صالح نظری − سؤال اول: آیا جامعه ایرانی با گرایشهای مختلف سیاسی ، قومی و مذهبی از مراجع شیعه انتظاراتی دارند یا نه ؟
به نظر میآید که چنین انتظاری وجود دارد.
مراجع شیعه به دو دسته کلی تقسیم میشوند مراجع سنتی و مراجع معتقد به حکومت اسلامی.
۱− مراجع سنتی به مراجعی اطلاق میشود که بنا به عقیده فقهای سلف خود معتقدند که حکومت دینی فقط توسط امام معصوم منصوب الهی قابلیت تشکیل دارد و هر حکومتی هر چند توسط انسانهای عادل ایجاد شود حکومت اسلامی نخواهد بود و بیشتر مراجع در این گروه قرار دارند.
۲− مراجع معتقد به حکومت که تشکیل حکومت دینی را در دوران غیبت امام غایب لازم و بلکه واجب میدانند و از این گروه تعدادی حکومت فعلی را مطلوب میدانند و تعدادی نیز مخالف حکومت فعلی هستند.
گرایشهای سیاسی مختلف ، انتظارات مختلفی از مراجع دارند که آنان نیز به دو دسته کلی تقسیم میشوند.
۱− طرفداران حکومت فعلی انتظار داند که مراجع باید از تنها حکومت شیعی با حاکمیت ولی فقیه حمایت جدی و علنی کنند و از شخص ولی فقیه تجلیل و تمجید کنند و نه تنها بر خلاف نظر او سخنی نگویند بلکه شیعیان را به تبعیت از فرامین او راهنمایی کنند.
۲− مخالفان حکومت انتظار داند که مراجع در مقابل ظلم حکومت سکوت نکرده و عکس العمل نشان دهند و نسبت به این مظالم صدای اعتراض خود را علنا به گوش حاکمان برسانند این گروه نیز به نوبه خود دو دسته هستند
۲.۱− سکولارها و آزادیخواهانی که حکومت را بر مبنا جدائی نهاد دین از حکومت میخواهند و بر حقوق بشر و دموکراسی تاکید دارند .
۲.۲− اصلاح طلبان به اصطلاح حکومتی که به حکومت دینی باور دارند اما علاقمندند که حکومت مردم سالار باشد و رای مردم مورد توجه قرار گیرد و مراجع نظارت بر حکومت داشته باشند.
اما هر دو گروه در اکثر مواقع انتظارات خود را برآورده شده نمییابند و حتی گاهی رفتارهایی از آنان مشاهده میکنند که با انتظاراتشان سازگاری ندارد .
مرامنامه سازمان تشیع
برای فهم رفتار فقها و مراجع سنتی شناخت سیره فقهای سلف شیعه و علل آن میتواند ما را با الگوی رفتاری آنان آشنا کند تا انتظارات خود را متناسب با آن تنطیم شود.
تشیع یک سازمان دینی و فرهنگی است و مانند هر سازمان دیگر برای خود مرام نامهای – هر چند نا نوشته – دارد که از آن اصول پیروی میکند.
عمده مواد این مرام نامه نانوشته شامل موارد ذیل است:
۱− قرآن کلام خداست اما قرآن حقیقی توسط امام علی جمع آوری شده و اکنون دست امام غایب است.
۲− آفرینش جهان به خاطر پیامبر و ائمه صورت گرفته وبقای آن نیز قائم به وجود آنهاست و با عدم وجود امام نظام جهان متلاشی میگردد.
۳− ائمه دارای عصمت ، علم غیب ، معجزه وتوانا به دخالت در نظام آفرینش به اذن خدا هستند.
۴− ائمه شفیع شیعیان هستند و توسل به آنان حلال مشکلات دنیوی و اخروی شیعیان است و میان زنده و مرده آنان فرقی نیست.
۵− شناخت خدا و رسول مشروط به شناخت ائمه میباشد و شناخت دین خدا جز از راه آنان میسر نیست.
۶− جلب رحمت و رضایت خدا تنها با جلب رضایت آنان ممکن است و راه هدایت فقط از طریق آنان میسور است.
۷− هر راه به جز راه ائمه انحراف و گمراهی است و همه فرق غیر شیعه رهبر و پیروانشان گمراه میباشند.
۸− حق حاکمیت مخصوص خداست و این حق به ائمه واگذار شده و هر کس در مقابل حق حکومت ائمه قرار داشته باشد جزء گمراهان است و این حق واگذار شدنی به غیر نیست. (مراجع معتقد به حکومت دینی این را حق قابل واگذاری به فقها میدانند)
۹− بهشت فقط برای شیعیان است و تمام فرق غیر شیعه در جهنم خواهند بود.
۱۰− امام غایب تنها حلقه واسط میان خدا و خلقش میباشد و اعمال همه بندگان خدا به او عرضه میشود و با پذیرش اعمال از ناحیه او مورد قبول خداوند خواهد بود.
۱۱− هر گونه اهانت یا بی احترامی به آنان باعث سلب رحمت خدا از اهانت کننده و سبب ارتداد وی و سبب عذاب اخروی است.
۱۲− اجرای حدود الهی و جهاد ابتدایی باید توسط امام معصوم صورت گیرد و در زمان غیبت امام شیعیان وظیفه تشکیل حکومت و اجرای حدود الهی را ندارند. (مراجع معتقد به حکومت دینی این حق را قابل واگذاری به فقها میدانند)
۱۳− خلفای ثلاثه به جهت اینکه ولایت و حکومت امام علی را نپذیرفتند و حق او را غصب کردند باعث انحراف حقیقت اسلام محمدی شدند و الی یوم القیامه مورد لعنت خدا و رسول و ایمه و شیعیان هستند.
۱۴− حقیقت دین و اسلام نزد ائمه شیعه است و باید به هر طریق شده تشیع را از آسیب حفظ کرد.، لذا تقیه (مخفی نگاهداشتن باور در مقابل دشمنان ائمه که قصد از بین بردن شیعه را دارند) از واجبات شیعه است.
۱۵− از دیگر راههای حفظ شیعه استفاده از توریه (سخن گفتن با دشمن شیعه به شکلی که دشمن برداشت مطلوب مورد نظر خود را داشته باشد ولی خلاف باور شیعه نباشد) است تا بقای شیعه تضمین شود.
۱۶− حفظ سازمان تشیع به عنوان تنها حاملان وحی الهی از اوجب واجبات است.
۱۷− هر گونه همکاری به عنوان کارگزار هر حکومتی عمله ظلمه محسوب و خلاف عقیده تشیع است مگر آنکه قصد کمک به شیعیان باشد. (مراجع معتقد به حکومت دینی این باور را در حکومت دینی میدانند)
۱۸− در دوران غیبت امام غایب وظیفه شیعیان تبلیغ شیعه، انتظار ظهور منجی و حفظ تشکیلات تشیع و دور بودن از فعالیتهای حکومتی است. (مراجع معتقد به حکومت دینی دور بودن از فعالیتهای حکومتی قبول ندارند)
ممکن است فعالان سیاسی انتقادهای جدی نسبت به این مرام نامه داشته باشند اما اگر قصد تعامل با مراجع را دارند باید مواد مذکور در این مرام نامه نانوشته را بدانند و با توجه به مجموعه فوق، انتظارات خود از مراجع را باز تعریف کنند.
حد انتظار از مراجع
با توجه به مرام نامه فوق انتظارات معتقدان به حکومت حاکمان فعلی به هیچ عنوان عملی نخواهد شد مگر آنجا که مراجع برای حفظ حوزههای علمیه به عنوان پایگاه اصلی تشیع تقیه کنند و به صورت ظاهری تبعیت خود از حکومت را اعلام نمایند و امکان بیعت آنان با حکومت به شکل باورمند محال میباشد.
اما در جبهه مخالفان حکومت تا اندازهای امکان تحقق خواسته شان وجود دارد مثلا به شکل دلجویی از زندانیان سیاسی و اعتراض برای گرانی و بیکاری و همدلی با مظلومین تحت ظلم حکومت. اما انتظار اعتراض رسمی به حکومت و ظالمانه خواندن آن و مبارزه سیاسی با حکومت انتظاری نادرست است.
به عنوان مثال آیت الله وحید خراسانی برای به تصویر کشیدن نقش حضرت ابوالفضل اعتراض تمام عیار به حکومت میکند، اما تقلب در انتخابات اعتراض او را بر نمیانگیزد؛ و یا در ملاقات آقای خاتمی درخواستش تعطیلی روز ولادت حضرت زهرا است ولی در کنار آن حاضر به ملاقات با آقای خامنهای نیست. اما خانواده زندانیان سیاسی را به حضور میپذیرد و از آنان دلجویی میکند.
