۱۸ اسفند ۹۸ آماری از قول یک منبع آگاه در ستاد ملی مدیریت و مقابله با ویروس کرونا در باره برآوردهای این ستاد از وضعیت پیش رو در ایران منتشر شد. بر اساس گفته‌های این منبع آگاه، در صورت عدم اجرای سیاست قرنطینه کامل در همه مناطق آلوده کشور و در صورت ادامه همین روند تا پایان اردیبهشت ۱۳۹۹، آمار تلفات انسانی ناشی از ابتلا به ویروس کرونا در ایران می‌تواند به ۷۰۰ هزار نفر برسد. این عدد شاید باور‌پذیر به نظر نر‌سد، اما برای بررسی محتمل بودن آن، می‌توان از خبرهای دیگر و چهار عمل محاسباتی ساده کمک گرفت. این خبرها و بررسی‌ها حتی احتمال بیشتر شدن شمار مرگ و میر افراد را نشان می‌دهند.

کرونا در ایران

تا ۱۰ فروردین سال ۹۹، برابر با آخرین آمار اعلام شده از سوی وزارت بهداشت و درمان در ایران، ۳۸ هزار و ۳۰۹ نفر به بیماری کووید-۱۹مبتلا شده‌اند و دو هزار و ۶۴۰ نفر هم  جانشان را بر اثر این بیماری از دست داده‌اند. این به معنی نرخ مرگ و میر ۶,۸ درصدی ناشی از این بیماری در ایران است. 

سازمان بهداشت جهانی اما می‌گوید با در نظر گرفتن سیاست‌های کنترلی و خدمات بهداشتی نرخ مرگ و میر ناشی از کووید-۱۹ می‌تواند بسیار کمتر از این باشد. میانگین جهانی مرگ‌ و میر ناشی از این بیماری در حال حاضر ۴,۶ درصد است. 

اگر برآورد ۷۰۰ هزار مرگ و ‌میر تا پایان اردیبهشت ستاد ملی مقابله با کرونا در ایران را مفروض بگیریم، یعنی باید تا پایان اردیبهشت بین ۱۰ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر (با نرخ مرگ‌ شش درصد) تا ۱۵ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر (با نرخ مرگ ۴,۶ درصد) به کووید-۱۹ مبتلا شده باشند. این اعداد فاصله زیادی با ۳۸ هزار نفری دارد که وزارت بهداشت می‌گوید تا ۱۰ فروردین به کووید-۱۹ مبتلا شده‌اند و به نظر بعید می‌رسد که تا دو ماه دیگر، شمار مبتلایان به عددهای میلیونی بالا برسد.

برای درک بهتر موضوع اما بهتر است چند واقعیت دیگر را هم مرور کنیم. یکی از این واقعیت‌ها زمان مورد نیاز برای دو برابر شدن تعداد بیماران در این اپیدمی است. متوسط زمانی دو برابر شدن تعداد بیماران در جهان هفت روز است و برای ایران این عدد ۱۰ روز. اما از آنجایی که می‌دانیم در ایران تنها بیماران با تست مثبت در آمار اعلام می‌شوند و تنها از نزدیک به دو سوم افراد بستری در بیمارستان تست گرفته می‌شود، در درستی آمار اعلامی وزارت بهداشت تردید جدی وجود دارد.

در مورد ایران، به طور متوسط تا اوایل اسفند، تقریبا هر سه روز تعداد بیماران دو برابر شده و تعداد موارد اعلامی بر خلاف بسیاری از کشورهای دیگر به جای روند تصاعدی به صورت خطی افزایش یافته است و به دلیل محدودیت‌های تعداد تست و خطای حداقل ۳۰ درصدی، انتظار نمی‌رود تعداد مبتلایان روزانه از حد خاصی فراتر برود. 

این در حالی است که تمهیدات به کار گرفته شده برای قطع زنجیره انتقال بیماری تازه با طرحی به نام فاصله‌گذاری اجتماعی آغاز شده است. بنابراین احتمالا تعداد مبتلایان به بیماری تا حداقل پنج روز (زمان متوسط دوره کمون بیماری) بعد از آغاز این طرح باید سیر صعودی داشته باشد که البته شاهد چنین آماری نخواهیم بود و روند خطی ادامه خواهد یافت. این البته در صورتی است که این طرح را در شکستن زنجیره انتقال موفق فرض کنیم.

