سراج‌الدین میردامادی – به تازگی فایل صوتی سخنرانی سردار سراج، رئیس مرکز آینده پژوهی و مطالعات راهبردی تابان و از سرداران به‌‌نام سپاه پاسداران در آستانه‌‌ مرحله‌ دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی  و در جمع هادیان سیاسی سپاه در شهر ری بر روی سایت‌ها و رسانه‌ها منتشر شده است.

 
از آقای مراد ویسی، روزنامه‌نگار در رادیو فردا پرسیدم، مهم‌ترین نکاتی که سردار سراج در این سخنرانی مطرح کرده چیست و به طور مشخص از کدام بخش از صحبت‌های سردار سراج دخالت سپاه در سیاست و انتخابات برداشت می‌شود؟
 
مراد ویسی: مهم‌ترین نکته صحبت‌های سردار سراج که می‌توان از آن تعبیر به دخالت سپاه در اوضاع سیاسی کشور و انتخابات کرد، این است که او تأکید می‌کند ما باید کاری کنیم که آقای حداد عادل رئیس مجلس شود و آقای ایکس که منظورش آقای لاریجانی‌ست، رئیس مجلس نشود. به طور طبیعی موقعی که او تحلیل می‌کند در مجلس و در انتخابات باید جناح و فردی پیروز و رئيس مجلس شود و جناح و فرد دیگری نشود، این می‌تواند عالی‌ترین نماد دخالت سپاه در انتخابات باشد، با توجه به این که آقای سراج پیش از این رئیس سازمان بسیج دانشجویی بود که مهم‌ترین تشکل دانشجویی در حوزه دانشگاه‌ها است.
 
 
از طرف دیگر آقای سراج معتقد به یک تحلیل راهبردی از طرف سپاه است. در هر حال او سردار سپاه هست و نمی‌تواند بدون اجازه‌ مقامات مافوق خود چنین صحبت‌هایی کند و اصلاً این سخنرانی در حضور یکی از نمایندگان ولی فقیه در سپاه انجام شده، فردی که قبلاً نماینده ولی فقیه در تیپ حفاظت انصار مجلس بوده است. آقای سراج آنجا به شنونده‌ها و مخاطبانش که هادیان سیاسی سپاه هستند، یک تحلیل ارائه می‌کند که می‌تواند تحلیل استراتژیک سپاه باشد و آن تحلیل این است که آقای هاشمی به‌عنوان جریان نزدیک به فتنه، آقای احمدی‌نژاد به‌عنوان رأس جریان انحرافی و آقای ایکس در ریاست مجلس که منظورش آقای لاریجانی‌ست، مثلثی هستند که می‌خواهند مذاکره و رابطه با آمریکا را بر مقام معظم رهبری به قول او تحمیل کنند و به این ترتیب انقلاب را به انحراف بکشانند. به یک معنا آقای سراج تحلیل راهبردی سپاه و سازمان اطلاعات سپاه را علیه مخالفین یا منتقدین وضع موجود که به قول او آقای رفسنجانی، آقای لاریجانی و آقای احمدی‌نژاد هستند، اعلام می‌کند.
 
 
به نظر می‌رسد تا حدی ابهام هم در این نوار وجود دارد. از طرفی سردار سراج مواضعی در برابر دولت یا به تعبیر او «جریان انحرافی» می‌گیرد و از طرفی هم به آقای لاریجانی به دلیل این که ریاست مجلسی را بر عهده داشته که با دولت کشمکش‌های بسیاری داشته‌اند، انتقاد می‌کند. موضع سپاه در کدام سمت این جغرافیای جناح‌بندی‌های سیاسی وجود دارد؟
 
ابهامی که در این نوار وجود دارد بیش از این است که شما گفتید. ابهامی که وجود دارد این است که آیا این موضع کل سپاه یا موضع بعضی از جریان‌های سپاه است. از آنجا که آقای زاکانی که قبلاً رئیس آقای سراج در بسیج دانشجویی بوده و الان در مجلس نزدیک‌ترین فرد به آقای حداد عادل و جریان تحت رهبری آقای حداد عادل است، این تحلیل وجود دارد که آقای سراج دارد تحلیل آقای زاکانی و آقای حداد را مطرح می‌کند. یعنی بخشی از سپاه که عمدتاً در بسیج دانشجویی‌ست، مایل نیست که آقای لاریجانی رئیس مجلس شود و برای این که آقای لاریجانی رئیس مجلس نشود، او را متهم می‌کند به همکاری با آقای احمدی‌نژاد و آقای رفسنجانی و از آن طرف برای این که آقای رفسنجانی را بزند، او را متهم می‌کند به همکاری با جریان انحرافی.
 
