در طی چند سال گذشته، موجی از بحران‌های اقتصادی و معیشتی، جامعه ایران را در نوریده است و بنیادی کار و زندگی افشار و طبقات مختلف اجتماعی در ایران را به لرزه در آورده است.

روند فقیرشدن، ناشی از این بحران‌ها، اگرچه حیات و بازتولید اجتماعی تمام گروه‌ها، احتمالاً جز اقلیلتی کوچک، را تحت تاثیر قرار داده، اما در این میان اثر و پیامد سیاسی و اجتماعی آن بر طبقه متوسط ویژه بوده است.

ویژگی‌های و نقش خاص آنچه «طبقه متوسط فقیر» خوانده می‌شود، ما را برآن داشت بخشی از سوالات سی و یکمین نظرسنجی زمانه را به این گروه اجتماعی، نقش و عاملیت آن در تغییرات و اعتراضات اختصاص دهیم. 

این نظرسنجی پس از اعتراضات خوزستان و اعتصاب فراگیر کارگران پیمانی صنعت نفت از تاریخ ۶ تا ۱۶ اوت (۱۵ تا ۲۵مرداد) برگزار شد. و در آن از اعضای پنل نظرسنجی زمانه و دیگر مخاطبان پرسیده شد:‌ چه کسانی اعتراض می‌کنند؟ کدام گروه اجتماعی پیشرو و محور تغییر اجتماعی در ایران خواهند بود؟ و در این میان، نقش و جایگاه سیاسی طبقه متوسط فقیر چیست؟

۱۳۳۱ نفر در این نظرسنجی شرکت کردند که از این میان ۸۷۶ نفر به سوالات پاسخ کامل دادند: ۷۵,۵ درصد از داخل ایران و بقیه از خارج ایران.

۴۱,۵ درصد پاسخ دهندگان به نظرسنجی خود را عضو طبقه متوسط فقیر معرفی کرده یا گفته‌اند اگر ایران می‌ماندند عضو طبقه متوسط فقیر بودند.

از میان آنهایی که از داخل ایران شرکت کرده‌اند، ۷۵,۵ درصد به گفته‌ خودشان عضو طبقه متوسط هستند:‌ ۴۳,۵ درصد طبقه متوسط فقیر و ۳۲ درصد عضو بخشی از طبقه متوسط که چندان گرفتار مشکلات مالی نیست.

از میان ساکنان خارج نیز ۸۸ درصد گفته‌اند که اگر ایران می‌ماندند عضو طبقه متوسط بودند :۳۶ درصد عضو طبقه متوسط فقیر و ۵۲ درصد به طبقه متوسط نسبتاً مرفه.

  • این دومین تحلیل از نظرسنجی‌ای است که زمانه با موضوع عاملیت طبقات. وگروه های اجتماعی در تحولات ایران برگزار کرد. تحلیل اول را اینجا بخوانید.

عاملیت طبقه متوسط فقیر در اعتراضات و تغییرات؟

«طبقه متوسط اخیر» اصطلاحی است که به ویژه در سالهای اخیر مورد توجه و اشاره تحلیل‌گران و جامعه‌شناسان بوده است.

نتایج نظرسنجی زمانه: کلید حل بحران‌های ایران در دست کدام طبقه اجتماعی است؟

۷۷,۵ درصد پاسخ‌دهندگان به نظرسنجی زمانه مهم‌ترین بحران کشور را اقتصادی-معیشتی می‌دانند. ۸۴ درصد معتقدند اعتراض به اوضاع معیشت درعین حال اعتراض به ساختار سیاسی حاکم نیز هست. حدود ۱۵ درصد از پاسخ‌دهندگان فکر می‌کنند اقلیت نزدیک به قدرت و صاحب نفوذ سیاسی، این قدرت و قابلیت را دارند که شرایط را تغییر دهند. در مقابل، ۲۸ درصد به طبقه متوسط فقیر و ۲۹ درصد به فرودستان جامعه و طبقه کارگر برای بهبود اوضاع چشم امید بسته‌اند.
بیشتر بخوانید


آصف بیات، جامعه‌شناس، از جمله کسانی است که به طور مشخص هسته مرکزی اعتراضات دی ماه ۹۶ در ایران را «طبقه متوسط فقیر» برشمرده است. او پس از این اعتراضات توده‌ای و سراسری، در یادداشتی نوشت:‌

