یک نظر سنجی که با شرکت ۳۰ هزار نفر در ۲۸ کشور اتحادیه اروپا انجام شده، نشان میدهد که مردم این قاره خشونت بر مبنای جنسیت به ویژه خشونت به زنان را میشناسند، اما هنوز در پذیرش اشکال مختلف آن دچار ابهام هستند. گروهی از آنها خشونت را به عنوان یک مساله خصوصی میشناسند و برخی از اشکال آن را جرم نمیدانند. همچنین گروهی از آنها تجاوز را در شرایطی تقصیر زن میدانند. ناآگاهی درباره خشونت به زنان در اروپای شرقی بیشتر است.
برابری جنسیتی یکی از ارزشهای کلیدی اتحادیه اروپاست و سابقه طولانی تاریخی در زمینه مبارزه با خشونت بر مبنای جنسیت در این کشورها وجود دارد. این مبارزات شامل حمایت از قربانیان خشونت و تضمین دسترسی عادلانه آنها به دادرسی عادلانه در مرزهای اتحادیه اروپا بوده اما این کشورها هم مفهوم آزار جنسی و خشونت خانگی برای بسیاری از ساکنان آنها مبهم است و اروپا هم راه درازی در پیش دارد تا خشونت علیه زنان را محو کند.
اخیرا در ماه مارس ۲۰۱۶ کمیسیون اروپا، کنوانسیون رفع و منع هرگونه خشونت علیه زنان و منع خشونت خانگی استابول را به امضای نهایی رساند. این نخستین ابزار رسمی اتحادیه اروپا برای حمایت از قربانیان خشونت و مجازات عاملان آن است و معیارهای مشخصی برای تعیین مفهوم این نوع خشونتها تعیین کرده است.
به عنوان بخشی از این تلاشها برای مبارزه با خشونتهای جنسیتی، کمیسیون اروپا با کشورهای اتحادیه اروپا و دیگر همراهانش همکاری میکند تا اطلاعاتی به دست بیاورد که به به تقویت سیاستهای این اتحادیه در قبال این مشکل بینجامد. در سال ۲۰۱۵ کمیسون اروپایی از دو متخصص خواسته تا نقشهای تحقیقی درباره برخوردها و برداشتهای مردم درباره خشونت علیه زنان در سراسر اروپا تدوین کنند.
این تحقیق که در ۲۸ کشور اروپایی و با شرکت ۳۰ هزار نفر انجام شده حوزههای زیر را در بر میگیرد:
معنای خشونت، برداشتها از خشونت خانگی، دانش شخصی قربانیان خشونت خانگی، عقاید درباره اینکه کجاها بیشتر ممکن است خشونت علیه زنان اتفاق بیفتد، عقاید درباره اینکه خشونت جنسیتی چیست و اینکه آیا شرایط خاصی هست که این نوع خشونتها را توجیه کند یا نه. همچنین برداشتها از شیوع خشونت جنسی و اینکه آیا برخی از برخوردها با خشونتهای جنسیت محور نادرست است و باید از بین برود یا نه نیز در این بررسی مورد توجه قرار گرفته است.
خشونت خانگی نسبت به زنان بیشتر است
تقریبا تمام پاسخدهندگان به این پرسشنامه، گفتهاند که خشونت خانگی غیرقابل قبول است و خشونت خانگی نسبت به زنان بیش از مردان است.
۷۴ درصد پاسخ دهندگان فکر میکنند که خشونت خانگی نسبت به زنان در کشورشان رایج است.
۳۰ درصد میگویند که در کشوشان خشونت خانگی به مردان هم وجود دارد اما تفاوتهایی در این زمنیه در کشورهای مختلف وجود دارد. مثلا در بریتانیا ۶۱ درصد، و در بلغارستان ۸ درصد این تصور را دارند.
بیشتر زن ها هستند که فکر میکنند خشونت خانگی نسبت به مردان هم وجود دارد.
۹۶ درصد شرکتکنندگان گفتهاند که خشونت خانگی غیرقابل پذیرش است اما ۱۲ درصد فکر نمیکنند که این نوع خشونت باید همواره از سوی قانون پبگیری شود.
۹۴ درصد گفتهاند که خشونت نسبت به مردان هم غیرقابل پذیرش است و ۱۴ درصد معتقد بودهاند که نباید این نوع خشونت را همواره از طریق قانون پیگیری کرد.
۱۵ درصد گفتهاند که خشونت خانگی یک مساله خصوصی است. بیشتر کشورهای اروپای شرقی با این نظر موافق بودهاند.
اغلب آنهایی که یک قربانی خشونت خانگی را میشناختهاند، درباره او با دیگران حرف زدهاند اما اقدامی برای حمایت از قربانی انجام نداده اند. ۲۴ درصد گفتهاند که کسی را میشناختهاند که قربانی خشونت خانگی بوده. اغلب این قربانیان زن بودهاند.
بعضی خشونتها جرم نیست
۴۴ درصد پاسخدهندگان گفتهاند که انتقاد مکرر از همسر نباید جرمانگاری شود و ۴۱ درصد چنین نطری را درباره متلکگویی و جک گفتن درباره زنها در خیابانها داشتهاند.
۱۸ درصد گفتهاند که لمس یک همکار به طور ناخواسته و کنترل همسر نباید جرم باشد. ۱۶ درصد فرستادن ایمیلهای سکسی یا پیامهایی از این دست را قابل جرمانگاری نمیدانند و ۱۱ درصد هم میگویند اجبار همسر به رابطه جنسی نباید غیرقانونی باشد.
با این حال اکثریت پاسخ دهندگان این رفتارها را اشتباه و غیرقانونی میدانند. بیشتر زنان معتقدند که آزارهای روانی و جنسی باید غیرقانونی باشد.
آزار جنسی رایج است
۷۰ درصد فکر میکنند که آزار جنسی زنان در کشورشان رایج است. این رقم در ایتالیا ۸۹ درصد، در استونی ۳۲ درصد است و زنان بیشتر درباره رایج بودن این رفتارها در کشورشان توافق نظر داشتهاند.
۸۶ درصد میگویند که خشونت علیه زنان اغلب در حانه اتفاق میافتد؛ ۱۹ درصد خیابان و ۱۷ درصد محیط کار را محل وقوع خشونت علیه زنان دانستهاند.
تجاوز تقصیر تحریک زن است
۳۱ درصد شرکت کنندگان در این نظرسنجی میگویند احتمال تجاوز به زنان از سوی غریبهها بیشتر از آشنایان است. ساکنان کشورهای اروپای شرقی بیشتر قربانیان را مقصر میدانند و سرزنش میکنند و معتقدند که آرایش زنان عامل تجاوز میتواند باشد.
۲۲ درصد میگویند زنانی که آرایش میکنند خودشان مقصرند. این رقم در سوئد ۶ درصد و در مالتا ۴۷ درصد است. ۱۷ درصد میگویند که خود قربانی در تجاوز مقصر است.
در محموع ۲۷ درصد بر اساس یکی از شرایط مثل مستی یا مصرف مواد مخدر یا پوشیدن لباس نامناسب میتواند توجیه شود.
۱۱ درصد میگویند که مستی، مصرف مواد یا به خانه مردی رفتن میتواند مجوز تجاوز باشد.
۱۲ درصد لباس نامناسب و سکسی را بهانه تجاوز دانستهاند.
. ۱۰ درصد هم مخالفت جدی نکردن با مقاومت فیزیکی نشان ندادن زن را بهانه تجاوز شمردهاند.
رومانیاییها و مجارستانیها بیشتر معتقد به این بودهاند که موقعیتهای ذکر شده میتواند تجاوز را توجیه کند. اما سوئد و اسپانیا کشورهایی بودهاند که پاسخدهندگان این بهانهها را برای تجاوز کمتر پذیرفتهاند.
در همین زمینه:
تجاوزات جنسی و بازتولید هویت مردانگی
تجاوز: حمله به قبیله تنهایی آدمی
جهان و خشونت علیه زنان: کجا ایستادهایم؟
خشونت علیه زنان به روایت قربانیان
سه گام برای توقف خشونت علیه زنان و کودکان
تأکید بر جنسیت در خشونت علیه زنان
ما برای خشونت علیه زنان آموزش دیدهایم
مشارکت سیاسی زنان و استراتژیهای رفع خشونت علیه زنان
مردها چطور میتوانند با خشونت علیه زنان مبارزه کنند؟
روز نارنجی: به خشونت علیه زنان بگو «نه»!
فراخوان: یک روایت مردانه از خشونت علیه زنان
خشونت علیه زنان یک مساله فراگیر و یک موضوع سیاسی
بررسی خشونت علیه زنان در افغانستان
دمکراسی، به معنی انتخابات و رای اکثریت صرف نیست. دمکراسی از ابزار انتخابات برای رسیدن به عدالت و خردجمعمی بهر میبدر. اگر اکثریت مردم هم تجاوز توجیه کنند باز یک ظاپلم است و غیر قبول است. مگر ممکن است تجاوز از جنسی گرفته تا دزدی را موجه کرد؟! ان وقت در عقل مردم باید شک کرد.
اساس معنی تجاوز، یعنی وارد شدت به حوزه دیگری بدون رضایت. ذات تعریف تجاوز، محال ممکن است انسان عاقل انرا بپذیرد.
شوسیانتی / 01 December 2016