۲۱۰ کشور و قلمرو در سرتار جهان مورد هجوم ویروس کرونا قرار گرفته، بیش از سه میلیون نفر به این ویروس آلوده شده اند و بالای ۲۰۰ هزار تن جان خود را از دست داده اند. در ایران نیز بیش از ۹۲ هزار تن به ویروس کرونا مبتلا شده و نزدیک به شش هزار تن جان باخته اند. ایران یکی از کانونهای شیوع بیماری محسوب میشود.
در نظرسنجی پیشین زمانه، اکثریت مطلق پاسخدهندگان پاسخ تهران به بحران را غیرقابل قبول دانسته و گفته بودند که مشکل اصلی در مقابله با کرونا «پنهانکاری و دروغگویی» مسئولان است. در طی یک ماه سپریشده از آن نظرسنجی تحولاتی رخ داد. «ستاد ملی مبارزه با کرونا» اعلام کرد که از ۲۳ فروردین دو سوم کارمندان و کارگران در سرتاسر کشور باید به سر کار بازگردند. اما بحران کرونا هنوز پایان نگرفته و نگرانی از شدت گرفتن دوباره بحران وجود دارد؛ چنان که در چند شهر کشور آمار ابتلا به کرونا بار دیگر روندی صعودی در پیش گرفت.
با این وجود فشار اقتصادی بحران بر خانوادهها در کنار مجموعه عوامل دیگر موجب شده که نیروی کار چارهای جز گردن نهادن به تصمیم ستاد برای بازگشت به فعالیت اقتصادی نداشته باشد. اکثریت شرکتکنندگان در آخرین نظرسنجی زمانه درباره تأثیر کرونا بر اقتصاد خانواده در ایران گفته اند که هنگام خروج از خانه از آلودگی به ویروس کرونا واهمه دارند. همچنین درصد قابل توجهی از پاسخدهندگان ساکن ایران نیز گفته اند که با مسئولیت شخصی خود از بازگشت به محل کار سر باز زده اند. این در حالی است که اکثریت پاسخدهندگان گفته اند که کاهش شدید و متوسط درآمد را تجربه کرده اند و همزمان هزینههای زندگی اغلب آنها افزایش یافته است.
نظرسنجی زمانه با عنوان «اقتصاد خانواده پس از کرونا» از دوشنبه ۲۰ آوریل آغاز شد و تا شنبه ۲۵ آوریل ادامه یافت. در مجموع ۲۰۳ تن به پرسشهای زمانه پاسخ دادند که ۶۵,۵ درصد این پاسخها کامل بود. ۷۲ درصد پاسخدهندگان ساکن ایران و ۲۸ درصد ساکن کشورهای دیگر بودند. همچنین نیمی از پاسخدهندگان به این نظرسنجی زمانه زن و دگرباش بوده اند و نیمی دیگر مرد.
در ابتدای نظرسنجی از مخاطبان پرسیدیم که آیا میزان حضور آنها در امکان عمومی در این روزها افزایش یافته یا خیر. ۳۲ درصد پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه تایید کرده اند که در این روزها حضور آنها در فضای عمومی افزایش یافته است.
در این میان درصد قابل توجهی از مخاطبان در داخل ایران (۴۳ درصد) در این روزها بیش از پیش در فضاهای عمومی و شهری حضور مییابند، و تنها ۳ درصد مخاطبان خارج از کشور شرایط مشابهی را برای خود توصیف کرده اند.
امتناع از کار: آیا ممکن است؟
با توجه به دستور اخیر ستاد ملی مبارزه با کرونا مبنی بر بازگشت دو سوم کارمندان و کارگران کشور به محیط کار و کاهش محدودیتهای تردد در برخی کشورهای دیگر، از شرکتکنندگان در نظرسنجی زمانه پرسیده ایم که آیا در روزهای اخیر به سر کار بازمیگردند. ۳۲ درصد از مجموع پاسخ دهندگان در داخل و خارج به این سوال پاسخ مثبت و ۲۸ درصد پاسخ منفی داده اند. سایرین گفته اند که یا هیچ وقت کاری نداشته اند (۲۰ درصد)، یا همیشه از خانه کار میکردند (۱۰ درصد) و یا کرونا هیچگاه مانع حضور آنها در محیط کار نشده بود (۱۱ درصد).
اما در مقایسه با این مجموع پاسخها، چنان که از آمارهای به دست آمده حاصل شده است، درصد بالاتری از مخاطبان داخل ایران (۴۲ درصد) این روزها در حال بازگشت به روال عادی کار بیرون از خانه هستند، و تنها ۱۸ درصد مجموع این مخاطبان همچنان در خانه مانده اند.
از کسانی که گفته اند به سر کار بازمیگردند پرسیدیم که آیا بازگشت آنها بر اساس تصمیمی شخصی بوده و یا دستوری صنفی. ۷۶ درصد این گروه از مخاطبان ما گفته اند که «تصمیم صنفی» موجب شده که آنها بار دیگر در محیط کار حضور پیدا کنند. تمامی آن ۲۴ درصد مابقی که گفته اند بازگشت به محیط کار ِ«انتخاب شخصی» آنها بوده، دلیل این تصمیم خود را اقتصادی عنوان کردند.
