بزرگترین اختلاس بانکی تاریخ ایران، اختلاس سههزار میلیارد تومانی از بانک صادرات، به درگیریهای درون- حکومتی جمهوری اسلامی مبدل شده است، در حالی که کارشناسان اقتصادی آن را “پردهبرداری”، “افشای اختلاسها” و “دزدیهای میلیاردی بانکی” توصیف کردهاند.
فردی به نام “الف.خ” صاحب بانک آریا و یک باشگاه لیگ برتر فوتبال سه هزار میلیارد تومان از بانک صادرات برداشت کرده، اما هنوز هیچکس مسئولیت این دزدی بزرگ را بهعهده نگرفته است. محمد بهمنی، رئیس بانک مرکزی خود را مبرا میداند و میگوید: “نباید انتظار داشت نظارت بانک مرکزی اختلاسهای بانکی را بیرون کشد.”
سیدمحمد جهرمی، رئیس بانک صادرات میگوید: “اتفاقی برای بانک صادرات نیفتاده است.” آیا این که فقط یکنفر مبلغ ۲/۵ درصد کل داراییهای بانکهای تجاری در ایران را ربوده است، اتفاق مهمی نیست؟ این به اعتبار شبکه بانکی کشور لطمه نمیزند؟ ایران البته سابقه اختلاسهای دیگری نیز در همین ماههای گذشته دارد و از سوی “سازمان شفافیت بینالمللی” در مکان ۱۴۶ در بین ۱۸۰ کشور جهان از نظر فساد دولتی قرار دارد.
در گفتوگو با ژاله وفا، تحلیلگر اقتصادی و عضو تحریریه روزنامه انقلاب اسلامی در هجرت پرسیدهام: ابعاد ماجرا چگونه بوده است و اصولاً در حالی که مردم در ایران با مشکلات بسیاری برای گرفتن حتی وامهای کوچک از بانکها روبهرو هستند، چگونه یکنفر توانسته است سه هزار میلیارد تومان، معادل دو میلیارد و هفتصد میلیون دلار اختلاس کند؟
ژاله وفا: همانطور که شما به درستی گفتید، مردم عادی برای گرفتن وامهای کوچک بسیار با مشکل مواجه هستند، اما چرا این امکانپذیر است؟ چند شرط عمده باید برای انجام چنین کاری در یک نظام اقتصادی وجود داشته باشد. یعنی بدون این که نظام سیاسی درگیر این شرایط باشد، امکان ندارد اختلاسی به این هنگفتی و کلانی صورت گیرد.
اولین شرط این است که شبکهای از روابط شخصی قدرت وجود داشته باشد. یعنی توجه کنیم که مسئله حتی در همین یک اختلاس یا در اختلاسهای دیگری هم که اشاره کردید تا به حال در نظام جمهوری اسلامی وجود داشته است، بر سر تبانی یک فرد با یک عضو دولت نیست، بلکه مسئله بر سر این است که دولت به تصرف شبکه مافیایی درآمده است. این شبکه روابط شخصی قدرت است. یعنی در واقع عدهای میآیند و با استفاده از رانتهای دولتی، مشغول به دست آوردن منابع مالی میشوند تا در نهایت بتوانند در عرصه سیاست مقامهای بالاتری را کسب کنند. یک ارتباط ارگانیک بین این شبکه روابط شخصی قدرت در نظام سیاسی و اقتصادی وجود دارد.
عامل دیگر این است که سانسور کامل از طریق مطبوعات بر مردم حاکم است و خصوصاً در خود دستگاههای اداری دولتی نوعی خودسانسوری وجود دارد. توجه کنید این فساد سازمانیافته و شبکهای که بخشی از بدنه بانکی کشور را به خود آلوده کرده، مدت چهارسال از نظرها مخفی مانده است. این بدون وجود سانسور امکان ندارد.
مسئله سوم این است که در کشور ما ایران متأسفانه در نظام ولایت فقیه، یک نظام سوداگر و اقتصاد مصرفمحور داریم و نه تولید محور. یعنی وقتی ۴۰ درصد اقتصاد ما به گفته مرحوم عظیمی از طریق رانت تأمین میشود، تا به دست رانتخواران هست، پس تعجب هم ندارد که چنین اختلاسهای کلانی صورت گیرد. این شرایط کلی نظام حاکم بر ایران است که این زمینه را فراهم میآورد.
