حشد الشعبی («بسیج مردمی»)، شبهنظامیان شیعه در عراق که تحت حمایت حکومت ایران قرار دارند، نمایش قدرتی خطرناک را چهارشنبه ۲۶ مه ترتیب داده بودند: آنها به بغداد پایتخت سرازیر شدند تا منطقه سبز به ویژه اطراف مقر استقرار دفتر نخستوزیری را به محاصره درآورند. اعتراضشان به بازداشت فرمانده حشد الشعبی استان الانبار عراق بود و میخواستند برای آزادی فوری او فشار وارد آورند. مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق دستور داد ارتش با تانک و زرهپوش به منطقه سبز بغداد برود. کاظمی این نمایش قدرت را «نقض جدی قانون اساسی عراق و قوانین جاری» خواند و گفت که «دستور تحقیق سریع درباره این تحرکات داده شده است.»
در نهایت، یکشنبه ۳۰ مه الکاظمی دستور عقبنشینی ارتش را داد و اعلام شد تنشها کاهش یافته است. نیروهای امنیتی عراق دوشنبه ۳۱ مه اما از کشف پنج خمپارهافکن آماده شلیک در کرکوک خبر دادند که به سمت پایگاههای نیروهای پیشمرگه نشانه رفته بود. یک تیم ویژه آنها را خنثی کرد. خبرگزاریهای عراق نوشته اند که «گروههای شبهنظامی شیعه مرتبط با ایران اغلب به خاطر حملات راکتی علیه نیروهای پیشمرگه و نیز نیروهای آمریکایی در دیگر استانهای عراق مقصر شمرده میشوند».
جنگ قدرت
تنشهای اخیر نشانه دیگری از صفآرایی مکرر چند ماه اخیر میان دو اقتدار بود: اقتدار دولت مرکزی در بغداد و ارتشاش، در برابر شبهنظامیان شیعه «بسیج مردمی».
ابتدای سال جدید شمسی بود که یک نمایش قدرت دیگر در بغداد به راه افتاد: کاروانی از شبهنظامیان شیعه نقابدار در مرکز بغداد با مسلسل و خمپارهانداز راهپیمایی کردند و رژهای از خودروهایشان به نمایش گذاشتند و حضور نظامی آمریکا در عراق را تقبیح کردند و تهدید کردند «گوش الکاظمی را میبُرند».
حشد الشعبی، با رضایت و حمایت جمهوری اسلامی، فشار بسیار زیادی برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق وارد کرده است؛ به ویژه پس از ترور قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس. به همین خاطر نیز مجموعه گفتوگوهای موسوم به «مذاکرات استراتژیک عراق ــ ایالات متحده» آغاز شد و آوریل برای نخستین بار دولت جو بایدن در آنها شرکت میکرد.
تحلیلگران میگویند حشد الشعبی با نشان دادن اقتدار نظامی علیه دولت مرکزی و واداشتن الکاظمی به عقبنشینی از پیگرد آنها، به آمریکا پیام میفرستند: «تصمیمگیر نهایی ما هستیم؛ نه دولت مرکزی در بغداد».
این رویدادها در حالی رخ میدهد که تا انتخابات بعدی عراق تنها پنج ماه باقی مانده است. حشدالشعبی به دنبال نفوذ هر چه بیشتر در حکومت است.
فرمانده حشدالشعبی الانبار چرا بازداشت شد؟
در نهایت در موضوع بازداشت قاسم مصلح نیز الکاظمی وادار به عقبنشینیهایی شد. مقامهای حشدالشعبی به «عرب ویکلی» گفتند که مصلح از بازداشتگاه «فرماندهی مشترک عملیاتها» به بازداشتگاه «سازمان اطلاعات حشدالشعبی» منتقل شده است.
سال گذشته هم الکاظمی نتوانست کاری در برابر ترور دوست خودش هشام الهاشمی متخصص مشهور تروریسم در عراق بکند. چندین عضو حشدالشعبی به اتهام ترور او دستگیر شدند اما قاضی نزدیک به شبهنظامیان شیعه دستور آزادی آنها را به دلیل «نبود مدرک کافی» داد و الکاظمی هم کاری از دستش برنیامد.
واحد ضدتروریسم عراق که تحت نظر نیروهای آمریکایی آموزش داده شده، بامداد چهارشنبه ۲۶ مه قاسم محمود مصلح فرمانده حشدالشعبی الانبار را بازداشت کرد. بر اساس بیانیه ارتش عراق، کمیسیون مشترکی مأمور بازجویی از او شدند تا به «اتهامهای کیفری» علیهاش رسیدگی کنند. این بیانیه همچنین گفته بود که این بازداشت «بر خلاف گفته فتنهگران، هیچ سازمان امنیتی یا نظامی را هدف قرار نداده است».
