مجموعه تلویزیونی «گاندو» به اختلافات دولت با سپاه دامن زده است. بحث بر سر تصویری است که در این سریال از وزارت خارجه ایران به عنوان یک مجموعه نفوذپذیر و غربزده ارائه میشود.
محور همه اتفاقاتی که در مجموعه تلویزیونی گاندو اتفاق میافتد، تلاش یک نهاد اطلاعاتی در ایران برای بازداشت جیسون رضائیان (در فیلم: مایکل هاشمیان با بازی پیام دهکردی) در قالب پروندهای به نام «گاندو» است. در این مجموعه تلویزیونی مایکل هاشمیان به عنوان یک مأمور بلندپایه سازمان سیا معرفی میشود که عدهای از روزنامهنگاران، منتقدان هنری، دلالان و صاحبان صنایع را در محفلی گرد آورده و در تلاش است که تحریمهای آمریکا علیه ایران اثرگذارتر شوند. اطلاعات سپاه اما موفق میشود که ربط بین شخصیتها و فعالیتهای ضد امنیتی آنها را پیدا کند و این شبکه را بر محور تعقیب و گریز بر گرته سریالهای نتفلیکس منهدم کند.
علی مطهری، نماینده مجلس شورای اسلامی چهارشنبه ۱۹ خرداد درباره این مجموعه تلویزیونی که نخستین قسمت آن ۱۸ خرداد از شبکه سه پخش شد و بعد از ۳۰ قسمت هم به پایان رسید، نوشته است:
«این سریال غیر از اینکه عملکرد نظام را زیر سؤال برد، با توجه به اینکه اختلاف میان بخشهای نظام ایجاد کرده پخش آن در شرایط امروز صلاح نبود، چرا که امروز باید صدای واحد از کشور شنیده شود. من این اقدامات را افراطی و دنباله اقدامات کسانی میدانم که مصمم بودند برجام اجرا نشود و آنقدر کارشکنی کردند تا به هدفشان رسیدند و زمینه خروج ترامپ از برجام فراهم شد. اگر آن بخش از نظام مصمم به اجرای برجام بود، امروز سرنوشت کشور چیز دیگری بود.»
حسامالدین آشنا، مشاور رسانهای روحانی هم روز گذشته با انتشار پیامی در توییتر تلویحاً اعلام کرد که مؤسسه «شهید آوینی» پشت تهیه سریال پرخرج «گاندو» است:
«۱. دولت نه اجازه و نه پول دارد که سریال بسازد. ۲. صدا و سیما هم پول ندارد سریال بسازد. ۳. ولی گویا جای دیگری هست که برای تضعیف نهاد دولت هم پول فراوان دارد، هم مجوزها و مشوقهای لازم را دریافت کرده است و هم میتواند صدا و سیما را الزام به پخش کند. ۴. با گاندو، گنده نمیشوید.»
مریم امینی، همسر مرتضی آوینی اعلام کرده که مجتبی امینی، تهیهکننده گاندو و مدیرعامل سابق این مؤسسه از نام «مرتضی آوینی» سوءاستفاده کرده است. این احتمال وجود دارد که مانند سایر تولیدات مشابه، مؤسسه اوج وابسته به سپاه پاسداران پشت تهیه سریال گاندو باشد. در این مجموعه تلویزیونی، اطلاعات سپاه به عنوان یک مجموعه منسجم و حافظ امنیت ایران معرفی میشود، دولت و وزارت خارجه به عنوان یک مجموعه نفوذپذیر و غربزده. در این داستان «سیما عزیزی» خواهرزاده حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی نیز در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق و شبکه جاسوسان قرار دارد و از طریق اوست (با بازی نیلوفر شهیدی) که آنها موفق به نفوذ در وزارت خارجه ایران میشوند. خبرگزاریهای نزدیک به سپاه ادعا کردهاند که بخشهای مربوط به سیما عزیزی تحت فشار دولت سانسور شده است. حسامالدین آشنا در انتقاد از عملکرد اطلاعات سپاه بر اساس سناریوی مجموعه گاندو، با اشاره به قسمتی از این مجموعه که در چین اتفاق میافتد و به نفوذ به وزارت نفت از طریق یک «آقازاده» ربط دارد نوشته است:
«به عنوان یک مثال فقط بخش سفر چین را از نظر داده و ستانده عملیاتی و اطلاعاتی تحلیل کنید. عامل در مقابل چشمان ماموران کشته شد، دیدهبان هیچ اقدامی نکرد، اطلاعات مربوط به تحریمها به دست طرف مقابل رسید، پول معامله به طور کامل توسط حریف مصادره شد. هیچ ردی از گروهی که اطلاعات را گرفت، متهم را کشت و پولها را دزدید دنبال نشد، هیچ اطلاع جدیدی از کل مساله بدست نیامد و هیچ کس نیز بابت این افتضاح اطلاعاتی مواخذه نشد.»
آرش قادری، نویسنده سریال گاندو در نشست خبری عوامل فیلم که روز گذشته (سهشنبه) در تهران برگزار شد ادعا کرد که ماجراهایی که در این مجموعه اتفاق افتاده صد در صد واقعی است. پیش از آن قادری ادعا کرده بود که ۸۰ درصد ماجراهای فیلم واقعی است. در این میان برخی رسانههای نزدیک به دولت با انتشار فیلم کوتاهی از صحنه تبادل جیسون رضائیان نشان دادند که کل این مجموعه تبلیغی – اطلاعاتی برای ایجاد توهم واقعیت به قصد تحریف چهرهها ساخته شده است. دولت به فکر وجهه وزارت خارجه و رئیس جمهوری است، نهادهای اطلاعاتی در پی قهرمانسازی از بازجویان. آنچه که در این میان فراموش شده حقوق شهروندی یک روزنامهنگار ایرانی – آمریکایی است که مدتی در ایران زندانی بود.
خروج رضائیان از تهران:
جیسون رضائیان خبرنگار آمریکایی ایرانیتبار واشنگتن پست بهمن سال گذشته با انتشار کتاب «زندانی: ۵۴۴ روز من در یک زندان ایران»، شرحی از تجربه بازداشتش در ایران و حبس در زندان اوین به دست داده است. بر اساس اظهارات رضاییان، او در دوران بازجویی به جاسوسی اعتراف کرده اما در جریان برگزاری دادگاه به صراحت تأکید کرده اعترافاتش تحت شکنجههای شدید روانی از او گرفته شده است. او میگوید حبس در سلول انفرادی از تاریکترین لحظات بازداشتش بودهاند:
«دوره انفرادی همیشه در پیش چشمم به عنوان زمانی که باور نمیکردم بتوانم زنده بمانم، باقی خواهد ماند. اما زمانهای تاریک دیگری هم بودند: دوره بین دادگاه و آزادیام که ماهها بعد از انفرادی بود. این دوره واقعاً برایم قابل تحمل نبود. همانطور که قبلا گفتم از همه جا بیخبر بودم. اگر حکم مشخصی برایم صادر شده بود به این اندازه سختی نمیکشیدم و تا آخر کار انقدر حس متزلزل بودن نداشتم. شبها به این فکر میکردم که شاید هیچوقت نتوانم از آنجا خارج شوم. خیلی تجربه عجیبی ست که اینطور برای مدت طولانی “زیر تیغ” بمانی.»
بیشتر بخوانید: