نخستین عکس منتشر شده از آندرس برویک پس از بازداشت، او را درحال رفتن به دادگاه در ماشین پلیس نشان میدهد. در این تصویر جوانی مو بلوند با بلوزی قرمز و نگاهی مصمم را میبینیم؛ مردی که به تنهایی و با اجرای یک نقشه ماهرانه توانست یک «یازده سپتامبر» دیگر در ابعادی محدودتر برپا کند و یکی از کانونهای مهم سوسیال دموکراسی اروپایی را هدف قرار دهد.
بلافاصله پس از انفجار بمب در نزدیکی دفتر نخست وزیر نروژ در بیست و دوم جولای رسانههای غربی با نسبت دادن حادثه به بنیادگرایی اسلامی با انواع تفسیرهای سیاسی در مورد چرایی حمله تروریستی به نروژ به میدان آمدند. هنوز دو ساعتی از این واقعه نگذشته بود که آندرس برویک با به راه انداختن یک حمام خون در جزیره اتویا در گوشهای دیگر از این کشور دهها جوان سوسیالیست را که اکثریت آنها 16 تا 30 ساله بودند، به خاک و خون کشید. این عملیات تروریستی درست مو به مو و همانگونه که او آن را برنامهریزی کرده بود انجام شد.
مردم نروژ در چندروز گذشته شاهد یک فاجعه ملی و هم یک دگرگونی عمیق اجتماعی بودند.بلافاصله پس از آگاهی از چند و چون جنایتی که به کشته شدن 77 نفر انجامید، هزاران شاخه گل، کارتهای یادبود، پرچم و شمعهای روشن در صحن بیرونی کلیسای جامع اسلو نثار قربانیان شد. در چندروز گذشته هزاران نفر در نروژ چه بومی، چه مهاجر یا مسیحی و مسلمان با حلقه زدن بر دریایی از گل در سکوت به یاد قربانیان این جنایت اشک ریختند.
همکاری دولت نروژ با سازمان نظامی ناتو یکی از دلایلی بود که دستگاه امنیتی درنروژ را به احتمال حمله بنیادگرایی اسلامی مظنون میکرد، اما اینبار حمله نه از جانب شبکه القاعده بلکه از سوی یک «خودی» بود. با دستگیری برویک پیشداوریها و تحلیلهای اولیه در متهم کردن بنیادگرایان اسلامی بی اعتبار شد و جهان با چهره جهادگری مسیحی و بیرحم که هیچگونه تاسفی هم از قتل دهها نفر از هموطنانش ندارد روبهرو شد.
با این وجود اگرچه اکثر رسانههای معتبر غرب از به کار بردن واژه تروریست در مورد متهم سفید و مو بلوند نروژی خودداری کردند، اما از این پس سیاستمداران اروپایی ناگزیر از رویارویی با بنبادگرایان سفید و مسیحی هستند.
خشونتهایی از این دست در نروژ بیسابقه است. آخرینبار در سال 2001 بودکه یک جوان آفریقایی به دست یک نئونازی کشته شد. فاجعهای در ابعاد کشتار جزیره اتویا در جامعهای پیشرفته، دموکراتیک و به قولی بهشت آزادی که حتی پلیسها در آن مسلح نیستند و زندانها به قول مایکل مور، فیلمساز آمریکایی دانشگاهاند، نشانگر یک بحران عمیق اجتماعی و فرهنگی است.
رئیس کمیته جایزه نوبل و نخست وزیر سابق نروژ، توربیورن یاگلاند پس از این واقعه هشدار میدهد که به نروژ اعلام خطر شده است و من میترسم خشونتهایی ازاین دست باز هم اتفاق بیفتد.
مانیفست برویک و ستایش از ویلدرس
با انتشار مانیفست هزار و چهار صفحهای برویک و زندگینامه شخصی او چهره دیگری از تروریست نروژی آشکار میشود. آندرس درخانوادهای مرفه بزرگ شده است؛ باپدری دیپلمات، مادر و زن پدرش زنانی فمینیست هستند، اما او در مانیفست خود بارها نفرت و بیزاریاش از سوسیالدموکراسی، مارکسیسم، فمینیسم، اسلام و جامعه چندفرهنگی را اعلام میکند. برویک قبلاً چندسالی از طرفداران حزب راستگرای پیشرفت در نروژ بود و از احزاب پوپولیست اروپایی و به ویژه شخص خیرت ویلدرس، رهبر اسلامستیز حزب آزادی در هلند را بارها ستایش کرده است.
زن مسلمان مقابل گلهایی که به رسم یادبود قربانیان آندرس برویک در مقابل کلیسای جامع کاتولیک اسلو گذاشته شده، ایستاده است (عکس از رویترز).
برویک مانند ویلدرس اسلام و مسلمانان را بزرگترین خطر و تهدید برای دموکراسی غربی قلمداد میکند. او خواهان ممنوعیت ورود مهاجرین مسلمان به اروپا و دشمن سرسخت دموکراسی اروپایی است. او بهزعم خودش با ترور و کشتن دهها نفر نروژی میخواهد اروپاییها را از خواب غفلت بیدار کند و به آنان هشدار دهد: چه نشستهاید که آینده شومی در انتظار شماست و تمدن اروپایی به دست مسلمانان مهاجر نابود خواهد شد!
اما ستایش برویک از ویلدرس واکنشهای متفاوتی را در هلند به دنبال داشت. خیرت ویلدرس بلافاصله با محکوم کردن جنایت برویک حادثه نروژ را ضربهای به جنبش جهانی ضد اسلامی دانست. او گفت ما در مبارزه با اسلام در چارچوب قانون حرکت میکنیم و به رای مردم متکی هستیم. مخالفان سیاسی او در هلند مانند یوب کوهن، رهبر حزب کار و امیل رومر، رهبر سوسیالیستها با احتیاط از مقصر قلمداد کردن ویلدرس در حادثه خونین نروژ انتقاد کردند، اما در عین حال به این نکته هم که برویک از شیوههای مشابه ویلدرس برای تئوریزه کردن نظرات ضد اسلامیاش استفاده کرده، اشاره کردند.
در روزهای اخیر رسانهها در هلند با انتشار مقالات متعدد به بررسی نقش ویلدرس در شکلگیری افکار برویک توجه کردند. آنها مینویسند: «آیا واقعا میتوان تاثیر افکار ضد اسلامی ویلدرس بر برویک را انکار کرد؟»
اسلام، مهاجرت و پوپولیستهای راستگرا
بسیاری از منتقدان دیوانه خواندن برویک و مظلومنمایی پوپولیستهای راستگرا را به زیر سئوال میبرند. از دیدآنها اوجگیری تبلیغات شدید علیه دین اسلام، مهاجرین مسلمان و مخالفت با جامعه چندفرهنگی زمینهساز رشد گروههای خارجیستیز، نژادپرست و افرادی چون آندرس برویک است.
احزاب پوپولیست و خارجی ستیز اروپایی بهخصوص در هلند و کشورهای اسکاندیناوی اکنون با انتقادات شدیدی روبهرو شدهاند، اما آنها هم با تمام قوا تلاش میکنند تا هرگونه ارتباط میان ترویج افکار ناسیونالیستی و دامن زدن به اسلامستیزی را با جنایت هولناک برویک نفی و تحریف کنند. حزب لیبرال پیشرفت در نروژ آندرس برویک را دیوانهای دانست که در انزوای کامل و به تنهایی توانسته طرح یک کشتار جمعی را برنامهریزی و اجرا کند. این حزب که در سالهای اخیر در انتخابات نروژ به پیروزیهایی دست یافته با راستگرایان افراطی اروپایی مرزبندی دارد، اما با موضعگیری علیه جامعه چندفرهنگی خواهان محدود شدن مهاجرت به نروژ و سختگیری در مورد خارجیها است.
در سالهای اخیر اروپای غربی شاهد اوجگیری احزاب پوپولیست و موفقیتهای انتخاباتی آنها بود. بهخصوص در سوئد، دانمارک، هلند و فرانسه آنها توانستند سری توی سرها دربیاورند، اما وضعیت این گروهها در نروژ از کشورهای همجوار خود متفاوت بود.
نروژ تقریباً پنج میلیون نفر جمعیت دارد. این کشور در جدول جهانی رضایت مردم از وضعیت اجتماعی خود در صدر همه کشورها و گل سرسبد دنیا است و همواره به خاطر دموکراسی پیشرفته، رفاه بالای جامعه و برابری جنسیتی زبانزد بوده است. دراین کشور تعداد مهاجرین در مقایسه با بقیه اروپا بسیار کمتر و حدود نیممیلیون نفر است که تنها پنج درصد از آنها مسلمان هستند.
فاجعه ترور در نروژ اکنون باعث عقبنشینی حداقل موقتی احزاب راستگری کشورهای اسکاندیناوی و افت ناگهانی محبوبیت آنها در میان مردم شده است. انتظار میرود که احزاب دست راستی نحوه برخورد به اسلام و مهاجرین را تغییر دهند و با تاکتیکهای جدید به میدان بیایند.تاکید بر حفظ امنیت مردم، مبارزه با بزهکاری و افزایش فاصله طبقاتی میتواند از شعارهای آنها در انتخابات آتی باشد.
برخورد سیمپاتیک و موضعگیری منطقی ینس استولنبرگ، نخست وزیر نروژ پس از کشتار هفته گذشته باعث محبوبیت بیشتر حزب سوسیالیست کار شده و تنها در عرض چندروز باعث روی آوردن گروه زیادی از مردم به سیاست و عضویت در این حزب شده است. استولنبرگ خواهان گسترش بحثهای اجتماعی و تقویت هر چه بیشتر دموکراسی با مشارکت همه گروهای فکری شد. او روز سه شنبه در مراسم یادبود قربانیان فاجعه نروژ خواهان تعمق و ملایمت سیاستمداران، رسانهها و مردم نسبت به جامعه مهاجران در نروژ و احیای دیالوگ میان گروههای مختلف مردم شد.
روزنامه تلگراف چاپ هلند اما دیروز گفتههای جدید خیرت ویلدرس را در آغاز ماه رمضان منتشر کرد. او در پاسخ به انتقادات روزهای اخیر و ماجرای نروژ، همچنان بر طبل اسلامستیزی میکوبد و مساجد را «قصرهای تولید نفرت» میخواند.
رهبرحزب دموکراتهای 66، الکساندر پختولد هم در واکنش به اظهارات ویلدرس خواهان موضعگیری جدی دولت هلند در این مورد شده است.
آقا شهرام عزیز،
من تو کامنت خودم واضح و روشن گفتم که راست افراطی چه تفکری داره این تفکر تا دیروز به یهودیها و کولیها و اقوام اروپای شرق گیر میداد و اونارو پست میدونست حالا سوژه ش اسلام و مسلموناست…
وقتی اقتصاد خراب میشه راست ها از حماقت عوام سؤ استفاده میکنن و همه چی و میندازن گردن خارجی.. وگرنه وقتی اقتصاد خوب بود همین مسلمونا ۴۰سال تو همه جای اورپا بودن با همین تفکر فعلی….. ما اینجا هستیم و تا امروز تحمل شدیم چون اینا احتیاج داشتن… ترکها و مراکشیها ی نسل اول دوم تو کارخانجات اینجا فنا شدن حالا شما نمیتونی به راحتی به نسل سوم و چهارم بگی برگرد خونت… … ۴۰ سال پیش چون احتیاج داشتن اصلا فکر و مطالعه نکردن که از کجا نیروی کار بیارن حالا بهش دچار شدن, وگرنه با یه حساب ساده میشد فهمید که مسلمون اونم از نوع مراکشی اصلا با اروپا همخوانی نداره
ضمن این که در طی تاریخ همیشه اقوام میزبان یا مهمان هم دیگه بودن کما این که تو همون جنگ جهانی لهستانیها و خیلیهای دیگه از اروپا مهمان ما بودن و ماندگار هم شدن یا قبل تر از اون ارامنه و… اومده بودن و در ایران ماندگار شدن،.
من اینو قبول ندارم که بعد از جنگ جهانی با صرف میلیونها دلار نهضتی راه افتاد که کارش ایجاد همزیستی مسالمت آمیز بین ملتها بوده، تلاش صورت گرفته در جهت صلح و عدم تبعیض نژادی، و جنگهای بعدی و نسل کشیهای که بعدها تو مثلا یوگسلاوی سابق رخ داد نشون داد بر فرض اگه تلاشی هم شده بی ثمر و بیهوده بوده…
تو کامنت قبلی گفتم راست افراطی حتا به خود اروپایی هم در آینده گیر خواهد داد.. به خاطر حماقتِ مسلمانان الان این جو ایجاد شده، حالا من باید با این جو همراهی کنم؟ یا دنبال یه راه بهتری باشم؟ گفتم ما کله مشکیها از نظر اینا همه مسلمان و کثیف و تروریست هستیم در صورتی که من و شمای ایرانی اصلا شاید از دین و مذهب متنفر هم باشیم… بنده از دین و فرهنگ و تفکر مراکشیها و ترکها شاید بدم بیاد ولی این واسه راست افراطی اصلا مهم نیست. نمیدونم شنیدی که بعد از ۹/۱۱ آمریکأئیها زدن چند تا هندی و کشتن چون اون آمریکأئی احمق دید طرف عمامه که داره و ریش هم که داره گفت پس این خود القاعده هست.. من از این میترسم برادر که دچار تیر غیب بشم واسه همین علی رقم اعتقادات درونی که نسبت به اسلام و مثلمانها تو هلند دارم ولی مقابل تفکر نژاد پرستی هم هستم.. امروز اگه بیتفاوت باشم و بگم گور پدر مراکشیِ فردا سراغ من و شما خواهند آمد اینقدر تصفیه میکنن تا برسان به اون نژاد خالص مدّ نظر خودشون ( که هیشکی هم نمیدونه چه شکلی هست) . یه زمانی من اعتقاد داشتم که ما اینجا همه خارجیها مهمانیم پس باید سعی کنیم مهمانهای خوبی باشیم .. اما الان با این واضح اقتصاد و تفکری که ۳۰تا کرسی تو پارلمان داره دیگه کار از این حرفا گذشته …
shahab / 10 August 2011
اقای شهاب اشی که اینقدر داغ شده وشما رو تو خیابون میسوزونه دلیلش اینه که هم مذهبیهای ما تا تونستن شعله اش رو زیاد کردن .بعد ازجنگ جهانی دوم اروپای زخم دیده از تفکر نژاد پرستانه که بیش از ٥٠ میلیون کشته بر جاگذاشت با صرف میلیونها دلار مردم رو به طرف همزیستی با دیگر نژادها ومذهب ها سوق داد وموفق هم شد ودلیل این موفقیت حالا حضور من وشما در اینجاست .پس چی شد مردمی که به ماجا ومکان دادن پول دادن مسجد ساختیم حالا دنبال بیرون کردن ما هستن .این همون چیزیست که هم نویسنده این مقاله از اون فرار کرده هم شما که فکر کردید دیگر نظرات کاسه داغ تر از اش هستن .فقط میگید نژاد پرستن .ووو. ولی نمی گید چرا؟چون جواب این سوال برای خیلیها درذناکه .اعتراض میکنید طلب کار هستید از چیزی که خود باعث به وجود امدن ان هستید.(البته منظورم شخص شما نیست مسلمانانی که هیچ وقت نتونستن در این جامعه باز نرمال زندگی کنن )وشروع به مبارزه با این مردم کردن هی گفتن نژاد پرست ولی پول فرستادن خواهر وبرادر هم امدن هی گفتن نژاد پرست عمه وخاله عمو و دایی روهم اوردن میگن نژاد پرست ولی سرشونو ببری به کشورشون بر نمی گردن.بسه دیگه دیگران رو متهم کردن اون هم کسانی که به ما جا دادن .کار این اقا محکومه .کشتن ادمها محکومه ولی چرا این کار رو کرده خیلی مهم است که ماها میترسیم به اون اعتراف کنیم
shahram / 07 August 2011
این نویسنده کاملا یک طرفه وبدون در نظر گرفتن دلیل اصلی این جور حوادث دست به قلم برده. خوب بود کمی هم درباره علت اصلی رشد مهاجر ستیزی وبه خصوص اسلام ستیزی در ٢ دهه اخیر در اروپا چند خطی هم می نوشتید٠می نوشتید که مسلمان در اروپا همیشه مایع دردسرند .یاد نگرفتن زبان کشور. نقض حقوق زنان قتلهای ناموسی .قتل زنانی که با مسیحیان ازدواج میکنند احترام نگذاشتن به قوانین کشوری که در ان زندگی می کنند. و دیگر کارهایی که با جامعه غربی در تضاد است و برای خوب جلوه دادن ان از راه اسلام ومسلمانی وارد میشوند .اگر این کشورها ومردمان ان وفرهنگ وتمدن ومذهب انها با فرهنگ شما هم خوانی ندارد پس چرا اینجا امدید یا چرا اصلا از اینجا نمیرید به کشورهای خودتان .برید عربستان برید افغانستان برید یمن ویا هر جا که دوست دارید شماها هزار سال هم در اینجا به مانید باز هم میزنید تو سر زنان ودختران خود .ولی اینجا این فرهنگ ومذهب شما را نمی پزیرند حق هم دارند چون اولا خودشان دارای فرهنگ وتمدن دیگری هستند که ١٨٠ درجه با تومسلمان فرق دارد .دوما صاحب خانه انها هستند وما مهمان .به خدا این کارهایی که در چند سال گذشته مسلمانان در اینجا انجام دادن یکیشو مسیحیان کشور خودمان کرده بودن سر از تن جدا میکردیم همین حالا ببین حال وروز مسیحیان رو در کشور ما ایران که حی حرف از فرهنگ چند هزار ساله میزنیم چه جوریست که دیگه از عراق ودیگر جاه ها چیزی نمیگم که کلیسا رو وسط شهر اتیش میزنند نویسنده گرامی جهان مسیحی وغرب از دستکارهای مسلمانان کارد به استخوان رسیده حالا بعضی ها دیگه به جنون رسیدن واین کارها رو انجام میدن که البته این کار محکومه ولی باعث اصلی این تفکر عدم سازش مسلمانان وکارهای افراطی انان در جامعه است.
shahram / 04 August 2011
با سلام . اقای ویلدرز چه بخواهد وچه نخواهد دستش به خون این جوانان نروزی الوده است ! همانطور که خا منه ای دستش خون الود جوانان ایرانی و تونسی ومصری و سوری و….. است ! و بهر حال ما خامنه ای را مثل صدام یا بن علی یا مبارک یا اسد به میز محاکمه خواهیم برد !! شما مردم هلند با این ویلدرز چه میکنید ؟! او که راست راست راه میرود وتخم نفاق و نفرت و خشونت می پراکند !! و حاصل کارش جانوری مثل هیلدرس است !! ما که با جان و گوشت پوست خود با طالبان و طالبانیست در گیریم . شما با این ملا عمر بلوند چه میکنید ؟؟!!.
کاربر نادر / 04 August 2011
جنایت اندرس برویک نه تنها یک یازده سپتامبر در ابعادی محدودتر که بسیار بزرگ تر و وحشتناک بود. نه نویسنده و نه ویراستار نتوانسته اند بفهمند نسبت 4.5 میلوین جمعیت نروژ به جمعیت 300 میلیونی آمریکا را که در نظر بگیریم متوجه می شویم فاجعه ی ترور آندره س بره ویک در نروژ، در وسعتی و عمقی بسیار وحشتناک تر انجام گرفته است.
امید که دقت لازم در انتشار مقاله و گزارش ها انجام بگیرد.
م.ک
کاربر مهمان / 05 August 2011
علاوه بر تایید نظرات شهرام سوال من از مسولان این کشورها این است که چگونه این نوع مهاجرین مزاحم موفق میشوند که اجازه اقامت بگیرند؟ اگر به نیروی کار احتیاج دارند مگر قحطی آدم حسابی است؟بنظر من یک تصفیه حسابی باید در کل ارو÷ا صورت گیرد تا غائله ختم شود.این هیچ مغایرتی هم با حقوق بشر ندارد.
ahmad / 05 August 2011
با سلام. احمد اقا شما فعلا که مثل ویلدرز حرف میزنی!****
کاربر نادر / 06 August 2011
باسلام .متشکرم از اینکه بقیه حرفهای منو با احمد اقا حذف کردید !!
کاربر نادر / 06 August 2011
عزیزانی که اینجا کاسه داغ تر از آاش شدن و میگن مثلمانها را نباید راه بدن و … عزیزم مشکل من اینه که وقتی دارم تو خیابونای اینجا راه میرم رو پیشونیم نوشته نشده ایرانی و لامذهب.. ظاهر ما با بقیه کشورای مثلمان مثل مراکشیها و ترکها فقط واسِ خودمون شاید قابل تشخیص باشه ولی اینا لزومی نمیبینن که به این مساله فکر کنن و وقت بزارن .. پس این نسخهای که شماها میپیچین واسه بقیه، در آینده دامنِ خودتون رو هم میگیره…. تفکر راست افراطی به اینجا ختم نمیشه اینا بر فرض محال که تسویه نژادی کردن به سراغ خودشون هم خواهند رفت ، مثلا بله نژاد اورپأی برتره ولی نه هر اورپأی ، اونا که مثلا قدشون ۱.۹۰ سانته ، پوستشون روشنتره و……..
shahab / 07 August 2011