افزایش نابرابریهای اجتماعی، حاشیهنشینی و فقر از یک سو، و خشکسالی و آسیبهای زیستمحیطی از سوی دیگر، سیستان و بلوچستان را به یکی از محرومترین استانهای ایران بدل کرده است. با وجود این مشکلات، و نیز نبود امکانات آموزشی و بهداشتی کافی در این استان، بودجه اختصاصدادهشده به آن کفایت نمیکند. از این رو بحث تقسیم استان برای اختصاص مناسب بودجه بار دیگر مطرح شده است.
بحثها درباره این طرح برای تقسیم سیستان و بلوچستان از ماهها پیش آغاز شده بود. خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) چهارشنبه ۲۷ تیر در گزارشی به این گمانهزنیها درباره تقسیم سیستان و بلوچستان به دو بخش شمالی و جنوبی یا همچون خراسان، به سه بخش پرداخته است.
سیستان و بلوچستان با مساحت ۱۸۱,۷۸۵ کیلومتر مربع، یعنی حدود ۱۱,۵ درصد از کل مساحت ایران، یکی از پهناورترین استانهای این کشور است. (در گزارش ایرنا به اشتباه «پهناورترین استان ایران» خوانده شده.) جمعیت سیستان و بلوچستان ۲,۸ میلیون تن است که از آن میان ۵۱ درصد ساکن مناطق روستایی هستند: اختلاف قابل توجهی با متوسط شهرنشینی در ایران که به ۷۰ درصد در برابر ۳۰ درصد جمعیت روستایی رسیده.
موافقان چه میگویند؟
بحثها درباره طرح تقسیم سیستان و بلوچستان پس از نامه ۱۵ بهمن ۹۶ حبیبالله دهمرده، استاندار پیشین و نماینده کنونی زابل، و حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان به حسن روحانی برای تقسیم سیستان و بلوچستان به استانهای کوچکتر بالا گرفت. آنها در نامه به رئیس جمهوری اسلامی نوشته بودند که تقسیم استان سیستان و بلوچستان «یک ضرورت و یک فرصت» است.
قاسم سیاسر، پژوهشگر تاریخ و محمد تقی رخشانی، مدیر مسئول روزنامه زاهدان در ۱۳۹۳ مقالهای در دفاع از تقسیم استان سیستان و بلوچستان به چهار استان کوچکتر منتشر کردند. آنها معتقدند که تقسیم استان به بودجهبندی بهتر برای این منطقه، افزایش حجم طرحهای زیرساختی، معکوسشدن روند مهاجرت از آنجا، بهبود امنیت و غیره میانجامد.
دو تن از اهالی این استان نیز به ایرنا گفتهاند که کوچکترشدن استانها به بهبود اوضاع مردم هر منطقه کمک خواهد کرد.
موافقان طرح آن را موجب توسعه و پیشرفت مناطق محروم سیستان و بلوچستان میدانند. به گفته آنها، در هر سه بخش فرضی شمالی، مرکزی و جنوبی، شرایط جغرافیایی، اقلیمی و اقتصادی متفاوت است و بهرهگیری از ظرفیت این بخشها با تقسیم استان امکانپذیرتر میشود.
آنها مدعی اند که اکثر بودجه این استان وسیع صرف هزینههای مربوط به مرکز آن میشود و مردم حاشیه در شمال و جنوب از سهم عادلانه از بودجه بیبهرهاند.
به علاوه، بخشهای اداری در مرکز استان است و ساکنان شمال و جنوب سیستان و بلوچستان برای انجام امور اداری باید فاصله زیادی را طی کنند. بین شمال تا جنوب سیستان و بلوچستان حدود ۱۰۰۰ کیلومتر فاصله وجود دارد.
محمدتقی رخشانی که از طریق روزنامه زاهدان به یکی از مدافعان سرسخت تقسیم استان بدل شده، آن را برای حل مشکلات زیستمحیطی، از جمله خشکی دریاچه هامون نیز مفید میداند و در بهمن ۱۳۹۳ در نامهای به معصومه ابتکار، رئیس وقت سازمان محیط زیست این مسئله را گوشزد میکند.
مخالفان چه میگویند؟
طرح تقسیمهای کشوری تاکنون با مخالفتهای گسترده ساکنان منطقههای تحت تأثیر قرارگرفته مواجه شده. مخالفتهایی که گاه به اعتراضهای خونین ختم شدهاند. آخرین نمونه کازرون بود. پس از تقسیم خراسان به سه بخش رضوی، شمالی و جنوبی نیز مردم برخی شهرها دست به اعتراض زدند. شهریور ۱۳۸۰ در سبزوار دستکم یک تن کشته شد و فروردین ۱۳۸۱ در فردوس نیز دستکم یک تن دیگر.
اکثر نمایندگان استان و علمای اهل سنت بلوچ را میتوان در میان مخالفان طرح تقسیم استان دید. محمد نعیم امینیفرد، رئیس مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان پیشتر گفته بود که او و پنج نماینده استان در مجلس در نامهای به حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی با طرح تقسیم مخالفت کردهاند.
با این مخالفتها، تقسیم استان به مسئلهای قومیتی بدل شد: بلوچستانیها گفتند سیستانیها (یا قوم زابلی) به دنبال نابودی بلوچستان هستند. تقسیم استان به حمله به هویت بلوچ و یکپارچگی فرهنگی آنها تعبیر شد.
حمید ریگی، یکی از ساکنان استان به ایرنا دلیل مخالفتش با تقسیم استان را چنین شرح میدهد:
«سیستان و بلوچستان از گذشته های دور تاکنون به مثابه دو بال یک پرنده هستند و نباید از هم جدا شوند. مردم این استان اعم از شیعه و سنی سالهای طولانی است که با یکدیگر زندگی مسالمت آمیزی دارند و در غم و شادی هم شریک هستند و چنانچه گوشه ای از آن دچار مشکل شد سایر هم استانیها به کمک و مدد آن منطقه می شتابند و نباید این وحدت را شکست. تقسیم استانی مانند سیستان و بلوچستان نیازمند سالها کار کارشناسی است و نمی توان به راحتی و بدون توجه به عواقب آن این استان را تکه تکه کرد.»
محمد نعیم امینیفرد، نماینده ایرانشهر نیز به عنوان یکی از مخالفان نظر این شهروند را تکرار میکند: « پیوستگی قومی خاصی بین اقوام بلوچ و سیستانی وجود دارد که از جمله مزیت های نسبی استان است و تقسیم استان سبب کاهش این مزیت می شود.»
به گفته او، اکثر نمایندگان استان با طرح تقسیم مخالفند.
برخی دیگر از مخالفان نیز معتقدند که اجرای چنین طرحی میتواند به تنش بین شیعیان (ساکنان قسمت شمالی) و سنیها (ساکنان قسمت جنوبی) بینجامد.
مخالفان حتی میگویند موافقان طرح با توصیفکردن سیستان و بلوچستان به عنوان بزرگترین استان ایران، اطلاعات کذب میدهند. نه تنها کرمان اندکی بزرگتر از سیستان و بلوچستان است، بلکه به گفته آنها کسی خواستار تقسیم بزرگترین استان ایران برای شتابگرفتن روند توسعه نشده.
کمپین فعالین بلوچ مینویسد مردم اهل سنت استان سیستان و بلوچستان، اکثریت ساکنان آن با این تقسیم مخالفند و بحثها در حمایت از این تقسیم، تکرار نادیدهگرفتن مطالبات این اقلیت دینی ایران است.
نظر دولت چیست؟
دولت حسن روحانی هنوز درباره این طرح نظر نهایی نداده اما عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور ۱۱ مهر گذشته، پیش از نامه شهریاری و دهمرده گفته بود که تقسیم استان سیستان و بلوچستان به نفع مردم نیست و طرحهای مشابه در دیگر نقاط، مشکلات را بر خلاف پیشبینیها مرتفع نکردند:
«علت عقب افتادگی و عدم توسعه نیافتگی این مناطق تقسیمات کشوری نیست. علت این مسئله نظام برنامهریزی نامناسبی است که بیش از ۷۰ سال است در کشور وجود دارد . متأسفانه در نظام برنامه متمرکز کلان توجهی به مناطق آنگونه که بتواند فاصلهها و عدم توازن و تعادل را جبران کند، نمیشود. تا زمانی که این عدم توجه به ظرفیتها و پتانسیل برای جهش در این حوزهها رفع نشود، نتیجهای حاصل نخواهد شد.هر چند بخواهیم ساختار را عوض کنیم و تقسیمات کشوری را انجام بدهیم.»
رحمانی فضلی آن روز در مجلس گفت که برخی مسئولان ۱۵ استان ایران خواهان تقسیم استانهایشان هستند. چندماه بعد، در اردیبهشت امسال اهالی کازرون در اعتراض به طرح تقسیم این شهرستان دست به اعتراض زدند که طی آن دستکم سه تن کشته و حدود ۵۰ تن زخمی شدند.
همزمان در شاهرود نیز برخی بازاریان و ساکنان شهر در اعتراض به جابجایی ادارات کل، از جمله اداره کل راه از این شهر به مرکز استان سمنان به خیابانها آمدند و دست به اعتصاب زدند. این معترضان خواهان بدلشدن شاهرود به یک استان مستقل هستند.
هزینه های پاسداری و نگهداری حرم حکومت بعثی بشار اسد در اولویت است. خسارت جنگ را از عراق نمیگیرند ولی آنجا هم مشغول ساخت و ساز هستند. تازه ولی امر مسلمین جهان به آخوندهای سوریه قول داده در آنجا حوزه های علمیه آخوندی بسازد. عتبات بسازد. ساخت آن همه گنبد و مناره و ضریح طلای و صحن و هتل و بیمارستان و نیروگاه و اتوبان در عراق را که نباید تعطیل کنند ! تازه هزینه های فلسطین و غزه و جاهای دیگر هم هست.
هزینه ساخت و توسعه حوزه های علمیه و مراکز آخوندی مانند جامعه المصطفی العالمین هست . هزینه نهادهای رهبری هست خیلی هزینه های دیگر . باید طلا و دلار بار کنند و به جنوب لبنان بفرستند. به سران افریقایی و جاهای دیگر رشوه بدهند. سپاه قدس است . دادن امتیاز به روسها و خرید از چین هست.
تمامی ندارد. سیستان و بلوچستان و ایران کجاست؟ ما برای مکتبمان انقلاب کردیم . برای حکومت مطلقه فقیه انقلاب کردیم. برای ملت که انقلاب نکردیم.
مگر شما مسلم نیستید ؟!
سامان / 18 July 2018