ایرج ادیبزاده – اوضاع بحرانی سوریه همچنان مسئله روز است. درگیری و نبرد برای کنترل دمشق و حلب، شهر دوم سوریه، میان شورشیان و ارتش بشار اسد ادامه دارد. اتحادیه عرب به بشار اسد پیشنهاد کرد امنیت خروج او را در برابر ترک قدرت تضمین میکند.
انگلیس و آمریکا هم برای پناهندگی به بشار اسد پیشنهاد دادهاند. ارتش سوریه با پشتیبانی تانک و هلیکوپتر،یکشنبه اول مرداد ماه (۲۲ ژوئیه) دو منطقه پایتخت را از کنترل شورشیان خارج کرد، اما نبردها ضعیف نشده است و همچنان ادامه دارد. ارتش آزاد سوریه میگوید: نبرد آزادسازی آغاز شده است.
یکشنبه ۲۲ ژوئیه (اول مرداد) ۲۴ نفر دیگر کشته شدند. ۹ نفر در دمشق. فعالان حقوق بشر سوری میگویند: ۱۹ هزار نفر در خشونتهای ۱۶ ماه اخیر کشته شدهاند. شورشیان کنترل سه منطقه مرزی در عراق و ترکیه را در دست گرفتهاند. فرار مردم سوریه به سوی ترکیه، لبنان و عراق ادامه دارد. در این حال حکومت اسلامی ایران مدعی شده است که اوضاع در سوریه آرام است. اما مردم ایران اوضاع بحرانی سوریه را به دقت دنبال میکنند. در پیامکهایی که رد و بدل میشود نوشته شده است: راه تهران از دمشق میگذرد. علیاکبر محتشمیپور گفته است: سالی یک میلیون تُن نفت مجانی به سوریه دادهایم.
برای بررسی اوضاع سوریه و روزهای سرنوشتسازی که در انتظار رژیم اسد است، از آقای رضا تقیزاده استاد پیشین دانشگاه گلاسکو و کارشناس سیاسی میپرسم:
فکر میکنید رژیم اسد رفتنیست یا هنوز شانس ماندگاری دارد؟
رضا تقیزاده: بدون سوریه ایران در منطقه کاملاً منزوی خواهد شد و ضمن از دست دادن یک همکار استراتژیکی، پایگاه خودش در جنوب لبنان و همکاری با حزبالله را هم از دست خواهد داد.
رضا تقیزاده: حکومت بشار اسد ماهها قبل اعتبار خودش را برای ماندن بر سر قدرت از دست داد. کشوری که با طبیعت عربی شناخته میشود، در میان کشورهای عربی منزوی مانده و از حمایت خارجی هم محروم است و در مجموع قادر به ادامه حیات در منطقه نیست. سوریه بدون پشتیبانی و داشتن روابط مناسب با همسایگانش نمیتواند وضع موجود را ادامه دهد. این موضوع را حتی همپیمان نزدیک آقای اسد یعنی جمهوری اسلامی هم کاملاً درک میکند. طی هفتههای گذشته حتی رسانههای روسیه که به نوعی پشتیبان سوریهاند، همین پیشگویی را کردهاند. آنها حتی از پناه دادن به آقای اسد در مسکو یاد کردند و [به گمانهزنی درباره] نحوه کنار گذاشتن محترمانه رئیس جمهوری کنونی سوریه پرداختند.
مسئله سقوط اسد و تغییرات در سوریه مسئله «اما و اگر» نیست، مسئله زمان است. ولی در مورد پیشبینی زمان این اتفاقات، تفاوتهایی وجود دارد. حوادثی که هفته گذشته در دمشق اتفاق افتاد و بعد از به قتل رسیدن سه فرمانده نظامی و مسئول دولتی بانفوذ سوریه، طبیعتاً سرعت بیشتری در سوریه پیدا کردهاند و تقریباً همه ناظران آگاه به مسائل داخلی سوریه پیشبینی میکنند که زمان سقوط رژیم اسد خیلی نزدیکتر از پیش شده است.