«آنچه در روزهای اخیر در ایران رخ نمود نه بسط ساده‌ اعتراضات روزمره و نه مقدمه‌ای بر یک انقلاب، که یک خیزش مردمی فوق‌العاده بود. هسته مرکزی آن: “طبقه متوسط فقیر”؛ این طبقه‌ برآشفته، محصول دوره‌‌ای نولیبرال است که در آن رفاه مردم به امان خدایان بازار رها شد. با گشایشِ اقتصاد ایران، این طبقه از فرصت‌های آموزشی بهره برد، اما در بازار کار ناکام مانده بود؛ انتظارات آنها بالا است، اما معیشت آنها متزلزل‌تر از قبل است… اعضای این طبقه به‌شدت از آنچه در جهان در دسترس و دردمندانه از آن محرومند، آگاهند. تصور بر این است که زندگی عاریتی و برزخی آنها شرایطی موقتی‌ است، اما در واقعیت همیشگی می‌شود. نه کاملا احساس جوانی می‌کنند و نه احساس بلوغ، و سرشار از خشم عمیق اخلاقی، این طبقه تبدیل به بازیگری کلیدی در سیاست رادیکال می‌شود.»

آیا به‌راستی این طبقه یا شبه-طبقه به بازیگری کلیدی در صحنه سیاسی ایران بدل شده است؟ این یکی از محورهای یکی از نظرسنجی‌های اخیر زمانه بود.

بنابر نتایج نظرسنجی، طبقه کارگر و طبقه متوسط فقیر دو گروه اجتماعی‌ای هستند که بیش از بقیه گروها دیگر می‌تواند عامل و میانجی تغییر اجتماعی به سمت بهبود باشد:‌ ۲۸ درصد شرکت‌کنندگان، چشم امید به طبقه متوسط فقیر بسته‌اند و ۲۹ نیز معتقد اند که محوریت تغییرات و تحولات مثبت اجتماعی فرودستان جامعه و اعضا طبقه کارگر خواهند بود.

در عین حال، ۴۱,۵ درصد مخاطبان زمانه، عامل و محور اصلی سه موج اخیر اعتراضات سراسری در ایران (در دی ماه ۹۶، در آبان ۹۸ و درتابستان امسال در اعتراض به بحران آن) را طبقه متوسط فقیر دانسته‌اند. در مقابل، ۵۲ درصد نیز بر نقش‌آفرینی محوری و مرکزی فرودستان و کارگران در این اعتراضات صحه گذاشته‌اند.

مقایسه نتایج دو پرسش فوق‌الذکر، نشان‌دهنده شکافی است در ذهن پاسخ‌دهندگان که میان دو مقوله «اعتراضات» و «تغییر» وجود دارد:‌ یک طبقه به اندازه‌ای که محور اصلی اعتراضات است، ضروتاً عامل اصلی تغییر و بهبود وضعیت اجتماعی نیست.

عامل اصلی و محوری تغییرات آتی-درصد
طبقه متوسط فقیر ۲۸
طبقه کارگر ۲۹
باقی گرو‌ها یا هیچ گروهی۴۳
عامل اصلی و محوری اعتراضات موجود-درصد
طبقه متوسط فقیر ۴۱.۵
طبقه کارگر ۵۲
باقی گرو‌ها ۶.۵

توجه به اینکه البته ضروری است که پاسخ‌های بالا معطوف به پرسش در مورد «محوری‌ترین»، «اصلی‌ترین» یا «کلیدی‌ترین» طبقه اجتماعی در اعتراض یا تغییر است. اگر این صفت تفضیلی «ترین» را از پرسش‌ها کسر کنیم، نتایج متفاوت خواهد بود.

به طور مشخص، ۸۰ درصد پاسخ‌دهندگان بر این باور این که طبقه متوسط فقیر می‌تواند نقش در ایجاد تغییرات مثبت اجتماعی داشته باشد، فارغ از اینکه چه‌قدر این نقش کلیدی و محوری باشد.

