مازیار مهدویفر – قبل از اینکه هرگونه قضاوتی در مورد خودتان داشته باشید یک قلم و کاغذ بردارید یا ماشین حساب کامپیوتر یا موبایلتان را روشن کنید تا به شما بگویم چاق هستید یا نه!
ابتدا عدد وزنتان را به کیلوگرم یادداشت کنید. حالا عدد قدتان به متر را محاسبه و آن را در خودش ضرب کنید. یعنی عدد مجذور قدتان را محاسبه کنید. حالا دو عدد دارید. عدد اول یعنی وزن به کیلوگرم را تقسیم کنید بر عدد دوم یعنی مجذور قد. آنچه به دست میآورید شاخص توده بدن یا به اختصار BMI نام دارد. حالا BMI خود را محاسبه کنید تا بگویم به چه دردی میخورد.
BMI یا شاخص توده بدن برای محاسبه طبیعی یا غیرطبیعی بودن وزن بدن انسان استفاده میشود. اگر عدد به دست آمده کوچکتر از 18.5 بود وزن شما زیر وزن طبیعی است. اگر عددی بین 18.5 تا ۲۵ بود یعنی وزنتان طبیعی است. اما اگر BMI شما عددی بین ۲۵ تا ۳۰ است یعنی اضافه وزن دارید اما هنوز از لحاظ علمی فردی چاق محسوب نمیشوید. این یعنی اینکه هنوز راه برگشت وجود دارد و میتوانید با استفاده از روشهای سادهتری وزن خودتان را به حد نرمال برگردانید. اما اگر BMI شما عددی بالاتر از ۳۰ را نشان داد متأسفانه باید بگویم که شما رسماً فردی چاق به حساب میآیید و اگر هرچه زودتر فکر اساسی به حال خودتان نکنید باید منتظر عوارض و خطرات ناشی از چاقی باشید.
دلایل بروز چاقی
به صورت کلی دو مکانیسم برای ایجاد چاقی تعریف شده است. یکی افزایش دریافت انرژی و دیگری کاهش مصرف انرژی که البته در اغلب موارد مخلوطی از این دو مکانیسم سبب افزایش وزن و چاقی میشود.
خوردن غذاهای پرکالری مثل فستفودها و غذاهای آماده و پر از روغن باعث جذب بیش از اندازه انرژی یا همان کالری میشود. از طرف دیگر کاهش فعالیتهای روزانه که نتیجه زندگی مدرن و شهرنشینی است باعث کاهش مصرف انرژی شده و این دو مکانیسم در کنار هم سببساز اغلب اضافه وزنها و چاقیهای عصر امروز هستند.
تجمع چربی در بدن میتواند به علت عوامل ژنتیکی یا محیطی باشد. حتماً این جمله را شنیدهاید که میگویند: «فلانی استعداد چاقی دارد. غذای زیادی نمیخورد، اما چاق است.» واقعیت این است که این جمله تاحدی درست است. چون ۳۰ تا ۵۰ درصد تغییرپذیری ذخایر چربی بدن به صورت ژنتیکی تعیین میشود و این نقشی تعیینکننده در ایجاد چاقی دارد. بعضی از بیماریها هم میتوانند سبب بروز اضافه وزن و چاقی شوند. مثل بیماری کمکاری غده تیروئید و آسیبدیدگی غده هیپوتالاموس. مصرف بعضی داروها مثل داروهای دیابت و قرصهای ضد افسردگی هم به صورت ثانویه میتواند سببساز بروز چاقی شود.
اگر تمامی موارد ذکر شده را کنار بگذاریم به عوامل محیطی یا همان عوامل مرتبط با شیوه زندگی میرسیم. شیوه زندگی ما روی هر دو مکانیسم اصلی ایجادکننده چاقی یعنی افزایش دریافت و کاهش مصرف انرژی تأثیرگذار است. خوردن غذاهای پرکالری مثل فستفودها و غذاهای آماده و پر از روغن باعث جذب بیش از اندازه انرژی یا همان کالری میشود. از طرف دیگر کاهش فعالیتهای روزانه که نتیجه زندگی مدرن و شهرنشینی است باعث کاهش مصرف انرژی شده و این دو مکانیسم در کنار هم سببساز اغلب اضافه وزنها و چاقیهای عصر امروز هستند.
درمان
چاقی یک وضعیت مزمن هست که نیاز به پیشگیری و درمان دارد. درمان چاقی یا اضافه وزن کار آسانی نیست. به همین دلیل تداوم در استفاده از روشهای پیشگیرنده و درمانی مهمترین نکته در مبارزه با چاقی است. درمان بر سه رکن اساسی بنا شده که همگی بر پایه ایجاد تغییر در شیوه زندگی فرد استوارند.
