علی افشاری – با پایان دور دوم انتخابات، سیمای مجلس نهم کامل شد. تنها وضعیت دو حوزه دماوند و تنکابن با ابطال شورای نگهبان به انتخابات میان‌دوره‌ای کشیده شد. البته ممکن است در مرحله دوم نیز انتخابات‌هایی باطل شود. اگر شورای نگهبان همه نتایج مرحله دوم انتخابات را تایید کند آن‌گاه مجلس نهم با ۲۸۸ نفر افتتاح می‌شود. تنها ۹۸ نفر از نمایندگان مجلس هشتم (در حدود ۳۴ درصد) در مجلس باقی ماندند. ۱۶۹ نماینده برای نخستین بار بر کرسی‌های سبز مجلس تکیه می‌زنند.
 
تقریبا روند مرحله اول در مرحله دوم نیز تکرار شد و منفرد‌ها پس از جبهه متحد اصول‌گرایی دومین جریان برنده انتخابات شدند. البته ۳۰ درصد منفرد‌ها که در لیست گروه‌های سیاسی نبودند دارای گرایش اصول‌گرایی هستند.
 
حکومت مانند دوره نخست به بزرگ‌نمایی تعداد شرکت کنندگان پرداخت تا سرپوشی بر بحران مشارکت سیاسی بگذارد. به نظر می‌رسد نرخ مشارکت در دوره دوم انتخابات مانند دوره اول بین ۳۵ تا ۵۰ درصد واجدین حق رای و چه بسا کمتر بوده است. این عدد با توجه به این واقعیت گفته می‌شود که تنها کسانی که در دور اول رای دادند در دوره دوم می‌توانستند شرکت کنند.
 
دو نمودار زیر ترکیب سیاسی راه یافتگان به مجلس نهم و وزن گروه‌ها را نشان می‌دهند:
 
 
 
ملاک تعیین گرایش سیاسی کاندیدا‌ها حضور آنان در لیست‌های انتخاباتی، سوابق سیاسی و مواضعشان است.
 
همان‌گونه که مشاهده می‌شود جبهه متحد اصول‌گرایان با کسب ۴۰ درصد بزرگ‌ترین جریان برنده در انتخابات است. بعد از آن منفرد‌ها که پدیده این انتخابات بودند در جایگاه دوم قرار دارند. جبهه پایداری، ناکام این دوره از انتخابات بود. آنها علی‌رغم معرفی ۱۸۰ کاندیدا که ۲۵ نفر آنها مشترک با جبهه متحد بودند توانستند ۳۴ نفر را در مجلس داشته باشند. اگر کاندیداهای اختصاصی آنها در نظر گرفته شوند فقط ۲۱ درصد کاندیدا‌های طیف رادیکال و ولایت‌محور اصول‌گرایان به مجلس راه پیدا کردند.
 
جیهه متحد ۲۵۰ نامزد اختصاصی داشت که وزن راه‌یافتگان آن ۴۷ درصد می‌شود. بنابراین جبهه متحد اصول‌گرایان برنده رقابت این دوره از انتخابات در سراسر کشور شد.
 
فراکسیون اصلاح‌طلب‌ها در مقایسه با مجلس هشتم ضعیف‌تر شد. اما آنها می‌توانند با جذب بخشی از منفرد‌ها بر تعداد اعضاء فراکسیون خود بیفزایند.
 
به نظر می‌رسد جبهه متحد بتواند ۴۰ درصد منفردین را جذب کند. همچنین علی مطهری و گروه سیاسی نو پا و خلق‌الساعه وی در انتخابات تحت عنوان صدای ملت نیز قادر است با بخشی از منفردین، فراکسیونی جدیدی در مجلس تاسیس کند.
 
نیاز منفرد‌ها برای اجرای وعده‌های انتخاباتی باعث می‌شود دولت نیز بتواند از بین آنها یارگیری کند.
 
نزدیکی بین جبهه ایستادگی، صدای ملت و جبهه متحد بالا است و اصلاح‌طلبان نیز در مقایسه با جبهه پایداری ترجیح می‌دهند تا از این طیف حمایت کنند.
 
بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که بخش سنتی، میانه‌رو و پراگماتیست اصول‌گرایان در این نزاع برنده شد. طیف رادیکال در تشکیل فراکسیونی قدرتمند با ناکامی مواجه شد. نتیجه انتخابات مجلس نهم بخش قدیمی اصول‌گرایان با محوریت مهدوی کنی (جامعتین) را تقویت کرد که در مجموع با روند پس از تیر ۱۳۸۴ حکومت میانه خوبی ندارند.
 