آیا طبقه متوسط فقیر می‌تواند نقش و سهمی در ایجاد تغییرات مثبت اجتماعی داشته باشد؟

درصد
بله، قطعاً۵۴.۵
بله، تا حدی۲۵.۵
شاید۱۲.۵
خیر۸

نکته جالب توجه اینکه انتظاری که دیگر طبقات و گروه‌ها و در واقع کل جامعه از طبقه متوسط فقیر دارند، با تصور کلی این گروه از نقش و سهم خویش در تحولات خوانا نیست. به عبارت دیگر، کسانی که خود را عضو طبقه متوسط فقیر معرفی کرده‌اند، به طور کلی وزن کمتری به نقش خود در تغییرات مثبت اجتماعی داده‌اند، در مقایسه با وزنی که کل جامعه آماری برای نقش این طبقه در تغییرات قائل است. نمودار بالا را با نمودار پایین مقایسه کنید.

آیا طبقه  متوسط فقیر می‌تواند نقش و سهمی در ایجاد تغییرات مثبت اجتماعی داشته باشد؟ (پاسخ خود طبقه متوسط فقیر- داخل ایران‌)

درصد
بله، قطعاً ۲۹
بله، تاحدی۳۴
شاید۲۹
خیر۸

اما در اینجا رابطه تصور از نقش خویش و کنشی که برای ایفای این نقش انجام می‌شود، چیست؟‌ به عبارت دیگر، چه تعداد از کسانی که خود را بخشی از طبقه متوسط فقیر معرفی کرده‌اند (یا گفته‌اند اگر ایران می‌ماندند بخشی از طبقه متوسط فقیر بودند)، در دو سال گذشته در ابتکار و فعالیتی در دفاع از حقوق انسانی و اجتماعی و در جهت ایجاد تغییرات مثبت اجتماعی شرکت داشته‌اید (چه به صورت آنلاین و مجازی، چه به صورت حضوری) شرکت داشته اند؟

طبقه متوسط فقیر:

جمعیت فعال۶۹.۵
جمعیت غیرفعال ۳۰.۵

از میان آنهایی که صرفاً از داخل کشور شرکت کرده‌اند و خود را عضوی از طبقه متوسط فقیر معرفی‌ کردند، درصد جمعیت فعال (با تعریف فوق) کمی‌ پایین‌تر و ۶۷ درصد است. بیاید این نسبت را در مقایسه با دیگر طبقات ببینم: در میان جامعه آماری نظرسنجی زمانه، درصد جمعیت فعال (با تعریف فوق) طبقه متوسط نسبتاً مرفه داخل کشور ۵۸,۵ و درصد جمعت فعال طبقه کارگر و فرودست داخل کشور ۶۳ درصد بوده است.

اما آنهایی که خود را طبقه متوسط فقیر معرفی کرده اند و در درون کشور سکونت دارند، فکر می‌کنند بحران اصلی و عاجل چیست؟

درصد
بحران معیشتی و اقتصادی۷۷
بحران سیاسی و سرکوب دگراندیشی۱۳
بحران سیاست خارجی و انزوای بین‌المللی۱۰
بحران محیط‌ زیست۰

تصور گروه‌های اجتماعی مختلف از اینکه بحران اصلی چگونه حل می‌شود، و کدام گروه با طبقه می‌تواند عامل تغییر اجتماعی به سمت بهبود آن در ایران کنونی باشد، نیز کم و بیش با هم متفاوت است. نتایج نظرسنجی زمانه در این خصوص به قرار زیر است:

از دید طبقه متوسط فقیر- داخل کشور:

عامل اصلی تغییر ات و بهبود اوضاعدرصد
اقلیت نزدیک به قدرت و صاحب نفوذ۱۵
طبقه متوسط نسبتاً مرفه۵.۵
طبقه متوسط فقیر۳۹
طبقه کارگران و فرودستان۲۳.۵
هیچکدام۱۷

از دید طبقه متوسط نسبتاً مرفه- داخل کشور:

عامل اصلی تغییر ات و بهبود اوضاعدرصد
اقلیت نزدیک به قدرت و صاحب نفوذ۱۶.۵
طبقه متوسط نسبتاً مرفه۲۲
طبقه متوسط فقیر۲۲
طبقه کارگران و فرودستان۲۱.۵
هیچکدام۱۸

از دید طبقه کارگر- داخل کشور:

عامل اصلی تغییر ات و بهبود اوضاعدرصد
اقلیت نزدیک به قدرت و صاحب نفوذ۱۳.۵
طبقه متوسط نسبتاً مرفه۲
طبقه متوسط فقیر۷.۵
طبقه کارگران و فرودستان۵۳.۵
هیچکدام۲۳.۵

«زمانه» البته مدعی تعمیم‌پذیری این نتایج این نیست. در هر حال، اما این داده‌ها می‌تواند افقی کلی برای تحقیقات‌ آتی و نظرسنجی‌های دقیق‌تر به دست دهند.

