کریستین دلآمور ـ افسانهای در کار نیست – بهگفتهی حامیان حقوق حیوانات، حیوانی که به «تکشاخ عرب» معروف است، همچنان در دشتهای خاورمیانه با سلامت کامل میزیَد. حیوانی که همواره منبع الهام ِ اشعار و نقاشیهای اعراب بوده و هنگامیکه از نیمرخ، آن دو شاخ ِ بلند و باریکاش بر هم انطباق مییابند؛ عیناً همچون تکشاخ ِ افسانهها دیده میشود.
با اینحال این غزال جسور ِ عربی، از سال ۱۹۷۲ که تنها شش رأس ِ آن در حیات وحش ِ زمین بهچشم میخورد، حدوداً در معرض پیوستن به افسانهها هم بود. پنجتایشان یا کشته شدند و یا به اسارت درآمدند و آخرین تکشاخ ِ وحشی هم در همان سال و در کشور عمان، به ضرب گلوله از پای درآمد و تنها میراثاش همان لغو چنددهسالهی شکار بیمحابای حیوانات، چه بهمنظور ورزش و چه به منظور استحصال غذا بود.
حال، هرچند که جمعیتِ این غزال عربی به دستکم هزار رأس، آنهم فقط در بخشهایی از سکونتگاههای بومیاش در خاک کشورهای عربستان، اسرائیل، امارات و اردن رسیده است؛ اما «اتحادیهی بینالمللی حفاظت از طبیعت» (IUCN)، آن را در نسخهی روزآمدِ لیست قرمز ِ گونههای در معرض انقراض، به حساب آورده است. «کریگ هیلتون-تیلو» (Craig Hilton-Taylor)، سرپرست واحد لیست قرمز ِ IUCN در انگلستان، در اینباره میگوید: «گیریم اگر در سال ۱۹۷۲ تنها حدود شش رأس از این حیوان در حیات وحش بوده، رشد [جمعیتشان] از شش، به بالغ بر یکهزار رأس، حیرتانگیز است».
بههمین منظور، این سازمان، وضعیت این غزال را از «در معرض خطر انقراض»، به «آسیبپذیر» تغییر داده که یعنی همچنان با خطر انقراض همراه است؛ اما با شدتِ کمتر. این نخستین بار در تاریخ IUCN است که گونهای که تاکنون منقرض محسوب میشده، بهحد کافی برای عبور از مرز بحران، احیا شده است.
احیای غزال عربی، محصول اتحاد گستردهی انجمنهای حفاظت از محیط زیست، دولتها و باغ وحشهاییست که بههمراه سرمایههای سلطنتی ِ کشورهای امارات، قطر و عربستان سعودی، با پرورش همان نمونههای اسیر ِ زنده از آخرین گونههای بازمانده در دههی ۷۰ میلادی، موفق به حفظ حیات این گونهی جانوری شدند. در سال ۱۹۸۲ بود که حامیان حفظ حقوق حیوانات، آغاز به انتقال جمعیتهای کوچک و نوپایی از این غزال عربی، از شرایط اسارت، به مناطق حفاظتشدهای که شکار، مطلقاً در آنها ممنوع است، نمودند.
با اینحال، آزادسازیِ این حیوان هم نوعی آزمایش و خطا بود – چنانکه بهعنوان مثال همهی اعضای یکی از این دستههای آزادشده در اردن، از میان رفتند. هیلتون-تیلور میگوید: «ما [از این واقعه] چیزهای زیادی در خصوص اجرای موفق احیای گونهها آموختیم». بهلطف همین برنامههاست که وضعیت غزال عربی تازه در سال ۱۹۸۶ میلادی، به «در معرض خطر» رسید؛ وضعیتی که در آن، گونهها تا سرحد ممکن تحت نظر ِ مستقیم ِ متخصصین قرار میگیرند.
هیلتون-تیلور میافزاید که رویهمرفته بازگشت غزالِ عربی نشان داده که با تلاشهای دستهجمعی ِ حافظان محیط زیست، میتوان تحولاتی را بهوجود آورد و محیط پیرامونمان را دچار تغییراتی نمود. «این، یک موفقیت واقعی در حفظ محیط زیست است».
منبع: National Geographic
توضیح تصویر دوم:
غزال عربی در مرکز حفاظت و احیای باغ وحش ملی ِ ایالات متحده در «فرونت رویال»؛ ویرجینا – عکس از Michael Nichocal / National Geographic
عکس نخست تزئینیست.