هر سال با پایان کنکور در تابستان و شروع نیمه دوم سال بسیاری از دانشجویان پذیرفته شده در دانشگاههای دولتی از شهرستانهای دور برای تحصیل به کلانشهرها میآیند. اولین مسئلهای که دانشجویان شهرستانی با آن مواجه هستند تأمین سرپناه است، سرپناهی که باید مأمن امن دانشجو باشد و او را از استرس و اضطراب دور کند تا بتواند با آرامش به تحصیل بپردازد. اما خوابگاه دانشجویی خود مشکلی است که بر دیگر مشکلات دانشجویان افزوده میشود، مشکلی گرانسنگ.
کیفیت بد غذای خوابگاه
«غذای خوابگاهها سرد و درعین حال خام است؛ هیچوقت هم این کیفیت بد غذا تغییر نمیکند.» این جمله را دانشجوی ترم ۷ کارشناسی بیان میکند، دانشجویی که به علت مصرف غذای خوابگاه در طول دو سال دچار بیماری روده شده است.
در طول روز دانشجویان از غذای سلف دانشگاهها استفاده میکنند و تنها در زمان شب مجبور به مصرف غذای خوابگاه هستند. به گفته کسی که به تازگی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده، غذای سلفسرویس در مدت چهار سال تحصیل موجب بیماری گوارشی او شده است.
هر سال دانشجویان در خوابگاههای مختلف در واکنش به عدم نظارت بر کیفیت پایین غذاها دست به اعتراضات مختلفی میزنند. هرازچندگاهی نمونهای از این اعتراضات در اخبار رسمی رسانههای ایران و فضای مجازی منتشر میشود.
کیفیت نازل و حتا زیانآور غذاهای خوابگاه موجب بروز بیماریهای گوارشی، مزاجی و همچنین مسمومیت هرازچندگاهی دانشجویان میشود. از پیامدهای غیرعادی تغذیه در خوابگاهها هم بسیار میشنویم. یکی از دانشجوان دختر در این مورد میگوید: «از زمانی که غذای خوابگاه را مصرف کردم موهای بدنم افزایش پیدا کرده است. میگویند به علت کافور است، اما مسئولان منکر میشوند.»
سالیان سال است که دانشجویان به هرنحوی صدای اعتراضات خود را در این خصوص به گوش مسئولان مربوطه میرسانند اما بسیاری از خوابگاهها همچنان وضعیت نامناسب پیشین را دارند. به گفته یکی از دانشجویان: «زمانی که اعتراض خود را با یک مسئول درمیان میگذاریم تنها برای یک هفته این کیفیت تغییر پیدا میکند و مجدد همان آش و همان کاسهی شکسته را به دستمان میدهند.»
شرایط زیست و مشکل ایمنی
یکی دیگر از مشکلات پابرجای خوابگاههای دانشجویی مسئله سرمایشی و گرمایشی است. به گفته ساکنان خوابگاهها، دانشجویان همیشه یا سردشان است یا گرمشان.
بیشتر حوادث رخ داده در خوابگاهها منوط به فصل پاییز و زمستان است که به علت کیفیت پایین و عدم رعایت مسائل ایمنی در وسایل گرمایشی موجب بروز حوادثی از جمله مسمومیت گازی، خفگی و مرگ، آتش سوزی و… دانشجویان میشود. سال گذشته یک دانشجوی پزشکی براساس گازگرفتگی در حمام خوابگاه فوت کرد.
خوابگاههای دانشجویی معمولا به شکل لازم و کافی فاقد وسایل آتش نشانی هستند. راههای و امکانهای اضطراری در آنها با نصب شبرنگ مشخص نشدهاند. همچنین براساس گفتههای دانشجویان مانور زلزله در طول سال با هدف آشنایی برای مقابله با حوادث طبیعی، انجام نمیشود. یکی از دانشجویان در این مورد میگوید: «سال گذشته که در تهران زلزله آمد هیچ یک از مسئولان خوابگاه و دیگر افراد نسبت به دلگرمی دانشجویان اقدامی نکردند و هیچ کدام از ما نمیدانستیم که در آن دقیقههای اضطرابآور چه کاری انجام دهیم.»
جنبهای از مشکل بهداشت
“حمامهای مشترک” در خوابگاهها یکی دیگر از مشکلات به خصوص پسران خوابگاهی است. به گفته یک دانشجوی ترم ۵، مشترک بودن حمامها و همچنین سردی فضای همیشگی آن موجب میشود دانشجویان در فصل زمستان به سرماخوردگی مبتلا شوند که علاوه بر هزینه درمان برای یک دانشجو، موجب عقب افتادن آنها از درس میشود.
یکی از دانشجویان دختر با بیان اینکه از ۱۰ حمام موجود در یک ساختمان پنج طبقه تنها یک حمام دوش و شیرآب درستی دارد، میگوید: «اکثر دوش و شیرآبهای خوابگاه مشکل فنی دارند و باید التماس مسئولان را کنیم تا نسبت به وضعیت ناجور آنها رسیدگی کنند.»