مراد ویسی: در میان سه نهاد اصلی اطلاعاتی کشور، یعنی سازمان اطلاعات سپاه به ریاست آقای طائب، وزارت اطلاعات به ریاست آقای مصلحی و اطلاعات ناجا، اکنون سپاه از همه قوی‌تر است و این اراده آقای خامنه‌ای بوده
من مطمئن نیستم که این تحلیل کل سپاه باشد. می‌تواند تحلیل بخشی از سپاه یعنی، بسیج دانشجویی و جریان آقای زاکانی و آقای طائب باشد، ولی می‌تواند تحلیل کل سپاه هم تلقی شود. ما چون خبر دقیقی نداریم، نمی‌دانیم که آیا این تحلیل جریان تحت نظر آقای زاکانی، آقای طائب و آقای رضا سراج است یا جریانی‌ست که کل سپاه را دارد فرماندهی می‌کند.
 
 
در این فایل صوتی به مسئله‌ انتخابات مرحله‌ی دوم هم خیلی پرداخته شده و اسامی‌ خاصی هم به میان آمده. هم انتقادات تندی متوجه آقای حسینیان شده و هم انتقادات تندی علیه آقای علی مطهری. به نظر شما سپاه در مرحله‌ دوم انتخابات در برابر لیست‌های متنوع اصول‌گراها بیشتر به کدام لیست توجه داشت و تلاش می‌کرد که آن لیست را برنده کند؟
 
من فکر می‌کنم جریان‌های مختلف سپاه موضع‌گیری‌های مختلفی داشتند. یک جریان از سپاه که «جمعیت ره پویان» و «جمعیت ایثارگران» است، مثل حسین فدایی، پرویز سروری، علیرضا زاکانی و الیاس نادران، در جبهه‌ متحد بود و زیر چتر جبهه‌ متحد در انتخابات حاضر شد. در حالی که پس از انتخابات این جریان از جبهه‌ متحد تا حدودی فاصله گرفت و در مسئله‌ ریاست آقای حداد به جبهه‌ پایداری نزدیک شد. بعضی از افراد سپاه هم مثل آقای زارعی، آقای صفار هرندی از همان ابتدا چه به شکل رسمی و چه غیررسمی با جبهه‌ی پایداری بودند. به اعتقاد من سپاه در مورد جبهه‌ متحد و جریان جبهه‌ پایداری به دو دسته تقسیم شده بود. نکته‌ دیگری که می‌شود گفت این است که بعضی از افرادی که نزدیک به سپاه بودند، در انتخابات رأی نیاوردند. مثلا در قم آقای ذوالنور که جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه بود رأی نیاورد. یا در حوزه‌های دیگر حدود ۲۰ سردار سپاه کاندیدا شده بودند که رأی نیآورده بودند. در برابر ۱۱ سردار سپاه رأی آوردند و وارد مجلس شدند. من فکر می‌کنم حالا که اصلاح‌طلب‌ها از عرصه‌ حکومت‌داری حذف شده‌اند و حتی نزدیکان آقای هاشمی رفسنجانی هم حذف شده‌اند، عملاً سپاه به‌عنوان مهم‌ترین نهاد کشور بعد از آیت‌الله خمینی خودش به دساه‌ها و جریان‌های مختلفی تقسیم شده است.
 
 
اگر ما مواضع سردار سراج را مواضع بخشی از سپاه بدانیم، آیا می‌شود به گونه‌ای مواضع او را مواضع رأس حاکمیت نظام، آیت‌الله خامنه‌ای، هم دانست؟
 
تا حدی بله و تا حدی نه. من فکر می‌کنم این جریان طیف آقای طائب را در سپاه نمایندگی می‌کند، یعنی طیفی که نزدیک به مجتبی خامنه‌ای است. طیف مجتبی خامنه‌ای در این انتخابات تلاش کرد از طریق آقای طائب و از طریق بسیج دانشجویی و افرادی مثل سراج و زاکانی، اهداف انتخاباتی خودش را پیش ببرد و دنبال ریاست آقای حداد عادل هم بود. ولی من مطمئن نیستم که آقای خامنه‌ای خودش هم به چنین جمع‌بندی رسیده بود. من فکر می‌کنم با وجود این که طیف مجتبی خامنه‌ای و حداد عادل و طائب با سرعت بیشتری برای حذف جریان راست سنتی و از جمله جریان علی لاریجانی جلو رفتند، ولی خود آقای خامنه‌ای یا به این تحلیل نرسیده بود، یا به این تحلیل رسیده بود و مصلحت نمی‌دانست که خیلی آشکار دخالت کند.
 
