از پرستاری بهعنوان شغلی «مقدس» و در خدمت نجات جان انسانها یاد میشود اما نسبت به جان و زندگی پرستاران و شرایط جسمی، روانی و معیشتی خود آنها بیتوجهی میشود. با وجود کمبود نیروی کار در حوزه پرستاری، مراکز مختلف دولتی و خصوصی با دستکاری در قوانین مرتبط با «مشاغل سخت و زیانآور» حقوق آنها را نقض کرده و کار طاقتفرسای بیشتری را به آنها تحمیل میکند.
محمود عمیدی، عضو شورای مرکزی خانه پرستار در مصاحبه با خبرگزاری کار (ایلنا) میگوید بهرغم اینکه پرستاری شامل «قانون مشاغل سخت و زیانآور» میشود، این قوانین برای پرستاران اجرا نمیشوند. او به دو مورد قانونی مشخص اشاره کرده است که مزایایی را برای مشاغل سخت درنظر گرفتهاند. اما به گفته او این مزایا هرگز برای پرستاران اجرایی نشده است.
قانونگریزی برای بهرهکشی
اشاره عمیدی به قوانین مرتبط با بازنشستگی با ۲۰ سال سابقه و نیز دو ماه مرخصی در سال است. او گفته در مورد بازنشستگی شاغلینِ مشاغل سخت دو قانون وجود دارد: اولین قانون مربوط به ماده واحده قانون نحوه بازنشستگی جانبازان انقلاب اسلامی و معلولان عادی و شاغلین مشاغل سخت و زیانآور است و قانون دوم ماده ۷۶ قانون تأمین اجتماعی که در تبصره دو به این مقوله پرداخته است. براساس تبصره ماده ۷۶ قانون تأمین اجتماعی، هر سال کار در مشاغل سخت و زیانآور ۱,۵ برابر محسوب میشود و ۲۰ سال سابقه کار معادل ۳۰ سال کار محسوب میشود که به موجب آن فرد مذکور میتواند با ۳۰ روز حقوق بازنشسته شود. عمیدی میگوید: «بجز مراکز خصوصی هیچ نهاد، ارگان و دستگاهی این دو قانون را رعایت نمیکند و خیلی منت بگذارند با ۲۵ سال موافقت میکنند که آن هم بسیار نادر است». بر اساس اظهارات عمیدی «در این قانونگریزی، دستگاههای مختلف با هم مسابقه گذاشته و گاهی هم از هم الگوبرداری میکنند».
اصغر دالوندی رئیس سازمان نظام پرستاری اما پیشتر به باشگاه خبرنگاران جوان اعلام کرده بود که «مراکز خصوصی هم نسبت به قوانین مشاغل سخت و زیانآور تمکین نمیکنند. او وضعیت کاری پرستاران را از نظر میزان ساعت و سختی کار «نامناسب» خوانده و گفته بود «در حال حاضر پرستاران بسیاری از مطالبات خود را دریافت نکردند و کارانه آنها حدود بیش از۶ ماه به تأخیر افتاده است و همین مسئله باعث بروز مشکلات و محدودیتهای مالی در زندگیهای شخصی این افراد شده است».
سیدجواد توکلی، عضو هیات مدیره سازمان نظام پرستاری مشهد نیز گفته بود برخی از قوانین و مصوبات مانند قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری در مورد پرستاران رعایت نمیشود.
به گفته او برخی از سازمانها با بیاعتنایی به فشار کاری بر پرستاران و ماهیت سخت و زیانآور بودن شغل پرستاری، از طریق بخشنامههای داخلی قوانین مصوب را دستکاری کرده و دور میزنند: «به عنوان مثال از سوی کارگزینی بخشنامه میشود که شیفتهای پرستاران بهصورت موظفی و غیرموظفی یا حضور فیزیکی یا غیرفیزیکی محاسبه شود و مزایای قانون بهره به صورت اضافه کار و جداگانه محاسبه گردد. حال آنکه در قانون ارتقای بهرهوری و بر اساس بند پنج آییننامهی اجرایی این قانون، ساعات شیفت شب و ایام تعطیل پرستاران بایستی با ضریب ۱,۵ محاسبه شود. با دستکاری قوانین و از جمله مورد مذکور، گاهی شاهد این هستیم که پرستاری با وجود داشتن ساعات اضافه کار، مورد جریمه کسر ساعت کار قرار گرفته است که این امر، بر خلاف قانون ارتقای بهرهوری است».
فشار کاری خطرناک و مرگبار بر پرستاران
محمود عمیدی هم در مورد ساعات کاری پرستاران میگوید پرستاران قربانی فشار کاری و نقض حقوقشان هستند و نمیتوانند اعتراض کنند: «از طرف دیگر با وجود نیاز شدید به خدمات جامعه پرستاری هر روز فشار بر این قشر بیشتر شده است تا جاییکه میتوان با یک تحقیق علمی ثابت کرد که [هر پرستار] تا چه میزان قربانی فشارِ کاری میشود. با وجود فشارهای اجباری، حقوقشان هم به راحتی و بهرغم اطلاع پایمال میشود و کسی نیست که به این موضوع رسیدگی نماید. اعتراض هم که کلمه منفوری است».
براساس اعلام علی محمد آدابی، رئیس پیشین سازمان نظام پرستاری در ۵ سال گذشته، ۱۷ پرستار که بین ۲۵ تا ۴۰ سال سن داشتند بر اثر سندروم کاروشی (مرگ ناشی از خستگی مفرط) جان دادند. به گفته او فشار ناشی از اجرای طرح تحول نظام سلامت را که باعث افزایش حجم کاری پرستاران شده از یکسو و «دغدغه معاش» از سوی دیگر پرستاران سراسر کشور را نسبت به سندرم کاروشی آسیبپذیر کرده است.
دبیرکل خانه پرستار اما اصلیترین دلایل فشار بر پرستاران را تعداد کم آنها در مقایسه با جمعیت بیماران و تعداد تختهای بیمارستانی میداند و میگوید: در کشورهای اروپایی به ازای هر هزار نفر ۱۰ پرستار وجود دارد. در کشورهای آذربایجان و گرجستان به ازای هر هزار نفر ۵ پرستار وجود دارد اما در ایران به ازای هر هزار نفر یک و نیم پرستار وجود دارد.
محمد شریفی مقدم دبیرکل سازمان نظام پرستاری به ایلنا گفته بود که تعداد پرستارانی که فوت میکنند افزایش یافته است و این نگرانی وجود دارد که کاروشی در ایران هم شیوع پیدا کرده باشد. با اینوجود نه وزارت بهداشت و نه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای رفع نگرانیها ورود نکردهاند و به نوعی قضیه را مسکوت گذاشتهاند.
در همین زمینه: