ایرج ادیبزاده – در مسکو با ورود هیئتهای مذاکرهکننده ایران و پنج قدرت بزرگ جهانی، طرفین از ساعت ۱۱ امروز دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱ خورشیدی برابر با ۱۸ ژوئن ۲۰۱۲ میلادی، دور تازهای از مذاکرات اتمی را آغاز کردند که سهشنبه هم ادامه دارد.
به ریاست خانم کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا. خبرگزاری آسوشتید پرس به نقل از دپیلماتهای غربی هشدار داده است «اگر این نشست هم همانند نشستهای استانبول و بغداد به نتیجه نرسد، مذاکرات متوقف خواهد شد.»
از آقای رضا تقیزاده استاد پیشین دانشگاه گلاسکو و کارشناس سیاسی میپرسم:
آیا جمهوری اسلامی مجبور به عقبنشینی شده، برای اینکه این نشست هم به بنبست نرسد؟
رضا تقیزاده:
● ایران آماده است درباره آینده سایت فردو با جامعه جهانی به توافق برسد
● ایران مایل است مذاکرات مسکو به صورت تعامل دیده شود
● آسیبپذیری ایران در مقابل جنگ سایبری کمتر از آسیبپذیریش در مقابل یک جنگ واقعی و بمبگذاری نیست
● نباید انتظار افزایش خطر جنگ گرم را علیه ایران داشته باشیم
رضا تقیزاده – بهنظر من ایران عقبنشینی و یا قبول بخشی از خواستههای جامعه جهانی را در این مقطع به مصلحت خودش میبیند. یعنی قانع شده است که نرسیدن به یک نتیجه لمسی با جامعه جهانی وضعیت اقتصادیش را در داخل بحرانیتر از وضع موجود میکند و از نظر امنیتی چه در ارتباط با مسائل داخلی و چه در ارتباط با مسائل محیطی آسیبپذیری بیشتری پیدا میکند. فشارهایی که در طول دو سال گذشته به ایران وارد شده، تدریجاً نتایج نامطلوبی را بر وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران باقی گذاشته و حال ایران به این نتیجه رسیده که زمان رسیدن به یک تعامل نسبی با جامعه جهانی حالا است و حداقل انتظاری که ایران از این تعامل دارد این است که حداقل یک توقفی در ادامه فشارها ایجاد کند و با تازه کردن نفس شاید در فرصت دیگر از تحلیل رفتن بیشتر بنیهاش چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی و دفاعی پیشگیری کند.
دولتهای روسیه و چین تلاش زیادی داشته و دارند که نشست مسکو به نتیجه برسد. سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه اوایل هفته به تهران رفت و جمهوری اسلامی را به پذیرش عقبنشینی تاکتیکی در مذاکرات مسکو تشویق کرد. این عقبنشینی تاکتیکی چه مسائلی را دربرمیگیرد؟
در گذشته ایران مکرر به آنچه حق اتمی خودش میخوانده اصرار میورزیده. بخشی از این حق غنیسازی اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد و یا داشتن اجازه برای تأسیس سایت دوم غنیسازی در فردو بوده. ولی حالا بهنظر میرسد که ایران آماده است در مورد خارج کردن بیش از ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم غنیسازیشده با غلظت ۲۰ درصد و همینطور در مورد آینده سایت فردو با جامعه جهانی به توافقی برسد، ولی مشروط بر اینکه در مقابل آنچه دادههای ایران است و یا برداشتن قدم به سمت خواستههای جامعه جهانی، انتظارات متقابلی هم دارد. باید تأکید کنم که ایران نمیخواهد در مذاکرات مسکو بهعنوان طرف شکست خورده شرایط حداقل شکست را تحمل کند، بلکه میخواهد مذاکرات مسکو به صورت تعامل دیده شود و در مقابل آنچه عرضه میکند، امتیازهای متقابل و متناسبی را دریافت کند که البته این دید جامعه جهانی نیست، ولی منظور از مذاکرات دپیلماسی و گفتوگوهایی که به چانهزنی ختم میشود، این است که دو طرف خواستههای خودشان را در حداکثر شکل ممکن مطرح کنند و در حداقل به توافق برسند. این توافق در مذاکرات استانبول و بغداد صورت نگرفت، ولی انتظار میرود با پادرمیانی روسیه بتواند به حداقل نتیجه در این مرحله برسد و بعد با توافق برای ادامه گفتوگوها شرایط دو طرف در مذاکرات بعدی بههم نزدیکتر شود.
