سدسازی در منطقه خاورمیانه ماجرایی مربوط به امروز و دیروز نیست ولی این رقابت که در ابتدا برای تامین آب نوشیدنی و کشاورزی ساکنان بود، مدت‌هاست رنگ و بویی سیاسی-نظامی به خود گرفته: افتتاح سد «ایلیسو» در ترکیه و پایان طرح GAP، می‌تواند آغازگر جدال تهران و بغداد با آنکارا و «جنگ آب» در خاورمیانه باشد.

علی‌الخصوص در وضعیتی که مناطق جنوبی ایران و بخش وسیعی از عراق با طوفان‌های گرد و غبار و خشکسالی مواجه‌اند، بهره‌بردای از سدی به عظمت «ایلیسو» خبر ناخوشایندی برای تهران و بغداد به شمار می‌آید.

در تازه‌ترین اظهارنظر هفته گذشته، معصومه ابتکار پای وزارت امور خارجه ایران را  هم وسط کشید. بالاترین مقام زیست محیطی ایران خواهان اقدام فوری و سیاسی این وزارتخانه شد و هشدار داد: «سدسازی‌های بی حد و حصر ترکیه شرایط خطرناکی را برای تالاب هورالعظیم ایجاد کرده است.»

این درحالی است که مقامات ترکیه قول داده‌اند تا پایان سال ۲۰۱۷ سد «ایلیسو» را به بهره‌برداری برسانند.

«ایلیسو» پس از راه‌اندازی به یکی از بزرگترین سدهای جهان بدل خواهد شد. این سد سه برابر «کرخه»، بزرگترین سد ایران گنجایش دارد و ۴۵ درصد آب رودخانه‌های دجله و فرات را کنترل خواهد کرد.

سدسازی‌ در ترکیه اما مختص به این سد نیست. از سال‌های پایانی دهه ۹۰ میلادی، دولت ترکیه با شتاب پروژه‌های سدسازی خود را برای مدیریت منابع آبی کشور پیش برده است.

طرح آناتولی جنوب شرقی (GAP)

طرح آناتولی جنوب شرقی GAP که به زبان ترکی Guneydogu Anadolu Projesi خوانده می‌شود، پروژه‌ای است که در آن دولت ترکیه بر روی بخش‌های بالایی رودخانه‌های دجله و فرات مجموعه‌ای از ۲۲ سد، ۱۹ نیروگاهِ برق‌رسانی و صدها کیلومترکانال آبیاری می‌سازد. دجله و فرات از کوه‌های آناتولی مرکزی در ترکیه سرچشمه می‌گیرند و سپس به سمت سوریه و عراق می‌روند.

این پروژه مناطق آدیامان، بتمن، دیاربکر، قاضی‌آنتپ، کیلیس، سیرت، اورفا، ماردین و شیراناک را که در حوزه بین‌النهرین و حاشیه دجله و فرات واقع شده‌اند دربرگرفته. اکثر این مناطق کردنشین هستند.

در سال ۲۰۰۹ یکی از نمایندگان مجلس عراق ادعا کرده که در پی سیاست‌های سدسازی ترکیه، طی سه سال گذشته، میزان آب دریافتی از ۴۰ میلیون متر مکعب به ۱۱ میلیون متر مکعب در سال کاهش پیدا کرده است. این در حالی‌ست که میزان بارندگی در این بازه زمانی تغییر چندانی نداشته است. کاهش آب دریافتی موجب خشکسالی، خشک‌شدن تالاب‌های جنوب عراق و به صورت ویژه هورالعظیم می‌شود.

اکثر این سدسازی‌ها با کمک‌های هنگفت مالی بانک جهانی و صندوق جهانی پول انجام گرفته است اما به علت آسیب‌هایِ محیط‌ زیستی آن، کمک‌های این دو مؤسسه با انتقادات فراوانی از سوی فعالان محیط‌ زیست روبرو شده‌.

دولت ترکیه ادعا می‌کند هدف اصلی پروژه GAP، از بین بردن نابرابری‌های اقتصادی منطقه بوده و این سدها به بالابردن درآمد و سطح زندگی مردم و توسعه کشاورزی و کنترل سیلاب‌ها کمک می‌کند. علاوه بر این طرح آناتولی جنوب شرقی از مهاجرت مردم روستایی به سمت شهرها نیز جلوگیری خواهد کرد.

جدای از تاثیراتِ مخرب زیست‌محیطی، این طرح از نظر تاریخی نیز بسیار آسیب‌زننده تلقی می‌شود. از بزرگترین این آسیب‌ها می‌توان به زیر آب رفتن منطقه تاریخی حسن‌کیف اشاره کرد که توسط سازمان یونسکو به عنوان یکی از صد اثر تاریخی در معرض نابودی نام برده شده‌است. بعضی ناظران معتقدند دولت ترکیه با زیر آب بردن شهر حسن‌کیف قصد پاکسازی فرهنگی و حذف کردن بخشی از تاریخ باستانی منطقه را هم دارد.

از دیگر سو بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند این سدسازی‌ها فاقد بازدهی مالی بوده و تأمین آب و سودآوری صرفاً بهانه‌ای برای سرپوش گذاشتن دلایل سیاسی و ژئوپولتیکی ساخت آن است. این دسته از ناظران کارکرد داخلی این سدها را به جنگ با حزب کارگران ترکیه(پ‌ک‌ک) مرتبط می‌دانند. از بُعد بین‌المللی نیز معتقدند سیاست سدسازی این کشور به روابط آنکارا با همسایه‌هایش از جمله عراق، سوریه و ایران بازمی‌گردد.

سدسازی به مثابه مقابله با «تروریسم»

طرح GAP در مناطق کردنشینی از ترکیه واقع شده که از هشت استان حوزه‌ی این طرح، هفت تای آن‌ها بالاترین نرخ مهاجرت به دیگر شهرهای ترکیه را دارند.

در برنامه چهارم توسعه، ترکیه بخشی از این سدسازی‌ها و تجمیع آب در یک نقطه، را مانعی فیزیکی در مقابل شورشیان به حساب آورده. در عین حال با تغییراتی که ساختن این سدها و کانال‌ها در بافت جغرافیایی و اجتماعی منطقه ایجاد می‌کند، فعالیت «پ‌ک‌ک» را محدود خواهدکرد. به عبارت دیگر این پروژه‌ها نه تنها از نظر فیزیکی باعث ایجاد مانع برای «پ‌ک‌ک» می‌شود و ارتباط این سازمان با نیروهای محلی‌اش را دشوارتر می‌کند بلکه همزمان بافت جمعیتی مناطق کردنشین را تغییر خواهد داد.

در عین حال دولت ترکیه تصور می‌کند در صورت اجرایی شدن این طرح با بهبود وضعیت معیشتی، مردمِ منطقه از پیوستن و هواداری از «پ‌ک‌ک» خودداری خواهندکرد. گمان می‌رود دولت می‌‌خواهد در طی مذاکرات با «پ‌ک‌ک» از مسئله آب به عنوان برگ برنده استفاده کند.

سدسازی به مثابه ابزار چانه‌زنی

بسیاری از تحلیلگران یکی از مهمترین اهداف این سدسازی‌ها را گرفتنِ دست بالاتر ترکیه در مذاکرات و منازعات منطقه‌ای می‌دانند.

در سال ۱۹۹۲ نخست‌وزیر وقت ترکیه سلیمان دمیرل گفت: «تا زمانی که کشورهای عراق و سوریه با «پ‌ک‌ک» همکاری می‌کنند بر سر میز مذاکره درباره آب نخواهد نشست.» در همین سال و با احداث سد آتاتورک بر روی رود فرات، شرایطی ایجاد شد که موجب درگیری‌های قومی و قبیله‌ای بر سر آب در عراق شد. همچنین در پی فرایند بیابان‌زایی در عراق، ۶۷۰ هزار هکتار از مزارع کشاورزی نیز دیگر قابل کشت و کار نیستند.

شکل‌گیری ریزگردها و افزایش آنها در عراق نیز از پیامدهای همین بیابان‌زایی است.

این در حالی است که در مذاکرات سال ۱۹۸۷ توافقی صورت گرفت که به ازای دریافت ۵۰۰ مترمکعب در ثانیه، آب از رود فرات به سوریه روانه شود. در مقابل دمشق نیز تعهد کرد که فعالیت گروهای مسلح چپ و حزب کارگران کردستان(پ ک ک) در داخل مرزهای سوریه را به عنوان فعالیت‌های تروریستی بشناسد. برخی از گمانه‌زنی‌ها نیز از فروش آبِ حاصل این سدها به اسرائیل در آینده خبر می‌دهند.

اینها صرفاً چند نمونه از تلاش ترکیه برای استفاده از آب به مثابه ابزاری برای پیروزی در درگیری‌های سیاسی منطقه است. برای ترکیه که از لحاظ منابع انرژی زیرزمینی در فقر به سر می‌برد، مدیریت و کنترل منابع آبی امتیاز گران بهاست.

هر چند انتقادها به برنامه مدیریت آب‌رسانی در ترکیه تنها به سدسازی لجام گسیخته در مناطق جنوب و جنوب شرق ترکیه خلاصه نمی‌شود. بلکه پروژ‌ه‌های HES نیز با انتقادات فعالان محیط زیست و مقاومت‌های مردمی در بسیاری از نقاطی که این پروژه اجرا شده مواجه است. این پروژه‌ها که شامل احداث نیروگاه‌های مرکزی بر روی آب رودخانه‌ها است، در تمام مناطق ترکیه از دریای سیاه تا مناطق غربی و مرکزی، به سرعت توسط دولت اجرایی می‌شود.

بسیاری از فعالان محیط زیست سیل‌های چند سال اخیر در مناطق شمال غربی ترکیه (دریای سیاه) را ناشی از همین پروژه‌ها می‌دانند. البته پروژه‌های HES تنها به علت تأثیرات محلی مورد اعتراض جامعه مدنی ترکیه قرار گرفتند.

این در حالی است که پروژه‌های سدسازی ترکیه بحران‌های زیست محیطی در کشورهای منطقه از جمله ایران،‌ عراق و سوریه را به همراه داشته است. بحران‌هایی که با وجود تلاش‌های دپیلماتیک و اعتراض‌های گروهای فعال محیط زیست، در میانه آتش جنگ‌ در خاورمیانه امید چندانی به حل آنها وجود ندارد.