به این ترتیب می‌توان گفت هر چند آمارهای اعلامی وزارت بهداشت به خودی خودی اسف‌بار است، اما تردید‌های جدی در باره صحت آن‌ها وجود دارد. تردیدهایی که در رسانه‌های مهم و مستقل بارها به آن‌ها پرداخته شده است. اما مهم‌ترین تردید در این باره اظهار نظر ۲۶ اسفند دکتر «ریک برنان»، فرستاده سازمان بهداشت جهانی به ایران است:

«تعداد مبتلایان در ایران می‌تواند یک پنجم رقم واقعی باشد. دلیلش هم آزمایش تشخیصی است که حتی در بسیاری از کشورهای ثروتمند اروپایی به موارد شدید بیماری منحصر شده است». 

با این حساب، برابر با تخمین دکتر برنان و با تکیه بر آمارهای وزارت بهداشت در حال حاضر باید بیشتر از ۱۹۱ هزار فرد مبتلا به کووید-۱۹ در ایران وجود داشته باشد. البته این کف تعداد مبتلایان در ایران است و با فرض ۲۰ درصد نیازمند بستری در بیمارستان و تست گرفتن از همه افراد بستری تهیه شده است، در حالی که در ایران حتی از همه افراد بستری تست گرفته نمی‌شود و تست در بسیاری از مناطق، تنها شامل حال افراد بدحال می‌شود. 

با این همه اگر همین عدد را در نظر بگیریم و زمان دو برابر شدن تعداد بیماران در ایران را به دلیل مشکلات آماری رسمی نه ۱۰ روز و نه یک هفته، بلکه ۸,۵ روز در نظر بگیریم (با فرض عدم اجرای تمهیدات کنترلی)، تا پایان اردیبهشت حداقل ۱۲ میلیون بیمار مبتلا به کرونا در کشور وجود خواهد داشت و با نرخ ۶,۸ درصدی، حداقل ۸۱۶ هزار نفر در ایران جانشان را از دست خواهند داد.

این برآوردها، بدون در نظر گرفتن پر شدن ظرفیت سیستم بهداشتی کشور است و با این فرض محاسبه شده است که همه موارد شدید، مراقبت‌هایی شبیه آن‌چه را تا اینجا بیماران دریافت کرده‌اند، دریافت کنند. با این نرخ رشد مبتلایان اما طبعا فروپاشی سیستم درمان به زودی رخ خواهد داد و در این صورت نرخ مرگ و میر می‌تواند بالاتر هم برود.

همین حالا هم گزارش‌هایی از پر شدن تخت‌های آی‌سی‌یو و حتی عادی بیمارستان‌های کشور منتشر شده است.

با این همه و با وجود نظر متخصصان، مقامات سیاسی-امنیتی در ایران تا همین چند روز پیش به بهای جان مردم از پذیرفتن مسئولیت تصمیم‌های سخت شانه خالی کرده و سرانجام با حذف لفظ قرنطینه به طرحی با ویژگی‌های تقریبا مشابه با نام فاصله‌گذاری اجتماعی تن دادند که خود ابهامات زیادی دارد. احتمالا اما سرانجام تحت تأثیر برآوردهایی که ذکرشان رفت یا نامه جمعی از پزشکان از جمله پنج وزیر پیشین بهداشت به حسن روحانی  این تصمیمات گرفته شده است:

وزارت بهداشت همچنان  به جای اعلام آمارهای صحیح و تغییر شیوه تشخیص با استفاده از کیت‌های تست (با درصد خطای حداقل ۳۰ درصدی) به سی‌تی اسکن ریه (شیوه‌ای مطمئن که در چین به کار گرفته شده و از سوی سازمان بهداشت جهانی توصیه می‌شود)، به شیوه آماردهی خطی بر مبنای تست ادامه می‌دهد.

محاسبات آماری و عددی اما نشان می‌دهند هشدار پزشکان مبنی بر بازی با جان مردم در صورت عدم رعایت این توصیه‌ها، هشداری جدی است و این بازی با جان مردم را نهادهای امنیتی آغاز کرده و وزارت بهداشت با ارائه آمارهای غیر واقعی به آن دامن زده است. بازی‌ای که موجب شده پرده‌ای از خوشبینی کاذب بر فاجعه در حال وقوع کشیده شود. اما گویا سرانجام برآوردهای غیر رسمی اثر اندکی بر تصمیمات پشت پرده نهاده، هر چند باید دید سرنوشت طرح موسوم به فاصله‌گذاری اجتماعی با پایان تعطیلات نوروزی چه خواهد شد و آن پیش‌بینی‌ها محقق می‌شود یا نه؟


  • در همین زمینه