همانطور که شما نیز اشاره کردید، رقم اختلاس یا دزدی اخیر خیلی بالاست: ۲/۵ درصد کل داراییهای بانکهای تجاری. دولت محمود احمدینژاد میگوید در این زمینه سکوت میکنم و گفته است دولت من پاکترین دولت در تاریخ جمهوری اسلامی است و به این ترتیب آن را تکذیب کرده است. قوه قضاییه سکوت کرده است و نمایندگان مجلس هم گفتهاند بعد که تعطیلات تابستانی تمام شد و برگشتند، دو وزیر را در این مورد، مورد سئوال قرار میدهند. واقعاً چه شبکهای پشت این ماجراست و “الف.خ” چه کسی است و به نظر شما وابسته به کدام شبکه است؟
شما به درستی اشاره کردید که تمامی مقامهای مسئول از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند. در کشورهایی که در آن نظام دموکراتیک موجود است، امکان ندارد یک دهم این اختلاس صورت گیرد و مسئولش مورد بازرسی قرار نگیرد و طبق قوانین تنبیه نشود. منتهی در ایران همانطور که گفتید مقامات مسئولیت را به همدیگر پاس میدهند. حتی در مورد این که این مسئله جعل بوده یا اختلاس سه اختلاف عمده وجود دارد.
یکی بین نظر مدیرعامل بانک صادرات که معتقد است این اختلاس از طریق جعل اسناد صورت گرفته است. کسی مثل آقای بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی خود را بیتفاوت نشان میدهد یا بیاطلاع میداند و میگوید این مسئله باید از طریق قاضی صورت گیرد که جعل یا اختلاس بوده است. رئیس سازمان حسابرسی کشور هم معتقد است که نه این امکان جعل وجود ندارد و حتماً اختلاس است. مدیرعامل سابق بانک صادرات هم میگوید که امکان ندارد جعل اسناد در این حد امکانپذیر باشد… و اما خبری را روزنامه تهران در تاریخ ۲۲ شهریور۹۰ از قول البته باز یک منبع آگاه (یعنی باز مردم نباید در جریان چند و چون آن باشند) نوشت که از مبلغ دوهزار و هشتصد میلیارد تومانی که از بانک صادرات اختلاس شده است، تنها هشتصد میلیارد در داخل کشور صرف شده و باقی از کشور خارج شده است.
ژاله وفا: یک تبانی با کارفرمایان دولتی وجود داشته است از قبیل زیرمجموعههایی که در اختیار آقای امیرخسروی بوده، مثل راهآهن و وزارت راه که برای تصاحب پروژههای میلیاردی با حربه تأمین مالی، حتی به گفته برخی بدون تشریفات مناقصه، این مبالغ را به خود اختصاص میداده است. همچنین یک همکاری گسترده و تبانی بوده با نظام بانکی، حتی بانک ملی و نه تنها بانک صادرات. گویا هفت بانک نیز برای تأمین مالی پروژهها شرکت داشتند.
پس اگر این خبر راست باشد، مصداق اختلاس است، یعنی سرقت از اموال دولتی که در واقع اموال مردم ایران است… و اما این اختصار “الف.خ”. اگر رجوع کنید به سایت شرکت ملی صنایع فولاد، میبینید که جزو هیئت مدیرهاش فردی هست به نام امیر خسروی که نامش در میان برخی از اصولگراها هم آمده است.
جریان از این قرار بوده که گروهی به نام “گروه آریا” که متعلق به آقای امیر خسروی است، در سال ۸۸ مالکیت گروه ملی فولاد ایران را با تمامی زیرمجموعههایش در دست میگیرد. یعنی از سازمان خصوصیسازی کشور میگیرد. او میخواسته است که بانکی خصوصی به نام بانک آریا را با سرمایهای که دویست میلیارد تومان بیشتر نبوده است راه بیاندازد. او از طریق روابطی که با بانکها برقرار میکند و با استفاده از از رانتهای اقتصادی سیاسی، موفق میشود تا این مبلغ را اختلاس کند.
توجه کنید، یعنی یک تبانی با کارفرمایان دولتی وجود داشته است از قبیل زیرمجموعههایی که در اختیار آقای امیرخسروی بوده، مثل راهآهن و وزارت راه که برای تصاحب پروژههای میلیاردی با حربه تأمین مالی، حتی به گفته برخی بدون تشریفات مناقصه، این مبالغ را به خود اختصاص میداده است. همچنین یک همکاری گسترده و تبانی بوده با نظام بانکی، حتی بانک ملی و نه تنها بانک صادرات. گویا هفت بانک نیز برای تأمین مالی پروژهها شرکت داشتند.