در مقابل از میان کسانی که گفته اند «به سر کار باز نمیگردند»، تنها ۵۷ درصد دلیل این امر را «تصمیمی صنفی» عنوان کرده اند. ۴۳ درصد مابقی گفته اند که «انتخاب شخصی» آنها بوده که همچنان به خانهنشینی و یا کار از خانه ادامه دهند. اما نزدیک به نیمی از کسانی که با تصمیم شخصی از رفتن به سر کار سرباز زده اند گفته اند که خانهنشینی ممکن است در آینده آنها را با مشکلات شغلی مواجه کند. نکته جالب توجه این است که در میان پاسخدهندگان داخل ایران که همچنان در خانه مانده اند، درصد بسیار بالایی (۷۱ درصد) گفته اند که با مسئولیت شخصی این تصمیم را گرفته اند که فعلا به سر کار بازنگردند.
مقایسه این دو جمعیت (رجوعکنندگان به محیط کار و آنها که همچنان در خانه میمانند) نشان میدهد که جمعیت دوم برای ماندن به خانه از حمایت صنفی کمتری برخوردارند، و درصد بالاتری با مسئولیت شخصی تصمیم گرفته است که در خانه بمانند. این مسئله همچنین نشان میدهد که هزینههای اقتصادی و فشارهای اجتماعی به گونهای است که افراد بیشتر تشویق شوند که به سر کار خود بازگردند.
هدف دولت حسن روحانی برای اعلام زودهنگام بازگشایی کسب و کارها، «افزایش تولید» است؛ هدفی که در ابتدای سال ۱۳۹۹ و در اوج نگرانی عمومی از بحران کرونا و پیامدهای اقتصادی آن از سوی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی تبیین شد و راهنمای عملکرد سایر مسئولان قرار گرفت. از ابتدای بحران کرونا این سوال بارها مطرح شده است: جان مردم، یا نجات اقتصاد؛ کدامیک برای یک دولت اهمیت بیشتری دارد؟ اما تحولات اخیر نشان میدهد که این دو گانه بیش از حد سادهسازی شده چنان که اکنون جان مردم و معیشت آنها چنان به چرخیدن چرخهای اقتصادی بند است که آنها نیز چارهای جز گردن نهادن به دستور ستاد ملی کرونا ندارند و یکی یکی زود یا دیر به محیط کار بازمیگردند.
🔻 دوران کرونا به روایت مخاطبان داخل ایران: همبستگی، وسواس و هراس
افزایش سطح اضطراب در جامعه
دستور ستاد ملی کرونا مبنی بر بازگشت دو سوم کارمندان و کارگران به سر کار موجب ازدحام وسایل حمل و نقل عمومی و افزایش ترافیک در سطح خیابانهای شهر شده است. ۳۰ درصد از مجموع کسانی که گفته اند برای رفتن به سر کار در شهر تردد دارند، از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده میکنند. ۱۴ درصد دیگر نیز راه را پیاده میپیمایند. تردد مجموع این افراد در سطح شهر ریسک بالاتری نسبت به ۵۵ درصد مابقی دارد که گفته اند با وسایل نقلیه شخصی به سر کار میروند.
افزایش تردد در سح شهرها موجب شد که برخی مسئولان و کارشناسان بهداشت نسبت به احتمال آغاز موج دوم شیوع کرونا در برخی شهرهای ایران هشدار دهند. در برخی کشورها نظیر آلمان که به خاطر کنترل موفق شیوع بیماری نسبت به کاهش محدودیتهای تردد اقدام کرده اند، برخی تمهیدات از جمله اجبار در استفاده از ماسک برای استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی تعبیه شده است. اما در ایران که دستور به کاهش محدودیت خود محل چون و چرا است، دولت چاره مشخصی را برای کاهش ریسک حضور در فضای عمومی پیش پای مردم نگذاشته است.
شاید همین امر در کنار مجموعه عوامل دیگر موجب شده که در ایران ترس و اضطراب از شیوع کرونا بسیار گسترده باشد. در نظرسنجی گذشته زمانه مشخص شد که پاسخدهندگان در داخل ایران در مقایسه با ساکنان خارج از ایران سطح بالاتری از نگرانی و اضطراب را تجربه میکنند. طبق نظرسنجی کنونی زمانه نیز اضطراب شدید در داخل ایران همچنان پابرجاست. ۵۶ درصد مخاطبان داخل ایران گفته اند که وقتی از خانه خارج میشوند بسیار نگران مبتلا شدن به ویروس کرونا هستند. ۳۸ درصد دیگر نیز گفته اند که در این مورد نگرانی نسبی دارند. تنها ۶ درصد نگران نیستند.
پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه در خارج از ایران نیز هنگام خروج از خانه نسبت به ابتلا به ویروس کرونا نگرانند. اما تنها ۱۰ درصد گفته اند که بسیار نگرانند و درصد کمی (۸ درصد) نیز اصلا نگران نیستند. نموداری از برآورد پاسخهای مخاطبان در داخل و خارج از ایران را در زیر مشاهده میکنید.
