عراق + ۱۰۰ مجموعه‌ای است از داستان‌های علمی – تخیلی که پیامدهای حمله نظامی آمریکا به عراق را یک قرن بعد از این واقعه تخیل و بررسی می‌کنند. نویسندگان این کتاب در گروه‌های سنی مختلف قرار دارند و در آثارشان موضوعاتی مانند پیشرفت فن‌آوری، تعصب مذهبی و قدرت کلام برای پنهان کردن حقایق و وارونه جلوه دادن واقعیت‌ها به قصد فریبکاری را آشکار می‌سازند. آنچه که در این کتاب مهم است تلاش نویسندگان برای پدید آوردن ادبیات فانتزی و علمی تخیلی است با نگاهی به آینده عراق، با در نظر داشتن اکنون و گذشته این کشور و با پیش چشم داشتن تراژدی‌هایی که در این سرزمین اتفاق افتاده، بدون غفلت از سیاست‌های روز، با برخورداری از حدی از امید به تغییر.

حسن بلاسم، داستان‌نویس عراقی و گردآورنده مجموعه داستان عراق+ ۱۰۰

واقعیت‌های ترسناک بعد از موصل

 مقدمه را پیچ، مدیر انتشارات کاما پرس بر ترجمه انگلیسی مجموعه داستان عراق + ۱۰۰

می‌گویند که بهترین انواع ادبیات علمی تخیلی آن است که با ما بیشتر درباره‌ موضوعی راجع به آینده سخن می‌گوید، همان آینده‌ای که سعی دارد پیش‌بینی‌اش کند. آینده در اختیار نویسندگان لوح سفیدی می‌گذارد و به آن‌ها این امکان را می‌دهد که  دغدغه‌هایشان را به شیوه‌ای تازه و انتزاعی در میان بگذارند، این دغذغه‌ها اما همچنان معاصر زمان پیدایش اثرند.

این بود ایده‌ای که بر اساس آن مجموعه داستان «عراق + ۱۰۰» شکل گرفت: پدید آوردن فرصتی برای نویسندگان عراقی برای پرداختن به مشکلات کنونی این کشور که بیشترشان مستقیماً حاصل اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ بودند، چنانکه آنان با آزادی و جرأت و از خلال داستان‌هایی نمادین به کمک عدسی ژرف‌بین داستان‌های اسپکولاتیو به لایه‌های دیگری از واقعیت راه پیدا کنند. همچنین این ایده دعوتی بود به برساختن نگاهی مثبت به آینده‌ عراق: داستان‌هایی از جنس امید و حدس‌هایی درباره‌ چشم‌انداز فراروی پس از دوران طولانی صلح و اراده‌ فردی.

مجموعه داستان عراق+ ۱۰۰

وقتی من و حسن این ایده را در اواخر سال ۲۰۱۳ تحقق بخشیدیم ۱۰ سال از اشغال عراق گذشته بود. ما می‌پرسیدیم که آیا ترس و آن پلیدی –  دست‌کم در بریتانیا – با اهتمام بسیار حفظ و نگهداری شده و به آرشیو طولانی و فوق سرّی این کشور، و به دور از وجدان بریتانیایی، منتقل شده است؟

می‌خواستیم کتابی را در میان بگذاریم که تبعات ۲۰۰۳ را در اولویت ذهنی خواننده بگذارد، و حقیقت را دوباره، حتی اگر لازم افتد این بار در جامه علمی – تخیلی براق و خیره‌کننده‌ای به او عرضه کنیم. می‌خواستیم نویسندگان عراقی را به فضایی دعوت کنیم که موفقیت ادبی حسن بلاسم آن را به وجود آورده بود و کنجکاوی خواننده غربی را نسبت به ادبیات معاصر عراق برانگیخته بود.

ما در اواخر سال ۲۰۱۳ درها را گشودیم و داستان‌ها از همه سوی دنیا به جانب ما سرازیر شد، هم از طرف نویسندگان عراقی داخل عراق و هم از نویسندگان در نقاط مختلف جهان. (سه تا از داستان‌ها به انگلیسی نوشته شده بود که من آن‌ها را انتخاب کردم و با همکاری حسن ویرایش‌شان کردیم).