تحلیل من این است که اگر آقای خامنه‌ای در مسئله‌ ریاست مجلس دخالت می‌کرد، علی لاریجانی نمی‌توانست به ریاست مجلس انتخاب شود. آقای خامنه‌ای یا آقای حداد عادل را برای ریاست مجلس در این مقطع قبول نداشت و یا مصلحت نمی‌دید که ورود کند که من به دومی قائلم. یعنی آقای خامنه‌ای آقای حداد را خیلی قبول دارد و یکی از سیاستمدارانی‌ست که بسیار آقای خامنه‌ای به وی علاقه دارد، چون عیناً نظرات آقای خامنه‌ای را مثل ضبط صوت تکرار می‌کند. ولی آقای خامنه‌ای مصلحت ندید که بین لاریجانی و حداد عادل به طور رسمی دست به انتخاب بزند و به همین خاطر علی لاریجانی به دلیل قدرت لابی که خودش و اطرافیانش مثل باهنر دارند و به دلیل قدرت زیاد راست سنتی و یک دلیل هم این که زودتر دست جنباند و یک فراکسیون راهروان ولایت را تشکیل داد و دلیل دیگر به دلیل بدنامی کسانی مثل حسینیان که پشت سر حداد عادل بودند، در مجموع توانست آقای حداد عادل را شکست دهد.
 
در انتخابات مجلس نهم جریان‌های مختلف سپاه موضع‌گیری‌های مختلفی داشتند. بخشی از آنها زیر چتر جبهه‌ متحد در انتخابات حاضر شدند و برخی هم زیر چتر جبهه پایداری
من فکر می‌کنم این تحلیل که سپاه و آقای طائب و مجتبی خامنه‌ای دنبال حداد عادل بودند و دخالت صریح در انتخابات درست است، ولی آقای خامنه‌ای به هر ملاحظه‌ای بود، دخالت مستقیم نکرد و اگر دخالت مستقیم می‌کرد، طبق تجارب گذشته آقای علی لاریجانی یا هر کسی دیگر نمی‌توانست خلاف نظر آقای خامنه‌ای در مجلس عمل کند.
 
 
در این نوار به موارد و اطلاعاتی اشاره می‌شود که هرگز در اخبار رسمی نیامده ازجمله تلاش‌هایی برای انفجارها و حرکت‌های تروریستی در سطح کشور که ظاهراً بر اساس ادعای او خنثی شده. چه‌قدر فکر می‌کنید که این اطلاعات درست باشد یا به گونه‌ای فضاسازی و جنگ روانی باشد؟
 
اتفاقاً همین اطلاعات که آقای سراج می‌گوید، نشان می‌دهد که آقای سراج خیلی به آقای طائب نزدیک است، چون آقای طائب مسئول اطلاعات سپاه است و این اطلاعاتی که او ارائه می‌دهد به طور منطقی مربوط به سازمان اطلاعات سپاه می‌شود. در هر حال این اراده از طرف آقای خامنه‌ای وجود داشته که سپاه به قوی‌ترین نهاد اطلاعاتی کشور تبدیل شود.
 
الان سپاه در میان سه نهاد اصلی اطلاعاتی که در کشور وجود دارد، قوی‌ترین است. یعنی سازمان اطلاعات سپاه به ریاست آقای طائب، وزارت اطلاعات به ریاست آقای مصلحی و اطلاعات ناجا. صرف‌نظر از اطلاعات رکن دو ارتش. در بین این سه سازمان اطلاعاتی سازمان اطلاعات سپاه قوی‌تر است، چرا که الان بر وزارت اطلاعات هم ریاست می‌کند. آقای مصلحی، نماینده سابق آقای خامنه‌ای در نیروی زمینی سپاه بوده. در واقع به نیابت از سپاه آقای مصلحی دارد وزارت اطلاعات را اداره می‌کند و الان این سازمان اطلاعات سپاه است که هم بر وزارت اطلاعات و هم بر دستگاه قضایی و امنیتی سایه انداخته است. من فکر می‌کنم این اطلاعاتی که اعلام شده نشانگر این است که سازمان اطلاعات سپاه مثل اوایل دهه ۶۰ دارد تبدیل به نهاد اول اطلاعاتی در کشور می‌شود. ولی این به معنای حذف بقیه نهادهای اطلاعاتی نیست، چون هیچ وقت در نظام‌های استبدادی و دیکتاتوری فردی که در رأس حاکمیت است، نهادهای اطلاعاتی را یکپارچه نمی‌کند، به این دلیل که آنها بتوانند علیه همدیگر رقابت کنند و علیه همدیگر فعالیت کنند و امکان همکاری مشترک علیه فردی را که در رأس نظام هست نداشته باشند.