از شرکتکنندگان در نظرسنجی که «تا حدی» یا «به شدت» نگران ابتلا به کرونا هستند علت نگرانیشان را پرسیدیم. بر اساس پاسخ آنها به نظر میرسد که ترس از انتقال ویروس به اعضای خانواده و نزدیکان مهمترین عاملی است که به نگرانی و ترس از ابتلا انجامیده است. اما دومین عامل ذکر شده از سوی مخاطبان عدم اعتماد به نظام بهداشتی کشورشان بود. عامل سوم قرار گرفتن در گروه پرخطر و ترس از بیمار شدن است، و عامل چهارم و پنجم که به نگرانی مخاطبان از بیمار شدن دامن زده، به ترتیب احتمال عدم تحصیل درآمد کافی برای تامین مخارج خانواده در صورت ابتلا به کرونا، و عدم توانایی در پرداخت هزینههای درمانی است.
تزلزل اقتصاد خانواده: علت و معلول بحران کرونا
از شرکتکنندگان در نظرسنجی زمانه پرسیدیم که شیوع کرونا چگونه درآمد آنها را تحت تاثیر قرار داده است. حدود ۵۰ درصد آنها گفتند که درآمدشان کاهش یافته است، و در این میان نیمی کاهش شدید درآمد را تجربه کرده اند. نیمی دیگر از مخاطبان گفته اند که درآمد آنها تغییری نکرده و درصد بسیار کمی که برابر با درصد خطای نظرسنجی است گفته اند، درآمد آنها افزایش یافته است.
مقایسه پاسخدهندگان در داخل و خارج در اینجا روشنگر خواهد بود. اکثریت پاسخدهندگان خارج از ایران (۷۳ درصد) گفته اند که درآمد آنها تغییری نکرده است، در مقابل تنها ۳۷ درصد مخاطبان داخل ایران تجربه مشابهی داشته اند. مجموع ۶۰ درصد مخاطبان داخل ایران کاهش شدید یا متوسط درآمد را تجربه کرده اند که از این مجموع نیمی گفته اند که درآمد آنها شدیداً کاهش یافته است.
کاهش درآمد بسیاری از افراد در حالی رخ میدهد که اکثریت مخاطبان (۵۶ درصد) گفته اند هزینههای زندگی آنها افزایش یافته است. این هزینهها شامل اقلام بهداشتی میشود که به گفته یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس حدود یک پنجم حداقل دستمزد تعیین شده برای کارگران در سال ۹۹، یعنی میزان ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان به هزینههای سبد خانوار افزوده است.
با توجه به افزایش فشارها بر اقشار کمدرآمد و کاهش درآمد واقعی آنها بر اثر تورم، بحران اقتصادی و بحران اخیر کرونا، دولت پیشنهاد وام یک میلیون تومانی را ارائه کرد.
وام قرضالحسنه یک میلیون تومانی (سود ۴ درصد اقساط ۳۰ ماهه) اما به گفته اکثریت مطلق مخاطبان زمانه (۷۹ درصد) هیچ دردی را از مشکلات مردم کم نخواهد کرد، و نیاز به کمک بلاعوض گسترده به اقشار کمدرآمد وجود دارد. ۱۸ درصد نیز با نفس چنین اقدامی موافق هستند، اما میزان این وام را کافی نمیدانند. تنها ۳ درصد افراد (که این میزان کمتر از خطای نظرسنجی زمانه است) میزان این وام را کافی دانسته یا کلاً با کمک دولت به اقشار کمدرآمد مخالفت کرده اند.
دولت در حالی پیشنهاد وام یک میلیون تومانی را داده است که به گفته تشکلهای مستقل کارگری گفته اند که حداقل حقوق باید ۹ میلیون تومان باشد تا بتواند هزینه های سبد معیشت خانوار را تامین کند. اما حداقل دستمزد کارگران برای سال ۹۹ طبق تصمیم شورای عالی کار یک میلیون و ۸۳۵ هزار تومان تعیین شده است.
گرچه اغلب پاسخدهندگان سیاست دولت مبنی بر دادن وام را بیفایده و ناکارآمد توصیف کرده اند، ۴۶ درصد از پاسخدهندگان به نظرسنجی زمانه که ساکن ایران هستند گفته اند که برای دریافت این وام درخواست داده اند. با این وجود نیمی از این افراد تصدیق کرده اند که این وام تنها برای چند روز به حل مشکلات آنها کمک میکند و نیمی دیگر نیز آن را حتی برای حل هیچ کدام از مشکلات مالی خود راهگشا ندانسته اند.
بحران کرونا در ایران و جهان به رکود اقتصادی سختی منجر شده که ممکن است تا سالها تاثیر خود را بر جمعیت جهان باقی بگذارد. فقرا و اقشار کمدرآمد که کمترین پسانداز را دارند و امنیت اقتصادی آنها پیشاپیش تحت تاثیر زیادهخواهی کارفرمایان و عدم حمایت دولت دچار تزلزل بود، بیشترین آسیبها را از این بحران خواهند دید. خروج از وضعیت فعلی راهی مشکل است اما نه ناممکن.