بر اساس حکم بازداشت قاسم مصلح که در شبکههای اجتماعی دست به دست شد و به تأیید نیروهای امنیتی عراق رسید، او در عملیاتی «ضدتروریستی» بازداشت شده است.
خبرگزاری «رویترز» به نقل از منابع امنیتی خود گزارش داد که قاسم مصلح به دلیل حملههای متعدد به مقر هوایی عین الاسد که نیروهای آمریکایی و دیگر نیروهای بینالمللی را میزبانی میکند، بازداشت شد. در ماه مه جاری، دستکم چهار بار به این مقر حمله شد. این حملهها بخشی از جنگ نیابتی جمهوری اسلامی علیه آمریکا پس از خروج دونالد ترامپ از برجام در ۲۰۱۸ دانسته میشود.
خبرگزاری فرانسه اما به نقل از منابع امنیتی خود گزارش داد که اتهام اصلی مصلح، دستداشتن در ترور دو کنشگر مدنی اعتراضهای مردمی اخیر عراق علیه فساد و نفوذ ایران بوده است. ایهاب الوزنی ۹ مه ترور شد و فاهم الطاعی در دسامبر ۲۰۱۹. بنا به این گزارش، ترورها به دستور قاسم محمود مصلح صورت گرفته بود.
«عرب ویکلی» نیز در گزارش خود به نقل از چهار مقام امنیتی عراق نوشت که قاسم مصلح به جرم فساد و نیز همدستی در ترور کنشگران معترض عراقی در شهر کربلا بازداشت شده است.
ایهاب الوزنی صبح ۹ مه در برابر خانهاش در کربلا به ضرب گلوله موتورسواران ناشناس به قتل رسید. الوزنی از کمپینگردانهای اعتراضات مردمی علیه حکومت، فساد، و نفوذ ایران بود. با قتل او، شعله اعتراضها دوباره برافروخته شد.
فعالان مدنی با شعار «چه کسی مرا کشت؟» (من قتلنی؟) تظاهرات برپا کردند. الکاظمی تحت فشار بود که کاری بکند.
اما دامنه ترورهای کنشگران اعتراضهای سالهای اخیر عراق به ویژه در استانهای شیعهشنین بسیار گستردهتر از اینهاست. یک روز پس از قتل الوزنی، احمد حسن، روزنامهنگاری که علیه حشد الشعبی مینوشت، با شلیک مستقیم به سرش در شهر جنوبی دیوانیه ترور شد.
بنا به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، از زمان آغاز اعتراضها در ۲۰۱۹ تا کنون، بیش از ۷۰ سازماندهنده و کنشگر اعتراضها یا به قتل رسیده اند، یا ربوده شده اند، یا ترورشان ناموفق از آب درآمده است.
اما به طور کلی حدود ۶۰۰ تن از معترضان و سازماندهندگان اعتراضها از اکتبر ۲۰۱۹ یا در خیابانها به قتل رسیدند یا در برابر خانههایشان. به گزارش «عفو بینالملل»، صدها تن به ضرب گلوله جنگی در خیابانها از پای درآمدند.
مشکل از کجا آغاز شد؟
این دیگر واقعیتی است که همه میدانند: حمله آمریکا (به کمک بریتانیا، استرالیا و لهستان) به عراق در ۲۰۰۳ به ماریپیچی از تنش و اختلاف و فرقهگرایی انجامید که موقعیت مداخله جمهوری اسلامی را نیز فراهم کرد. شبهنظامیان شیعه برای مقابله با اشغال نظامی آمریکا تشکیل شدند و ایران نیز آغاز به حمایت گسترده کرد. تنش با آمریکاییها همان زمان آغاز شد.
یوسف م. ابراهیم، روزنامهنگار وال استریت و نیویورکتایمز بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۹ درباره آغاز ابتدای تنشها در ۲۰۰۴ در «گلفنیوز» نوشته بود: «ببرهای شیعه را بیدار نکنید»؛ و با اشاره به جمعیت شیعه در عراق و ایران و لبنان هشدار داده بود:
«به ما میگویند قسمت اعظم شیعهها “آدمخوبها” هستند که آنها را طرفداران آیتالله العظمی علی الحسینی السیستانی تعریف میکنند. “آدمبدها” یک سری “اوباش” هستند و حامیان مقتدی الصدر تندرو… پس راهحل روشن است. از شر الصدر خلاص شویم. این تحلیل ساده به نظر میرسد اما به شکل تراژیکی گمراهکننده است… الصدر مخاطبانی دارد که با افزایش حمله آمریکاییها به او و شهرهای مقدس کربلا و نجف، به شکل روزانه افزایش مییابد… مخالفت آشکار الصدر با اشغال غیرمحبوب آمریکا و اعلام آمادگیاش برای دست به سلاح بردن در راستای حرفهایش باعث جذب حامی و منابع مالی شده است.»
