احمد مرادی – از معضلات سال‌های اخیر ادبیات ایران، یکی انتشار ترجمه‌های مختلف از اثری واحد بوده است. گاهی این ترجمه‌ها ناشی از عدم هماهنگی میان مترجمین و ناشران است و گاهی هم صرفاً جنبه‌ سودپروری دارد، و البته این جدای از ترجمه‌های چندباره از آثار کلاسیک دنیای ادبیات است.

اخیراً دو ترجمه از رمان “اتاق” نوشته‌ Emma donoghue توسط دو نشر افراز و آموت منتشر شده که قیاس آن‌ها می‌تواند خواننده را حسابی به شک بیندازد. در چاپ آموت با ترجمه‌ علی قانع، نام نویسنده اِما دُون‌اِهو نوشته شده، درحالی که در چاپ افراز با ترجمه‌ی محمد جوادی نام نویسنده اِما داناهیو ضبط شده است. جدای از اختلاف بر سر ضبط نام نویسنده، تفاوت‌ها در نثر دو کتاب و مهم‌تر از آن، تفاوت در حجم دو ترجمه به‌نظر غیرطبیعی می‌رسد. نسخه‌ افراز بیش از پنجاه صفحه از نسخه‌ی آموت حجیم‌تر است، و البته نسخه‌ی افراز صفحه‌بندیِ فشرده‌تری دارد.
 

جدای این حرف‌ها، “اتاق” رمان تحسین‌شده‌ای‌ست. Emma donoghue متولد دابلین اما ساکن کاناداست و رمان “اتاق” او، در سال ۲۰۱۰ منتشر شده و جوایز متعددی برای نویسنده‌اش به همراه داشته است. دو ترجمه‌ حاضر از آن، غیر از آن‌که مخاطب را گیج و سردرگم می‌کند، یکی از معضلات دنیای ترجمه‌ ما را هم نشان می‌دهد، که بیشتر درگیر و دار چاپِ سریع اثر و فروش هر چه بیشتر آن است، و نه آشنا کردن مخاطب ایرانی با نویسنده‌ای تازه.

کناره‌گیری نشر تیمورزاده
 

در حالی که ثبت نام ناشران برای حضور در دوره‌ بعدی نمایشگاه کتاب تهران از نیمه‌ دی ماه آغاز می‌شود، انتشارات تیمورزاده با ارسال نامه‌ای به رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس ایران، انصراف خود را از حضور در تمامی نمایشگاه‌های کتاب اعلام کرد. تیمورزاده که از ناشران قدیمی و شاید بزرگ‌ترین ناشر در حوزه‌ علوم پزشکی باشد، دلیل این انصراف را “عدم رسیدگی عادلانه به شکایت خود” مبنی بر مسدود شدن غرفه‌اش در دوره‌ پیشین نمایشگاه کتاب تهران اعلام کرده است. اعتراض این ناشر در بیست و چهارمین دوره‌ نمایشگاه کتاب به متراژ غرفه‌ تعلق گرفته به انتشارات‌اش بود، که با دنباله‌دار شدن اعتراضات، بازداشت چندساعته‌اش در کلانتری و جمع شدن غرفه‌ انتشارات تیمورزاده را از نمایشگاه در پی داشت!

چگونه سیاستمدارِ خوبی باشیم
 

مرگ واسلاو هاول یادآوری دوباره‌ای بود که چگونه فرهنگ و فرهیختگی می‌تواند جامعه‌ای را از دام سانسور و اسارت رهایی دهد. درحالی که بسیار بوده‌اند نویسندگانی هم‌چون زولا و یوسا که با دخالت در حوزه‌های سیاسی – اجتماعی نقش مؤثر روشنفکرِ اجتماعی را در تحولات کشورشان بازی کرده‌اند، اما واسلاو هاول بهترین کسی بود که جایگاه نویسنده‌ منتقد را در برخورد با نابرابری‌های اجتماعی نشان داد.
 

آخرین کتابی که از هاول به فارسی ترجمه شده، نمایشنامه‌ “نوسازی، یا از میان بردن حلبی‌آباد” نام دارد که نشر تجربه: هیچ در سال ۱۳۸۸ آن‌ را به بازار کتاب فرستاده است. “گاردن پارتی” چاپ نشر نیلا با ترجمه‌ مجید مصطفوی و “سه‌گانه‌ وانیک” چاپ نشر اندیشه‌سازان با ترجمه‌ علی امینی نجفی از دیگر نمایش‌نامه‌های هاول است که به فارسی برگردان شده. پیش‌بینی می‌شود با مرگ این نمایش‌نامه‌نویسِ خو‌ش‌نام، سیر دوباره‌ای از چاپ کتاب‌های او در بازار نشر ایران آغاز شود.

ونه‌گات‌خوانی در ایران

“جوجو رو نیگا” نام آخرین کتاب کورت ونه‌گات است که اولین بار پس از مرگ نویسنده‌اش منتشر شد. حالا این مجموعه داستان با ترجمه‌ مشترک پریسا سلیمان‌زاده و زیبا گنجی، توسط نشر مروارید به زیر چاپ رفته است. “جوجو رو نیگا” مشتمل بر چهارده داستان است، که گوشه‌ دیگری‌ست از روایت‌های طنازانه‌ ونه‌گات.
 

اما کتاب “خدا حفظتان کند دکتر که‌وارکیان” هم پس از گذشت حدود شش ماه از انتشار چاپ نخستش، به چاپ دوم رسید. این کتاب مجموعه‌ای‌ست از عجیب‌ترین یادداشت‌هایی که تاکنون هر بنی بشری بر کره‌ خاکی نوشته! ونه‌گات در یک خیال‌پردازیِ کاملاً ونه‌گاتی دست به نوشتن مصاحبه‌هایی با آدم‌های درگذشته زده است، از اسحاق نیوتن گرفته تا آدلوف هیتلر. مترجم این کتاب مصطفا رضیئی‌ست، و ناشرش افراز.

داستان‌های فرانتس هولر
 

ناصر غیاثی باز هم با دست پُر آمد. مجموعه داستان “کاروان ته کوزه‌ شیر” نوشته‌ی فرانتس هولر با ترجمه‌ غیاثی توسط نشر چشمه منتشر خواهد شد. این کتاب مجموعه‌ای‌ست از داستانک‌های فرانتس هولر، نویسنده‌ سوئیسی که همه‌ی آن‌ها آغشته به بار گروتسک‌اند. این اولین کتابی‌ست که از هولر به فارسی ترجمه می‌شود. غیاثی که مدتی بود فقط از کافکا، نویسنده‌ محبوبش ترجمه می‌کرد، حالا مخاطبان خود را پیشِ روی نویسنده‌ی تازه‌ای قرار داده است. احتمالاً باز هم شاهد ترجمه‌ای باکیفیت از این مترجم خوش‌سابقه خواهیم بود.

کتاب‌های شعر

“از ترانه و تندر” عنوان شناخت‌نامه‌ای‌ست که به سعی مهدی فیروزیان پیرامون حسین منزوی تدوین شده است و سرانجام پس از توقفی یک‌ساله در ایستگاهِ وزارت ارشاد، موفق به کسب مجوز شد و به‌زودی توسط نشر سخن منتشر می‌شود. در این کتاب، کسانی همچون عمران صلاحی، منوچهر آتشی و سیروس شمیسا پیرامون حسین منزوی به بحث نشسته‌اند. قطعاً ادبیات ایران هنوز توجه لازم را به این غزل‌سرای جریان‌ساز نشان نداده است، و چاپ این شناخت‌نامه‌ ۶۰۰ صفحه‌ای می‌تواند در این‌باره مفید باشد.
 

اما مجموعه آثار نیما هم که به‌طور سنتی توسط نشر نگاه چاپ و منتشر می‌شود، اخیراً به چاپ یازدهم خود رسیده. مجموعه آثارهای نگاه، همواره از بهترین انتخاب‌های حوزه‌ی شعر‌اند و کتاب نیما در میان آن‌ها احتمالاً بهترین کتاب است.

داستان گوش کنید
 

رادیو فرهنگ سال‌هاست که برنامه‌ جذابی دارد به‌نام “کتاب شب” که در آن بهروز رضوی با صدای حیرت‌انگیزش داستان‌خوانی می‌کند. درحالی که شبکه‌های تلویزیونی پخش طنزهای سخیف و فوتبال‌های کسل کننده را بر توجه به حوزه‌ فرهنگ ترجیح می‌دهند، شبکه‌ رادیویی فرهنگ هم‌چنان این برنامه‌ی قدیمی را حفظ کرده است. اوائل دی ماه، در این برنامه داستان بلند “دود” نوشته‌ لوئیجی پیراندللو روایت خواهد شد، که پیشنهاد می‌کنم از دستش ندهید.
 

نامزدهای جایزه‌ گلشیری

یازدهمین دوره‌ جایزه‌ گلشیری امسال هم نامزدهای خود را با حاشیه‌های فراوان اعلام کرد. این آخرین دوره‌ای‌ست که بنیاد نامزد‌هایش را به صورت دوسالانه اعلام می‌کند و از سال بعد، دوباره به روال پیشین‌اش بازخواهد گشت. کتاب‌هایی از حسین سناپور، محمدرضا کاتب، ابوتراب خسروی، امیرحسین یزدان‌بد، مریم حسینیان و چند نویسنده‌ دیگر لیست نامزد‌ها را تشکیل می‌دهند. اما دیدن نام برخی از کتاب‌ها در این لیست، عده‌ای را به تعجب و انتقاد از عملکرد بنیاد واداشت، که همین باعث شد گروه دیگری هم منتقدان را به تضعیف ادبیات مستقل متهم کنند و مطابق هر سال، پس از اعلام اسامیِ نامزد‌ها فضای پرتنشی به‌وجود بیاید.
 

جدای از نظر هر دو گروه، ضعفِ عمومی جایزه‌های ادبی (چه دولتی و چه غیردولتی) در ایران هم‌چنان پابرجاست. درحالی‌که مهم‌ترین جایزه‌های غرب، عمده تأثیر خود بر بازار نشر را بابت کشف و معرفی آثار درخشان ولی گمنامِ دنیای کتاب پیدا کرده‌اند، اما جوایز در ایران بر مداری کاملاً پیش‌بینی‌پذیر حرکت می‌کنند که این جدای از کیفیت کتاب‌ها، می‌تواند تأثیر جوایز ادبی را از بین ببرد. البته در میان نامزدهای بنیاد، نام مجموعه داستان “آستین‌های رنگی” نوشته‌ تایماز افسری هم به‌چشم می‌خورد که مورد تحسین هر دو گروه موافقین و منتقدان بنیاد قرار گرفته است. این چالشِ چند هفته‌ای، احتمالاً در محاق می‌ماند تا اسامی برندگان نهایی اعلام شود.

در همین زمینه:

::گزارش‌های احمد مرادی در رادیو زمانه::