بنابراین مخالفان حکومت نباید انتظار داشته باشند مراجع سنتی از اینکه حقوق بشر توسط حکومت نقض میشود و یا نظام به شکل دیکتاتوری اداره میشود معترص حکومت شوند. آنان با سکولارها همکاسه نمیشوند، اما درمقابل آنان نیز قرار نمیگیرند، آنان هیچ حکومتی را تایید نخواهند کرد. برای آنان حکومت دمکرات و سکولار با حکومت استبدادی، مشروط به آنکه مانع فعالیت فرهنگی و مذهبی شان نباشد، تفاوتی با هم ندارد. البته دعای خیرشان را شامل آن حکومتی میکنند که ضدیتی با تشیع و باورهای آن نداشته باشد و آنان را برای انجام مناسک و شعائر مذهبی شان آزاد بگذارند و البته هر حکومتی مانع انجام محرمات دینی شود دعای خیر بیشتری را به همراه خواهد داشت.
اما گروه دیگری از فعالان سیاسی که عمدتا اصلاح طلب نامیده میشوند و به حکومت حاکمان فعلی معترضاند، ولی به حکومت دینی باور دارند، آب در هاون میکوبند. آنان امکان هم نظر کردن مراجع سنتی با باورهای خود را نخواهند یافت زیرا در مرام نامه مراجع سنتی دستوری برای برپائی حکومت اسلامی وجود ندارد.
دو اظهار نظر
به دو اظهار نظر توجه فرمایید:
• مهدی خزعلی در مصاحبه با صدای امریکا:
«کسی از مراجع نمیخواهد، مگر چقدر دم منزل مراجع رفتهاند؟ و اگر از مراجع بخواهند آنان اقدام خواهند نمود.»
• زهرا ربانی املشی در مقاله سایت جرس ۲۸ خرداد ۹۱:
«سال ۱۳۷۶پس از سخنرانی آیت الله منتظری در ۱۳ رجب، نیروهای بسیج و سپاه پس از ۴روز سازماندهی و فراخوانی نیرو از شهرستانها، با تجمع در مسجد اعظم قم و پس از استماع سخنان یکی از مراجع فعلی، به بیت و دفتر و حسینیه آن مرحوم حمله کردند و ۳ شبانه روز در حسینیه شهدا و به قول خودشان جاسوسخانه دوم مستقر بودند و کشف اسناد میکردند و از بلندگوهای حسینیه هتاکی و فحاشی پخش میکردند. در آن زمان که خانواده و دوستان آن مرحوم وحشت زده بودند، چون شواهد زیادی دال بر اینکه سران این تهاجم در صددند که هر لحظه ایشان را بربایند و از بین ببرند، و در آن زمان که با دیلم میخواستند درب منزل مسکونی ایشان را بشکنند، و در آن زمان که از بیسیم آن فرمانده سپاه چنین شنیده شد: “طناب به گردنش بیندازید و او را ببندید و بیاورید”، بله در آن زمان، من به همراه تعدادی از خواهران مقلّد و دوستدار ایشان به درب خانه مراجع تقلید با هدف استمداد برای نجات جان معظمله رفتیم. در حالی که ایشان استاد بعضی از آنان بود. بعضی از مراجع حتی ما را به داخل منزل و دفتر راه ندادند. آیا میدانید که بعضی دیگر که اذن ورود داده بودند چه گفتند؟ ! یکی گفت: “خربزه خورده پای لرزش هم بنشیند”. یکی گفت: “میخواست سخنرانی نکند”. یکی شنید ولی هیچ کلامی نگفت و هیچ کاری نکرد. اما آنان که حرف ما را شنیدند و دل سوزاندند، یکی گفت: “خوب نباید چنین میکرد، حالا که جامعه لیاقت ندارد چرا حرف میزند؟ ایشان باید بنشینند و درسهایشان را مکتوب کنند تا آیندگان اگر لیاقت داشتند استفاده کنند”. و دیگری گفت: “با او که آیت الله منتظری و فرد دوم انقلاب بود چنین کردند با من اگر چیزی بگویم چه خواهند کرد؟»
عواقب چشمداشت از مراجع
نکته بسیار مهم اینکه اگر مرجعی باور به تشکیل حکومت داشته باشد که تعداد آنان نسبت به مراجع سنتی شیعه بسیار اندک است و انتظارات مخالفان را پاسخ دهند مطمئن باشید در فردای برپایی حکومت جدید (خواه حکومت مبتنی بر دموکراسی و حقوق بشر ، خواه حکومت اسلامی از نوع دیگر) آنان نیز از حکومت جدید انتظاراتی خواهند داشت ، به عنوان مثال خواهان اجباری بودن حجاب ولو حجاب رقیق خواهند بود و یا با باز شدن مشروب فروشی مقاومت نشان خواهند داد ویا از حکومت انتظار سانسور کتابهایی که در آن دین نقد میشود را خواهند داشت و یا خواهان منع نمایش فیلمهای به اصطلاح غیر اخلاقی خواهند بود و این سر منشاء اختلافات و ایجاد تنش در حکومت جدید میشود.
بنابراین بهتر است انتظارات خود را از مراجع خواه سنتی و خواه حکومت طلب غیر حکومتی تعدیل نمود و عواقب آن را در نظر گرفت.
در زمانه:
در پاسخ آقای رسولی که گفته نویسنده با شیعه وقم آشنایی نداشته ومرامنامه را نقد کرده توصیه می شود یک نگاه اجمالی به متون شیعی از سلیم بن قیس تا مجلسی وازمجلسی تا همین امروزبیندازند متوجه خواهند شد که اکثر موارد برشمرده در مرامنامه نانوشته مورد اشاره نویسنده چندان هم نانوشته نبوده بلک منابع شیعی مملو است از همین مطالب به اضافه خیلی چیزهای دیگر که نویسنده درز گرفته.
عبداله / 23 June 2012
به نظر من اکثریت مراجع و حتی آخوندها ؛ البته به غیر از استثنا هایی انگشت شمار مانند آیت اله منتظری ؛ افراد بسیار فرصت طلب و شدیدا دنبال منافع مادی و شهرت طلب هستند و در راه رسیدن به این مقصود چه چیزی از استفاده نقطه ضعف مردم ؛یعنی دین و دنیای پس از مرگ و جهل ؛بهتر. اکثریت آنها تا زمانی که حکومتی قدرتمند است با آن کمال همکاری را دارند ؛ اما اگر نشانه های موت یک حکومت عیان گردید ؛ نهایت استفاده را به نفع خود برای دوره بعدی انجام میدهند . نمونه بارزآن هم : مکارم شیرازی ؛ مصباح یزدی ؛مطهری؛ بهشتی را میتوان نام برد که بهترین روابط را با رژیم شاه داشتند ؛بعد در حکومت بعدی شدند سران انقلاب.
با تشکر ستار فرزند آزربایجان
کاربر مهمان / 22 June 2012
در یک حکومت «دموکراتیک» که چارچوب روشن و بدون ابهامی دارد اصولی بر آن حاکم است که چارچوب حقوقی آن را معین می کند، از جمله:1- جدایی دین از سیاست ( یعنی هیچ فردی نمی تواند اعتقادات و باورهایش را چه مقدس و چه غیر مقدس در امور سیاسی، قانون نویسی، قانون گذاری و اجرای آن دخالت دهد و افراد با هر باور و جایگاهی در سیاست- که عرصه ی واقعیات مادی است- صرفاً باید لائیک باشند، اعتقاد و باور جزو حریم خصوصی افراد است و یک «شهروند» طبق قانون حق دخالت و تحمیل آن را در سیاست ندارد در غیر این صورت مجرم است. به عبارت دیگر هر فردی با هر باوری می تواند حزب داشته باشد و فعالیت سیاسی کند تا وقتی که آن اعتقاد یا گرایش دینیاش را در سیاست دخالت نداده باشد. علاوه بر این، نهاد دین نیز همانند نهاد خانواده و اقتصاد و غیره باید تحت حاکمیت و نظارت قوانین دموکراتیک« انسان محور» باشد.) 2- قوانین انسان محوری بر جامعه حاکم باشد که بدون هیچ ابهامی با اعلامیه ی جهانی حقوق بشر تضاد و منافاتی نداشته باشد. در نتیجه هیچ روحانیای اعم از سنتی یا طرفدار حکومت دینی، بنا بر اعتقاد و باورهایشان، حق اظهار نظر سیاسی، تعیین تکلیف برای «شهروندان» و دخالت در امور سیاسی را در یک نظام دموکراتیک نخواهند داشت؛ چه برای جانبداری از افرادی یا از سر دلسوزی و غیره، چون در این صورت مجرمند و باید محاکمه شوند.3- یک نظام دموکراتیک فاقد هرگونه مرجع دینی و مذهبی است زیرا تنها مرجع آن قوانین« انسان محور» آن است که برعکس دین و باورها واعتقادات با انسان، که در زمان و مکان مشخص، زندگی می کند سر و کار دارد.
کاربر مهمان / 22 June 2012
با بزرگنمایی آیتالله منتظری به چه هدفی میرسیم ؟ آیا سبزفامان به یک آیت الله، هرچند در غیر حیات، در مقابل حجتالسلام خامنهایی احتیاج مبرم دارند ؟ وقتی که منتظری در اوج قدرت بود، عاقد ولایت فقیه و جزم اندیشی اسلامی در ج.ا. بود،دروس نهج البلاغه او در تلویزیون یکی از ارتجاعیترین برداشتهای مذهبی از یک جامعه بوده، ولی همینکه از اریکه قدرت بزیر کشیده شد و خصوصا وقتی دار فانی را وداع گفت، علمدار اصلاحات و اسلام راستین شد. مرده پرستی هم حدی دارد!
