یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران به یکی از پیچیده‌ترین انتخابات جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. در شرایطی که معترضان به نتیجه انتخابات چهار سال قبل هنوز پاسخی برای اعتراض‌هایشان نگرفته‌اند، رقابت جناح‌های دورن حکومت پیش از آغاز رسمی تبلیغات برای کسب آراء شهروندان شدت گرفته است.

hashiyeh

آنچه در گفتار نامزدهای احتمالی انتخابات خرداد ماه امسال نمایان است، تاکید آنان بر شعارهای اقتصادی و جلب آرای شهروندان کم درآمد جامعه است. هر یک از آنان در برنامه‌های عمومی خود بر ضرورت بهبود معاش شهروندان و برون رفت از وضعیت موجود تاکید دارند. برخی از آنان از افزایش پرداخت نقدی یارانه‌ها سخن می‌گویند و برخی دیگر نیز وعده اصلاح شیوه کنونی پرداخت یارانه‎های نقدی را می‌دهند.

 کروبی در مرحله اول انتخابات دوره نهم،  به دلیل وعده پرداخت ۵۰ هزار تومان به هر شهروند ایرانی،  پیروز رقابت در میان اقشار کم درآمد و محروم بود.

نتایج یک پژوهش که به گزارش فارس توسط یک موسسه افکارسنجی معتبر انجام شده است، نشان می‌دهد که مسائل معیشتی و اقتصادی اولویت اصلی شهروندان برای رای دادن خواهد بود. پنجاه درصد شهروندان اولویت کاری رئیس جمهور بعدی را حل مساله گرانی و ۸. ۲۶ درصد نیز حل مساله بیکاری عنوان کرده‌اند.

وضعیت نابسامان اقتصاد ایران و به تبع آن شرایط نامساعد معاش خانوار‌ها، نامزدهای انتخاباتی را بر آن داشته است تا این بار به جای آنکه طبقه متوسط ایران را نشانه بگیرند برای جذب آرای تهیدستان تلاش کنند.

ایران به روایت آمار

بر اساس نتایج آخرین سرشماری در ایران، جمعیت کشور ۷۵ میلیون نفر است که ۷۳ میلیون نفر آنان دارای تابعیت ایرانی هستند. همچنین در این سال ۵۶ میلیون و ۶۳۳ هزار نفر از جمعیت کشور بالای ۱۶ سال سن داشته‌اند. بر این اساس چنانچه نرخ مرگ و میر رسمی کشور را مبناء قرار دهیم، در خرداد ماه امسال حداقل ۵۶ میلیون نفر از شهروندان کشور واجد شرایط رای دادن هستند.

حاشیه نشینان

۵۳ میلیون نفر از جمعیت کشور در مناطق شهری سکونت دارند و ۴۰ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر آنان واجد شرایط رای دادن هستند. جمعیت مناطق روستایی نیز ۲۱ میلیون و ۴۷۷ هزار نفر و جمعیت دارای حق رای آن ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است.

از مجموع جمعیت کشور، ۲۴ میلیون نفر جمعیت فعال اقتصادی است که ۲۰ میلیون و ۴۴۰ هزار نفر آنان دارای شغل و سه میلیون و ۵۶۰ هزار نفر بیکار هستند. پنجاه درصد جمعیت شاغل کشور را مزد بگیران بخش عمومی و خصوصی تشکیل می‌دهند. چهار میلیون و ۳۲۲ نفر از جمعیت کشور مزد بگیر بخش عمومی و شش میلیون و ۲۹۲ هزار نفر نیز مزدبگیر بخش خصوصی هستند.

حداقل پنج میلیون و پانصد هزار نفر جمعیت حاشیه‌نشین ایران در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند و نمی‌توان آنها را در انتخابات نادیده گرفت.

همچنین سه میلیون و ۱۳۸ هزار نفر از جمعیت شاغل کشور کارگر ساده، سه میلیون و ۵۸۲ هزار نفر کارگر ماهر کشاورزی و ماهیگیری، ۲ میلیون و ۳۲۰ هزار نفر فروشنده و دو میلیون و ۲۰۰ نفر اپراتور ماشین آلات و دستگاه‌ها و راننده وسایل نقلیه هستند.

بر اساس یافته‌های این سرشماری، ۹. ۲۱ درصد خانوارهای ایرانی فاقد حتی یک عضو شاغل، ۵. ۵۶ درصد دارای یک فرد شاغل، ۹. ۱۶ درصد دارای دو فرد شاغل و ۷. ۴ درصد دارای سه فرد شاغل هستند. بر اساس گزارش بانک مرکزی، ۲۹ درصد خانوارهای ایرانی در منزل استیجاری زندگی می‌کنند و ۳۷ درصد آنان به رایانه شخصی دسترسی دارند. [برای مشاهده آمار تفصیلی وضعیت خانوارها در ایران به اینجا بروید.]

بازخوانی یک تجربه

پیروزی احمدی‌نژاد در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برای همگان تعجب برانگیز بود. کمتر کسی تصور می‌کرد که او بتواند رقیبان اصلاح‌طلب و محافظه‌کار خود را شکست دهد. اما در شرایطی که ۱۷ میلیون نفر از واجدان حق رای در انتخابات شرکت نکردند او در ‌‌نهایت توانست در انتخابات دو مرحله‌ای، اکبر هاشمی رفسنجانی را شکست دهد.

کوخ نشینان

شکست هاشمی از احمدی‌نژاد به دلیل آن‎که افکار عمومی ایرانیان هاشمی رفسنجانی را نماد وضع موجود و نماینده حاکمیت  و احمدی‌نژاد را نشانه تغییر می‌دانست، تقریبا قابل پیش‌بینی بود. اما پیروزی احمدی‌نژاد بر مهدی کروبی در دور نخست انتخابات، در شرایطی که مهدی کروبی وعده پرداخت ۵۰ هزار تومان به هر شهروند ایرانی را مطرح کرده بود، قابل توجه و ارزیابی است.

نگاهی به آراء انتخابات آن دوره نشان می‌دهد که در مرحله نخست نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مهدی کروبی پیروز رقابت در میان اقشار کم درآمد و محروم جامعه بوده است.

پیشینه انتخابات در ایران نشان می‌دهد، هر‌گاه که میزان نارضایتی مردم از وضعیت موجود افزایش یافته مشارکت شهروندان در انتخابات نیز بیشتر شده است.

بر اساس یک بررسی آماری، مهدی کروبی ۲۴ درصد آرا شهرستان‌های کوچک با جمعیت روستایی بالای ۴۰ درصد را به خود اختصاص داده و محمود احمدی‌نژاد ۱۲ درصد آرا را به دست آورده است. در حالی که در شهرستان‌های بزرگ با جمعیت روستایی کمتر از سی درصد، احمدی‌نژاد ۸. ۲۴ درصد آرا و مهدی کروبی ۸. ۱۳ درصد آرا را به دست آورده‌اند. [تحلیل آرا نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را در اینجا بخوانید]

اگر چه نمی‌توان پیشینه مهدی کروبی و اکبر هاشمی رفسنجانی را در شکست آنان نادیده گرفت اما بازخوانی آراء آن دوره نشان می‌دهد که نمی‌توان جمعیت حاشیه نشین و فقیر در کلان شهر‌ها را نادیده نگرفت. به گفته عضو هیات مدیره سازمان عمران وبهسازی شهری ایران، حداقل پنج میلیون و پانصد هزار نفر جمعیت حاشیه نشین در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند.

کمال اطهاری اقتصاد‌دان ایرانی گفته است: «۳۰ درصد جمعیت شهری ایران را حاشیه نشینان و تهیدستان تشکیل می‌دهند.» سعید حجاریان هم پس از پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات سال ۸۴ به میدان آمدن حاشیه نشینان و تهیدستان را عامل اصلی شکست اصلاح طلبان عنوان کرده بود.

صف یارانه
مردم در صف دریافت یارانه نقدی

اگر چه علی‌رغم گذشت چهار سال از انتخابات سال ۸۸ همچنان بحث در باره تقلب گسترده در انتخابات این دوره ادامه دارد و با تکیه بر آمارهای رسمی اعلام شده نمی‌توان در باره چگونگی توزیع آرا قضاوت کرد، اما بر اساس‌‌همان آمارهای رسمی، باز هم محمود احمدی‌نژاد در شهرهای بزرگ رقبای انتخاباتی خود را شکست داده است. او این بار با وعده پرداخت یارانه‌های نقدی، آرای مهدی کروبی در انتخابات سال ۸۴ را هم به سبد آرا خود افزوده است. در حالی که مهدی کروبی با تغییر گروه هدف آرای خود به دنبال جذب آرای طبقه متوسط ایران بود.

به استناد آمار مقام‌های دولتی هفت دهک نخست جامعه ۶۴ میلیون نفر جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند.

جامعه فقیران

اگر چه آمار دقیقی از جمعیت فقیر ایران وجود ندارد و نمی‌توان به درستی اندازه دهک‌های مختلف جامعه به لحاظ درآمدی را مشخص کرد اما نتیجه یک پژوهش در باره فقر در ایران که سال ۱۳۹۰ منتشر شد، نشان می‌دهد که ۴۴ تا ۵۵ درصد جمعیت شهری ایران زیر خط فقر زندگی می‌کنند. حسین راغفر پژوهشگر مساله فقر در ایران نیز جمعیت زیر خط فقر کشور را ۴۴ درصد عنوان کرده است.

سال گذشته هنگامی که زمزمه حذف یارانه نقدی برخی از شهروندان قوت گرفت، دبیر ستاد هدفمندی اعلام کرد که یارانه سه دهک بالای جامعه حذف خواهد شد. سخنان او به این معنا بود که ۷ دهک نخست جامعه بدون دریافت کمک‌های دولتی و یارانه نقدی توان تامین هزینه‌های معاش خود را ندارند.

بر اساس اعلام ستاد هدفمندی یارانه‌ها، در سال ۸۹ از مجموع ۶۰ میلیون نفری که اطلاعاتشان در ستاد هدفمندی یارانه‌ها به ثبت رسیده، ۴۹ میلیون نفر در دهک‌های هفت گانه نخست جامعه قرار گرفته‌اند. اما سال گذشته دبیر ستاد هدفمندی یارانه‌ها جمعیت مشمول دریافت یارانه نقدی پس از حذف سه دهک بالایی را ۶۴ میلیون نفر اعلام کرد. به استناد آمارهای این ستاد در سال گذشته، چهار دهک نخست جامعه ۲۹ میلیون نفر جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند و ۲۵ میلیون نفر در دهک‌های پنجم تا هفتم قرار دارند.

کودک کار

بررسی آمار نیروی کار در ایران نیز نشان می‌دهد که تا دهک پنجم جامعه اکثریت خانوار‌ها دارای یک و یا دو نفر شاغلند و تنها ۱۴ درصد خانوارهای دهک ششم دارای سه نفر شاغل هستند و درآمدهایشان امکان پوشش هزینه‌های زندگی را فراهم می‌کند. سعید لیلاز  از کار‌شناسان اقتصاد ایران گفته است که دهک‌های چهارم تا هشتم جامعه طبقه متوسط ایران را تشکیل می‌دهند. اما عیسی کلانتری وزیر پیشین کشاورزی ایران سال گذشته اعلام کرد: «پنج دهک شهری و شش دهک روستایی از فقر غذایی رنج می‌برند.»

 اگر مبنا را بر این بگذاریم که تا دهک پنجم جمعیت کشور در شمار طبقه فرودست قرار می‌گیرند، آنگاه بیشتر به اهمیت تهیدستان در انتخابات پی می‌بریم.

چرا تهیدستان؟

بر اساس اعلام وزارت کشور میانگین مشارکت در انتخابات ایران ۶۵ درصد است. پیشینه انتخابات در ایران نشان می‌دهد، هر‌گاه که میزان نارضایتی مردم از وضعیت موجود افزایش یافته مشارکت شهروندان در انتخابات نیز بیشتر شده است. همزمانی انتخابات ریاست جمهوری با شورا‌ها نیز احتمال مشارکت بیشتر از میانگین در انتخابات را افزایش داده است.

با توجه به این شرایط اگر فرض را بر این بگذاریم که ۷۲ درصد جمعیت ایران را شهروندان واجد شرایط رای تشکیل می‌دهند آن‎گاه بیشتر می‌توان به اهمیت تهیدستان در انتخابات خرداد ماه امسال پی برد. به استناد آمار مقام‌های دولتی هفت دهک نخست جامعه ۶۴ میلیون نفر جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. جمعیت واجد شرایط این بخش از جامعه ۴۴ میلیون تا ۴۶ میلیون نفر است.[برآورد جمعیت واجد حق رای از آمارهای سازمان ثبت و احوال کشور به دست آمده است.]

چنانچه مبنا را بر این بگذاریم که تا دهک پنجم جمعیت کشور در شمار طبقه فرودست قرار می‌گیرند، باز هم جمعیت واجد حق رای دهک‌های پنج گانه کشور به ۲۷ میلیون نفر خواهد رسید که تقریبا معادل نیمی از جمعیت واجد حق رای در کل کشور است.

در غیاب نهادهای مدنی، احزاب سیاسی و بی‌سامانی فضای سیاسی ایران جذب آرا تهیدستان که به دنبال دستاوردهای ملموس، زود رس و فردی از مشارکت در انتخابات هستند، آسان‌تر از جذب آرای طبقه متوسط جامعه به لحاظ درآمدی، خواهد بود و نامزدهای انتخاباتی و گروه های حامی آنان نیز پیش از شروع رسمی تبلیغات انتخابات به سراغ این بخش از جامعه رفته‌اند.