مداخله نیروهای نظامی کشورهای خارجی در سوریه را چه اندازه پیشبینی میکنید؟
حداقل دو کشور قدرتمند نظامی همسایه سوریه، یعنی اسراییل و ترکیه، تحولات داخلی این کشور را از نزدیک پیگیری میکنند و اردن هم در حالتی بیش و کم شبیه دو همسایه دیگر قرار دارد [منتها] با بضاعت کمتری. ترکیه نگران مسائل امنیتی در مرزهای خودش و همچنین نگران افزایش نفوذ کردها در منطقه است و از فعالیتهای مشابه با آنچه کردهای ترکیه در عراق انجام میدهند [بیم دارد]. ترکیه مایل است که این مسائل را بتواند تحت کنترل درآورد.
اسراییل با نگاهی متفاوت نگران سلاحهای شیمیاییست که در اختیار دولت سوریه قرار دارد و نگران است از ورود این سلاحها به لبنان و احتمال استفاده حزبالله لبنان از این سلاحها. بنابراین هر دو در وضعیت آمادهباش قرار دارند تا چنانچه مداخله آنان ضروری تشخیص داده شود، به اینکار مبادرت کنند.
البته مداخله کشورهای خارجی نگرانیای است که روسها هم پیش از این بروز دادهاند. یکی از دلایل عمده مخالفت با قطعنامههای پیشنهادی غرب علیه سوریه در شورای امنیت توسط روسیه، نگرانی مسکو از ختم شدن این قطعنامهها به فراهم شدن شرایط مداخله نظامیست. بههرحال ارتش سوریه همچنان دارای قدرت ماندگاری در وضعیت فعلی هست و هنوز فرونپاشیده و برای کوتاه کردن زمان دوران انتقالی شاید مداخله نیروهای نظامی بهخصوص در مناطق مرزی سوریه یکی از ابزارهایی باشد که کشورهای همسایه و قدرتهای خارجی در وضعیت فعلی به آن میاندیشند.
طبیعیست که هرچه این وضعیت بیشتر ادامه پیدا کند، میزان تخریب و کشتار در سوریه زیادتر خواهد شد و یک خلاء قدرت در درون این کشور چند ملیتی پیش خواهد آمد که نگرانیهای کشورهای همسایه را حتی بعد از تغییر رژیم اسد هم میتواند همچنان حفظ کند. بنابراین اگر اقدامی صورت بگیرد که انتقال قدرت با آرامش و سرعت بیشتری انجام شود و بخشی از نیروهای نظامی سوریه برای کنترل وضعیت بعد از سقوط اسد حفظ شوند، شاید مصالح امنیتی ملی کشورهای همسایه و منافع بزرگتر منطقهای بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گیرد و حفظ شود.
کارشناسان میگویند دوران پس از اسد آغاز شده است. با ادامه جنگ در سوریه این کشور به چند پاره تقسیم شدهاند. ۱۹ هزار نفر در خشونتهای ۱۶ ماه اخیر کشته شدهاند، اما علیاکبر صالحی وزیر خارجه ایران ادعا کرده است که اوضاع در سوریه آرام است، رسانههای دولتی هم اصرار دارند که نیروهای دولتی سوریه کنترل امور را در اختیار دارند. آیا این اظهارنظرها از نگرانی حکومت اسلامی حکایت نمیکند؟
واکنشی که شما از قول آقای علیاکبر صالحی به آن اشاره کردید، من را به یاد وزیر اطلاعات صدام حسین در زمان اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی میاندازد. تانکهای آمریکایی جلوی پنجره دیده میشدند و او می گفت اوضاع آرام است.
ناظران آگاه به مسائل داخلی سوریه پیشبینی میکنند که زمان سقوط رژیم اسد خیلی نزدیکتر از پیش شده است.
البته وضعیت سوریه هنوز به آن نقطه نرسیده، ولی بیتردید در آن مسیر قرار دارد و مردم ایران طبیعتاً از راه رسانههای بینالمللی با این اوضاع کاملاً آشنا هستند. رژیم جمهوری اسلامی اما که تغییرات در سوریه را نمیپسندد، این مسائل را انکار میکند.
سوریه تنها همپیمان منطقهای ایران در خاورمیانه بهشمار میرود و تنها کشور عربیست که از مواضع جمهوری اسلامی حمایت میکند. بدون سوریه ایران در منطقه کاملاً منزوی خواهد شد و ضمن از دست دادن یک همکار استراتژیکی، پایگاه خودش در جنوب لبنان و همکاری با حزبالله را هم از دست خواهد داد. طبیعتاً حزبالله لبنان حداقل برای مبادرت به اقدامات اذیترسانی و استفاده از آن بهعنوان یک عامل تلافیجویانه در منطقه، یک اهرم کارآمد در درست جمهوری اسلامی است.
طبیعتاً بعد از سقوط رژیم اسد در سوریه وضعیت حزبالله لبنان کاملاً تفاوت خواهد کرد و حزبالله لبنان مسیر اضمحلال را در پیش خواهد گرفت. تردیدی در این نیست. حداقل رو به ضعیفشدن کامل خواهد گذاشت و ایران ارتباط جغرافیایی با حزبالله را هم در لبنان از دست میدهد. بنابراین برای جمهوری اسلامی وضعیت سوریه و تغییرات آینده در این کشور از اهمیت فوقالعاده امنیتی برخوردار است. به این جهت واکنشهای جمهوری اسلامی و انکار وضعیت موجود در سوریه کاملاً طبیعی است. این البته در یک نوع تضاد کامل با خواستههای مردم ایران و یا حداقل بخشی از مردم ایران است که در تضاد با حاکمیت جمهوری اسلامی قرار دارند.
وضعیت کنونی سوریه اگرچه باعث نگرانی حکومت اسلامی شده، اما مردم ایران به گونه دیگری با آن مواجه میشوند. آنها منتظرند که حکومت اسد سقوط کند. در پیامکهایی که مردم میان همدیگر رد و بدل میکنند، گفته میشود که میخواهند با شنیدن خبر سقوط بشار اسد برای شادی به خیابانها بریزند و پیامکهای دیگر میگویند: راه تهران از دمشق میگذرد. نگرانی حکومت و انتظار مردم ایران را چهطور ارزیابی میکنید؟
مسئله ایران مسئله بسیار حساس و پیچیدهای است. نه تنها مردم ایران در داخل، ناظران خارجی هم اعتقاد دارند که شاید تحولات داخلی در ایران بعد از به سرانجام رسیدن تغییرات کنونی در سوریه آغاز شود. مردم ایران در طول سالهای گذشته هر وقت رژیم در تضاد با یک قدرت خارجی و یا یک تحول سرنوشتساز در ارتباط با مسائل خارجی و مناسبات بینالمللی بوده، تقریباً حالت سکوت و انتظار را در پیش گرفتهاند.
ایران در وضعیت فعلی در دو جبهه مشغول تفکر و برخورد با رویدادهای خارجیست. یکی تحولات در سوریه که بههرحال ایران متهم به دست داشتن در آن است و دیگری گفتوگو با جامعه بینالمللی پیرامون مسائل مربوط به برنامههای اتمیاش که در طول شش ماه گذشته علیرغم علاقمندی ظاهری دو طرف به نتیجه مطلوبی نرسیده و حفظ وضع موجود هم به نظر میرسد برای هر دو طرف بسیار دشوار باشد. یعنی گفتوگوهای اتمی در وضعیت فعلی باید دیر یا زود به یک نقطه تعیینکننده برسد یا ختم آن اعلام شود و یا ایران اعلام آمادگی کند برای همکاری با جامعه جهانی.
بنابراین مردم ایران در انتظار هستند تا بعد از مشخص شدن وضعیت سوریه و همینطور گفتوگوهای اتمی ایران، نارضایتی خودشان را بروز دهند. این مسئلهای نیست که تنها موکول به نظر ناظران خارجی باشد. در داخل هم فرماندهان سپاه هفته گذشته نسبت به آغاز تظاهرات یا ابراز نارضایتی مردم هشدارهایی داده بودند که این هشدارها بعد از آنکه در رسانههای داخلی ایران بازتاب پیدا کرد، بعد از چند ساعت حذف شد. بنابراین این نگرانی در داخل نظام جمهوری اسلامی هست و این حالت انتظار نزد مردم هم وجود دارد.