در سالهای گذشته وضعیت پناهجویان در یونان روز به روز رو به وخامت گذاشته است. مردمانی از کشورهای مختلف به امید یافتن زندگی آرام و امنیت در قاره سبز، از راه دریا و زمین وارد یونان میشوند، اما با آنچه که به دنبالش پا در مسیری دشوار و پرخطر گذاشتهاند، همچنان فاصله زیادی دارند. یونان تنها سرابی از درهای ورود به اروپاست و پناهجویانی که در آنجا زندگی میکنند با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند: از طولانی بودن پروسههای ثبتنام پناهجویی گرفته تا کارتنخوابی و اعتیاد.
در روزگار و زمانه کرونا شرایط پناهجویان چه بسا بسیار سختتر از گذشته شده است. آستانه تحمل پناهجویان همچون هر انسان دیگری پایینتر آمده است و تنشها و درگیریها در میان خود پناهجویان نیز افزایش یافته است.
سیاوش شهابی، پناهجوی ساکن یونان در گفتوگو با زمانه به تشریح این وضعیت و شرایط پناهجویان پرداخته است. به گفته سیاوش، بحران پناهجویی در یونان بسیار ناگوار و وضعیت بسیار سخت است.
- زمانه- شرایط پناهجویان در یونان، علیالخصوص در مکانهایی چون لسبوس چگونه است؟
سیاوش شهابی: با توجه به اینکه دولت یونان یکی از معدود کشورهای اروپایی بود که اصلا پناهندهپذیر نبود، برای همین همیشه مسأله پذیرش پناهنده در این کشور با اما و اگرهای زیادی همراه بوده و در واقع دولت قبلی این کشور که در دست حزب سیریزا بود، برای اولین بار در سال ۲۰۱۵ قوانین را عوض کردند و یونان هم تبدیل یه یک کشور پناهندهپذیر شد. در حالی که پیش از آن وضعیت پناهندگان در این کشور واقعا وخیم بود، هزاران نفر بدون داشتن حق کار یا بیمه یا هر گونه قوانین حمایتی به مدت ۱۰ سال میتوانستند در این کشور بمانند و خب شرایط واقعا وحشتتاکی را تجربه میکردند، چون از هیچ نوع حمایتی هم برخوردار نبودند.
بعد از انتخابات تابستان گذشته اما شرایط دوباره در حال بازگشت به پیش از سال ۲۰۱۵ است. دولت خیلی از قوانین را تغییر داده و به طور کلی در حال حاضر پناهجویانی که وارد خاک یونان میشوند، طبق قوانین جدید بعد از ثبتنام در کمپهای بسته میمانند که در واقع شبیه زندان هستند و در آنجا به پروندهشان رسیدگی میشود. آنان اگر واجد شرایط باشند اجازه دارند از کمپ خارج شوند و برای زندگی به داخل شهر بیایند.
در حال حاضر اما به خاطر شیوع ویروس کرونا، اداره مهاجرت در یونان تعطیل است و پس از اتفاقاتی که بین مرز ترکیه و یونان افتاد اعلام شد که به مدت یک ماه پناهجویان جدید را ثبتنام نخواهند کرد.
وضعیت در جزایر متأسفانه وحشتناکتر است، مخصوصا در کمپی مثل موریا که ظرفیت حداکثر سه هزار نفر را دارد، اما بیش از ۲۵ هزار پناهجو دارند در بدترین شرایط ممکن آنجا زندگی میکنند. چون ظرفیت کمپ محدود است و کانکس هم به تعداد کافی وجود ندارد، سازمان ملل و بقیه سازمانهای حقوقبشری به مردم لوازمی مانند چادر دادهاند تا بتوانند در جنگل کنار کمپ برای خودشان سرپناهی ایجاد بکنند و همین کار خودش باعث مشکلات خیلی زیادی شده برای مردم.
صدای سیاوش شهابی
- چه خدماتی به آنها ارائه میشود و توسط چه نهادها و سازمانهایی؟ آیا شاهد تبعیض در برخورد با پناهجویان بودهاید؟
– تمامی سازمانهایی که در یونان مشغول فعالیت هستند بدون در نظر گرفتن ملیت و قومیت خدماتشان را ارائه میدهند و تبعیضی برای ارائه خدمات وجود ندارد. شاید بتوان برخی از کیسها را مستثنی قرار داد که اگر نیاز به کمک ویژهای داشته باشند، ممکن است از شرایط خاصی برخوردار شوند، مانند خانمهای باردار، خانوادههایی که فرزند کوچک دارند یا افرادی که بیماریهای سخت دارند. آن هم اینطور نیست که به سادگی خدماتی به آنها ارائه شود، به طور کلی اما هیچ سازمانی تبعیضی ندارد، حتی سازمانهایی که به اسم ملیتها وجود دارند، مثلا انجمن پناهجویان افغانستانی، انجمن پناهجویان سومالی و غیره که در یونان هستند در شهرهای مختلف، خدماتشان را به افراد مختلف ارائه میدهند. در جریان ارائه خدمات تبعیضی وجود ندارد و تنها نکته این است که هزاران پناهجو در صف دریافت کمک هستند و همین موضوع فشار خیلی سنگینی را به سازمانهایی که در امور پناهجویان فعالیت میکنند، وارد میکند.
سازمانهای دولتی و نیمه دولتی خدماتشان به هر حال بنا به بودجهای که دارند محدود است و شرایط خاص خودشان را هم دارند که این شرایطی که اعلام میکنند، ممکن است تبعیضآمیز تفسیر بشود. این تبعیض برای خود من اتفاق افتاده و در یونان به عنوان یک پناهجوی مرد مجرد کمتر سازمانی حاضر میشود به شما خدماتی ارائه دهد.
من البته شخصا هرگز از هیچ سازمان و نهاد حقوق بشریای که برای پناهندهها در یونان کار میکند به جز گروهها و سازمانهای مردمیِ سیاسی که خب خود سازمانده هستند و فعالیت میکنند، هیچ کمکی نتوانستهام دریافت بکنم و درها همیشه بسته بوده است. اصلیترین کمکی هم که این سازمانها میکنند، خدمات حقوقی، آموزشی و معیشتی است؛ هر چند به شدت محدود.
اصلیترین نهاد کمک کننده که خدمات ارائه میدهد، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل است. آنها به پناهجویانی که ثبتنام بکنند و مدارک اقامتیشان را گرفته باشند و موفق بشود آدرس خانهای را به دست بیاورند که در مدارکش آن نشانی ثبت بشود، تحت شرایط سازمان ملل کمک میکنند: برای افراد مجرد مقرری ۱۵۰ یورویی در نظر میگیرند و ۲۵۰ یورو بابت هر فرد با خانواده در نظر میگیرند که البته پروسه به دست آوردن این کارت پول سخت، طولانی و بعضا برای خیلیها هم غیرممکن است.
یک نکته مهمتر در مورد ثبتنام پناهجویان است. پناهجو باید با اپلیکیشن اسکایپ تلاش بکند که با دفتر اداره مهاجرت تماس بگیرد و وقت ملاقات برای ثبتنام بگیرد. این پروسه فوقالعاده عذابآور، طولانی و غیرمنطقی است که هنوز هم در حال اجراست. افرادی زیادی بودند که ماهها طول کشید تا موفق شدند بالاخره تماس بگیرند، زیرا همین تماس بر مبنای کشور و زبان جدا میشود. در رابطه با زبان فارسی چهار روز در هفته و هر روز از یک ساعت مشخصی پناهجویان فرصت دارند تماس بگیرند و درخواست ثبتنام بکنند. این البته شامل کسانی میشود که داخل کمپها نیستند. وضعیت در جزایر متفاوت است. در جزایر پناهجو که وارد میشود، مستقیما توسط پلیس بازداشت میشود و ثبتنام و انگشتانگاری خواهد شد.
در این دوره و پروسه ثبتنام، پناهجویان عموما تجربیات خیلی بدی را هم به دست میآورند. مثلا کارتنخواب میشوند، جا و مکان مناسب ندارند، به لحاظ تغذیه به شدت به مشکل میخورند و امنیتشان را به طور کامل از دست میدهند، وقتی که در خیابان باشند.
