نیست. در طول‌ سال‌ها درگیری‌هایی که این احزاب با نیروهای نظامی ایران داشتند، تا اندازه‌ای باعث شده به دلایل مختلفی تحقیقی در موردشان صورت نگیرد. بیشتر اوقات قربانیان نه به دلیل نقض حقوق و رفتار غیرقانونی‌ای که با آن‌ها شده، بلکه صرفا و فقط به خاطر اینکه چه کسانی هستند یا اینکه ما خودمان چه احساس نزدیکی‌ای با آنان داریم، مورد توجه و بررسی قرار می‌گیرند. بنابراین بیشتر اوقات توجیهات نظامی مثل “این‌ها مسلح هستند و به ما حمله کردند” به هیچ وجه کافی نیست برای اقدام به حمله و کشتار مردم.»

به گفته برومند، چنین موضوعی توجه و تحقیق بیشتری را می‌طلبد و باید روشن شود چه نوع درگیری‌هایی رخ داده، تعداد دقیق درگیری‌ها و این‌که کدام یک از طرفین و در چه موقعیتی اقدام به حمله کرده‌اند مسأله‌ای مهم و اساسی‌ست.

او این پرسش را مطرح می‌کند که باید دید خواست احزاب کُرد چیست:

«چرا حمله شهریور ماه ۹۷، پلنوم و رهبران حزب دمکرات کُردستان که هیچ نوع درگیری نظامی‌ای با نیروهای جمهوری اسلامی نداشته، هدف گرفته است؟ آیا مقامات جمهوری اسلامی راهی باقی گذاشته‌اند که طرف مقابل مذاکره کند و حتی این احزاب در ایران مستقر شوند؟ چرا باید این احزاب در ایران قدغن باشند؟ تمامی این‌ها باید موضوع بحث باشند.»

برومند می‌گوید فقدان کنجکاوی و آگاهی جمعی ما دست جمهوری اسلامی را بازتر می‌گذارد برای اینکه رفتار غیر قانونی و نقض قوانین حقوق بشری در قبال این احزاب و افراد غیرنظامی را ادامه دهد:

«این مسأله مهم و بزرگی‌ست و ضروری است که از سوی جامعه مدنی، احزاب، فعالان سیاسی کشور و فعالان حقوق بشر با یک دید و برخورد دیگری به این قضیه نگاه شود. ما همواره تلاش می‌کنیم که مصاحبه‌های بیشتری با مسئولان این احزاب داشته باشیم ولی جای رسانه‌ها را نمی‌توانیم بگیریم. رسانه‌هایی که بیننده بیشتری دارند می‌توانند نقش مؤثرتر و پررنگ‌تری بازی کنند و آن وقت با اراده سیاسی جدی‌تر و با عکس‌العمل پررنگ‌تر، جمهوری اسلامی برای پایان دادن به حمله‌هایش زیر فشار بیشتری قرار می‌گیرد.»