علی ناهید – در آخرین ساعات روز چهارشنبه مورخ یک شهریور ماه ۱۳۹۱ تعداد ۳۵ نفر از نیروهای اجتماعی ایران که به یاری زلزلهزدگان آذربایجان شتافته بودند و با جمعآوری کمکهای مردمی سعی در تامین گوشهای از احتیاجات مردم آسیب دیده را داشتند، در یورش شبانه نیروهای یگان ویژه به کمپ روستای سرند بازداشت شدند.
بازداشت شدگان ابتدا به مقر پلیس امنیت تبریز انتقال داده شدند و بعد از بازجویی توسط نیروهای حفاظت و اطلاعات ناجا به بند قرنطینه زندان تبریز انتقال یافتند.
بعد از ۲۴ ساعت بیخبری از بازداشتشدگان، سریعاً پروژههای تبلیغاتی تکراری و نخنما شده نیروهای امنیتی کلید خورد و سایت رجانیوز وابسته به نهادهای امنیتی نزدیک به دولت در شامگاه دوم شهریور ماه ۱۳۹۱ خبری در این رابطه منتشر کرد که در آن بازداشت شدگان را عوامل جاسوسی شبکه خبری «بیبیسی» خوانده بود. اتهاماتی مانند یافت شدن مواد مخدر صنعتی و مشروبات الکلی در این کمپ امدادی و نیز بهایی، کمونیست و منافق بودن بازداشتشدگان نیز به اتهام اصلی جاسوسی اضافه شده بود.
با وجود انتشار این خبر، تحت فشار شدید افکار عمومی تعداد یازده نفر از بازداشتشدگان در آخرین ساعات روز پنجشنبه (دوم شهریور ماه ۱۳۹۱) آزاد شدند. در ابتدا پدر حسین رونقی ملکی به دلیل دچار شدن به حمله قلبی در هنگام یورش نیروهای یگان ویژه به کمپ روستای سرند، آزاد شد و سپس صاحب کارخانهای که بازداشتشدگان از آن به عنوان انبار نگهداری کمکهای مردمی استفاده میکردند به همراه راننده بومی این کمپ و تمامی بانوان بازداشت شده، در ساعت یک بامداد روز جمعه آزاد شدند، اما همچنان ۲۱ نفر از آنان به اسامی «نوید خانجانی، واحد خلوصی، شایان وحدتی، میثاق افشار، حسن رونقی، وحید روحانی، مازیار اسماعیلپور، مرتضی اسماعیلپور، حمیدرضا مسیبیان، علی محمدی، محسن صائمی، مسعود وفابخش، هومن طاهری، دانیال حسینی، بهرام شجاعی، محمد ارجمندیراد، اسماعیل سلمانپور، باغبان باشی، مهدی صالحی، بهروز علوی، میلاد پناهیپور، سپهرداد صاحبان، امیر رونقی، جعفر غلامی، امین رونقی و امین صالحی» در زندان باقی ماندهاند.
در شب بازداشت چه گذشته است؟
هنگامی که نیروهای یگان ویژه با تجهیزات ضد شورش به کمپ روستای سرند حمله کردهاند دست به خشونت شدیدی زدهاند. بازداشتشدگان مورد اصابت ضربات متعدد باتوم، مشت و لگد قرار گرفتهاند.
طبق اخباری که در تماس تلفنی از قرنطینه زندان تبریز و از زبان خود بازداشت شدگان شنیده شده است یکی از این فعالان اجتماعی به دلیل آسیبدیدگی استخوان لگن خود قادر به نشستن و برخاستن نیست و درد شدیدی را تحمل میکند. فرد دیگری دارای مشکل کلیوی بوده و اجازه دسترسی به داروهای لازم را نداشته است. کل بازداشت شدگان نیز از دریافت هرگونه خدمات پزشکی محروم بودهاند و با وجود درخواستهای پیاپی بازداشتشدگان، مسئولان زندان تبریز از انتقال آنها به بهداری زندان خودداری کردهاند.
فشار روانی به بازداشتشدگان در زندان تبریز
تعداد ۲۱ نفر از بازداشتشدگان کمپ روستای سرند هم اکنون در بند قرنطینه زندان تبریز و در میان مجرمین عادی نگهداری میشوند. در میان این مجرمان افرادی با محکومیت به دلیل ارتکاب خشونت، زورگیری، سرقت و جرایم از این دست نیز وجود دارد.
بازداشتشدگان تحت فشار قرار گرفتهاند تا موهای سر خود را بتراشند و مسئولان زندان در بین زندانیان اینگونه شایع کردهاند که بازداشتشدگان از کمکهای مردمی برای روستاهای زلزلهزده دزدی کردهاند. این خبر باعث شده است که زندانیان عادی رفتار بسیار بدی با نیروهای امدادی بازداشت شده داشته باشند.
اعتصاب غذا
اعضای کمپ روستای سرند در هنگام حمله نیروهای یگان ویژه – بعد از حدود هشت ساعت محاصره – در حال مکالمه با دوستان خود در بیرون از کمپ بودهاند.