صدای سیاوش شهابی
- به تازگی خبرهای بیشتری در مورد تنش و درگیری میان پناهجویان در کمپ موریا و جزیره لسبوس منتشر میشود. چه عواملی تنش میان پناهجویان برای مثال پناهجویان ایرانی و افغانستانی را به وجود میآورد و بستر این تنشها چیست؟
ـ یکی از عوامل اصلی تنش بین پناهجویان ایرانی و افغانستانی، ریشهاش در وضعیتی است که پناهجویان در ایران دارند و این فقط شامل پناهجویان افغانستانی نمیشود، بلکه شامل پناهجویان کشورهای مختلفی میشود که تلاش میکنند در ایران بمانند. اما بنا به جمعیت و شرایط تاریخی میتوان گفت تبعیض علیه پناهجویان افغانستانی در ایران واقعا در یک سطح بیرحمانه و شدیدی اعمال میشود. افراد خیلی زیادی را من در یونان و ترکیه ملاقات کردم که گرچه در ایران به دنیا آمدهاند، ۲۰، ۳۰ یا بعضا ۴۰ سال در ایران زندگی کردهاند، اما هرگز شامل دریافت مدارک اقامتی نشدهاند و بدون مدرک و حق و حقوق مجبور بودهاند در ایران با یک شرایط خیلی بد زندگی بکنند.
من دوستانی دارم که بعد ۲۰-۳۰ سال زندگی یک شب بازداشت شدند و به افغانستان برگرداننده شدند و خانواده تصمیم گرفته بعد از یک ماه، دوباره برگردد منتهی این بار در ایران نماند و مسیرش را ادامه بدهد. به ترکیه بیاید یا وارد یونان بشود. از این دست اتفاقات خیلی افتاده و بیحقوقی شدیدی که در ایران دارند، علاوه بر آن برخوردهای اجتماعی هم هست و یک دلخوری خیلی شدید بین این مردم از ایرانیها به وجود آمده. از آنجایی که در ایران عملا امکان فعالیتهای اجتماعی وجود ندارد، امکان درگیری مستقیم با این تبعیض و این شرایط وجود ندارد و این، درد و رنج را بیشتر میکند چون به لحاظ حقوقی، اجتماعی و سیاسی امکان هیچ مبارزه سیاسی و مدنی وجود ندارد برای رفع تبعیض و برآورده کردن حقوق پناهجویی این افراد. بنابراین همین ریشه خیلی از اختلافات است در یونان متأسفانه.
اما مهمترین مسأله شرایط زیست تمامی این افراد است. شرایط زیست به قدری بد، عذابآور و وحشتناک است که متأسفانه انسانها را در مقابل هم قرار میدهد. این هم فقط شامل پناهجویان ایرانی با افغانستانی نیست. از کشورها و ملیتهای مختلف هر روز به عنوان کسی که فعال هستم اینجا، شاهدم که چهطور یک اختلاف جزيی، تبدیل به یک جنگ قومی و قبیلهای میشود بین آدمها.
برای مثال در جزایر خیلی پیش میآید که افرادی از کشورها یا قومیتهای مختلف شکایت دارند از اینکه مثلا کُرد، ترک یا عرب هستند یا به هر حال ایرانی یا افغانستانی هستند و مورد تبعیض قرار میگیرند. به نظر من و برای من ولی چنین چیزی واقعیت ندارد. از آنجایی که جمعیت خیلی زیاد است، خیلی از آدمها فکر میکنند علیهشان تبعیض صورت میگیرد، اما مسأله این است که جمعیت پناهجویان بسیار زیاد است و امکان محدود. دولت یونان هم مطلقا اهمیت نمیدهد و توجهی به این شرایط ندارد.
صدای سیاوش شهابی
- در این شرایط بروز تنش به نظر ناگزیر میآید اما به نظر شما چگونه میتوان از این تنشها کاست؟
ـ پاسخ مستقیم در واقع تعطیلی این کمپها، دادن اجازه کار و بیمه خدمات درمانی و برآورده کردن اولین امکانات زندگی برای این افراد است. این شرایطی که به هر حال انسانی را برای مدتی طولانی بدون امکانات رها میکنند به حال خودش، به خودکشی، خودزنی و حتی استفاده از مواد مخدر منجر میشود. این را باید حل کرد.
در وهله دوم دولت یونان متأسفانه فعالیت بسیاری از نهادهای حقوق بشری را هم در سطح شهرها و کمپها به شدت محدود کرده، مخصوصا در جزایر رسما گروههای نئونازی با همکاری -نه مستقیم- اما بیتفاوتی پلیس بارها و بارها به گروهها و نهادها و افرادی که مشغول به کمکرسانی و خدماترسانی هستند حمله میکنند. همین باعث میشود نتوان به لحاظ اجتماعی روی مسأله نژادپرستی کار و مردم را نسبت به این مسائل آگاه کرد.
صدای سیاوش شهابی
-
در همین زمینه