مرتضی شايسته، تهيهکننده سينما با بيان اينکه زمان فيلم “صد سال به اين سالها” از١٢٠ دقيقه به ٨٠ دقيقه رسيد گفت: “فکر میکنم آقای شمقدری میخواهند اين فيلم را تبديل به فيلم کوتاه کنند و تا الان موفق شدند.”
مرتضی شايسته، تهيهکننده سينما امروز جمعه دهم شهريورماه به باشگاه خبرنگاران گفت: “فيلم «صد سال به اين سالها» هشت بار اصلاحيه خورد و زمان آن از١٢٠ دقيقه به ٨٠ دقيقه رسيد و باز میگويند بايد در آن اصلاحاتی انجام شود.”
تهيه کننده فيلم سينمايی “مکس” افزود: “فکر میکنم آقای شمقدری (رئيس سازمان سينمايی و معاون امور سينمايی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) میخواهند اين فيلم را تبديل به فيلم کوتاه کنند و تا الان موفق شدند.”
فيلم سينمايی “صدسال به اين سالها” به کارگردانی و نويسندگی سامان مقدم و تهيهکنندگی مرتضی شايسته در سال ۱۳۸۶ ساخته شده است.
جهان نيوز: فيلم ضد انقلابی “صد سال به اين سالها” در معرفی شرايط قبل و بعد از انقلاب، بسيار غير منصفانه دوران بعد از انقلاب را تيره و تاريک و دوران قبل انقلاب را دوران شکوه و اميد معرفی میکند
اين فيلم، با بازی رضا کيانيان، فاطمه معتمدآريا، پرويز پرستويی و علی قربانزاده، روايتگر داستان زندگی زنی به نام ايران با بازی فاطمه معتمدآريا است که دوران مختلفی از جمله زمان حکومت پهلوی، دوران انقلاب، هشت سال جنگ ايران و عراق و دوران اصلاحات را پشت سر میگذارد.
تارنمای آفتاب در مورد اين فيلم نوشته است، فيلم از سال ۱۳۸۶ در محاق توقيف بود که سال ۱۳۸۸از توقيف خارج شد و در بيستوششمين دوره جشنواره فيلم فجر به نمايش در آمد.
پس از آن قرار شد اين فيلم در آغاز تابستان اکران شود و قرارداد آن نيز در شورای صنفی نمايش ثبت شد اما با مخالفت نماينده اداره نظارت و ارزشيابی؛ اکران اين فيلم به تعويق افتاد. اما سرانجام مرتضی شايسته ۱۶ مرداد ۱۳۸۹ از برطرف شدن مشکل اکران اين فيلم خبر داد.
تارنمای جهان نيوز در واکنش به رفع مشکل اکران اين فيلم در آن زمان نوشت: “فيلم ضد انقلابی «صد سال به اين سالها» در معرفی شرايط قبل و بعد از انقلاب، بسيار غير منصفانه دوران بعد از انقلاب را تيره و تاريک و دوران قبل انقلاب را دوران شکوه و اميد معرفی میکند.
برپايه فهرست منتشر شده از سوی تارنمای خبرآنلاين از فيلمهای توقيفشده پس از انقلاب، در فاصله سالهای ۱۳۶٠تا ۱۳٩٠ بيش از ۲۰۰ فيلم پس از دريافت مجوزهای لازم و پايان فرايند ساخت، هر يک به دليلی از اکران محروم شدهاند.
بيش از ٧٠ مورد از اين توقيفها در دوره نخست رياست جمهوری محمود احمدینژاد و در زمان مديريت محمدرضا جعفری جلوه بر امور سينمايی صورت گرفته است.
بيش از ٣٠ مورد توقيف فيلم نيز در زمان رياست جواد شمقدری بر امور سينمايی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ايران رخ داده است.
من پیشنهاد میکنم حقودانها و اهل فرهنگ و هنر بیایند یک بررسی کند در موارد زیر:
1- آیا پذیرش سانسور اجباریست یا اختیاری؟! آیا باید یک فیلم یا کتاب و هر اثر هنری بایست برای عرضه حتما سیستم سانسور بپذیرد و یا میتواند در در داخل یا خارج عرضه شود؟
2- عدم عرضه سالهای یک اثر هنری و فرهنگی مانند فیلم و کتاب، چه ارزشی دارد. آیا مقداری برخورداری مادی، آنقدر مهم است که صاحب اثر فرهنگی و هنری همچو فیلم و کتاب، سالها پشت سد سانسور دولتی بماند و مخاطب محروم از آن باشد. آیا عرضه ان در خارج و یا از طریق اینترنت- چه به صورت رایگان و چه به صورت خرید آنلاین- چه اکالی دارد؟
ایران پرست جهان دوست / 01 September 2012