بعدها در ژوئن ۲۰۱۴ همه چیز عوض شد: موصل به دست داعش افتاد و عراق دوباره گرفتار جنگ شد. تبعات وخیم اشغال ۲۰۰۳ به یکباره و به شکلی تراژیک بازگشتند. هیچ کس نیاز به یادآوری ندارد. از همه مهم‌تر، وجود عراق به عنوان یک کشور مستقل با یک دولت مرکزی زیر سؤال رفت.

واقعیت‌ها در عراق چنان ترس‌آور شده که پیش‌بینی آن دشوار است و هیچ نویسنده‌ای قادر به پیش‌بینی آن نیست، حتی در قالب ادبیات مربوط به آینده‌ دور. اما من و حسن از تمام این داستان‌ها دفاع می‌کنیم – چه آن‌ها که قبل از ژوئن ۲۰۱۴ نوشته شده‌اند و چه داستان‌های بعد از آن – چرا که دید کلی صادقانه‌ای از عراقی متفاوت ارائه می‌کنند، عراقی که جاه طلبی‌های بنیادین پایتخت آن را، که خلیفه منصور به عنوان شهر صلح بنا نهاد، قابل تحقق می‌سازد. عراقی که آن روز که نور را ببیند بلندپروازی‌های علمی بزرگ را برای بغداد این شهر مدوّر ممکن می‌سازد.

امید به بازسازی کشور میان‌رودان

مقدمه حسن بلاسم، نویسنده عراقی بر مجموعه داستان عراق + ۱۰۰

ایده‌ مجموعه داستان عراق + ۱۰۰ در اواخر سال ۲۰۱۳ شکل گرفت، در اوج آشوب و ویرانگری‌هایی که اشغال عراق توسط آمریکا و بریتانیا به بار آورده بود و از پیامدهای ویرانگر آن همانا سیطره‌ داعش بر بخش‌های بزرگی از این کشور بود.

هیچ ملتی در زمانهی معاصرمان به اندازه‌ی ملت عراق رنج ندیده است. عراق از زمان اشغالگری بریتانیا در این کشور در سال ۱۹۱۴ تا اشغال آمریکایی – بریتانیایی سال ۲۰۰۳ روی صلح و آزادی و ثبات را به خود ندیده است. آنچه بوده جنگ و مرگ و خرابی و تبعید و زندان و شکنجه و فقدان و تراژدی‌هایی بوده است که سخن از آن‌ها به درازا می‌کشد. از این رو، قانع کردن بسیاری از نویسندگان برای مشارکت در این پروژه‌ داستانی (عراق پس از ۱۰۰ سال) امری دشوار بود. اغلب نویسندگان عراقی مشغول نوشتن از قساوت‌ها و ترس‌های دوران معاصر بودند و در تلاش برای غوطه خوردن در گذشته و بازخوانی کابوس‌ها و افتخارات سپری شده کشورشان. در نامه‌نگاری با اکثر نویسندگان تلاش می‌کردم آنان را تشویق به نوشتن برای این پروژه‌ی داستانی کنم. می‌گفتم که نوشتن از آینده همچون ریه‌ای است برای تنفس در بیرون از مرزهای تنگ «واقعیت» امروز، و اینکه نویسنده به جست‌وجو و اکتشاف بیشتری برای گسترش اندیشه‌ها و تصوراتی ویژه از خلال داستان‌نویسی نیاز دارد. تو از زندگی‌ای می‌نویسی که کم و بیش سراسر ناشناخته است و صرفا بر تجربه و خوانش شخصی خودت در  «گذشته و اکنون» اتکا نمی‌کنی. نوشتن از آینده، درخشان است و هیجان‌انگیز و تلاشی است برای درک خودمان و ترس‌هامان و آرزوهامان از طریق شکستن قید و بندهای زمان. تو گویی داری سرنوشت آدمی را به رؤیا می‌بینی!

از همان ابتدا نگران عملی بودن ایده‌ی این کتاب داستانی بودم که دوست و ویراستار نوشته‌هایم ” را پِیج ” پیشنهاد کرده بود (عراق را صد سال پس از اشغالش توسط آمریکا، از خلال هنر داستان، تصور کن). نگرانی‌ام دو دلیل داشت: یکی به جریان کلی در ادبیات معاصر عراق مربوط می‌شد و یکی هم به عرصه‌ی ادبی و رابطه‌ی شخصی من با آن!