اگر در روز فقط ۱۰۰ کیلو کالری از میزان انرژی دریافتی خود کم کنید بعد از یک سال توانستهاید پنج کیلوگرم وزن کم کنید. این نکته وقتی جالبتر میشود که بدانید 100 کیلو کالری معادل انرژی موجود در سه قاشق برنج است. حالا فکر میکنید میتوانید روزی فقط سه قاشق کمتر برنج بخورید؟
خط اول درمانی تغییر در رژیم غذایی است. تغییراتی که بر اساس مصرف غذاهای کمکالری و پرفیبر برنامه ریزی میشوند. خط دوم درمانی هم افزایش فعالیتهای روزانه است تا میزان مصرف انرژی افزایش پیدا کند. حدود ۱۵۰ دقیقه فعالیت متوسط هفتگی حداقل زمانی است که پزشکان برای کاهش وزنهای اضافه توصیه میکنند.
روش سوم استفاده از شیوه «رفتاردرمانی» است. این روش شامل مشاوره گروهی، استفاده از دفترچه یادداشت رژیم غذایی روزانه و مهمتر از همه تغییر الگوی غذا خوردن است. طی جلسات مشاوره فرد یاد میگیرد که باید رفتارهای خود در پیوند با خوردن غذا را تغییر دهد. عادتهایی مثل رفتن به مکانهای عرضه غذاهای فوری یا فستفود از این دستهاند. در این جلسات افراد یاد میگیرند تعداد وعدههای غذای بیشتر با حجم کمتر را جایگزین وعدههای پرحجم کنند.
در افراد خیلی چاق ممکن است از دارو برای درمان چاقی استفاده شود، اما اگر پس از مدتی هیچکدام از روشهای ذکر شده منجر به ایجاد پاسخ مناسب نشد پزشک از روش جراحی برای حذف چربیهای اضافه استفاده میکند. جراحی که معمولاً با هدف کاهش حجم معده و جلوگیری از جذب مواد غذایی صورت میگیرد معمولاً ظرف مدت کوتاهی حدود 30 درصد کاهش وزن ایجاد میکند و در مجموع برای بیماران مبتلا به چاقی شدید که قدرت تحمل جراحی را دارند روش مناسبی است.
با تمام اینها شاید به نظر برسد کم کردن کالریهای اضافه و کاهش وزن کار چندان آسانی نباشد، اما بد نیست بدانید اگر در روز فقط ۱۰۰ کیلو کالری از میزان انرژی دریافتی خود کم کنید بعد از یک سال توانستهاید پنج کیلوگرم وزن کم کنید. این نکته وقتی جالبتر میشود که بدانید 100 کیلو کالری معادل انرژی موجود در سه قاشق برنج است. حالا فکر میکنید میتوانید روزی فقط سه قاشق کمتر برنج بخورید؟
این مقاله خیلی جالب است ولیکن محاسبهای که در اول آورده شده کار نمیکند.
کاربر مهمان / 28 July 2012
قد را باید به متر محاسبه کنید تا پاسخ درست از آب درآید!
آژند / 28 July 2012
به متر
کاربر مهمان / 29 July 2012
شیوهی محاسبهی BMI که اول مقاله آمده غلط است یا شاید عددهای شاخصی که در ادامهی آن گفته شده، غلط هستند
کاربر مهمان / 29 July 2012
کاملا درست است مثلا اگر 1.86 قد شما باشه حاصل ضرب در خودش میشه 3.4596 و حالا اگر وزنتون 85 کیلو گرم باشه
حاصل تقسیم 85 به 3.4596 میشه 24.5693 و متاسفم که هر مطلابی را باید با مثال ثابت کنیم
بهمن / 29 July 2012
به نظر ميرسد كه در پاراگراف آخر منظور نويسنده كالرى بوده است و نه كيلو كالرى. بدن در ٢٤ ساعت فقط به حدود ١٢٠٠ كالرى نياز دارد و نه ١٢٠٠ كيلو كالرى.
على / 31 July 2012
علی جان، کیلوکالری درست است. واحد سنجش انرژی کیلوکالری است و میزان انرزی مورد نیاز روزانه برای آقایان حدود 2000 کیلوکالری و برای خانمها حدود 1500 کیلوکالری است.
مزدک / 31 July 2012
ممنون از مقاله خوبتان، همه ما گاهی نیاز به یادآوری داریم که مراقب سلامتی مان باشیم.
آذر / 05 August 2012
شیوه محاسبه مجذور قد به همانگونه که اقای بهمن گفت صحیح است ولی این نیز قابل اشاره است که ایشان بایستی کمی ادب یاد بگیرند.
فرزاد / 13 August 2012