ایراندوست / 22 June 2012
در همین قم بسیاری از افراد هستند که در دسته هایی که شما می فرمایید نگنجیده و نمی توان نسبت هایی که شما به آنها روا داشته اید را برای آنها نیز تعمیم داد و همینطور دسته بندی شما در جامعه و حکومت. در قسمت مرام نامه تشیع واقعاً جملاتی آورده شده که باعث تعجب می باشد. چه تحقیقی و از کدام منبع صورت گرفته که به اینگونه استدلال ها منتهی شده است. بررسی شما بسیار ناپخته و دور از واقعیت است. گویی نتیجه را از قبل داشته و بعد به استدلال پرداخته اید. شما یا قم تشریف نداشتید یا اصلاً با مراجع هم نشین نبوده اید. ***
رسولی / 22 June 2012
متاسفانه رستم و گردآفرید دیر رسیدند قبل از آنها و قبل از چه گوارارا و لنین کسی که گفت ولایت فقیه ضد منافع ملی ست و با آن مخالفت کرد و در این راه لباس از تنش کندد و جانش را گرفتند یک آیت الله بود بنام کاظم شریعتمداری.
مهشید از رستمستان / 23 June 2012
موضوع دین این روزها به یک بازیچه و یا شاید یک تجارت پر منفعت تبدیل شده و بازیگران و کارگردانان این صنعت در نهایت به فکر سوء استفاده از قدرت و ثروت ناشی از ان هستند..واقعا نقش این مراجع در این حال و روز دنیا چیست.؟ و یا در مدل کوچکتر و شیعی در ایران.؟ تمام هم و غمشان شده موضوع طهارت قبل و بعد از زفاف.. خلاصه تمام مسئولیتشان منبر نشینی و مدح حسین و حسن گفتن است…در حافظه تاریخی ایران تابه حال این مراجع هیچ عملکرد مناسبی نشان نداده اند و خود من هم هرچه فکر میکنم فقط همین ذهنیت از رشادت یک مرجع ( البته به قول و گفته کتابهای درسیمان ) که تنباکو را حرام کردند ، فتوای قتل فلان شاه را صادر کردند و در مسئله پیچیده بند تمبان حکم به گل گره دادند تا خدای ناکرده در موقع اجابت مزاج و قرابت و لقاح ،کور گره مشکل ساز نشود….بد به حال مردممان که امید به این مراجع دینی بسته اند که این روزها بدتر از گذشته حقوق بگیر سیستم حکومتی شده اند و تا روزی که شکمشان سیر باشد لام تا کام حرف نمیزنند.
حامد / 22 June 2012
مرحوم آیت اله منتظری ، به نظر من شخصیتی بسیار بزرگوار و بی نظیر نه تنها در میان آخوندهای شیعه ، بلکه به جرات میتوان گفت حتی در میان بسیاری از سیاستمداران دنیا ، میباشد . من به عنوان یک آدم کاملا غیر مذهبی ، که هیچ اشتراک زبانی,قومی ویا ملیتی هم با مرحوم منتظری نداشته و ندارم ، به آزادگی و انسانیت این مرد بزرگ سر تعظیم فرود میاورم ،کدام یک از ما حاضر است از قدرت مطلق بر مملکتی تنها به خاطر حقگویی ، دفاع از انسانیت و حقوق مظلومان ، چشم پوشی کند ؟ مخالفت دیگر آقایان در قم ، مانند آقای وحید از جنس دیگری است ، آنها موا ضع بسیار ارتجاعی و ضد آزاد اندیشی دارند ، و در واقع به خامنه ای اعتراض دارند چرا ارتجاع را به طور کامل اجرا نمیکند . احترام من به مرحوم آیت اله منتظری ، دلیل بر قبول داشتن تمامی عقاید ایشان ، نیست . اما وقتی دیدم ، این فرد واقعا در عمل به حقوق بشر پایبند می بود ، شرافت و عزت تمامی انسانها مستقل از ملیت ، زبان یا عقیده فرد ، در وهله اول اهمیت برایش قرار دا شت ، وظیفه خود دیدم تا در مقابل نظرا ت افراد*** از ایشان دفا ع نمایم . با تشکر ، ستار فرزند آزربایجان
ستار فرزند آزربایجان / 22 June 2012