انتخابات برای حاکمان مستبد سوپاپ اطمینانی برای مدیریت تهدیدها، فرصتی برای ایجاد توهم تغییر نزد مردم، و امکانی برای نمایش محبوبیت و در عین حال، سنجش قدرت مخالفان است.
چرا مصر باید دهها میلیون پوند خرج پوستر و آگهی تبلیغاتی برای رئیس جمهورش، عبدالفتاح سیسی کند، آن هم وقتی که رقبای او پیشتر از صحنه حذف شدهاند، و هیچ رقیب و نامزد معتبری در کار نیست که او را به چالش بکشد؟ هر چه باشد، هر یک از این پوسترهای انتخاباتی چیزی در حدود ۸۰۰ تا ۵۰۰۰ پوند مصری آب خورده است، پولی که میشد خرج احداث مدرسه و بیمارستان یا صرف فعالیتهای انساندوستانه حکومت شده و به صندوق “تحیا مصر” (زنده باد مصر) ریخته شود. این خیل پوسترها و تصاویر تبلیغاتی در خیابانها قابل درک نیست، مگر آن که آنها را نشانه بیماری عمیقتری بدانیم که دامن مصر را گرفته است؛ بیماری استبداد سیاسی که اراده و اشتیاق حاکم را مقدم بر کنشها و بحثهای عقلانی قرار میدهد، و رفاه عمومی را با تبدیل شهروندان به تودهای همگن و فاقد بازنمایی/نمایندگی واقعی، به هیچ میانگارد. حتی ضددموکراتیکترین انتخابات، حقیقتهایی را در مورد نظام سیاسی و بازیگران اصلی آن آشکار میکند.
پیامهای انتخابات نمایشی
اینجا مصر است و تقلب انتخابات در انواع گوناگون آن وجود دارد: پر کردن برگههای رأی به جای دیگری، بازداشت چهرههای مخالف، ارعاب هواداران طرف مخالف، و شمارش نادرست آرا و البته بسیاری تکنیکهای بدیع دیگر. با این همه، در قلب این کثرت و گوناگونی، یک فاکتور واحد و ثابت وجود دارد: انتخابات برای رژیم نه ساز و کاری نهادینهشده درون یک فرایند حکمرانی مسئولیتپذیر، بلکه رویدادی به دقت سازماندهیشده در پوشش یک نمایش است که باعث تقویت و افزایش قدرت رژیم شده و رژیم قدرت مخالفان را با آن میسنجد.
حاکمان مستبد، به خاطر ماهیت و سرشت موقعیتشان، چیزی جز ناامنی شدید نمیآفرینند، چرا که مشروعیت خود را نه از نمایندگی مردم و مسئولیت دموکراتیک، بلکه از حمایت اقلیتهای واجد امتیاز و نهادهای امنیتی میگیرند. این نوع حمایت کاملاً شکننده است، و غالباً به فرجامهای ناخوشایندی برای حاکم همچون کودتا، انقلاب و حبس میانجامد. از این بابت، انتخابات به سوپاپ اطمینانی برای مدیریت تهدیدها بدل میشود.
انتخابات برای چنین حاکمان و رئیس جمهورهایی، به روشی «متین و موقر» برای تصفیه چهرههایی بدل میشود که نزد مردم محبوباند و میتوانند تهدیدی بالقوه محسوب شوند (حتی اگر در وفاداری بیشائبه آنها شکی نباشد)؛ به همین ترتیب، انتخابات فرصتی برای تغییر وزرای کابینه است. و این تغییر میتواند این توهم را نزد مردم به وجود آورد که تحولی در شرف وقوع است، و مقصر مشکلات اقتصادی نه رئیس جمهور که فلان وزیر برکنارشده است.
انتخابات نمایشی البته میتواند مخاطراتی نیز داشته باشد. بنا بر پژوهشی در دانشگاه اسلو، ۵۰ درصد فروپاشی رژیمها یا «مرگ دیکتاتوری» در سال انتخابات رخ دادهاند.
انتخابات به هواداران رژیم این پیام را مخابره میکند که چرا باید همکاری کنند، و به مخالفان این پیام را که پس از حمایت گسترده از رژیم، سرکوب بیشتر در انتظار آنهاست. در دوره بعد از انتخابات، اغلب نهادهای امنیتی برای ارعاب مخالفان واقعی و بالقوه خود را از نو سازماندهی میکنند؛ چرا که در طول انتخابات رژیم میتواند قدرت مخالفانش را بسنجد و آنها را بهتر و بیشتر بشناسد. در چرخشی طعنهآمیز، انتخابات میتواند دیکتاتوری را تمدید کرده و تداوم بخشد.
انتخابات به ناظران داخلی و بینالمللی نشان میدهد که «مأموریت مردمی» تجدید شده و کلیت نظام پشت سر آقای رئیس است، و رهبران خارجی به جای مذاکره با وزیر دفاع یا لاس زدن با چهرههای اپوزیسیون، باید با خود او معامله کنند.
قطعاً اینکه یک رئیس جمهور بگوید: «من پیروز انتخابات اخیر بودهام و مردم در انتخابات حمایت خود را از من نشان دادند» از صرف بیان چیزی غیرانضمامی و نامتعین مثل اینکه «مردم حامی من اند» قانع کنندهتر (و البته در عین حال مضحکتر) است.
جوکهای ۹۰ درصدی
پس از انقلابها و خیزشهای موسوم به بهار عربی، نداشتن پایگاه مردمی برای بسیاری از رهبران منطقه نگرانکننده است؛ با این حال، این رهبران هنوز ترجیح میدهند به جای تلاش برای به دست آوردن مشروعیت از طریق کسب رضایت مردم، آن را جعل و تولید کنند.
انتخابات نمایشی البته میتواند مخاطراتی نیز داشته باشد. بنا بر پژوهشی در دانشگاه اسلو، ۵۰ درصد فروپاشی رژیمها یا «مرگ دیکتاتوری» در سال انتخابات رخ دادهاند. این بدین خاطر است که انتخابات مثل یک نقطه تلاقی و مکان ملاقات عمل میکند که در آن افراد و گروههای مخالف میتوانند متمرکز شوند.
انتخابات میتواند گروهها را با هم هماهنگ و هممختصات کرده و برخی صداها را تقویت کنند. در واقع، انتخابات مشکل ناهماهنگی مختصاتیای را حل میکند که اغلب دامن مخالفان را در دیگر زمانها میگیرد. همچنین میتواند آسیبپذیری رژیم را برملا کند. یک نتیجه غیرمنتظره شکست حزب حاکم در انتخابات میتواند این باشد که به مردم نشان دهد که قدرت رژیم را بیش از اندازه جدی گرفته و ارزیابی کردهاند.
حوزههای خالی رأیگیری و صفهای کوتاه رأی میتواند به شکل رسواییآوری افسون شکستناپذیری حاکم را بشکند و ترس فعالان را بزداید. همین اتفاق در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴ مصر افتاد، وقتی رسانههای طرفدار رژیم به شکل دیوانهواری به مردم التماس میکردند رأی بدهند. مقامات حتی دو دور زمان رأیگیری را تمدید کردند. انتخابات نیروهایی را میتواند آزاد کند که بعضاً غیرقابل پیشبینی و غیرقابل کنترلاند.
نقل است جمال عبدالناصر، رئیس جمهور سابق مصر، در مورد جوکهایی که برایش میساختند بسیار حساس بود. هر روز به او گزارش میدادند که آخرین جوکهایی که برایش ساختهاند چیست. چیزی نبود که دستمایه طنز مصریها قرار نگیرد؛ میگفتند حتی مجسمههای باستانی مصر، زیر شکنجه ناصر اقرار میکنند متعلق به کدام سلسله تاریخیاند.
به نقل از آنتونی مکدموت، یک بار در دهه ۱۹۶۰، وقتی شخصی پیروزی نزدیک به صد درصدی ناصر در رفرواندم را مسخره کرد، جناب رئیس جمهور مستقیماً دخالت کرد.
شخص مورد نظر را پیش رئیس جمهور میآورند، و ناصر با به رخ کشیدن محبوبیت و دستاوردهایش، او را مؤاخذه میکند و میگوید: «یادت باشد، من با ۹۹ درصد آرا انتخاب شدهام.» شخص مورد نظر جواب میدهد: «به خدا، این دیگر یکی از جوکهای من نیست!»
اگر این حکایت بتواند چیزی را روشن کند، این است که انتخابات در طول عمر یک رژیم میتواند معرف آسیبپذیرترین لحظههای آن نیز باشد.
منبع: مدی مصر