بیژن روحانی ـ مرگ حیوانات نایاب در باغ وحش تهران باعث نگرانی دوستداران حیات وحش شده است.بعد از مردن ببر سیبری در باغ وحش ارم، مسئولان این باغ وحش تعدادی از شیرها را نیز که به بیماری مشابهی مبتلا بودند، کشتند.مسئولان ابتدا اعلام کردند شمار شیرهای کشته شده ۱۴ عدد بوده که توسط شلیک گلوله به شقیقههایشان از پا درآمدهاند، اما سپس گفتند تاکنون هشت شیر به وسیلهی تزریق دارو کشته شدهاند.
با این حال همچنان در مورد دلیل کشته شدن این حیوانات و بیماری اصلی آنان اختلاف نظر وجود دارد و همانند مورد ببر سیبری، نهادهای مختلف انگشت اتهام را به سمت یکدیگر گرفتهاند.به گفتهی امیر الهامی، مدیر باغ وحش تهران، این شیرها از مدتها قبل مبتلا به بیماری بودند و دارو برای آنها استفاده میشد، اما بیماری آنها چیزی غیر از «مشمشه» بوده است.
به گفتهی این مقام مسئول، در حال حاضر دامپزشكی روی بیماری آنها در حال تحقیق است، اما برای اطمینان خاطر مردم از بروز هرگونه تهدید، شیرهای بیمار معدوم شدهاند.در حالی که مدیر باغ وحش تهران امکان مبتلا بودن شیرها به بیماری مشمشه را منتفی میداند، دکترعلی تقیپور، سرپرست تیم پزشکی ببرهای سیبری در گفتوگو با «ایرن»، خبرگزاری مستقل محیط زیست ایران، اعلام کرد زمانی که در تاریخ ششم دیماه به دعوت مسئولان باغ وحش، ببر نر را معاینه کرد مسئولان باغ وحش به او گفتند مشابه بیماری ببر نر در شیرها هم وجود دارد.
به گفتهی این دامپزشک، نتیجهی آزمایش ببر نر سیبری این بود که او به نوعی عفونت (به نام pseudomonas) مبتلا شده که عامل بیماری مشمشه است.دکتر تقیپور زمان ابتلای شیرها به این بیماری را قبل از ابتلای ببر نر ذکر کرد و گفت: «شیرها از سه ماه قبل علایم این بیماری را داشتند.»
به گفتهی آقای تقیپور به احتمال قوی استفاده از گوشت آلودهی تک سمیها مثل الاغ و اسب باعث انتقال این بیماری شده است.
گوشت آلوده
رئیس هیئت مدیرهی «جامعهی دامپزشکان کشور» نیز از باغ وحش تهران انتقاد کرده است که چرا به جای گوشت گوساله به شیرها گوشت الاغ دادهاند.به گفتهی ناصر نبیپور، سازمان دامپزشکی برای تغذیهی شیرها گوشت گوساله تجویز کرده بود، اما سازمان محیط زیست بدون ملاحظه به غذاهای تجویز شده، گوشت الاغ را که ارزانتر است تهیه کرده بوده و به احتمال زیاد این گوشتها آلوده بوده است.
امیر الهامی اما به خبرگزاری فارس گفته است از آنجا که گوشت الاغ به علت گرمبودن مانند گوشت شكار برای حیوانات وحشی است، به همین دلیل به جای گوشت گوساله از گوشت این چهارپا استفاده شده است.به گفتهی الهامی، باغ وحش میبایست از گوشتی استفاده کند که جزو خوراك عمومی مورد استفاده برای انسانها نباشد.
واکنش کارشناسان
کار به همین جا ختم نشد و کشتن شیرهای باغ وحش تهران بازتاب گستردهای در میان حامیان محیط زیست و حیات وحش پیدا کرد. به این ترتیب بسیاری از نحوهی عملکرد مسئولان لب به انتقاد گشودند.
ناصر کرمی، سردبیر خبرگزاری محیط زیست ایران که اخبار کشتار شیرها را پوشش داده بود در یادداشتی در این خصوص نوشت: «چندماه است که این شیرها مریضند و یک به یک مردهاند، اما هنوز دامپزشکی و مدیریت باغ وحش علیه یکدیگر اطلاعیه میدهند. آن یکی میگوید اساساً غذای شیر گوساله است و این یکی می گوید شیر فقط باید خر بخورد.»
او همچنین با انتقاد شدید از وضعیت حفاظت از زیستگاهها و حیات وحش در ایران نوشته است: «میگویند مربیان داخلی فوتبال کارآمد نیستند و برای تیم ملی حتماً باید یک مربی خارجی استخدام کرد. چرا همین فکر را برای زیستگاهها و حیات وحش ایران نمیکنند؟ این یک پیشنهاد جدی است. مدیریت همهی زیستگاههای حیات وحش در ایران به پیمانکاران مجرب خارجی سپرده شود. باغ وحشها یا تعطیل شوند، یا شرایط استاندارد پیدا کنند و در هر حال مدیر آنها کارشناس کارآزموده خارجی باشد. اهمیت تنوع زیستی و میراث طبیعی این کشور قطعاً کمتر از اهمیت تیم ملی فوتبال نیست.»
انتقادات سردبیر خبرگزاری مستقل محیط زیست ایران با پاسخ کامبیز بهرام سلطانی، کارشناس محیط زیست روبهرو شده است.آقای بهرام سلطانی انتقادات وارد شده به دامپزشکان ایرانی را «دور از انصاف و منطق علمی» ارزیابی کرده و نوشته است: «پزشکی حیات وحش، دانشی متفاوت از دامپزشکی است. نکتهی قابل توجه اینجاست که ما در ایران حتی یک نفر پزشک حیات وحش نداریم. پزشکی حیات وحش رشتهای کاملا” تخصصی است و حتی متخصص سوسمارها وارد زمینهی کاری متخصصین مارها نمیشوند.»
با توجه به اظهارات این متخصص محیط زیست، ظاهراً نگهداری و درمان اینگونه جانوران در ایران با مشکلات اساسی روبهرو است.
رایزنی برای ورود ببرهای دیگر
مرگ ببر روسی و کشتن شیرهای باغ وحش تهران در حالی صورت میگیرد که سازمان محیط زیست ایران در حال رایزنی با روسیه برای وارد کردن چهار ببر دیگر از این کشور است.به گفتهی محمد محمدیزاده، رئیس سازمان محیط زیست، طبق توافق قبلی قرار بود ظرف دو تا سه ماه آینده ببرها وارد شوند، اما با مرگ یکی از ببرهای روسی در ایران، طرفهای روسی در حال بررسی و علتیابی هستند تا مطمئن شوند که امکانات ایران برای این کار مناسب است. در نهایت رئیس سازمان محیط زیست ایران، حوادث پیش آمده برای حیوانات باغ وحش تهران را به دلیل بیتوجهی مسئولان پارک ارم و عدم توجه سازمانهایی مثل دامپزشکی و استفاده از غذای آلوده دانسته است.
حال مشخص نیست تا چه میزان پروژههایی مانند احیای نسل ببر مازندران و یا نگهداری از حیوانات کمیابی مانند شیر که نیازمند امکانات و توجه ویژه هستند در شرایطی که به اذعان بسیاری از کارشناسان امکانات لازم برای آن فراهم نیست، میتواند توجیهپذیر باشد.
واقعا متاسفم
من خودم تهران زندگی میکنم آخرین بار پارسال به باغ وحش رفتم .
در ضمن در روزنامه همشهری مطلبی رزو خوندم که نوشته بود بچه های کوچک که از طرف مدرسه به باغ وحش رفته بودند وقتی مسئولین باغ وحش بچه الاغی را در قفس شیر می اندازند و الاغ از ترس خودش رو خراب میکنه همه بچه ها جیغ و داد میکنند و سوال اینجاست که اون الاغ هم زنده هست و جان دارد نباید زنده داخل قفس شیر برده شود .
محسن / 23 January 2011
به خوبی به یاد دارم که در زمان دانشجویی ما، حزبی در ایران وجود داشت؛ به نام «حزب خران». هفته نامه ی فکاهی «توفیق» هم ارگان آن حزب بود. من و بسیاری از دوستان من هم از هواداران ( و یا به قول سیاست بافان امروزی) از "سمپات" های آن حزب به شمار می آمدیم.
روزی از طریق روزنامه ی اطلاعات با خبر شدیم که در باغ وحش مشهد قرار شده بود مبارزه ای تن به تن، بین یک شیر پیر و یک خر ترتیب داده شود. حتی مسئولان باغ وحش برای مشاهده ی آن نبرد بلیت هایی هم فروخته بودند. سر انجام روز سرنوشت ساز برای آن خر نگون بخت فرا رسید. به طوریکه همقطاران حاضر در صحنه تعریف می کردند – و خبر آن هم در جراید به زیور طبع آراسته شد- وقتی که خر را وارد قفس شیر می کنند، آن حیوان بی گناه اوّل نگاهی معصومانه به شیر می اندازد. شاید هم با زبان بی زبانی می خواسته است که به آن پادشاه جانوران بگوید: " من با تو کاری ندارم، تو هم بیا و بالا غیرتاً کاری با من نداشته باش " . ولی شیر به تقاضای آن خر ترتیب اثر نمی دهد و همینکه به او حمله ور می شود، خر ١٨٠ درجه عقب گرد می کند و با یک حمله ی برق آسا آن چنان لگد جانانه ای نثار گیجگاه شیر می کند که شیر در جا قبض روح می شود.
به محض انتشار این خبر در مطبوعات، من و یکی دو تن از دوستان از شدّت خوشحالی تلگراف تبریکی به یکی از استانداران با رونوشت به استاندار استان دیگری ارسال کردیم و حادثه ی قهرمانانه ی باغ مشهد را از صمیم قلب خدمت آن مقامات معظم تبریک گفتیم.
دو سه روزی طول نکشید که مرحوم مهدی نیکخو (ناظم دانشکده ی ادبیّات) من و دو تن از دوستانم را احضار کرد. او به اخطار کرد که از این به بعد اعم از اینکه شیری خری را بکشد و یا بالعکس ،ما نباید حقّ مداخله در آن جور کار ها و آن جور تلگراف بازی داشته باشیم. معلوم شد که از انتظامات دانشکده (که همان خبر چین های ساواک بودند) تلفنی بهش شده بود. چند ماه بعد هم به دستور امیر عباس هویدا خود «توفیق» توقیف شد. که البته توقیف آن علّت دیگری داشت.
رسول پدرام / 25 January 2011