البته در جبهه متحد بیشتر به طور نسبی گروه نظامی (جمعیت ایثارگران و رهپویان) موفق شدند نفرات خود را راهی مجلس کنند. جمعیت موتلفه ناکام ماند و چهره‌های شاخص آن نظیر حبیبی، بادامچیان و ترقی رای نیاوردند.
 
علی افشاری: این بار اصول‌گرایی به عنوان یک چتر قرار بود کل مجلس را فرا بگیرد. اما پیروزی منفرد‌ها و عدم توافق گروه‌ها برای رسیدن به فهرست واحد در اردوگاه اصول‌گرایان باعث شد که فضا تا حدی متفاوت با خواست حکومت شود
 
همچنین شمار نمایندگان زن در همان تعداد مجلس هشتم، یعنی ۹ نفر باقی ماند. اما انتخاب زنان در ۴ شهر کوچک زابل، سراب، سمیرم و ساوه که در آن نیرو‌های سنتی دست بالا را دارند نشان از تحولاتی در جامعه ایران به نفع جنبش زنان دارد. البته گرایش سیاسی و مواضع این زنان بعید است همراهی با مطالبات جنبش زنان داشته باشد، اما انتخاب آنان در مناطقی که فرهنگ مردسالارانه عمق زیادی داشته است نشان از تغییراتی ژرف دارد.
 
تعداد روحانیون در مجلس نهم ۲۹ نفر است که کمترین عدد در ادوار ۹ گانه مجلس محسوب می‌شود. پیش از این، مجلس ششم با ۳۵ روحانی کمترین و مجلس اول با ۱۶۴ بیشترین نصاب را داشت.
 
در مجلس نهم الگوی تک حزبی حکومت اجرا می‌شود. از این لحاظ تغییری کیفی نسبت به مجالس پس از دوره سوم رخ می‌دهد. بنابراین جایگاه فراکسیون اصلاح‌طلب‌ها کاملا متفاوت با گذشته است و اهمیت سابق را ندارد.
 
این بار اصول‌گرایی به عنوان یک چتر قرار بود کل مجلس را فرا بگیرد. اما پیروزی منفرد‌ها و عدم توافق گروه‌ها برای رسیدن به فهرست واحد در اردوگاه اصول‌گرایان باعث شد که فضا تا حدی متفاوت با خواست حکومت شود.
 
برای اولین بار سهم احزاب بزرگ حکومتی از کرسی‌های مجلس کاهش چشمگیر یافت. همچنین تعداد فراکسیون‌های کوچک نیز افزایش پیدا کرده است. بنابراین از یک منظر می‌توان گفت مجلس نهم آغاز فروپاشی اصول‌گرایان به عنوان یک جریان سیاسی یکپارچه و منسجم و تشکیل آن به چند شاخه است.
 
در این میان کشمکش بین جبهه متحد و جبهه پایداری این ظرفیت را دارد که دودستگی جدیدی در داخل بلوک قدرت ایجاد کند اما دامنه و عمق آن فعلا در حد تمایز جناح چپ و راست سابق و اصلاح‌طلب و محافظه‌کار سالیان بعد نیست. اما درگیری بین آنها در مرحله دوم انتخابات تشدید شد و اگر این روند ادامه پیدا کند تفاوت آنها به سمت تعارض و برخورد‌های تخریبی میل می‌کند.
 
در کل به لحاظ فنی و سیاسی بعید است مجلس نهم تفاوت خاصی با مجلس هشتم داشته باشد اما قدرت اصول‌گرایان افزایش نیافته است. گذشته از آن که انتخابات غیر آزاد و سرد بود، ترکیب راه یافتگان نشان می‌دهد در مسائل مهم تابع تصمیمات بیرون مجلس و اراده راس قدرت باشند.
 
البته عدم یکدستی کامل می‌تواند در مواقع بحرانی منجر به تفاوت موضع اقلیت بشود. اصول‌گرایان منتقد وضع موجود (علی مطهری) در این مجلس به طور نسبی قوی‌تر هستند. با توجه به چرخش موضع رهبری، مجلس نهم بر خلاف مجالس هفتم و هشتم دست بالا را در مقابل دولت احمدی‌نژاد خواهد داشت و بیشتر می‌تواند نقش نظارتی خود را اعمال کند.
 
سوابق قبلی نشان می‌دهد که ترکیب فراکسیونی داخل مجلس کمی متفاوت با ترکیب سیاسی زمان انتخابات است. حال باید دید که این تفاوت در مجلس نهم نیز به ظهور می‌پیوندد و شکل آن چگونه خواهد بود.