بیژن روحانی- رویکردهای جدید برای حفظ محیط زیست، گرچه برای بخشی از ساکنان جهان میتواند نوید روزهای بهتری را به همراه داشته باشد، اما در نیمه جنوبی کره زمین، مناطقی هستند که باید بهای این تغییرات و رویکردهای تازه را بپردازند.
روی آوردن به تولید سوختهای گیاهی و زیستسوختها (Biofuel) توسط شماری از کشورهای صنعتی و ثروتمند جهان، میتواند به کاهش مصرف سوختهای فسیلی و کاستن از میزان گازهای گلخانهای بیانجامد، اما برای تولید این سوختها زمینهای پهناوری در آفریقا توسط شرکتهای خارجی خریداری و به این کار اختصاص یافتهاند؛ زمینهایی که میتوانند در درجه نخست در تامین فوریترین نیازهای این قاره فقیر و گرسنه به کار آیند.
چین در سالهای اخیر با جمهوری دمکراتیک کنگو قراردادی امضا کرده است که به موجب آن دو میلیون و هشتصدهزار هکتار از زمینهای این کشور را برای تولید زیستسوخت به پرورش نخل روغنی اختصاص دهد. جمهوری دمکراتیک کنگو در نقشه امنیت غذایی جهان، رتبه نخست را در میان پرخطرترین کشورهای جهان دارد و این یعنی دسترسی به غذا و تامین نیازهای غذایی در این کشور با وضعیت وخیمتری نسبت به کشورهای دیگر جهان روبهرو است. همچنین پیش از این نیز کشور ماداگاسکار با شرکت کرهای دوو (Daewoo) قراردادی برای واگذاری یکمیلیون و دویستهزار هکتار از زمینهای کشاورزیاش امضا کرده بود، یعنی حدود نیمی از زمینهای قابل کشت این کشور. این قرارداد اما به دلیل شورشها و ناآرامیهای ماداگاسکار امکان اجرایی شدن نیافت.
تیم رایس، یکی از پژوهشگران موسسه امدادرسانی آکشن اید (ActioAid) در گزارشی که در همین خصوص برای این موسسه تهیه کرده است تاکید میکند که شرکتهای اروپایی نیز برای تولید سوختهای گیاهی و زیستسوخت، مساحتی برابر با سه میلیون و نهصدهزار هکتار را در آفریقا خریداری کردهاند یا تقاضای خرید آن را دارند. چنین روندی منجر به جابهجاییهای بزرگ جمعیتی واز میان رفتن فرصتهای شغلی برای شمار زیادی از ساکنان این مناطق شده است بدون آنکه با آنها مشورتی صورت گیرد و یا خسارتی به آنان پرداخت شود. مطابق برآوردهای رایس، اگر اروپا بخواهد تا سال ۲۰۱۵ ده درصد از سوخت مصرفیاش را از طریق سوختهای گیاهی تامین کند، آنگاه باید مساحتی معادل هفده میلیون و پانصدهزار هکتار، یعنی برابر با نیمی از مساحت کشور ایتالیا را به پروش چنین گیاهان و درختانی اختصاص دهد. این زمینها اما گرچه میتوانند سوخت غیر فسیلی را برای بخشی از جمعیت جهان به ارمغان بیاورند، در اینسو به مهاجرت اجباری کشاورزان و کمبود غذا میانجامد. براساس گزارش سازمان آکشن اید، شرکتهای اروپایی هم اکنون در کشورهایی نظیر آنگولا، اتیوپی، موزامبیک، نیجریه و تانزانیا زمینهای فراوانی برای کشت سبزیجات و گل را تصاحب کردهاند.
فقط چینیها، کرهایها، اروپاییها و عربها نیستند که برای تامین نیازهای خود به آفریقا روی آوردهاند. اقتصاد رو به رشد هند نیز از زمینهای مرغوب آفریقایی غافل نشده است. گزارش آکشن اید از شرکتهای هندیای سخن میگوید که با بهره جستن از وامهای دولتی توانستهاند هزاران هکتار زمین در اتیوپی، کنیا، ماداگاسکار، سنگال و موزابیک را خریداری کنند و به کشت برنج، نیشکر، ذرت و عدس اختصاص دهند تا بخشی از نیازهای روز افزون جمعیت میلیاردی هند را تامین کنند.
