از پشت ویترین عطاری چشمانم به برگه‌ای می‌افتد که بر آن نوشته‌اند: نخ ابرو رسید.

با خودم فکر می‌کنم انگار نخ ابرو هم باید اقتصاد ویژه‌ خودش را داشته باشد. عرضه و تقاضا؛ و آن‌وقت که تقاضا بالا می‌گیرد یا عرضه کم می‌شود جنس هم نایاب و گران می‌شود. شاید نخ ابرو هم مثل هر جنس و کالای دیگری در بازار تهران احتکار شده یا شاید هم تحریم اقتصادی، رمقی برایش باقی نگذاشته است. اما خریدار و مصرف‌کننده‌ نخ ابرو به این علت‌های اقتصادی چندان اعتنایی ندارد. موضوع مهم این است که مشکل نبودِ نخ ابرو هرچه بوده اینک حل شده و هر کسی می‌تواند در همین مغازه‌ آن را بخرد.

attari_1

در ایران بعد از جمهوری اسلامی حدود و گستره‌ کار عطاری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها چندان مشخص نیست چون هم‌اکنون هستند عطارهایی که انگار با حرفه‌ سنتی عطاری بیگانه‌ مانده‌اند و هر کالایی را در مغازه‌ خود به فروش می‌رسانند. این گروه از عطارها لازم نیست از جایی کسب تکلیف کنند یا به جایی حساب پس بدهند. خودشان آزاداند تا آن‌چه را که بخواهند در مغازه بفروشند. اداره‌ اماکنِ نیروی انتظامی نیز آنجایی سراغ اماکن تجاری شهر می‌رود که از نگاه آنان تنش و چالشی را با حکومت دنبال می‌کنند. در غیر این صورت اگر با حکومت و حکومتیان همسویی و همراهی داشته باشند، در کارشان آزادند.

کارمندان سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت هم بی‌خیالی را از مدیران ارشد خود یاد گرفته‌اند تا سری را که درد نمی‌کند، بی‌خودی دستمال نبندند. یعنی شتر دیدی ندیدی.

اما اعلان‌های پشت ویترین عطاری‌های تهران با تبلیغ نخ ابرو پایان نمی‌پذیرد چون آگهی‌های دیگری را نیز به ویترین خود می‌آویزند: قرص تقویت جنسی، ژل لاغری جلبک دریایی، روغن مار آرنیکا، کپسول جین‌سینگ. هر چند آگهی‌هایی از این دست همچنان چشمان هر عابری را به کار می‌گیرند، ولی باز هم اصل‌کاری را پشت ویترین تبلیغ نمی‌کنند، بلکه سراغ آن را به طور مستقیم یا خودمانی و درِ گوشی باید از صاحب مغازه گرفت. از جمله قرص برنج، سیانور، ترامادول و متادون.

معتادان از سر ناچاری و درد سراغ ترامادول و یا متادون می‌روند. شربت متادون ۲۵۰ سی‌سی تا ۱۷۰ هزار تومان در همین عطاری‌ها زیر‌میزی و روی میزی به فروش می‌رسد. همچنین معتادان برای خرید هر قرص متادون به طور متوسط ۴۰۰‌ تومان می‌پردازند. اما عطاری‌ها شربت و قرص متادون را با قیمت پایه‌ نصف این از تولیدکننده‌ اصلی می‌خرند. تولید کننده هم لازم نیست مجوزی برای فروش داروی خود فراهم ببیند. حاشیه‌های شهریار، اسلام‌آباد و جاده ساوه پر است از کارگاه‌هایی که دور از چشم نهادهای دولتی هر دارویی را تولید می‌کنند. حتی شربت‌هایی که از این کارگاه‌ها به بازارِ فروش راه می‌یابند، همه پلمپ‌ شده‌اند و مارکدار و رسمی، که بهتر از این هم نمی‌شود.

ترامادول در عطاری‌ها به شکل کپسول و آمپول عرضه می‌گردد. در واقع عطاری‌ها برای داروخانه‌ها بازاریابی می‌کنند تا راحت‌تر بتوانند آن را در حجم وسیعی بدون نسخه و دستور پزشک به فروش برسانند. ضمن آنکه با فروش غیر مجاز آن سود بیش‌تری هم به جیب می‌زنند. با این همه عطاری‌ها از همین بازار آشفته استفاده می‌کنند تا تولیدات غیر‌مجازی را هم به فروش برسانند.

در همین عطاری‌ها قرص برنج (فسفید آلومینیوم) هم خریداران خودش را دارد، ولی همه‌ این قرص‌‌‌‌‌‌ها برای ماندگاری و سلامتِ برنج مورد استفاده قرار نمی‌گیرد چون بسیاری از مردم بنا به فقر اقتصادی و تنگناهای زندگی در جامعه‌ ایران، آن را وسیله‌ خوبی برای خودکشی یافته‌اند. تا جایی که در ایران سالانه بیش از ۷۰۰ نفر (روزی دو نفر) تنها با استفاده از قرص برنج به زندگی خویش پایان می‌دهند.

attari_3

این یادآوری لازم است که در تهران قریب سه هزار عطاری به فعالیت اشتغال دارند، بدون آنکه نظارت دقیق و مشخصی از سوی نهادهای دولتی بر آن‌ها اعمال شود. در عین حال بنا به سودآوری و درآمدزایی بی‌حد و حساب، هر روز هم بر شمار این عطاری‌ها افزوده می‌شود.

همچنین مدت‌هاست که عطاری‌ها کارکرد سنتی خود را به عنوان مکانی برای ارائه و فروش گیاهان دارویی از دست داده‌اند و نقشی بیش‌تر از فروش داروهای گیاهی را برای مشتری و خریدار به اجرا می‌گذارند. حتی کار عطاری‌ها به فروش داروهای گیاهی نیز محدود نمی‌ماند چون بدون آنکه ممانعتی از سوی نهادهای دولتی در کار باشد آن‌ها به راحتی در مغازه‌ خود هر نوع داروی مجاز یا غیر‌مجاز شیمیایی را به فروش می‌رسانند. همچنان که همه‌ داروهایی که در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شوند، در عطاری‌های تهران هم آشکار و پنهان به فروش می‌رسند.

با این رویکرد شبکه‌های برون‌مرزی داروهای آن‌چنانی و غیر‌استاندارد خود را تبلیغ می‌کنند و عطاری‌ها هم آزادانه در داخل ایران آن‌ها را به فروش می‌رسانند.

پیداست که بخشی از این داروها هم از آن سوی مرزها به داخل کشور قاچاق می‌شوند تا در اختیار مشتریان قرار گیرند، اما مردم بسته‌بندی و نوشته‌های خارجی این داروها را تضمینی علمی و موجه برای آن می‌پندارند و به همین دلیل پول خوبی هم به فروشنده می‌پردازند.

جدای از این‌ها در همین مغازه‌های عطاری کِرِم‌هایی را تا مبلغ ۶۰۰ هزار تومان می‌فروشند. کرم‌هایی که قرار است چاق‌ها را لاغر کند یا عده‌ای با آن چین و چروک پوست‌شان را از بین ببرند. ناگفته نماند که در عطاری‌های تهران هر علف و گیاه خشکیده‌ای ارج و قرب می‌یابد. گویا هر یک از این خشکیده‌ها و خشکانده‌ها را برای کاری ساخته‌اند تا بر سلامتی و توانمندی مشتریان بیفزایند. با این نگاه، بیماری و مرضی نمی‌توان یافت که عطارها برای رفع آن گیاهی را نشناسند. انگار تمامی مرض‌ها با همین ساقه‌ها و برگ‌های خشکیده و پوک مداوا خواهند شد.

بسته‌بندی و رعایت تمیزی و بهداشت اما داستان فراموش‌شده‌ای‌ست که در این عرصه چندان به کار کسی نمی‌آید چون همه‌ اجناس بدون استثنا در خاک و خُل مغازه و دکان رها شده‌اند. کُنده‌های پوک و پوسیده‌ درختان را همان کف مغازه یا پیاده‌روی کثیف خُرد می‌کنند و تکه‌های آن را به عنوان داروهای گیاهی شفابخش به مردم می‌فروشند.

به تازگی داروهایی در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ می‌شوند که تولیدکنندگان‌شان ‌آن‌ها‌ را به عنوان دارویی برای تقویت جنسی مردان معرفی می‌کنند. این گروه از تولیدکنندگان مدعی‌اند که داروی خود را از چربی زالو ساخته‌اند. در همین تبلیغات به خریداران اطمینان داده می‌شود که با استفاده‌ از همین دارو خواهند توانست به «حجم و سایز مناسب» دست یابند.

عطاری‌های ایران مارک‌های گوناگونی از این محصولات را هم می‌فروشند. همچنین گفته می‌شود که استفاده از روغن مار می‌تواند پُرپُشتی ابرو را برای خانم‌ها تضمین کند. با این ترفند روغن مار هم ارج و قرب یافته است تا با بسته‌بندی مناسب در اختیار مصرف‌کنندگان قرار گیرد. به هر حال به دلیل عدم امکان دستیابی به روغن مار عده‌ای از وازلین نیز به همین منظور سود می‌برند.

سوای از این‌ها، شبکه‌ توزیع عطاری‌ها هم کم‌کم امروزی و مدرن می‌شود چنانکه مشتریان و خریداران می‌توانند به شیوه‌ غیر‌حضوری کالای دلخواه خود را از عطاری‌ها بخرند. با همین رویکرد در ابتدا مشتری تقاضا و نشانی خود را برای عطاری پیامک یا ایمیل می‌کند و آن‌وقت جنس مورد نظر را در منزل مسکونی‌اش تحویل می‌گیرد. حتی چه‌بسا وجه خرید خود را نیز با استفاده از کارت الکترونیکی به فروشنده می‌پردازد.

عطاری‌ها از نیاز بازار سیاه و انگلی ایران به نیکی آگاهی دارند و برخی از آن‌ها بنا به شم کاسبکارانه‌ خویش روان‌شناسی درستی هم از مردم در ذهن خود می‌پرورانند تا جایی که از همین روان‌شناسی به نفع اهداف سوداگرانه‌ خویش سود می‌جویند.

به طور طبیعی مردمانی که با بیماری‌های لاعلاج دست و پنجه نرم می‌کنند، اغلب حاضرند به هر ترفندی دست یازند که شاید بتوانند به سلامتی دست یابند و همین مساله فرصتی ناب برای سودجویان فراهم می‌آورد. از سوی دیگر چه بسیار کسان هستند که پرداختن به نیاز جنسی برای‌شان بسیار اهمیت دارد. آن‌ها دوست دارند که بتوانند توانایی‌های داشته و نداشته‌ خود را در این عرصه به نمایش بگذارند. حالا عطارهایی که کسب ثروت برای‌شان از هر چیز دیگری مهم‌تر شده است، اخلاق شغلی و سلامتی مردم را وامی‌گذارند تا همانند بسیاری دیگر از آشفته‌بازار جمهوری اسلامی، کیسه‌ای برای خود بدوزند و ثروتی برای خویش به هم بزنند.