یک جامعهشناس در ایران گفته است در استانهای غربی کشور فقر، بیکاری، افسردگی، ناامیدی و در یک سال اخیر همچنین همه گیری ویروس کرونا باعث شده خشونتهای خانوادگی افزایش یابد و این خشونتها در بالا رفتن آمار خودکشی در استانهای غربی و بویژه در بین دختران نمایان شده است.
جمعه ۲۴ بهمن ماه کبنا نیوز، یک سایت خبری محلی در کهگیلویه و بویراحمد از خودکشی یک دختر ۱۱ ساله در روستای دهقاضی از توابع دیشموک در این استان خبر داد.
مسعود انصاری، دهیار دهقاضی فقر مالی را دلیل خودکشی او اعلام کرده و گفته بود این دختر کلاس ششم دبستان و در حال تحصیل بود. او خودکشی این دختر را اولین خودکشی در روستای ده قاضی که به گفته او ۸۰ خانوار دارد که اکثرا وضع مالی بدی دارند و فقیر هستند، عنوان کرد اما همانجا یادآور شد که خودکشی دختران و زنان در دیشموک «بسیار زیاد است».
اگر کسی فکر خودکشی داشت، چه باید بکند؟
خودکشی قابل پیشگیری و کنترل است، نشانهها و تظاهرهای هشداردهنده خودکشی را باید شناخت.
فردی که ایده، فکر و وسوسه خودکشی دارد باید آن را با افراد حرفهای و کادر پزشکی مطرح و مشاوره و کمک بگیرد.
شمارههای تماس در ایران برای کمک به افرادی که دچار افکار جدی خودکشی شدهاند:
اورژانس اجتماعی: ۱۲۳
اورژانس شهری: ۱۱۵
صدای مشاور: ۱۴۸۰
اورژانس روانپزشکی تهران: ۴۴۵۰۸۲۰۰
سه روز پس از انتشار این خبر، سلمان بینا، عضو شورای اسلامی شهر دیشموک بالا بودن آمار خودکشی در این بخش را تائید کرد. او یکشنبه ۲۶ بهمن گفت: «در ۳-۴ سال اخیر حدود ۶۰ نفر که بیشترشان را زنان تشکیل میدهند، اقدام به خودکشی کرده اند.» به گفته او بیش از نیمی از خودکشیها (۳۵ مورد) موفق بوده است.
در واکنش به این اخبار، خالد توکلی، جامعه شناس ساکن ایران در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا گفته است:
«خودکشی زنان در مناطق غرب کشور سابقه طولانی دارد و اگر آمار خودکشی ۲۰ سال گذشته این ناهنجاری بررسی شود؛ آمار خودکشی در بین زنان و دختران در استانهایی مانند ایلام، کرمانشاه و کردستان بسیار بالا بوده و در صدر استانهای کشور قرار داشتهاند.»
به گفته توکلی، سنتی بودن جامعه و حاکمیت ارزشهای مرد سالارانه که در این جوامع هنوز قوت و استحکام دارد و بر پایه آنها با زنان رفتار میشود، از دلایل بالا بودن آمار خودکشی در این استانهاست. او در عین حال افزوده تغییراتی که در سطح آگاهی و حقوق اجتماعی در میان زنان بوجود آمده، به خصوص آگاهی در زمینه مسائل سیاسی و اجتماعی زنان، باعث شده نوعی تعارض بین حاکمیت مردسالارانه و حقوق فردی و اجتماعی زنان ایجاد شود و بعضا این ساختارشکنی به بروز خشونت های خانگی و حتی در بدترین شکل حذف خود فرد و خودکشی بینجامد.
توکلی در ادامه افزوده:
«در مناطق غرب کشور ارزشها و هنجارهای جامعه زنان دستخوش تغییر شده و اگر این موضوع مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد مشاهده میشود که در طول چند سال گذشته ارزشهایی که زنان ملزم به رعایت آن بودند دچار تغییرات اساسیشده و جامعه مردان هم در برابر این تغییرات واکنش نشان میدهند و مقاومت می کنند.»
این آسیبشناس گفته است در جوامع سنتی نهایتا مردان ارزشها و هنجارهای مردسالارانه خود را بر زنان تحمیل میکنند که باعث سرخوردگی و افسردگی بین زنان و دختران میشود و آنها را با بنبستهایعاطفی، ذهنی و شکنندگی در مواجهه با مشکلات سوق میدهد. به گفته توکلی، برخی که از آستانهتحمل و تابآوری کمتری برخوردارند بیشتر به خودکشی که نوعی اعتراض به استیلای وضعیت و شرایط موجود است رو میآورند؛ اقدامی از سر استیصال و ناتوانی در حل مشکلات.
نامساعد شدن وضعیت اقتصادی و در یک سال اخیر و همچنین همه گیری ویروس کرونا از دلایل دیگری است که برای بالارفتن آمار خودکشی زنان و دختران مطرح شده است.
ازدواجهای ناپایدار، افزایش آمار طلاق، وفادار نبودن زن و مرد نسبت به یکدیگر و همچنین دور شدن مردان از محل زندگی شان برای امرار معاش خانواده هم در صحبتهای این جامعهشناس به عنوان علل افزایش آمار خودکشی معرفی شده است.
توکلی با اشاره به اینکه که اختلالات خانوادگی و تغییر ارزشها باعث شده که افراد روابط عاشقانه را بر ازدواجهای اجباری ترجیح دهند، گفته است مشکلات رفتاری و عدم تفاهم بین زن و شوهر باعث میشود که زوجین انگیزه پیدا کنند که نسبت به یکدیگر وفادار نباشند. همچنین به گفته این جامعهشناس، از آنجا که در ایران آمار قتلهای ناموسی به صورت رسمی اعلام نمیشود، این قتلها به عنوان خودکشی یا تحت عنوان درگیریهای خانوادگی عنوان میشود.
او با اشاره به اینکه در ایران خلاف روند جهانی که معمولا مردها بیشتر خودکشی میکنند آمار خودکشی زنان در حال افزایش است، تاکید کرده که خودکشیهای خانوادگی که هم می تواند به خشونت خانوادگی و هم خشونت در جامعه مرتبط باشد، آمار خودکشی را افزایش میدهد و ممکن است منجر به خودکشی های سریالی افراد جامعه شود.
این جامعهشناس خودکشی را به خشونت علیه خود خوانده که وقتی در جامعهای که نحوه رویارویی با خشونت را آموزش نمیبیند و به طور مداوم در مدارس، خانوادهها، صداو سیما و رسانهها شاهد رواج خشونت است، ممکن است خشونت را یاد بگیرد و آن را علیه خودش به کار بگیرد.