اکنون سرمایهگذاری در آفریقا برای تصاحب زمین به رویکرد استراتژیک بسیاری از دولتهای شرقی و غربی در جهان تبدیل شده است؛ کشورهایی که به آفریقا به چشم منبعی برای تامین غذا و انرژیهای جدید مینگرند.
به نظر میرسد اکنون هیچکدام از کشورهای فقیر و بحرانزدهی آفریقا از دید شرکتهای ثروتمند پنهان نماندهاند. سودان که به تازگی از جنگهای خونین داخلی خارج شده است و با فقر و توسعه نیافتگی شدیدی روبهرو است، یکی از مناطق جذاب برای سرمایهگذران خارجی است. در سال ۲۰۰۹ شرکتهای کره جنوبی هفتصد هزار هکتار از زمینهای سودان شمالی را برای کشت گندم خریداری کردند. همچنین امارات متحده عربی نیز ۷۵۰ هزار هکتار و عربستان سعودی نیز ۴۲ هزار هکتار در استان نیل از این کشور را خریداری کردند.
دولت سودان جنوبی میگوید اکنون شرکتهای خارجی زیادی هستند که تمایل به خرید یا اجاره طولانی مدتزمین در این کشور تازه استقلال یافته دارند. بهخصوص زمینهای حاصلخیز در کرانه رودخانه نیل مورد توجه شرکتهای خارجی است. به گزارش هفتهنامه آبزرور، در یکی از بحثبرانگیزترین معاملات صورت گرفته در سودان، شرکت سرمایهگذاری جارچ کاپیتال از نیویورک، حدود هشتصدهزار هکتار زمین را در نزدیکی دارفور اجاره کرده و تعهد داده است که برای مردم محلی شغل ایجاد کند و ده درصد از سود حاصل از زمینها را در همان منطقه سرمایهگذاری کند، اما منتقدان سودانی این شرکت آمریکایی، آن را به زمین دزدی و غارت منابع طبیعی در این منطقه متهم کرده و میگویند هیچکدام از این تعهدات انجام نشده است.
اکنون سرمایهگذاری در آفریقا برای تصاحب زمین به رویکرد استراتژیک بسیاری از دولتهای شرقی و غربی در جهان تبدیل شده است؛ کشورهایی که به آفریقا به چشم منبعی برای تامین غذا و انرژیهای جدید مینگرند. این نگاه جدید به آفریقا در شورشهای چندسال اخیر در حداقل ۲۸ کشور، کمبود منابع آبی، تغییرات آب و هوایی و رشد عظیم جمعیت ریشه دارد. آفریقا دارای زمینهای بسیار وسیع و قیمتهای بسیار ارزان است و همین آن را برای ثروتمندان جذاب کرده است.
ادامه دارد
در همین زمینه:
خیلی هم کار خوبی میکنند. اگر این قراردادها درست اجرا بشه آفریقا هم از تکنولوژی مدرن کشاورزی برخوردار میشه . این زمینها الان بی استفاده افتاده و دولتهای آفریقایی سرمایه و تکنولوژی لازم رو ندارند پس این قراردادها برای هر 2 طرف سودمنده و بازی برد-برده . مشکل در دولتهای آفریقایی و فساده که باعث میشه منافع مردم آفریقا تو تنظیم این قراردادها نادیده گرفته بشه . پس باز هم به اینجا میرسیم که علل عقب ماندگی ملتها تا حدود زیادی به خودشون برمیگرده تا خارجیها . . .
علیرضا / 18 September 2011
بیجهت نبود که کشورهای متمول برای دوپاره شدن سودان بیچاره خیلی مصر بودند.شمال رو به حال خودش ول کردند و به استثمار و استعمار نوین قسمت جنوبی پرداختند.از دیگر کشورهای آفریقایی هم که قربونش برم دارن بهره برداریهای بی حساب و کتاب میکنن.من فکر نمیکنم این غارت منابع طبیعی سرشار آفریقا به مواد غذایی یا اجاره زمینهای مرغوب وسیع ختم بشود بلکه این کشورهای به ظاهر صلح طلب و بشردوست گوشه چشمی به منابع معدنی و زیرزمینی هم دارن و خواهند داشت!
امیدوارم این رشته مقالات کماکان از سوی نویسنده ادامه داشته باشد.گزارشها و مقالات بیژن روحانی همیشه جالب بوده و خواهد بود.
احمد / 15 September 2011