در آخرین لحظات بازداشتشدگان اعلام کردهاند که تا زمان آزادی در اعتصاب غدا خواهند بود. تا ظهر روز جمعه اعتصاب غذای خشک (خودداری از مصرف غذا و آب) ادامه داشته است، اما به دلیل اختلال فشار خون دو نفر از بازداشت شدگان و حالت تهوع و سرگیجه آنها زندانیان تصمیم میگیرند اعتصاب غذای خشک را به اعتصاب غذای تر (فقط آشامیدن آب و خودداری از خوردن غذا) تبدیل کنند. بیست و یک نفر از این گروه مردمی تحت بازداشت در تماس تلفنی اعلام کردهاند اگر تا ساعت ۱۴ ظهر روز شنبه آزاد نشوند مجدداً وارد اعتصاب غذای خشک خواهند شد.
تعیین وثیقه برای بازداشتشدگان
برای هر یک از نیروهای یاریرسان به مناطق زلزلهزده که در زندان تبریز به سر میبرند از سوی قوه قضائیه مبلغ ۵۰ میلیون ریال وثیقه تعیین شده است.
وکیل بازداشتشدگان میگوید این وثیقهها باید به صورت توقیف سند ملک، ارائه وجه نقد یا ضمانت بانکی تودیع شود تا زندانیان از زندان آزاد شوند.
از آنجا که اکثر این امدادگران، ساکن شهرها و استانهای دیگر هستند تهیه وثیقه با مشکلات زیادی روبهرو شده است. خانواده بازداشتشدگان مجبور هستند ابتدا به شهر تبریز مراجعه کنند و از دادگستری این شهر نامه ارزیابی ملک بگیرند، سپس به شهر خود بروند و بعد از توقیف سند مجدداً به شهر تبریز مراجعه کنند. این کاغذبازیها خانواده بازداشتشدگان را آواره جادهها کرده است.
چرا نیروهای امدادگر کمپ سرند بازداشت شدهاند؟
بسیاری از نیروهای سیاسی و اجتماعی در ایران بر این باور هستند که دستگیری ۳۵ نفر از امدادگران مردمی در کمپ روستای سرند و ایجاد فضای پلیسی در مناطق زلزلهزده به دلیل زمینهچینی برای اخراج همه گروههای امدادی مردمی از منطقه و آمادهسازی روستاهای منطقه برای بازدید محمود احمدینژاد بوده است.
بازداشتشدگان تحت فشار قرار گرفتهاند تا موهای سر خود را بتراشند و مسئولان زندان در بین زندانیان اینگونه شایع کردهاند که بازداشتشدگان از کمکهای مردمی برای روستاهای زلزلهزده دزدی کردهاند. این خبر باعث شده است که زندانیان عادی رفتار بسیار بدی با نیروهای امدادی بازداشت شده داشته باشند.
از نخستین روز کمکرسانی به زلزلهزدگان تاکنون خبرهای بسیاری از مدیریت نادرست دولتی و حیف و میل کمکهای مردمی ارسال شده برای زلزلهزدگان آذربایجان، توسط نهادهای دولتی و حکومتی منتشر شده است. به همین دلیل نیروهای امنیتی سعی کردهاند تا به هر طریق ممکن نیروهای مردمی را از منطقه خارج کنند تا مانع اطلاعرسانی شفاف و صریح از وضعیت مردم مصیبتزده شوند.
از عصر روز جمعه (سوم شهریورماه ۱۳۹۱) تاکنون پیوسته اخبار بسته شدن کمپهای مردمی توسط نهاد امنیتی و اخراج امدادگران از منطقه زلزلهزده روی شبکههای اجتماعی درج شده است. حتی گروههای مذهبی دارای مجوز نیز مجبور به ترک منطقه شدهاند. به نظر میرسد جمهوری اسلامی به دلیل از دست دادن وجه خود در نزد مردم روستاهای آذربایجان و همچنین افکار عمومی ایران و جهان، تصمیم دارد تا در نبود نیروهای مردمی و منابع خبری مستقل، دست به انتشار نادرستی از روند بازسازی مناطق زلزله بزند و برگ دیگری از بیکفایتی دولت محمود احمدینژاد را هرچه زودتر بایگانی کند.
لازم به ذکر است که بارها در گزارش فعالان اجتماعی از روند کمکرسانی به زلزلهزدگان آذربایجان آمده است که مردم روستاهای آسیبدیده از زلزله، ابتدا بر این باور بودهاند که کمکهای ارسالی از سوی مردم و گروههای داوطلب مردمی، همگی فرستاده دولت محمود احمدینژاد هستند. این تلقی نادرست مردم روستایی با توضیحات کامل نیروهای داوطلب مردمی تصحیح شده است و روستائیان فهمیدهاند کسانی که به یاری آنان شتافتهاند نه دولت جمهوری اسلامی ایران، که مردم ایران هستند.
ای شمایان که در ساحل امن نشسته برای سکولاریسم و لائیسیته دفتر سیاه میکنید، یکعده جوان را اینبار به جرم انساندوستی دارند حبس و ضرب میکنند، کجاست اعتراض شما؟ فریاد شما کجاست ای حقوق بشری ها که میکرفون را دست به دست میکنید در کنفرانس ها، خطابه های شما کجاست؟
بهدخت / 25 August 2012