پس به این شکل میبینیم که ماجرا یک روندی داشته و مسئله سر تبانی بوده است و برمیگردد به همان وجود شبکه روابط شخصی قدرت که این امکان را بهوجود میآورد.
اینبار دیگر بحث اقتصادی مطرح نیست. به نظر میآید که بحث تکان خوردن چهارچوب جمهوری اسلامی در میان است و مسئله سیاسی است. پیشبینی شما چیست؟ فکر میکنید برای این پرونده هم آقای خامنهای یک حکم حکومتی صادر کند و پرونده بسته شود؟
سئوال شما برمیگردد به این که امکان دارد که این پرونده هم مختومه شود؟ بله، چرا نه؟ مثال بزنیم؛ مثلاً آقای محمدرضا رحیمی که معاون اول آقای احمدینژاد است. توجه کنید که ایشان در پستهای اساسی قضایی، تقنینیه کشور و همچنین مجریه سابقه کار داشتهاند. هم دادستان سنندج بودند، هم نماینده چند دوره مجلس. عضو هیئت رئیسه مجلس نیز بودند و هم رئيس سازمان محاسبات کشور.
بنابراین ایشان علاوه بر پروندههای سنگین فسادی که در دستگاه قضایی همین نظام دارد، میبینیم که پروندهاش از طریق حکم حکومتی آقای خامنهای مسکوت گذاشته میشود. چرا به این مسئله راه پیدا نکند؟ توجه کنید وقتی قصد حذف در زد و خوردهای سیاسی وجود دارد هرکاری ممکن است. در بازیهایی که باندهای اقتصادیـ سیاسی برای کسب قدرت و موقعیت ویژهتر و انحصاریتر میکنند، امکان دارد که بخواهند یک گروه را حذف کنند.
آن موقع این پروندههای فساد رو میشود و اگر لازم باشد تا ته آن هم میروند. بدون این که بخواهند آن ماهیت و ساحت اصلی فساد نظام را رو کنند. آنهم تاحدی که فقط بتوانند از طریق آن افرادی را حذف کنند. این پروندهها در دستگاه قضایی ایران که وابسته به همان مافیاست، یعنی در تصرف مافیای قدرت است، میتواند رو بیاید. وگرنه با یک حکم حکومتی از مقامات بالا بسیاری از پروندهها تا بهحال مسکوت گذاشته شدند و مردم اصلاً در جریان چند و چون آن قرار نگرفتند و این روش مؤلف نظام ولایت فقیه در ایران است.
فایل صوتی شما چرا کار نمیکند؟!!!!!!!!!!!!!!!!
تقی زیبری / 19 September 2011
باسلام. متاسفانه ماهم خواسته یا ناخواسته جمعیتی هستیم که همراه مجموع دزدان به دنبال یک افتابه دزد میدویم وفریاد میزنیم : ای دزد ..ای دزد !!!! وبالاخره اورا خواهیم گرفت وشلالش میکنیم ! واوهم در یک شو تلویزیونی به همه گناهان اقرار کرده واز یک جرثقیل اویزان میشود ! و ما هم خوش و خندان سر کار و زندگی خود میرویم وفردا بهم میگیم (خوب دلمان خنک شد!) غافل از انکه رئیس دزدان به ریش ما میخندد ! اقای رئیس جمهور در زمان مدیریتش چهارصد میلیارد دلار درامد حاصل از فروش نفت داشته که بهیچکس حساب پس نمیدهد !! رئیس چهل دزد بغداد بیش از هزار میلیارد دلار هپل هپو کرده که هیچ تنابنده حق ندارد بپرسد که قبله عالم حداقل صورت حساب مرحمت بفرمائید !! حالا این بنده خدا سه میلیارد دلار ناقابل کش رفته ! وما هم مثل همیشه غافل از هم جا منتظریم تا به طناب بوسه بزند ودلمان را خنک کند !!.
کاربر نادر / 20 September 2011
ایرج خان ! هم میهن گرامی نادر، درست می فرمایند. این داستان پایان ناپذیر غارت و چپاول ازهمان آغاز حکومت الله بر زمین ( پس از انقلابی که اسلامی خوانده شد )، آغاز شد و تاکنون ادامه دارد، ولی هربار بیشتر از پیش، شکستن رکورد پشت رکورد. یاد دارم که «برادری» از امت حزب الله حاضر در صحنه با 52 میلیون دلار از «بیت المال»(!) به خارج کشور هجرت کردند و دیگر برنگشتند. آن زمانی بود که شهید بسیار مظلوم بهشتی بعنوان دبیر شورای انقلاب مشغول یارگیری و جناح بندی و زمینه سازی برای سرکوب مردم و بالارفتن از نربان قدرت و ثروت بودند( که به ایشان وفا نکرد ). شهید مظلوم در برابر اعتراضها گفتند « 50 میلیون دلار که پولی نیست … »! خوب ایشان از همان جا دومیلیون دلارش را بقول بچه ها خوردند و نگفتند! حق هم داشتند، زیرا 50 میلیون دلار که پولی نباشد، دومیلیون دلار که چیزکی هم نیست!برهمان روال بعدها نیمی از درامدهای نفتی سال 86 که به خزانه واریز نشد را گفتند یک میلیون و هفتادهزاردلار و کم کم حتا تحلیلگران خارج کشور هم آن هفتاد میلیون را برای سادگی دربیان(!) نگفتند و آن یک میلیون را هم فراموش فرمودند! خوب چیزی هم نبود!
سال بعد آقای رحیمی معاون اول کنونی (رویم به دیوار) رئیس جمهور، که رئیس وقت دیوان محاسبات بود باردیگر گزارش داد که درامدهای نفتی سال 87 هم بسرنوشت درامدهای نفتی سال 86 دچار شده ! این بار هیچ کس ( تا آنجا که خبردارم ) ککش هم نگزید و همه ، از جمله تحلیلگر خارج کشور ( تا آجا که خبر دارم ) بروی خود نیاوردند! خوب این که چیزی نبود! پیش ازان هم 123 میلیارد تومان مربوط به برادر حاج اقا رفیق دوست. درآن ماجرا قاضی ناپرهیزی کرد و خود حاج اقا رفیق دوست رئیس بنیاد مستضعفان را فراخواند، ولی مقام معظم ولایت بی درنگ ایشان را با ستایش معمول بر ریاست بنیاد ابقا فرمودند، تا بفرمایش خود در سنگر ریاست بر40% اقتصاد کشور ، به مقام عظمای ولایت خدمت کنند! خوب، گذشت و قاضی هم ماست خود را کیسه کردند! خوب، چاره ای هم نبود، زیرا قاضی در این نظام مقدس باید ولایتمدار و گوش بفرمان ولایت فقیه باشد، وگرنه عدالت و مشروعیتش زیر سؤال میرود!
این داستان همچنان ادامه یافت، تا 5/18 میلیارد دلار در مرز ایران و ترکیه به دست دولت مسلمان برادر، ترکیه، افتاد. نخست وزیر ترکیه برادراردوغان هم گفتند این پول را خدا رسانده! خوب، درست هم گفتند ، این پول از سوی ( بقول حاج اقا مصباح و حاج آقا شیخ محمد یزدی و رفسنجانی و … ) برگزیده خدا برروی زمین که ولی امر مسلمین جهان باشد ، به آن سو رفت.
ازاین 5/18 میلیارد دلار درگزارشها ، حتا گزارشهای برادران تحلیلگر خارج کشور ، نیم میلیارد دلارش را برای سادگی دربیان(!) نمی گفتند و به همان 18 میلیارد دلار بسنده میکردند تا آن هم بکلی فراموش شد!
گزارش آقای پالیزدار، که از روی گزارشها و پرونده های معاون اول قوه قضائیه و بازرسی کل تهیه شده بود را هم که بیاد می آورید. باز هم انگار نه انگار. بنده خدا را به زندان انداختند و سکته کرد و …، هم اکنون هم او و هم گزارش های او به فراموشی سپرده شد!
این نهضت همچنان ادامه دارد. درامدهای نجومی پیمانکاری های سپا در اقتصاد کشور از نفت و هرجای دیگر که با اعلام رسمی فرماندهی سپاه، نباید از 100 میلیارد تومان کمتر باشد، همین گونه، بی کنترل و بدون حسابرسی مستقل!
سرمایه های افسانه ای بنیاد ها از مستضعفان، شهید، علوی، 15 خرداد، …، ستاد فرمان امام، و … که هیچ کنترل و گزارشی نیست و یکجا دراختیار ولی امر مسلمین جهان است. تازه مجلس خودش قانون گذرانده که حق قانون گذاری و اظهار نظر در باره نهادها و قسمتهایی که در اختیار رهبری است ندارد! شورای نگهبان هم درتفسیر قانون اساسی در باره حق نظارت و اظهار نظر مجلس در باره همه امور کشور گفتند که منظور از همه امور کشور ، همه امور نیست ! نهادها و قسمتهای زیر نظر و دراختیار ولایت فقیه جزء «همه امور» نیستند! به به ! مجلس و شورای نگهبان ازین بهتر و امین تر دیده بودید؟!
سوء استفاده های بی حساب امثال شیخ محمد یزدی، شیخ مصباح، شیخ ناصرمکارم، رفسنجانی، جنتی و آخوندهایی که بنامهای مختلف دردستگاه های دولتی و نهادها هستند بجای خود. بنیادهای «بین المللی»(!) مانند مجمع جهانی اهل بیت(!) و تقریب مذاهب و الغدیر و …. را دیگر خودتان براورد کنید که درآنها چه خبر است. حساب و کتاب نهادهای نظامی بویژه سپاه و بسیج را دیگر چه بگویم!؟
برادران سپاهی و بسیجی و امت حزب الله حاضر در صحنه که برای دفاع از ولایت فقیه و این حکومت آن همه مردم بی دفاع را سرکوب میکنند، و از هیچ شکنجه و کشتار دریغ ندارند صدالبته که دراین جنایت ها و خیانتها سهیم هستند. ولی خاک برسرشان که سرکوب و کشتار با اینها است و استفاده اش با ولایت امر مسلمین و رفسنجانی، جنتی، مصباح، نشیخ ناصر مکارم و … و آن دیگران! اینها تنها بخشهایی از چپاولها و غارتها و خیانتها است. تهران ـ بابک
بابک / 23 September 2011
باسلام.عزیزان این اقای( نادر) بنده حقیر که نادر باشم نیستند!!. گرچه بمصداق سخن معروف (جانا سخن ازدل ما میگوئی) فقط در مورد افتابه دزد وجماعت ای دزدوای دزد کمی به انحراف رفته اند!. این حکایت درمورد کسی است که دزدی کرده وبرای فریب قاطی حماعت نادان شده واوهم فریاد میزند ای دزد ای دزد که البته خلق خدا دزد نیستند وفقط فریب دزد را خورده اند!. بهر حال: هر وقت موضوع این اختلاس پیش میاید بی اختیار یاد حکایت اقای شهرام جزایری می افتم که بنده خدا در جوانی یک شبه میلیاردر شد وبعد به جرم اخلال در سلامت اقتصاد مملکت محاکمه وبه زنذان رفت وان عملیات جیمزباندی و سایر قضایا… در جریان محاکمه عادلانه اسلامی متهم شد که به خیل عظیمی از علما وفضلاو وکلا ودولت نامردان حق حساب (رشوه)داده ! وگویا چون مبلغ تقدیمی به بیت رهبری در قیاس سایر پرداختها کم بوده چک مرحمتی مسترد وایشان را به اوین تحویل دادند ! طبق روایت (لعنت الله الراشی والمرتشی) راشی که اقای جزایری بودکماکان اب خنک میخوردولی رشوه گیرندگان در سلامت کامل وپرهیزکاری مشغول رتق وفتق امور مملکت وجهان اسلام هستند !!. ناخوداگاه وجه تشابهی بین اقایان خاوری وجزایری حس میکنم !! ولی ان کجا واین کجا ؟!!. من اگر بجای این دولت خدمتگذار بودم اقای جزایری را میکردم وزیر اقتصاد ! واقای خاوری را به ریاست بانک مرکزی منصوب مینمودم تا در اندک مدتی شاهدرشدو شکوفائی اقتصاد مملکت باشیم . ضمنا مگر فراموش کرده اید که اقا در ابتدای این رسوائی فرمودند: این موضوع را زیاد کش ندهید !!!. ارادتمند قدیمی نادر (وقتی که به تواریخ کامنتها دقت کردم شاید با توجه به گذشت زمان طولانی ان نادر هم همین حقیر باشم که حالا دچار فراموشی شده ام !! اقرار به اشتباه شجاعت میخواهد!!) .
کاربر مهمان نادر / 07 May 2012