سراجالدین میردامادی – ۲۵ بهمن، اولین سالگرد حصر خانگی آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد را پشت سر گذاشتیم. فراخوانی از سوی “شورای هماهنگی راه سبز امید” از مردم برای اعتراض عمومی به این حصر دعوت کرد. در شبکههای مجازی و سایتها و وبلاگها موافقان و مخالفان این حرکت بسیار نوشتند و گفتند.
به این بهانه از علی هنری فعال سیاسی و مدنی مقیم هلند پرسیدم ارزیابی ایشان از حرکت اعتراضی 25 بهمن چیست؟
سوال شما را اینطور باید جواب دهم که ما نباید ارزیابیمان را محدود کنیم به یک روز. واقعیت این است که پیش از این هم ما نمیخواستیم در این روز به اصطلاح تغییر عمدهای را در فضای اجتماعی و سیاسیمان ایجاد کنیم. بلکه این الزام وجود دارد که ما چنین روزهایی را داشته باشیم. برای این که جنبشمان زنده بماند، برای این که بتوانیم تجربه کسب کنیم، نیاز به فرصتهایی داریم برای کنشهای جمعی و این که این رویکرد اصلاحطلبانه ما نیاز دارد که به وجه خیابانی اعتراض، برای تظاهر کنشهایش توجه داشته باشد.
ما باید ارزیابیمان را بکشانیم به کل فرایند آن بسیج سیاسی که به روز 25 بهمن ختم شد. یعنی آن پیوندهایی که برقرار شد، پیوندهایی که در گذشته بود تقویت شد؛ نیروهایی که حالا چه نیروهای رسمی و چه غیررسمی، یعنی آن فعالان رسمی و فعالان غیررسمی که دوباره شروع به کار کردند، انگیزه گرفتند، همدیگر را پیدا کردند، در شبکههای آنلاین و همین طور شبکههای آفلاین کنشهای جدید خلق کردند. این گونه ما باید ارزیابی کنیم، نه این که در آن روز ما چه قدر توانستیم نیرو بیاوریم که واقعاً هم خیلی مشکل است که بتوانیم عدد تخمین بزنیم یا این که چه تغییر عمده سیاسی اجتماعی برای ما داشت.
ولی میتوانیم این گونه ارزیابی کنیم که اگر ما همین گونه راه را ادامه دهیم، به اصطلاح آن فعالان مرجع یا نهادهای مرجعمان را بتوانیم تقویت کنیم، این شبکههایی را که شکل گرفتهاند بتوانیم ادامه دهیم، از تجربهای که کسب کردهایم استفاده کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم در برنامهی بعدی بیشتر همدیگر را ببینیم و همین طور دومینووار بتوانیم به یک حضور مؤثر برسیم که آن موقع بتوانیم ساختار حکومت را تحت تأثیر قرار دهیم.
آقای هنری، در آستانه انتخابات نهمین دوره مجلس این کنشها را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا میتواند بر تحریم فعال انتخابات که جنبش سبز از قبل دارد روی آن تبلیغ میکند تأثیری داشته باشد؟
علی هنری: انتخابات برای ما چیزی جز یک فرصت نیست…در فضای انتخاباتی جامعه سیاسیتر میشود، میل به خبرگیریاش بیشتر میشود، پس در دسترس و در معرض جنبش قرار میگیرد و انگیزه اعتراض بیشتر میشود، انگیزه مشارکت. از طرف دیگر حد سرکوب پایینتر میآید.
مسلماً. یعنی واقعیت این است که انتخابات هم برای ما چیزی جز یک فرصت نیست. یعنی ما یک فضایی داریم که میتوانیم آن موازنه سرکوب و انگیزه اعتراض را بشکنیم. در فضای انتخاباتی جامعه سیاسیتر میشود، میل به خبرگیریاش بیشتر میشود، پس در دسترس و در معرض جنبش قرار میگیرد و انگیزه اعتراض بیشتر میشود، انگیزه مشارکت. از طرف دیگر حد سرکوب پایینتر میآید. به هرحال یک ظرف سیاسی عمده در کلیه نقاط کشور بهوجود میآید که ما باید از آن استفاده کنیم.
یعنی واقعیت این است که خود انتخابات برای ما محل تمرکز نیست، بلکه آن فضا است. ما میتوانیم همین کنشهایی را که همین امروز در یک مناسبت تقویمی در ۲۵ بهمن داشتیم، امتداد دهیم . همین کارهای خبررسانی، در انگیزهبخشی و معناسازی و مفهوم سازی و آگاهیرسانی تاثیرگذار است. حالا در یک زمان و در یک برهه طولانیتر و در یک فضای ملی؛ کاری که فقط مختص تهران و شهرهای بزرگ نیست. من خیلی مثبت میبینیم این زمانبندی را برای دو سه هفتهای که پیشرو داریم.
