همزمان با شدت يافتن بحران اقتصادی در ايران، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام، میگويد دولت محمود احمدینژاد از هدف اصلی طرح هدفمندی يارانهها غفلت کرده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ديدار دبيرکل و اعضای شورای مرکزی خانه کشاورز گفته است: “قرار بر اين بود که از درآمدهای حاصل از هدفمندی يارانهها، بخش توليد و کشاورزی صاحب نقدينگی و سرمايهگذاری شود، اما در حال حاضر از اين بخشها بهطور کامل حمايت نمیشود.”
هاشمی رفسنجانی، با ابراز تأسف از سير نزولی شديد در زمينه “سرمايهگذاری در بخش توليد و کشاورزی” گفت: “در حال حاضر تنها کسانی که عاشق کشاورزی و توليد هستند، با ايثار و فداکاری فعاليت میکنند و اگر حمايت جدّی و فوری از آنان نشود، نمیتوان به حيات آن اميد داشت.”
وی با بيان آنکه “روا نيست، با اينهمه درآمد، وضع توليد و کشاورزی امروز کشور اينگونه باشد”، نسبت به عواقب “بیتوجهی به وضعيت اقتصادی و نيازهای اساسی کشور” هشدار داد و گفت: “وضع اشتغال و بيکاری با اضافه شدن به مشکلات اقتصادی میتواند چون بهمنی سهمگين آينده کشور را تهديد کند.”
با گذشت يک سال از اجرای طرح تحول اقتصادی اين طرح با انتقادهای بسياری از سوی نمايندگان مجلس و کارشناسان اقتصادی روبهرو شده که يکی از مهمترين آنها مربوط به ناتوانی دولت در تأمين منابع مالی يارانههای نقدی است
از سوی ديگر غلامرضا مصباحیمقدم، رئيس کميسيون ويژه طرح تحول اقتصادی مجلس ايران نيز در تازهترين اظهارات خود درباره مشکلات دولت در اجرای طرح هدفمندی يارانهها گفته است: “با شيوهای که قانون هدفمندی يارانهها اجرا میشود، پولی برای ارائه به بخش توليد باقی نمانده و دولت کم آورده است.”
مصباحیمقدم دو روز پيش در گفتوگو با خبرگزاری کار ايران (ايلنا)، گفته بود که “بعيد میدانيم دولت تا پايان سال بتواند با درآمد ماههای قبل خود، بدهیاش را به خزانه پرداخت و حساب خود را کاملأ تسويه کند.”
به گفته وی دولت پيشبينی نمیکرد که حدود ۹۵ درصد خانوارها متقاضی دريافت يارانه باشند و در اين شرايط، بهنظر میرسد امسال امکان اجرای مرحله دوم هدفمندی وجود ندارد و “شايد در حد يک وعده باقی بماند.”
با گذشت يک سال از اجرای طرح تحول اقتصادی اين طرح با انتقادهای بسياری از سوی نمايندگان مجلس و کارشناسان اقتصادی روبهرو شده که يکی از مهمترين آنها مربوط به ناتوانی دولت در تأمين منابع مالی يارانههای نقدی است.
به اعتقاد منتقدان، دولت نمیتواند منابع مالی کافی برای تأمين ماهانه بيش از ۳۲۰۰ ميليارد تومان يارانه نقدی ۷۳ ميليون نفر را از محل افزايش قيمت حاملهای انرژی به نرخهای کنونی بهدست آورد و مجبور به تأمين منابع از محلی غير از منابع هدفمندی يارانهها میشود.
بر همين اساس ديوان محاسبات کل کشور و کميسيون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی نيز گزارشهايی مبنی بر تخلف دولت در تأمين يارانههای نقدی را ارائه و تصريح کردند که دولت ۱۵ هزار ميليارد تومان از يارانههای نقدی را از محل غيرقانونی تأمين کرده است.
چندی پيش نيز در سالگرد اجرای طرح هدفمندی يارانهها، اعضای کميسيون طرح تحول اقتصادی مجلس با انتشار گزارشی تخلفات گسترده دولت در زمينه اجرای اين طرح را برشمردند.
“گم شدن ۷۷۰۰ ميليارد تومان يارانه بخش توليد”، “عدم پرداخت هرگونه تسهيلات يارانهای به بخش صنعت” و “پرداخت نشدن بودجه سه هزار ميليارد تومانی بخش سلامت” از ديگر تخلفات دولت محمود احمدینژاد طی ماههای اخير است که نمايندگان مجلس بارها به آن اشاره کرده و خواستار پاسخگويی دولت در اينباره شدهاند.
با اين وجود مقامهای دولتی از هرگونه اظهارنظر در مورد اين گزارشها پرهيز کردهاند و آيتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ايران نيز بارها ضمن تمجيد از طرح تحول اقتصادی آن را مصداق “جهاد اقتصادی” ناميده و زير سئوال بردن گزارشهای رسمی مسئولان عالیرتبه نظام را در جهت “سلب اعتماد عمومی” و کاری “غلط و نادرست”دانسته و از همه مسئولان و صاحبان تريبون و رسانهها خواسته بود تا متوجه “اين موضوع مهم” باشند.
بله…! به به ! آقای رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ! بهمن «کشور» را تهدید میکند یا ….؟ آیا مشکل همین دولت احمدینژاد است؟ اگر احمدی نژاد نبود و شما بودید خوب بود؟ شما تا پیش از احمدی نژاد کجا بودید و چه میکردید؟ آیا کشور از وجود شما خیر دید؟ برگردید و به عملکرد و آثار خود در این سی سال نگاه کنید. احمدی نژاد هم از مکتب و دست پرورده شما است . پشتیبان بسیجی شما بود. فراموش کردید؟ یادتان هست که در دهه 60 احمدی نژاد و همکاران و دوستانش چه میکردند؟ شما آن زمان کجا بودید؟ چه میکردید؟ موضعتان چه بود؟ و … ؟ تهران ـ بابک
کاربر مهمان / 30 January 2012
آقای هاشمی رفسن جانی، یادم هست که در زمان خواندن اعلامیه پذیرش قطعنامه پایان جنگ هم گفته بودید که خطرهایی کشور را تهدید میکند که بعد خواهم گفت. من آن زمان گفتم ( نمیشد نوشت!) که تا کنون با رفتارها و گفتار های شما مگر خطرهای کمی کشوررا تهدید کرد؟ شما چه اهمیتی دادید؟ مگر این که این بار خطر شما را تهدید میکند. حاج آقا! ازاین بهمنها را شماها بسیار برای این کشور ومردم فراهم کردید. ولی مصلحت نظام را در ادامه روشها خود دیدید و به اندرزهای دلسوزان توجه نکردید که هیچ؛ آن ها را دچار انواع مصیبتها هم کردید. این بار کدام بهمن است که کشور را تهدید میکند و شما را تهدید تمی کند!؟ آن کاری را که از شما بر می اید و میتوانید بکنید تا این اندک فرصت هست انجام دهید. شما که رفتید عربستان «حدود باغ فدک را تعیین » کردید(!) اکنون تا این آخرین فرصت باقی است ( این بار از سر خیرخواهی و راستی ) کاری برای «کشورو مردم» خودتان بکنید، اقای رئیس مجمع تشخیص «مصلحت نظام»! یک بار هم بفکر مصلحت کشور باشید. پس از ریخت و پاشهای نجومی در دوره ریاست جمهوری شما اضافه بر هزینه کردن پولهای نفت، بیش از چهل میلیارد دلار بدهی هم به بار آوردید، ولی برای نمونه ویرانه های جنگ همچنان برجاست و وابستگی به نفت خام بیش از پیش شده. شما که پس از انقلاب دراین کشور نفر دوم یا سوم نظام بوده اید! این هشدارها را به که میدهید؟ آیا سی سال تجربه کافی نیست تا شماها را به خود آورد؟ ببینید کشور را از کجا به کجا رسانده اید؟ آیا مبارزه های پیش از انفلاب و زمان انقلاب برای رسیدن به این وضع بود؟! آیا انقلاب کردیم و این همه هزینه دادیم تا به اینجا برسیم؟! تا این اندک فرصت باقی است کاری که از شما بر می اید انجام دهید، شعارهای مردم فریب بس است.تهران ـ بابک
کاربر مهمان / 31 January 2012
آقا یا خانم موسوم به بابک، هنوز ما خیلی فاصله داریم تا تفاوت بین موضوع و گوینده را بفهمیم. آقا گیریم که یه نفر اصلا پدر منو کشته، اگر با هر نیتی یک حرف درستی بزند، آیا من باید در درستی آن حرف شک بکنم؟ خود شکن آیینه شکستن خطاست.
کاربر مهمان / 31 January 2012
کاربرمحترم مهمان سه شنبه, 11/11/1390 – 10:34.
این که میفرمایید خیلی مانده تا تفاوت بین موضوع و گوینده را بفهمیم؛ بهتر است این واقعیت را بفهمیم که هرسخن جایی دارد. حرف شما برای آقای رفسنجانی جور درنمی آید. از قضا گاهی و دربعضی موارد باید حواس را جمع کرد و دید گوینده کیست و چه سابقه ای دارد و ممکن است چه هدفی داشته باشد. ای بسا که « حرف حق میزنند ولی مراد باطل دارند». اینجا جنگ قدرت است. ومتاسفانه ایشان تاکنون ثابت کرده اند که آدم باصداقتی نیستند. خیلی وقتها حرف درست و بحق زدند و وقتی به هدف رسیدند آش همان آش بود وکاسه همان کاسه. آن که باید بجای آینه خود را بشکند یکی همین آقای رفسنجانی است و طرفدارانش. این آشی است که ایشان پخته اند، آیا نباید ازایشان بخواهیم آن چه که میتوانند برای نجات کشور بکنند؟ مگر جرم ایشان سبک است؟ ایشان در این مدت پس از انقلاب نفر دوم یا سوم نظام بوده اند و در عموم مسائل تصمیم گیرنده بودند. بارها ثابت کرده اند که در گفتارشان صداقت ندارند. آیا باز هم گول ایشان را بخوریم تا شما خوشتان بیاید؟ خواهر یا برادر گرامی …! دیگر چه بگویم. تهران ـ بابک
کاربر مهمان / 31 January 2012