«چگونه می‌توان به شکلی موثر از زندانیان سیاسی حمایت کرد و شیوه‌های حمایت از آنها را ارتقا داد؟» پاسخ پریسا پوینده، از مسئولان کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی به پرسش «زمانه» را در ادامه بخوانید.


▪️ قبل از هر چیز دلم میخواهد به این نکته اشاره کنم که  زندانی سیاسی، خودش پیشاپیش و همسو با جامعه در صف اعتراض به وضع موجود است. با وجود جوّ سرکوب و دستگیری که با هدف ایجاد رعب و وحشت و به عقب راندن مبارزات مردم توسط جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد، امروزه زندانی سیاسی با نوشتن نامه یا بیانیه های اعتراضی و یا حمایتی از جنبش‌های اعتراضی موجود در نقش رهبر جامعه ابراز وجود می‌کند. به همین معنا حمایت و دفاع از زندانی سیاسی با شکل و روش‌های دهه شصت  و حتی سال گذشته نه تنها ممکن و موثر نیست بلکه در اشکال و به شیوه های متفاوتی خودش را نشان می‌دهد.

امروزه دفاع مستمر، سازمان یافته و موثر از زندانی سیاسی و آزادی بیان از نظر من در دو عرصه متفاوت اما همزمان و موازی با هم به پیش می‌رود. مبارزه در این دو عرصه آلترناتیو همدیگر نیستند. موثرتر و قویتر پیش رفتن فعالیت در هر کدام از این عرصه ها، مستلزم وجود دیگری است و نبود هر کدام از این عرصه ها مانع جدی در سازماندهی در سطح گسترده ، ماکرو و جهانی است.

یکی از این عرصه ها “شبکه‌های اجتماعی” است. در عصر حاضر شبکه‌های اجتماعی  وسیله ای برای وصل شدن مردم از نقاط مختلف جهان به یکدیگر است که می‌توان از این ویژگی در امر اطلاع رسانی و سازماندهی استفاده موثر و مفید برد . به خیابان آمدن هزاران نفر در اعتراضات نیشکر هفت تپه نمونه بارز این خبر رسانی و کمک به سازماندهی اعتراضات در ادامه اعتصابات کارگران نیشکر هفت تپه بود. این اتفاق دیگر با خبر کردن چند کارگر و دوست نزدیک میسر نبود مگر اینکه شما از ابزار دیگری برای اطلاع رسانی استفاده می‌کردید. کارگر هفت تپه تریبونی در اختیار نداشت. اما ما شاهد این بودیم که اخبار این اعتصابات سریعن در سطح وسیعی در دهها کانال و گروه تلگرامی ، فیس بوکی، اینستا گرام و تویت منتشر و پخش شد و مابازای عملی این خبررسانی همانطور که بالاتر هم گفتم به خیابان آمدن هزارا ن نفر از مردم شوش در حمایت از فعالین کارگری بود.

در کنار عرصه “شبکه‌های مجازی” این مبارزه میدانی است که میتواند مکمل و تکمیل کننده فعالیت در مدیای اجتماعی باشد. اگر مبارزه میدانی را حذف کنید و مشغول فعالیت‌هایی در شبکه‌های اجتماعی باشید، از نظر من هرگز نمی‌توانیم از زندانی سیاسی و یا خانواده هایشان دفاع موثر انجام بدهیم و نمیتوانیم جنبش دفاع از آرادی زندانی سیاسی و آزادی بیان را سازمان دهیم. و به پیش ببریم برد و به همین معنا نمی‌توانیم پاسخ  درستی به شرایط سیاسی امروز بدهیم. نبودن در خیابان به نظرمن  پاسیفسم مطلق است.  تنها با فعالیت در شبکه‌های اجتماعی شما نمی‌توانید مبارزه جدی و اساسی را شکل و یا سازمان دهید. مبارزه در کف خیابان است که میتواند به خواسته ها و مطالباتش از جمله آزادی زندانی سیاسی دست پیدا کند.  در خیابان است که همدیگر را پیدا می‌کنیم و صفمان را قویتر می‌کنیم. با تاکید بر روی مبارزه خیابانی،  همانطور که بالاتر گفتم هر دوی این عرصه ها  مکمل وتکمیل کننده دیگری است.

عرصه دیگر و مهم دفاع از زندانی سیاسی فعالیت در سطح بین المللی است. باید بتوان جوامع بشری مترقی را متوجه  شرایط زندانی سیاسی و خانواده هایشان در ایران کرد و با تماس با سازمان‌ها، نهادها، اتحادیه ها و فشار بر دولتهای  غربی و کسب حمایت بین المللی فشار بر جمهوری اسلامی راجهت سرنگونی بیشتر کرد.


در همین زمینه

«بسیج از پایین، نه جلب حمایت از بالا» ــ کمیته عمل سازمانده کارگری

«مدافعین زندانیان در هر شهری کمیته‌های محلی ایجاد کنند» ــ کمپین حمایت از بازداشت‌شدگان هفت‌تپه و زندانیان ترقی‌خواه

«ضرورت هم‌افزایی در برابر چهاردهه تجربه و دانش سرکوب» ــ ک. م.، فعال سیاسی و مدنی در ایران

«حمایت جنبه‌های گوناگونی دارد» ــ شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر و حقوق زنان

«خارج‌نشین‌ها مراقب باشند به خطرات برای کنشگران ساکن ایران دامن نزنند» ــ سپیده جدیری، شاعر و کنشگر زنان

«اعتراضات مستمر مردمی نقش اصلی را در  آزادی  زندانیان سیاسی ایفا می‌کند» ــ شیوا محبوبی، سخنگوی کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی

«شبکه‌های همبستگی منطقه‌ای و جهانی ایجاد کنیم» ــ فریدا آفاری، پژوهشگر چپ‌گرا و عضو اتحاد سوسیالیست‌های خاورمیانه

«لازم است به خودمان تلنگر بزنیم» ــ منیره برادران،فعال و نویسنده چپ‌گرا