نقاط ضعف حرکت اعتراضی ۲۵ بهمن را چه میدانید؟
خیلی کوتاه میتوانم بگویم که هنوز برخی نیروهای سیاسی نوعی دوریگزینی از هسته مرکزی جنبش سبز دارند و این دوریگزینی باعث میشود که آنها به نوعی ناامید باشند به جنبش و این ناامیدی را به نحوی تزریق کنند. من تصور میکنم که ما میتوانیم یک اجماع بیشتری از نیروهای سیاسیـ اجتماعی داشته باشیم برای فعالیتهای آینده.
در ادامه این گزارش از کامیار بهرنگ کنشگر سیاسی طرفدار جنبش سبز در سوئد هم پرسیدم ارزیابی ایشان از حرکت اعتراضی ۲۵بهمن که به دعوت شورای هماهنگی راه سبز امید در تهران برگزار شد چیست؟ چهقدر این حرکت را موفق و تأثیرگذار میداند؟
کامیار بهرنگ: به نظر من بررسی فقط روز تظاهرات نمیتواند یک معیار درستی باشد. ما یک پروسهای را برای رسیدن به روز تظاهرات طی کردهایم که این پروسه دستاوردهای بسیار مهمی را میتواند برای ما داشته باشد که این را میتوانیم در آینده نزدیک یعنی در همین ۱۵ـ ۱۰ روزی که مقابلمان داریم برای پروسهی انتخابات از آن استفاده کنیم. به نظر من این که در این دوره شبکههای اجتماعی توانستند دوباره همدیگر را پیدا کنند و این تظاهرات، به همین اندازهای که در تهران کنش اجتماعی صورت گرفته، به ما نوید میدهد که آن شبکههای اجتماعی میتوانند دوباره خودشان را بازتولید کنند و میتوانند اعتراض را دوباره به سطح خیابان برگردانند.
البته سنجش اعتراض فقط در شکل خیابانیاش یک معیار درست برای ارزیابی نیست و جنبش سبز نشان داده است که با این که حدود هشت ماه وارد عرصه اعتراضات خیابانی نشد، ولی همچنان این پتانسیل را دارد که با یک هماهنگی و با یک کار منسجم با شبکههای اجتماعی دوباره وارد خیابان شود.
آقای کامیار بهرنگ ولی بههرحال یک حرکت اعتراضی باید به گونهای حاکمیت را به عقبنشینی وادار کند و آن را مجبور کند که به مطالبات و خواستهای حرکت اعتراضی تن دهد. چه ابزاری دارد و چگونه میتواند حاکمیت را به این عقبنشینی وادار کند؟
اساساً حاکمیت اقتدارگرا نیتاش بر جوابگویی نیست. ما این را در سابقه شش ساله دولت آقای احمدینژاد و بهویژه در این دوسالونیم بعد از کودتای انتخاباتی شاهدیم که اصلاً نیتی به جوابگویی ندارد.
کامیار بهرنگ: حاکمیت اقتدارگرا نیتاش بر جوابگویی نیست. ما این را در سابقه شش ساله دولت آقای احمدینژاد و بهویژه در این دوسالونیم بعد از کودتای انتخاباتی شاهدیم.
بعد این باعث این میشود که آیا ما میخواهیم با بازی او بازی کنیم یا نه، به بازی خودمان ادامه دهیم. یعنی ما اعتراض خودمان را ادامه دهیم، مطالباتمان را مطرح میکنیم و این مطالبات خواستهای برحقمان است با شکلهای مختلف.
حالا یکی از این اشکال، تنها یکی از آنها، میتواند مبارزات خیابانی باشد. دومی میتواند نافرمانیهای مدنی باشد.همان طور که در جواب سئوال اولتان گفتم، مهمترین بخش قضیه این است که ما بتوانیم آن شبکههایی را که داریم، درگیر این سوال کنیم که ما برای اعتراض خودمان به چه شکل میتوانیم از خود مردم پاسخ داشته باشیم. به تحلیل نزدیکش کنیم و بتوانیم با ابتکار بیشتر وارد کنش شویم. نه فقط واکنش نسبت به عملکرد دولت.
نقاط ضعف حرکت اعتراضی ۲۵ بهمن را چگونه میبینید، چه نقاط ضعف و چه کاستیهایی بود که جنبش سبز باید آنها را برطرف کند؟
نقطه ضعف اساسی این برنامه این بود که فاصله برنامهریزی و اقدام کوتاه بود. یعنی ما خودمان را درگیر یکسری کارهایی میکنیم که سریع میخواهیم آنها را به نتیجه برسانیم. در صورتی که ما از همین الان باید برای ۲۵ بهمن سال آینده شروع کنیم به برنامه ریختن. ما از همین الان باید برای ۲۲ خرداد برنامه بریزیم. ما از همین الان باید وارد این تحلیلها شویم که وقت بگذاریم برای ارتباط گرفتن، برای گرفتن آمار، برای تبلیغ و این را هم مطمئن باشیم که اگر این کار را کنیم، نتیجه بهتری هم خواهیم گرفت.
طبیعتا،هرانسان باوجدانی ازحصرخونگی هم نوع خودش لذت نمیبره.جمهوری اسلامی،باید این سه نفر روازحالت برزخ وآلابالاخون دربیاره.اگه به ادعای مقامات حکومت ایران،دچارتخلف شدن باید هرچه زودترعادلانه محاکمه بشن.ولی اینو قاطعانه بگم،برنامه های جنبش سبز،ازپیش، تو آذربایجان وبویژه تبریز،محکوم به شکسته،چراکه آذریا،به این وبرنامه هاشون،هیچ اعتقادی ندارن.حتی بیشترجوونای آذری،سیاست بی تفاوتی رودرقبال جنبش سبزدرپیش گرفتن که این مسئله باید سران جنبش سبزرو به فکروادارکنه
سیدعلی-فرزندآذربایجان / 23 February 2012
متاسفانه ما هنوز متوجه نمی شویم که این تحلیل گران سبز چرا مواضع روشنی نسبت وضعیت خودشان ارائه نمی دهند . تا دیروز انتخابات و پای صندوقهای رای هم استراتژی بود و هم تاکتیک . اما امروز تحریم انتخابات . و به نظر می رسد تحریم شاید یک تاکتیک باشد اما بیان نمی شود پس استراتژی در کجاست ؟ و همه ی اهداف این آقایان خلاصه برای بدست آوردن همین حکومت و همین قانون اساسی ست که تا دیروز مبلغ آن بودند و یا سرنگونی جمهوری اسلامی با بر جای نشاندن حکومتی سکولار و دموکراتیک است ؟ حرکات این روزهای این تحلیل گران با شعارهای دیروزشان بسیار فاصله دارد اما هنوز با چشمانی بسته و تسلیم طلبانه بدنبال حوادث افتاده اند و این جریان آنها را به کجا خواهد برد حتی بر ایشان هم نامعلوم است . اما به نظر من این جریان دارای هیچ پرنسیپی در مبارزه نیست تنها موج سواری و استفاده از فرصتها برای مصادره ی جنبش مردم هستند و در نهایت ایجاد یک جمهوری ای به سبک خمینی . اما دوستان دوران خمینی و دوران موج سواری هم به پایان رسیده است در سیاست دست کم گرفتن دیگران هم این روزها سبب جا ماندن از موجها می شود نفوذ و اعتبار این روزهای شما هم به اندازه ی خمینی نیست زیرا شما ابتدا باید اعتماد مردم را جلب کنید و نظر مردم را نسبت به برنامه ها ی خودتان نیز باید نظر سنجی کنید . مردم اشتیاقی به این بسته ی موهوم شما ندارند بهتر است با مردم شفاف باشید تا دیر نشده .
کاربر مهمان / 23 February 2012
شرکت نکردن در انتخابات و بودن در خانه یک ایده برای شهرهای بزرگ شاید
قابل اجرا باشد
ولی راه هایی برای جنبش سبز در مدت فرصت انتخاباتی که از هفته دیگر شروع
میشود را از دست ندهیم. چه در تهران و چه در شهرستان ها و روستا ها امکان
پیش برد طرح ها وجود دارد.اصلیترین زمان برای جنبش سبز فرصت تبلیغات
انتخاباتی است،
که هر حوزه انتخاباتی برای خودش میتواند تعریفی از انتخابات ریاست جمهوری
در همان حوزه باشد.
*. در هر روستا یا منطقه مشکل ها و دعواهای بین تیم رهبری و احمدی نژاد
میتواند به عنوان اصلی ترین موضوع مطرح شود.
*. سوال هایی که میتواند در جلسات سوال و پاسخ کاندیداها مطرح شود
میتواند چالشی برای هر دوطرف باشد.
*.و سؤال هایی که چالش بر انگیز هستند را میتوان به مشورت گذاشت ولی سوال
هایی که به ذهن من میرسد را مینویسم.
۱. آیا اگر رهبر از شما بخواهد که سیستم انتخاباتی ریاست جمهوری را تبدیل
به پارلمانی بکنید ، و دیگر انتخاب ریاست جمهوری نداشته باشیم، شما قبول
میکنید؟
۲. چگونه از شمارش آراء در حوزه انتخاباتی مطمئن خواهید بود؟ اگر مشکلی
پیش بیاید ، چه خواهید کرد؟ به کجا شکایات میکنید؟ نماینده ها با طرف
مقابل که فقط نه، با وزارت کشور و استانداری ها چگونه برخورد میکنند؟ ما
که طرفدار (فرض) شما هستیم، چگونه اعتراض کنیم؟ کجا جمع بشویم؟
۳. بودجه را از کجا قرار است بگیرید؟ برای این پل ( نمونه ) آقای
احمدینژاد بودجه گذشته اند، ولی شما چه خواهید کرد؟ بودجه آن را از کجا
خواهید گرفت؟
۴. از حقوق خود خمس خواهید داد؟ به کدام مرجع؟ چرا او را انتخاب کردید؟
۵. در منطقه ما فعلا مرکز مهم نظامی یا اقتصادی است، چگونه ما را در صورت
حمله به آن حمایت خواهید کرد؟
۶. مشکل شما با طرف ( ها ) دیگر دقیقا در چیست؟
۷.مشکل زبان در منطقه ما را چگونه حال خواهید کرد؟ شما که اکنون به زبان
لری، ترکی، کردی و غیر صحبت میکنید، چگونه میخواهید که ما صحبت نکنیم؟ (
چون خود به خوبی میدانید که حتما این جلسات به زبان و گویش محلی انجام
میشود )
۸.اختلاس بزرگ هم جزو سؤال ها باشد، که شما چه چیز را دلیل این اختلاس میدانید؟
۹.شما ایمیل دارید؟ یاهو یا جی میل ؟ فکه بوک چطور؟ اگر بخواهیم با شما
در تماس باشیم از طریق اینترنت میتوانیم؟ در مورد اینترانت ملی، و
اینترنت چه فکر میکنید؟
فقط فراموش نکنیم که مانند تهران و شهرای بزرگ، روستاها و شهرهای کوچک
نیز، مسلم افرادی خواهند بود که در جلسات آماده سوال کردن باشند.
امیدوارم قابل استفاده باشد
کاربر مهمان / 24 February 2012
متاسفانه تحلیل گران جنبش سبز هنوز سر در گم هستند تا دیروز انتخابات هم استراتژی و هم تاکتیک بود امروز تحریم می شود و در میان هیجانات انتخابات اعلام تظاهات می کنند اما این مواضع برای هر کس که کمترین بینش سیاسی داشته باشد خواهد فهمید چرا سبزی ها تظاهرات اعلام می کنند زیرا حتی خامنه ای هم می داند که انتخابات با تقلب همراه است و طرفداران احمدی نژاد به آن معترض خواهند بود و امکان دارد اعتراضات آنها هم خیابانی شود و جنبش سبز در این حرکات اعتراضی ممکن است تحت الشعاع قرار گرفته و به حاشیه رانده شده و احمدی نژاد رهبری اعتراضات را بدست بگیرد اما جریان سبز بهتر است به جای این موش و گربه بازی ها برنامه ی روشن حودش را یا با حکومت و یا برای سرنگونی حکومت مشخص کند تا مردم با ترجیح دادن برنامه ی آنها از آنها حمایت کنند با بسته های موهوم و موش و گربه بازی امروز در سیاست مردود است اتخاذ دیپلماسی سری در سیاست حرکتی ضد دموکراتیک بوده و ضرورتا حامی دیکتاتوری و استبداد . از اینرو جریان سبز امید که این روزها بدون مقدمه و بدون برنامه وارد کارزار تظاهرات سکوت خانه نشینی و … می شود تنها ترس از به حاشیه رفتن از سوئی و از سوی دیگر نشان میدهد این آقایان هنوز در بین مردم و چشم دوختن به رژیم در حال بند بازی هستند و اینجاست که ماهیت واقعی این آقایان و دم خروس آنها بیرون زده و مردم را مانند همیشه ملعب دست خود برای چانه زنی در پیشگاه رهبر به قربانگاه می برند . من بارها گفته ام که اعتمادی به اصلاح طلبان حکومتی نیست و نخواهد بود. آقایان بهتر است با مردم روراست باشد .
کاربر مهمان / 24 February 2012