بیژن روحانی – میراث طبیعی جهان همچنان سهم کمتری در فهرست میراث جهانی یونسکو دارد. معاهده سال ۱۹۷۲ میراث جهانی به طور همزمان بر ضرورت شناسایی، ثبت و حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی تأکید می‌کند.

این معاهده چند معیار و ضابطه برای در نظر گرفتن آثار طبیعی و زیست‌محیطی جهان دارد. از جمله آن‌که این آثار باید یک پدیده طبیعی نادر و یا منطقه‌ای با زیبایی استثنایی باشد. و یا آن‌که شواهد مهمی از تاریخ کره زمین را به نمایش بگذارد.

به عنوان مثال شواهدی از حیات در دوران گذشته، و یا شواهدی از مراحل و دوران مختلف زمین‌شناسی. همچنین نمونه‌های کمیابی که معرف فرایندهای زیست محیطی و بیولوژیکی در تکامل و توسعه حیات در کره زمین است و همچنین اکوسیستم‌های ساحلی و دریایی و اجتماعات گیاهی و جانوری نیز در این معیارها می‌گنجد. زیستگاه‌های طبیعی مهم که دربردارنده تنوع گونه‌های زیستی و یا گونه‌های در معرض خطر باشد نیز می‌تواند در فهرست میراث طبیعی جهان به ثبت رسد.امسال کشورهای روسیه، هند، چین، کنگو و چاد آثار جدیدی را در زمره میراث طبیعی جهان ثبت کردند.

در حقیقت بر خلاف تصور عمومی که میراث جهانی را فقط منحصر به آثار معماری و تاریخی و باستان‌شناسی می‌داند، تلاش یونسکو هم‌زمان متوجه حفاظت از آثار طبیعی نیز هست، زیرا آن را نیز به عنوان یک میراث مهم جهانی و ذخیره‌ای برای آینده بشر و حیات روی کره زمین تلقی می‌کند.

با این حال نگاهی به فهرست آثار ثبت شده در فهرست میراث جهانی نشان‌دهنده آن است که سهم بیشتر این فهرست متعلق به میراث فرهنگی و تاریخی بشر است. در حالی که تعداد محوطه‌هایی که به دلایل فرهنگی در این فهرست ثبت شده‌اند ۷۴۵ عدد است، تعداد محوطه‌های میراث طبیعی ۱۵۷ است. ۲۹محوطه‌ هم دارای ارزش‌های مشترک فرهنگی و طبیعی بوده‌اند. یعنی توجه کشورها برای ثبت آثار فرهنگی خود تقریباً پنج برابر توجه آن‌ها به ثبت آثار طبیعی بوده است. در میان کشورهایی که به آثار طبیعی خود برای ثبت توجه مناسبی داشته‌اند می‌توان از استرالیا، برزیل، روسیه، کانادا، تانزانیا ، چین و ایالات متحده آمریکا مثال آورد.

گرچه در سال‌های اخیر به ثبت و حفاظت از میراث طبیعی توجه بیشتری می‌شود اما این پرسش قابل طرح است که چرا تاکنون میراث طبیعی توجه کمتری را به خود جلب کرده است؟

توضیح این امر پیچیده است و شاید در عوامل مختلفی ریشه داشته باشد. یکی از دلایل آن می‌تواند این باشد که حفاظت و مدیریت محوطه‌های طبیعی شاید از برخی جهات پیچیدگی‌های بیشتری نسبت به حفاظت از برخی آثار فرهنگی داشته باشد.

اما در کنار مسائل مدیریتی از این نکته بسیار مهم نیز نباید غافل شد که همچنان برای اکثر کشورها، فهرست میراث جهانی ابزار مهمی برای افتخار به گذشته تاریخی خود و یا دست‌آوردهای فرهنگی است. به همین دلیل آن‌ها به آن دسته آثاری بیشتر توجه می‌کنند که بتواند نشان‌دهنده پیشینه یا دست‌آوردهای آنها در زمینه‌های مختلف فرهنگی باشد. در چنین دیدگاهی، آثار طبیعی از آن‌جا که شاید نسبت به آثار تاریخی و فرهنگی کمتر باعث غرور، افتخار و یا برانگیخته‌شدن احساسات ملی می‌شود، متأسفانه کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. حال آن‌که ارتباط طبیعت با میراث فرهنگی انکار ناشدنی است و در حقیقت میراث طبیعی بستری برای رشد میراث فرهنگی است، و حفاظت پایدار از ‌آن‌ها موجب حفاظت پایدار از میراث فرهنگی بشر نیز خواهد شد.

وضعیت آثار طبیعی ایران

ایران تاکنون ۱۵ اثر را در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت کرده است اما تمام این آثار، محوطه‌ها و یا مجموعه‌های فرهنگی و تاریخی هستند. ایران تاکنون یک بار تلاش کرده است تا یک اثر طبیعی را ثبت کند، اما این تلاش به نتیجه نرسید. سال گذشته پرونده جنگل‌های حرا از ایران به یونسکو ارسال شد، اما به دلیل وجود کمبودهایی به خصوص در زمینه مدیریت و حفاظت از این اثر، ایران نتوانست آن را ثبت کند. بخشی از جنگل‌های حرا در استان هرمزگان و میان جزیره قشم و سواحل جنوبی ایران قرار دارد. مدیریت این منطقه طبیعی به هماهنگی میان دستگاه‌های مختلف از جمله سازمان محیط زیست، میراث فرهنگی، منابع طبیعی و وزارت جهاد و کشاورزی نیاز دارد. امری که به نظر می رسد دست‌یابی به آن تا این لحظه بسیار دشوار بوده است.

اما به جز وجود ناهماهنگی در میان دستگاه‌های دولتی، این منطقه ارزشمند طبیعی در سال‌های اخیر متحمل خساراتی نیز شده است که می‌تواند بر ثبت آن به طور جدی تاثیر منفی بگذارد.

ایران در میان آثاری که قصد دارد در سال‌های آینده در فهرست میراث جهانی به ثبت برساند تعدادی از آثار طبیعی را هم قرار داده است، از جمله کوهستان دماوند، غار علیصدر، منطقه حفاظ‍ت شده ارسباران، پارک گلستان، دریاچه هامون، جنگل‌های هیرکانی، کویر لوت و جزیره قشم. اما تعدادی از این مناطق طبیعی در سال‌های اخیر با خطرات فراوانی تهدید شده‌‌اند. جنگل‌های گلستان در شمال ایران بارها دچار آتش سوزی شده و از سوی دیگر جنگل زدایی و عبور جاده نیز برای آن تهدیداتی جدی پیش آورده‌اند.

دریاچه هامون در جنوب شرقی ایران نیز اکنون مدتی است که به دلیل خشکسالی و قطع شدن آب ورودی به آن خشک شده است.