از دیگر حلقههای مفقوده بهداشتی در خوابگاههای دانشجویی پسران و دختران میتوان به عدم رعایت بهداشت در حمام و سرویسهای بهداشتی اشاره کرد. یک دانشجو که در خوابگاه خیابان ۱۶ آذر تهران مستقر است، میگوید: «هر واحد دارای یک سرویس بهداشتی است. بچهها بهداشت را رعایت میکنند اما همیشه سرویسهای بهداشتی کثیف است و نظافت نمیشود.»
وجود موش، سوسک و حشرات موذی در اماکن بهداشتی یکی از مشکلات چشمگیر خوابگاهها است. مشکل بزرگ است اما به خاطر گستردگی آن به مسئلهای عادی تبدیل شده است.
کوچکی اتاقها و شلوغ بودن آنها
تختها ناراحت و پرسروصدایند. اتاقها که تنگ هستند و نامناسب برای پذیرش بیش از سه نفر. چهار دیواریهای تنگ و تاریک و بدقواره پنج الی شش نفر را در دل خود جای میدهند. این یکی از مشکلات اصلی و همیشگی خوابگاههای دانشجویی است.
ساکنان خصوصیات یکسانی ندارند. همسان هم که باشند زندگی مشترک در یک اتاق تنگ خودبهخود با اصطکاکهای ناگوار همراه میشود.
سختگیری ناموجه و رفتارهای توهینآمیز
قانونهای سختگیرانه در خوابگاههای دخترانه موجب بروز بسیاری از آسیبها شده است. بر طبق آنها در نیمه اول سال دانشجویان باید تا قبل از ساعت ۹ شب و در نیمه دوم سال قبل از ساعت ۱۰ شب در خوابگاه حضور داشته باشند. اگر دانشجویی تخلف کند موظف به دادن تعهد کتبی میشود؛ و در صورت تکرار، موضوع را به خانواده دانشجو اطلاع میدهند. کسانی که چنین قوانینی را وضع میکنند به پیامدهای آن توجه ندارند. با توجه به فرهنگ سنتی که یک شاخص آن اعمال محدودیت بر دختران ایرانی از طرف خانوادههاست، بسیاری از دانشجویان برای اطلاع نیافتن خانواده خود بابت برگشت به خوابگاه در ساعت بعد از ۹ شب، ترجیح میدهند به خوابگاه بازنگردند. یکی از دانشجویان در این خصوص میگوید: «بارها پیش آمده که بخاطر همین قانون به خوابگاه برنگشتهام و ترجیح دادهام که در خانه فرد دیگری بمانم.»
ساحل، دانشجوی ترم هفت در مورد یکی از اتفاقات تلخ خود در دوران دانشجویی چنین تعریف میکند: «سال گذشته، روزهای آخر اسفند ماه بود. به همراه یکی از هم اتاقیهایم به اسم مونا قرار گذاشته بودیم که برای خرید به بیرون برویم. ساعت حدودهای شش عصر بود که از خوابگاه بیرون زدیم. هنوز بیست قدمی از خوابگاه فاصله نگرفته بودیم که دو موتوری شروع به چرخیدن دور من و مونا کردند. ترسیده بودیم و نمیدانستیم که اصلا چه چیزی از ما میخواهند. از ترس شروع به جیغ زدن کردیم که در همین حین نگهبان خوابگاه به بیرون آمد. نگاهم که به نگهبان افتاد خیالم راحتتر شد که مداخله میکند و بالاخره آن دو موتوری میروند اما هیچ اتفاقی از جانب نگهبان رخ نداد. دقیقا در چهارچوب در ایستاده بود و تماشا میکرد. خوابگاه دختران مقطع کارشناسی در ته امیرآباد است؛ جایی که هیچ منزل مسکونی وجود ندارد. بدون اینکه بفهمیم چرا؛ آن دو موتوری از موتور پیاده شدند و به طرز وحشتناکی مونا را مورد ضرب و شتم قرار دادند که فک او شکست. نگهبان خوابگاه حتی با پلیس هم تماس نگرفت و در آخر بچههای خوابگاه دوستم را به بیمارستان منتقل کردند. هیچ یک از مسئولان خوابگاه دانشجویی برای جلوگیری از این قضیه مداخله نکردند. شاید اگر نگهبان خوابگاه دخالت میکرد فک دوستم شکسته نمیشد و مورد عمل جراحی قرار نمیگرفت.»
دانشجویان ساکن خوابگاه میتوانند موارد بسیاری از این گونه بیتوجهیها برشمارند. بیتوجهی هنوز خوب است، روا داشتن بیادبی و توهین در حق دانشجویان، از سوی مسئولان − از نگهبانان گرفته تا رئیسانشان – امری عادی است.
دانشجو را خوار میکنند، با ستارهدار کردن، دستگیر کردن و با تحمیل محرومیت به آنان، چیزی که در نمونه خوابگاههای دانشجویی میبینیم.