میزان همبستگی طبقه متوسط فقیر با اعتراضات محرومان؟

در حالی که ۶۱,۵ درصد پاسخ‌دهندگان معتقد اند که طبقه متوسط فقیر  با اعتراض‌های محرومان در جاهایی مثل سیستان و بلوچستان و خوزستان، و با اعتصاب‌های کارگران و معلمان بیشتر از بخش نسبتاً مرفه طبقه متوسط ابراز همبستگی می‌کند، ۳۸,۵ درصد فکر می‌کنند میزان ابزار همبستگی کل طبقه متوسط با اعتراضات محرومان پایین است.

آیا بخش فقیر طبقه متوسط گرایش بیشتری به اعتراض و همبستگی با اعتراضات فرودستان دارد؟

درصد
بله۸۸
خیر۱۲

توزیع پاسخ‌دهندگان به نظرسنجی

از میان آنهایی که از داخل ایران شرکت کرده‌اند، ۴ درصد خود را عضوی از قشر صاحب‌نفوذ و نزدیک به قدرت معرفی کرده‌اند، ۲۰,۵ درصد گفته‌اند که از طبقه کارگر و فرودست هستند. مابقی نیز گفته‌اند که عضو طبقه متوسط اند، همان‌طور که در بالا ذکر شد:‌ ۴۳,۵ درصد طبقه متوسط فقیر و ۳۲ درصد عضو بخشی از طبقه متوسط که چندان گرفتار مشکلات مالی نیست. از میان ساکنان خارج نیز ۸۸درصد گفته‌اند که اگر ایران می‌ماندند عضو طبقه متوسط بودند :۳۶ درصد عضو طبقه متوسط فقیر و ۵۲ درصد به طبقه متوسط نسبتاً مرفه. از شرکت‌کنندگان خارج، ۹ درصد گفته‌اند اگر ایران می‌ماندند، عضو طبقه کارگر بودند و یک درصد نیز احتمال داده‌اند که عضوی از قشر صاحب‌نفوذ و نزدیک به قدرت بودند.

توزیع شغلی پاسخ‌دهندگان:

درصد
قراداد ثابت۲۲.۵
قرارداد موقت۲۰
بیکار۱۹
دانشجو۱۰
شغل آزاد۲۵
خانه‌دار۳.۵

توزیع شغلی آنهایی که گفته‌اند عضو طبقه متوسط فقیر اند- داخل کشور:

درصد
قراداد ثابت۱۶.۵
قرارداد موقت۲۴.۵
بیکار۲۲.۵
دانشجو۱۱.۵
شغل آزاد۲۳.۵
خانه‌دار۱.۵

نظرسنجی‌های آینده

پنل نظرسنجی زمانه هم‌زمان با روز جهانی آزادی مطبوعات سال گذشته (سوم مه) راه‌اندازی شد. زمانه تاکنون بیش از ۳۰  نظرسنجی برگزار کرده است.

رساندن صدای شما بدون کم‌و‌کاست در مورد مسئله‌های اساسی کشور وظیفه ماست و پنل نظرسنجی زمانه در همین راستا راه‌اندازی شده است. به همین دلیل از شما خواهش می‌کنیم که برای شرکت در نظرسنجی‌های آینده و نیز برای پیشنهاد موضوعات مورد نظرتان برای نظرسنجی در پنل ما عضو شوید. برای عضویت در پنل کافی است به چند سوال در این لینک پاسخ دهید. اطلاعات شما به صورت امن و ناشناس ذخیره خواهند شد و در اختیار هیچ طرف دیگری قرار نخواهد گرفت. پس از عضویت در پنل، در هر نظرسنجی ایمیلی با لینک آن برای شما فرستاده خواهد شد.

 توضیحات بیشتر و تحلیل نظرسنجی‌های دیگر در: پنل نظرسنجی “زمانه” 

برای ارتباط با پنل نظرسنجی از این ایمیل استفاده کنید:

[email protected]