سینمای ایران این بار هم از جشنواره فیلم کن بینصیب نماند. فیلم «لرد» ساخته محمد رسولاف شامگاه گذشته جایزه بخش «نوعی نگاه» معتبرترین جشنواره سینمایی اروپا را به دست آورد. فیلمی درباره فساد و رشوهخواری در ایران با تکیه بر داستان «ایوب» در کتاب مقدس و در قرآن. چگونه میتوان در جامعهای که اموال تو را میرباید و پشت تو را میشکند و برکت را از زندگی تو میگیرد، به آنچه که بدان اعتقاد داری پشت نکنی؟
رضا (با بازی رضا اخلاقیراد) مردیست سختکوش. او برای گذران زندگی خود و خانوادهاش، وامی از بانک گرفته و با سرمایه مختصری یک مزرعه پرورش ماهی به راه انداخته و خانهای هم برای خانوادهاش فراهم آورده.
او از تهران به روستایی از توابع فومن مهاجرت کرده که هم هزینههای زندگی کمتر است و هم امکان کسب و کار وجود دارد. او اگر به کارمند بانک رشوه بدهد، میتواند زندگی راحتتری در پیش بگیرد. در یکی از نماهای آغازین فیلم این درگیری آشکار میشود. کارمند بانک به او پیشنهادی میدهد: «۲۰۰ تومن بده، همین امروز کارت راه میافته. این پول فقط برای من نیست. رئیس شعبه هم هست.»
رضا اما نمیخواهد رشوه بدهد و به فساد اداری در جمهوری اسلامی دامن بزند. او ترجیح میدهد ماشینش را بفروشد و با پولی که نصیبش میشود، قسط عقبافتاده بانک را بپردازد.
او به این شیوه زندگی وفادار میماند و تاوانش را هم میپردازد. او گمان میکند مبارزه با فساد، در زندگی روزانه انسانها و با همین گامهای کوچک آغاز میشود. اما مانند ایوب در کتاب مقدس برکت از زندگی او میرود، مالش را از او میستانند و پشتش را میشکنند.
یک شرکت بزرگ که با مقامات متنفذ ارتباط دارد به ملک او چشم دوخته است. برای راندن او از روی زمین، آب را به روی او میبندند، ماهیهایش را مسموم میکنند و او دار و ندارش را ناگزیر میفروشد که بهره بانک را بپردازد.
رضا به زندان میافتد و همسرش حدیث (با بازی سودابه بیضایی) تلاش میکند او را از زندان بیرون بیاورد. اما در اینجا هم باید رشوه پرداخت. پس او در زندان میماند. بعد از آزادی رضا یک بار دیگر بر سر دو راه باقی میماند: یا میبایست به آنچه که اعتقاد دارد وفادار بماند و یا اینکه دست از مقاومت بردارد و او هم به فساد و نظام تبعیض تن بدهد.
رضا در سراسر این فیلم حتی یک بار لبخند نمیزند. تلاش او برای حفظ خودش در یک نظام فاسد هر دم به تلاش ژوزف «کا» در محاکمه کافکا شباهت بیشتر پیدا میکند.
رسولاف به بهانه چنین داستانی یکی از کهنترین درگیریهای انسان را تصویر میکند: آیا فرد میبایست به اخلاق درونی خودش پایبند باشد یا به آنچه که جامعه از او انتظار دارد عمل کند؟ آیا میبایست در برابر فساد و تبعیض مقاومت کرد، وقتی که میدانی تو آخرین نفر هستی که هنوز تسلیم نشده است؟ اگر چنین است، چگونه میتوان مقاومت کرد و تن نداد؟
علی موسوی، پخشکننده فیلم «لرد» درباره جلوههای تصویری و ارزش سینمایی این فیلم با گوشهچشمی به کارنامه سینمایی رسولاف، در «سینما چشم» مینویسد:
«از لحاظ بصری، “لرد” یکی از غنیترین فیلمهای رسولاف است. فیلمبرداری ماهرانه اشکان اشکانی، لوکیشنهای خیرهکننده فیلم و کارگردانی استادانه رسولاف تصویرهایی را روی پرده سینما ترسیم کردهاند که مدتها در ذهن تماشاگر میماند. در این فیلم، برای اولین بار رسولاف از جلوههای ویژه کامپیوتری استفاده کرده و در این کار هم بسیار موفق بوده. برای من، هم از لحاظ تم و هم از لحاظ بصری، “لرد” یادآور “لویاتان” شاهکار زویاگینستف است. صحنه هیچکاکواری که پرندگان به حوضچهای که در آن رضا ماهیهایش را پرورش میدهد حملهور میشوند، یکی از درخشانترین صحنهها در تمامی فیلمهای رسولاف است. تمام بازیها، چه از نقشهای اصلی و چه نقشهای کوتاه ولی کلیدی، در بالاترین سطح هستند. مانند دو فیلم قبلی رسولاف، امکان نمایش عمومی “لرد” در ایران، بدون سانسور، حدود صفر است.»
فیلم «لرد» جمعه ۲۹ اردیبهشت، تصادفاً همزمان با روز رأیگیری در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد. لادن موسوی، خبرنگار روزنامه «شرق» هنگامی که سینماگران ایرانی در جشنواره کن به سالن رأیگیری میرفتند که آرایشان را به صندوق بیندازند، به تماشای فیلم رسولاف میرود. او در گزارشی که در «شرق» منتشر شد مینویسد:
«تمام اتفاقات فیلم قابل پیشبینیست. چه آتش زدن خانهشان، چه مسموم شدن ماهیها و صحنههایی هم که آدمبدها سراغ رضا میآیند، به سبک فیلمفارسی قبل از انقلاب است و بیشتر کمدی است تا هیجانانگیز. در آخر فیلم هم رضا که در سادگی و ببوگلابی بودن نفر اول است، تبدیل به قهرمان میشود.»
خبرنگار شرق سرانجام پیشنهاد قابل تأملی دارد. او مینویسد:
«کاش آنها که اینقدر ناراحتاند و کینه به دل دارند، بروند و هم خیال خودشان را راحت کنند و هم مخصوصاً خیال ما را.»
پرسشی که رسولاف با تکیه بر روایت «ایوب» در کتاب مقدس مطرح میکند، بعد از پایان فیلم پاسخ داده میشود: اگر اینقدر ناراحتی، از ایران برو. هم خیال خودت را راحت کن و هم خیال ما را.
محمد رسولاف درباره این فیلم گفته است که از روی یک تجربه شخصی که ۲۰ سال پیش برای او اتفاق افتاد، تصمیم گرفت «لرد» را بسازد.
رسولاف که در سال ۱۳۸۹ به خاطر تلاشاش برای ساختن فیلمی درباره کهریزک به ۶ سال حبس محکوم شده بود، در شصت و چهارمین دوره جشنواره فیلم کن، با فیلم «به امید دیدار» حضور داشت و سپس، دو سال بعد فیلم «دستنوشتهها نمیسوزند» او در کن به نمایش گذاشته شد. «دستنوشتهها نمیسوزند» درباره واقعه اتوبوس ارمنستان در جریان قتلهای زنجیرهای در ایران است.