جمهوری اسلامی ایران در سالهای ابتدایی پس از سقوط صدام در میان شیعیان عراقی محبوب بود اما مداخلهگری ایران در حکومت عراق و افزایش تنشهای فرقهای در این کشور (همزمان با آمریکا و عربستان) و بدل کردن آن به صحنه جنگ نیابتی با نیروهای آمریکایی در زمان تحریمها، بالاخره این محبوبیت کمکم به نفرت بدل شد.
از مقاله یوسف م. ابراهیم در ۲۰۰۴ در «گلف نیوز» که شیعیان ایران و عراق را در اتحاد نشان میداد تا مقاله باسیل اداس در همان رسانه در ۲۰۰۸ با عنوان «شیعیان عراق خسته از رابطه با ایران» تنها چهار سال میگذرد:
«یک شهروند عراقی در استان میسان نزدیک به مرز با ایران به گلف نیوز گفت: “خیلی از نخبهها و روشنفکرانی که در این استان زندگی میکنند، از اینکه میبینند کاروانهای ایرانی به سمت شهرهای مقدس کربلا و نجف میروند، منزجر میشوند؛ علیرغم اینکه این سفرها منبع مالی خوبی از نظر توریسم مذهبی برای عراقیها هستند. اما ظاهراً رخدادهای خونین اخیر در بصره و شهرک صدر در بغداد بین شبهنظامیان ارتش مهدی و نیروهای عراقی باعث شده خیلی از شیعههای عراقی شروع کنند به مقصر شمردن ایران برای از بین رفتن امنیت و آغاز جنگ بین شیعه و شیعه».
بر اساس گزارشهایی نیز که وبسایت «اینترسپت» از پیامهای دیپلماتیک محرمانه درزکرده وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به این رسانه منتشر کرده، مداخله ایران در عراق و نقش «سردار قهرمان» جمهوری اسلامی در آن تنشآفرین و ویرانگر است.
اینترسپت مینویسد: «این اسناد فاششده نفوذ گسترده تهران در عراق را نشان میدهد و جزئیات کار پردردسر جاسوسان ایرانی برای جذب و واداشتن رهبران عراق به همکاری، پرداخت پول به مأموران عراقی که با آمریکا همکاری میکردند برای تغییر جبهه، و رخنه به تمام جنبههای زندگی سیاسی و اقتصادی و دینی عراق».
یکی از گزارشها مربوط به ۲۰۱۴ از این انتقاد میکند که قاسم سلیمانی نقش خود به عنوان فرمانده بسیاری از گروههای شبهنظامی شیعه در عراق در جنگ با «دولت اسلامی» (داعش) را آشکارا اعلام کرده و مینویسد این اتفاق باعث شده سنیهای عراق حکومت ایران را به خاطر سرکوب و خشونت این گروههای شبهنظامی مقصر بدانند.
افسر اطلاعاتی ایرانی نویسنده این گزارش به حمله شبهنظامیان شیعه تحت حمایت ایران از جمله عصائب اهل الحق به «جرف النصر» و بیرون راندن داعش اشاره میکند و میگوید که پیروزی آنها به سرعت به قتل عام عمومیتیافتهی محلیها بدل شد.
شبکه گسترده شبه نظامیان شیعه تحت نفوذ ایران که به سپاه قدس پاسداران اسلامی مرتبط است، به نوشته طلحه عبدالرزاق، پژوهشگر انستیتو امنیت و استراتژی در دانشگاه اکستر، این شبکه گسترده با گسترهای از فعالیتهای مجرمانه «عراق را گروگان گرفته است».
این شبکه در مذاکرات “غیرمستقیم” ایران و آمریکا در وین بر سر تنش هستهای نیز نقش مهمی ایفا میکند. بنابراین باید دید در پنج ماه فرصت باقیمانده تا انتخابات اکتبر عراق و به ویژه با دورنمای خروج نیروهای آمریکا، آرایش نیروها به سمت قدرت گرفتن هر چه بیشتر حشدالشعبی و ایران خواهد انجامید، یا مسیر دیگری در پیش گرفته خواهد شد.