به نظر میرسد جنگ سردی در یکی دو سال اخیر علیه جمهوری اسلامی آغاز شده: عملیات بمبگذاری، ترور دانشمندان اتمی، حملات سایبری علیه تأسیسات هستهای ایران. آیا به نظر شما این جنگ سرد هم به نوعی باعث تصمیمگیری مسئولان جمهوری اسلامی و گردن نهادن به خواستههای قدرتهای بزرگ شده است؟
بدون تردید یکی ازعوامل مؤثر بوده. بهنظر میرسد در هزاره سوم طبیعت جنگ کاملاً تغییر کرده است. یعنی بهجای استفاده از هواپیما و بمب و سرباز در جبهه، ابزارهای دیگری بهکار گرفته میشود. در طول سه سال گذشته حداقل تأسیسات اتمی ایران در نتیجه جنگ سایبری یا گشودن جبههی مجازی همانقدر لطمه دیدهاند که میتوانست در نتیجهی بمبگذاری و یا انفجار این لطمات صورت گیرد. در طول سه سال گذشته نه تنها تأسیسات اتمی ایران که حتی بخشی از تأسیسات نفتی ایران و پایانههای صادرات نفت مورد حملهی سایبری قرار گرفت. آمریکا برای هدایت چنین جبهههای جنگی سرمایهگذاریهای طولانی کرده و حالا شاهد بخشی از نتایج آن هستیم. ایران حالا میداند که آسیبپذیریش در مقابل جنگ سایبری شاید کمتر از آسیبپذیریش در مقابل یک جنگ واقعی و بمبگذاری نیست و بههرحال در معادلات جمهوری اسلامی برای دست پیدا کردن به یک تعامل با جامعه جهانی، این آسیبپذیریها هم منظور شده است.
آقای تقیزاده قابل لمسترین نتیجه در صورت شکست احتمالی نشست دو روزه مسکو چه پیامدی برای ایران و بهویژه برای مردم ایران خواهد داشت؟
بدون تردید نباید انتظار افزایش خطر جنگ گرم را علیه ایران داشته باشیم. زیرا به نظر من زمان چندان به نفع ایران نیست. از این لحاظ شاید شکست احتمالی مذاکرات مسکو، آمریکا و یا جبهه غرب را چندان نگران نکند، ضمن اینکه کشورهایی مانند اسراییل و عربستان سعودی و بعضی از کشورهای عرب دیگر حاشیه جنوبی خلیج فارس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات مسکو خوشحال خواهند شد. آمریکا ضمن اینکه از موفق بودن مذاکرات مسکو راضی است، از شکست آن چندان نگران نخواهد بود. نگرانی بیشتر را باید نزد ایران ببینیم، به این علت که زمان در جهت ایران نیست. این را میشود در واکنش روز گذشته آقای علی باقری معاون آقای سعید جلیلی در گفتوگو با نماینده تازه چین در مذاکرات مسکو دید. نماینده چین از ایران میخواست که با تاریخ انجام دور بعدی مذاکرات با گروه ۵+۱ توافق کند. ولی آقای باقری با این نظر نماینده چین موافقت نداشت. نماینده چین نظرش موکول بر موفقیت نسبی این مذاکرات و تعیین تاریخ بعدی بود.
ولی ایران چون ادامه وضع موجود را در جهت مصالح خودش نمیبیند، میخواهد که به یک نتیجه قطعی در مذاکرات مسکو برسد و جدول زمانبندیای تدوین شود که بر مبنای آن به انتهای مذاکرات هم بتواند فکر کند. وضعیت اقتصادی ایران وضعیت نامناسبیست. صادرات نفت ایران در حال کاهش مستمر است و قیمتهای جهانی نفت در بازارها قیمتهاییست رو به کاهش که این عوامل تماماً در جهت مخالف منافع ملی ایران، مصالح اقتصادی ایران و ادامه وضع موجود است. به این علت، وضع موجود در نتیجه شکست مذاکرات مسکو ایران را بیشتر تحت فشار قرار خواهد داد تا مخالفان برنامههای اتمی ایران را. به این علت باید انتظار داشته باشیم در صورت شکست احتمالی مذاکرات مسکو فشارها علیه ایران افزایش پیدا کند و وضعیت ایران آسیبپذیرتر از آن باشد که در وضعیت فعلی میبینیم.
مذاکرات مسکو نشان دهنده سه دستور کار مشخص است که پیروزی و یا شکست ان میتواند راهکارهای مختلفی داشته باشد .
الف- در مذاکرات ژنو و متعاقب ان تهران که ترکیه و برزیل هم شرکت داشتند ایران حاضر شده بود 1200 کیلو اورانیوم غنی شده در کشور ثالث بگذارد و سوخت راکتور تهران را مع الواسطه از روسیه و فرانسه بخرد که غزب بخصوص امریکا انرا نپذیرفت ولی در این دور مذاکرات 1+5 میخواهد که غنی شدن 20 درصدی متوقف شده و 110 کلیلو اورانیوم 20 درصدتولید شده از ایران خارج شود که مقایسه دوخواسته برای ایران ختی در صورت شکست مذاکرات هم پیروزی محسوب میشود.
ب_مشکلات اقتصادی داخل ایران نتیجه خارج شدن این کشور از اقتصاد خرد به اقتصاد نیم کلان است که دولت از درک ویافتن راه حل ان عاجز است همین مشکل در دهه 50 در ایران نمودار شد که سرانجام به فرو پاشی حکومت منجر گردید. کاملا قابل درک است که تحریمها بر روند اقتصادی و اجتماعی تاثیر گزار عمده است ولی رفع تحریمها همه مشکلات را حل نمیکند. باید یاداوری کردکه دولت در دهه 50 و نیز هم اکنون بدلیل غیر دموکراتیک بودن و خصلت استبدای غیر مردمی و ناتوان است وحرکت اجتماعی و اقتصادی جامعه دولت را پشت سر گذاشته وعکس العمل های حکومت تضاد و اختناق را بمردم تحمیل میکند.
اقای تقی زاده عنوان کرده اند که تهاجمات سایبری علیه پایانه های نفتی ایران خواست امریکا بوده و در دراز مدت هم ادامه خواهد یافت که نمیتواند واقعیت داشته باشد زیرا تمام تلاش امریکا روانی تولید نفت در تمام جهان وحتی ایران است زیرا رشد اقتصادی جهان در گرو انرژی و نفت هم اکنون پایه و اساس انست خواه حکومت ایران تولید کند و یا دولت نروژ.
در همین راستا غرب سعی دارد بهای فروش نفت با سود توام باشد زیرا سرمایه گزاری برای اکتشافات نفتی بیشتر اینده اقتصادی جهان را تضمین میکند و بایستی استخراج نفت از عمق های 10000 متری مقرون بصرفه باشد چنانکه منابع کف دریای برزیل و یا خلیج مکزیک و الاسکا و صحرای گبی چین نیاز به سرمایه گزاری های کلان دارد که دورنمای منافع راهگشای انست ودر غیر این صورت غرب که بزرگترین مصرف کننده انرژیست با مشکلات بیشتر روبرو خواهد بود
در حاشیه مذاکرات مسکو باید بمساله ای توجه کرد که نقش اقای بافری معاون جلیلی است که بصورت مستقل از مذاکرات بغداد ظاهر شده است و بنظر میرسد که بیشتر توافقها توسط او صورت میگیرد واعتراض او به معاون خانم اشتون در همین رابطه بود و گویا 1+5 تبدیل سطح مذاکرات را به معاون هیات قبول نکرده است وشاید منجر به کناره گیری جلیلی شود.
کاربر مهمان / 19 June 2012