المصطفی نجار، روزنامه‌نگار عراقی در مقاله‌ای درباره شکل‌‌گیری این پروژه می‌نویسد:

«طفره رفتن نویسندگان عرب از پرداختن به آینده، دست‌کم برای من، همواره یکی از مبهم‌ترین امور بوده است؛ چرا که دیوارهای سرکوب و سانسور که شدیدا بر اندیشه‌ی عربی فشار می‌آورند به خودی خود محیطی آرمانی برای نوشتن از آینده را فراهم می‌آورد، یعنی نوشتن از آن فضای خالی از تابوهایی که بر شانه‌های گذشته و اکنون سنگینی می‌کند.»

در این پروژه سعی کردیم دریچه‌های هر چه بیشتری را در برابر نویسنده‌ عراقی بگشاییم. از آنان خواستیم داستانی درباره‌ شهری عراقی در پس از ۱۰۰ سال از اشغال بنویسند و گفتیم که درخواست ما از نویسنده نوشتن ادبیات علمی تخیلی نیست بلکه او کاملا آزاد است که هر سبکی از نگارش را برای پرداختن به آینده برگزیند. همچنین، ما نویسندگان خاصی را برای شرکت در این پروژه انتخاب نکردیم بلکه درها را باز گذاشتیم در برابر هر پژوهشگر یا مؤلف یا داستان‌نویسی که می‌خواهد داستان شهری عراقی را پس از صد سال از اشغال عراق تصور کند و با دیگران به اشتراک بگذارد.

سخن از فقدان ادبیات علمی تخیلی در ادبیات عراق به طور خاص و ادبیات عرب به طور عام در اینجا به درازا می‌کشد. اما از دلایل واضح و قابل فهم این نقصان، این است که چنین ادبیاتی با علم پیوند دارد و در غرب تقریباً از میانه‌ی قرن نوزدهم و با پیشرفت علم و فناوری، به تدریج به ژانری ادبی بدل  شد. اما عرب‌ها از قرن‌ها پیش غرق در تاریکی بودند و هستند، یعنی از زمانی که نور علوم و فرهنگ و نوآوری‌شان در دوره‌ خلافت عباسی خاموش شد. آنان دیگر چیزی نداشتند جز ستایش و تمجید گذشته‌ شکوهمند، یعنی آن زمان که بغداد مرکز نور و دانش جهانی بود. نور دانش و علم و فلسفه در بغداد خاموش شد. تجاوزگران یکی پس از دیگری به کشور میان‌رودان آمدند و همه چیز را ویران کردند. هولاکوی مغول در آن زمان کتابخانه‌ عظیم بغداد (بیت الحکمه) را به آتش کشید، کتاب‌های گرانسنگ درباره‌ فلسفه و جامعه و علوم و ادبیات به آتش کشیده و نابود شدند، و تجاوزگران کتاب‌ها را به رودهای دجله و فرات ریختند و گفته می‌شود که به سبب مرکب کتاب‌ها، رود فرات رنگین شد. از هولاکوی مغول تا هولاکوی آمریکا (بوش) بزرگ‌ترین تمدن تاریخ ویران و له شد. برگردیم به پروژه‌ی فروتنانه‌مان که سعی دارد  «عراق معاصر» را تصور و تخیل کند که سرمایه‌داری افسارگسیخته غرب، همانند مغول‌ها، ویران و تصرفش کرد؛ پروژه‌ ما که تلاش می‌کند آینده‌ی شهرها و زندگی مردمی را تخیل کند که در کشوری می‌زیند که نوشتن، قانون، دین، هنر و کشاورزی در آن متولد شد، کشوری که همچنین زادگاه تراژدی و اساطیر مرگ و اندوه و عذاب است!

به نظر من، این صرفا ادبیات علمی تخیلی نیست که ادبیات معاصر عراق و عرب از آن بی‌بهره‌اند؛ من نیز مانند همکارانم بر این باورم که ادبیات عرب به طور کلی گرفتار فقر در تنوع است (ادبیات پلیسی، فانتزی، جنایی، علمی تخیلی، و غیره) همچنانکه عموما تنوع و شفافیتی در زندگی ما وجود ندارد. ما ” عرب‌های امروز ” بندگان شکل و اندیشه‌ واحد هستیم؛ علت آن، سلطه‌ گفتمان دینی و اِعمال سرکوب است که مدت‌ها از سوی دیکتاتوری‌هایی انجام گرفت که غرب سرمایه‌داری بر حسب منافع و به دلخواه خود از آن‌ها سوءاستفاده کرده است. اما این، بی‌شک، به معنای آن نیست که هیچ اثری از ادبیات علمی تخیلی در میراث عربی و عراقی وجود ندارد. غالبا به این اشاره می‌شود که ریشه‌ها و منابع ” ادبیات علمی تخیلی و فانتزی ” عرب به هزار و یک شب و حی بن یقظان و به زعم برخی نیز به سومری‌ها برمی‌گردد – آنگونه که نویسنده‌ی عراقی عدنان المبارک چندین بار به این موضوع اشاره کرده است. المبارک می‌گوید:

«[ ادبیات ] علمی تخیلی معاصر پیوندی نیرومند با انقلاب علمی – فناورانه‌ای دارد که، معمولا، یک سره به مسائل آن می‌پردازد؛ از سوی دیگر، ادبیاتی است که سنت‌های بس ریشه دار دارد که برمی‌گردد به نخستین تصورات انسان از واقعیت و توانایی‌های او به مثابه‌ موجود بشری که، همواره، طبیعت و جهان را کشف می‌کند. همان‌طور که معلوم است نخستین داده‌ها از سفرها، از جمله به سیاره‌ها، را در ادبیات سومری (حماسه‌ گیلگمش مثلا) و آشوری و مصری و غیره پیدا می‌کنیم. در یک متن مصری از چهار هزار سال پیش راجع به سفرهای تخیلی به سیاره‌های دیگر می‌خوانیم.»

همچنین در همین سیاق، حائز اهمیت است که به مقاله‌ المبارک رجوع کنیم با عنوان “چگونه سومری‌ها آنچه را امروز علم کیهان نوردی نامیده می‌شود، ایجاد کردند؟ “

از میانه‌ی قرن گذشته تجربه‌های عربی جدیدی در نگارش ادبیات علمی تخیلی و فانتزی به صورتی پراکنده در چندین کشور آغاز شده که ادبیات مصر بیشترین سهم را در آن داشته است. اما مشکل این داستان‌ها ارتباط آن‌هاست با امر غیبی و قصه‌های جن و شیاطین و دیوها و حکایت‌های خرافی متأثر از گنجینه‌ میراث هزار و یک شب. با اینکه کتاب حی بن یقظان متضمن مبانی نگارش ادبیات علمی تخیلی به صورتی تأثیرگذار بوده اما به نظر من در ادبیات معاصر عرب به شکلی جدی به آن توجه نشده، همچنانکه به گنجینه‌ تخیل سومری و فرعونی و بابلی چندان التفاتی نشده است.

گفتمان دینی تندرو سرکشی قوه‌ تخیل عربی را مهار زد، افتخار ِ زیاده به میراث سترگ شعر عرب از نیرو و آزادی روایت کاست، و متجاوزان و اشغالگران، خانه‌ قوه‌ تخیل را که همانا صلح باشد ویران کردند.

با این همه، تصویر تا این حد هم تیره و تار نیست!

امروز امید زیادی به نسل جدید وجود دارد، نسل اینترنت و جهانی شدن، نسلی گشوده و پرجرأت‌تر در انتخاب سبک‌های نویسندگی و مشتاق تر به آزادی بیان و تجربه کردن. از همین رو، تلاش‌هایی جدی برای نوشتن ادبیات علمی تخیلی و فانتزی در حال ظهور بوده است؛ به ویژه پس از قابلیت دسترسی به دانش علمی از طریق اینترنت، به طوری که می‌توان به پژوهش‌ها و مطالعات علمی دست یافت، فیلم‌های علمی و مستند را مشاهده کرد، به کتاب‌ها و رمان‌های جهانی دسترسی پیدا کرد، و پیشرفت عظیم و سریع قوه‌ی تخیل بشر را از خلال علم و سایر دانش‌ها پیگیری نمود. (…)

این مجموعه، داستانی است از شهرهای مختلف عراق که تراژدی عراق معاصر آن‌ها را به هم پیوند می‌زند، تراژدی ملتی که سخت تشنه‌ یک جرعه صلح است، ملتی که سخت نیازمند تخیل و نوآوری هر چه بیشتر است تا کشور ریشه‌دار خود، کشور میان‌رودان، را دوباره بسازد.

بیشتر بخوانید: