وزیر کشور ایران با ارائه آماری از آسیبهای اجتماعی به مجلس دهم، از وجود ۱۱ میلیون حاشیهنشین در ایران خبر داد که سه میلیون نفر از آنها در حاشیه سه شهر تهران، مشهد و اهواز زندگی میکنند.
عبدالرضا رحمانی فضلی، شمار محلههای حاشیهای را دو هزار و ۷۰۰ محله در کشور اعلام کرد که نیاز به مراقبت، کنترل و ارائه خدمات بیشتری دارند.
بیکاری و اعتیاد از دیگر موضوعات اصلی گزارش روز دوشنبه هفدهم خرداد ماه وزیر کشور به مجلس ایران بودند.
در این گزارش به وجود سه و نیم میلیون نفر بیکار در سطح کشور اشاره شد که توزیع آنها در نقاط مختلف کشور متوازن نیست و در برخی مناطق ۵۰ تا ۱۰۰درصد بیکاری وجود دارد.
درباره اعتیاد هم به گفته وزیر کشور آمار به دست آمده بر مبنای شاخصهای سازمان ملل، از وجود نزدیک به یک و نیم میلیون نفر معتاد به مواد مخدر در کشور خبر میدهد.
روند اعتیاد از مواد سنتی به مواد صنعتی تبدیل شده است که این مواد پر خطرند.
وزیر کشور: اگر یک و نیم میلیون نفر معتاد را در بعد خانوار یعنی چهار نفر ضرب کنیم، چیزی حدود پنج تا پنج و نیم میلیون نفر گرفتار این آسیب هستند. حدود ۶۰ درصد از زندان رفتنها (مستقیم و غیر مستقیم)، ۵۰ درصد طلاقها و ۴۶ درصد سرقتها به دلیل اعتیاد است. سالی ۶۰۰ هزار نفر زندانی داریم که از این تعداد ۲۰۰ هزار نفر رسوب داریم یعنی کسانی که در زندان میمانند. این رقم، رقم بالایی است که میتواند مخرب باشد.
معضل بیکاری اما در صحبتهای روز گذشته علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی هم مورد اشاره قرار گرفته بود و امروز، تیتر یک برخی روزنامهها شده بود. به عنوان نمونه، روزنامه جوان تیتر زد: «رهبر انقلاب در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس دهم اولویت مجلس را اقتصاد دانستند: شرمندگی من از دست خالی جوان بیکار کمتر از خود او نیست».
بخوانید: رهبر ایران: در مسأله فرهنگ احساس ولنگاری میکنم
به گفته رحمانی فضلی رهبر ایران در طول شش ماه گذشته سه بار درباره این موضوع جلسه گذاشته و «هر بار حدود سه ساعت موضوع را با تمام ابعاد و جوانب آن مورد بررسی قرار دادند.»
توجه علی خامنهای به آسیبهای اجتماعی در چند ماه گذشته در حالیست که کارشناسان از مدتها قبل درباره بروز این معضلات هشدار داده بودند. در مقابل این هشدارها اما او دو سال و نیم پیش خواهان افزایش جمعیت و فرزندآوری بیشتر شده بود: فرزند بیشتر به فرمان رهبر
حالا گویا ورق برگشته است، چرا که وزیر کشور از قول علی خامنهای از ۲۰ سال تاخیر در توجه به آسیبهای اجتماعی خبر داده و گفته است: «ایشان فرمودند ما ۲۰ سال عقب هستیم. باید ۲۰ سال قبل این مساله را پیگیری میکردیم. همه کسانی که در این حیطه مسئولیت دارند باید اقدامات لازم را انجام دهند.»
رهبر جمهوری اسلامی در برخی سخنرانیهای خود در اردیبهشت ماه امسال هم به همین مسائل پرداخته و خواستار رفع معضلات اجتماعی شده، اما با این رویکرد که دولت و مسئولان ولی مردم هستند و باید در مقام اولیا در حل مشکلات بکوشند:
علی خامنهای و آسیبهای اجتماعی: مردم عائله ما هستند
او معیارهایی هم برای برخورد با آسیبهای اجتماعی مشخص کرده و دولت موظف است در زمینه این معیارها، هر سال پنج درصد موفقیت کسب کند.
به این ترتیب وزارت کشور باید در آبان ماه گزارش شش ماههای به او ارائه دهد که نشاندهنده اقدامات ویژه این وزارتخانه برای کاهش آسیبهای اجتماعی باشد. اولویتهای مورد نظر به ترتیب مواد مخدر و اعتیاد، حاشیهنشینی، طلاق، بزهکاریها و مناطق خاص هستند.
زنگ خطر به صدا درآمده؟
آیا توجه خاص رهبر ایران به معضلات اجتماعی از به صدا در آمدن زنگ خطر در این زمینه خبر میدهد؟
بر اساس گفتههای وزیر کشور میشود به این پرسش جواب مثبت داد.
وزیر کشور: آسیبهای اجتماعی یک موضوع میانبخشی و بستر و زمینه همه تحرکهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی در جامعه است.
وزیر کشور ایران گفته: «اگر آسیبهای اجتماعی را در بعد خانوار ضرب کنیم، عدد بالایی به دست میآید که زمینه نارضایتی را فراهم میکند. اگر فقر و برخی دیگر از نارضایتیها را اضافه کنیم رقمی خواهد بود که در بررسیها و تحلیلهای ما باید جای خاصی داشته باشد. ما به اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی نیاز داریم. اگر با انبوهی از جمعیت مواجه شویم که باعث کاهش انسجام اجتماعی شود یا اقداماتی انجام دهیم که امید به آینده را کمرنگ کند یا باعث کم شدن تحرک و افزایش یأس در مردم شود، با توجه به مداخلات تبلیغات و فشارهای سیاسی میتواند ما را در برخی از شرایط دچار اشکال کند.»
وضع اجتماعی بازتاب رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادیست که میتواند موجب دوام جمهوری اسلامی باشد یا برعکس زمینه تخریب سرمایههای اجتماعی را فراهم کند و باعث بروز مشکلاتی بشود که به امنیتی شدن فضا بینجامد.
یک فعال اجتماعی در تهران، در اینباره به رادیو زمانه میگوید: «آنچه رهبر میگوید هم جنبه تبلیغاتی دارد و هم اینکه همزمان از به صدا درآمدن زنگ خطر درباره این معضلات خبر میدهد. آمارهایی که ارائه میشوند، آمارهای مهم و تکاندهندهای هستند. این همه حاشیهنشین و بیکار، این پتانسیل را دارند که کشور را از نظر اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بیثبات کنند. آنها این پتانسیل را دارند که شکلدهنده اعتراض باشند و افزایش خبرها و خواست توجه به این معضلات میتواند به خاطر جلوگیری از شکل گرفتن همین جریانها باشد.»
او در ادامه میگوید: «در عین حال این حرفها پوپولیستی هم هستند. یعنی طرحشان باعث جذب یک بخشی از افکار عمومی هم میشود، به این ترتیب که کاراکتر رهبری به عنوان یک کاراکتر حساس به مسائل انسانی جلوه پیدا میکند. بازار و خریدار این نگاه هم وجود دارد و عدهای هم هستند که میگوید ببینید که چه رهبر دلسوزی داریم.»
نکته دیگری که در بحث افزایش بیکاری، اعتیاد و … باید مورد توجه قرار بگیرد، بودجهای است که به مناطق مختلف کشور اختصاص داده میشود. معمولا سهم مناطق خارج ار مرکز از این بودجه در ایران محدود است و به همین خاطر معضلات اجتماعی هم در این مناطق بیشترند.
وزیر کشور ایران با اشاره به ضعف نظام بودجهبندی، نظام فعلی مبتنی بر فعالیت و جمعیت را تولیدکننده یک موقعیت بسته دانسته و گفته است: «در این شکل هر چقدر جمعیت بیشتر باشد، فعالیت بیشتر میشود و به تبع آن منابع هم بیشتر میشود. نهایتا مراکزی مثل تهران به وجود میآید که بیش از ۵۲ درصد اعتبارات را به خود اختصاص میدهند و مناطقی مثل سیستان و بلوچستان دچار ضعف شدید در منابع میشوند. در مورد نظام اداری هم، نظام بروکراسیمان نظامی کاملا متمرکز و بدون واگذاری اختیارات به مناطق است. این مساله موجب میشود قدرت تصمیمگیری ما در مناطق کم شود که عدم توازن و تعادل را به همراه داشته و موجب شده تحرکهای جمعیتی به کلانشهرها منتقل شود و مشکل مهاجرت، حاشیهنشینی، بزهکاری و … به وجود بیاید.»
رصد فضا و شیوه برخوردها
وزیر کشور در گزارش خود به مجلس ایران به تغییرات اجتماعی هم اشاره کرده و گفته که یکی از مواردی که باید دائم رصد بشود تغییرات اجتماعی است.
او از خواست رهبر ایران برای مهندسی و مدیریت تغییرات اجتماعی خبر داده است.
تغییرات اجتماعی در ایران اما با توجه به بالا رفتن سطح سواد، رشد ارتباطات و ابزارهای تکنولوژیک، دسترسی بیشتر مردم به اطلاعات و …، روندی متفاوت با آنچه مورد نظر حکومت است در پیش گرفته. نتیجه این ماجرا هم شکل گرفتن سبکهای زندگی تازه و متفاوت با خواست و اراده جمهوری اسلامی است. نمونه این تغییرات، رابطه و زندگی زوجها خارج از چارچوب ازدواج شرعی است که از آن با عنوان «ازدواج سفید» نام برده میشود.
بر اساس همین رصد کردنها و تلاش برای کنترل و هدایت تغییرات اجتماعی و ممانعت از شکل گرفتن سبکهای زندگی «غیر اسلامی» است که وزارت کشور اعلام کرده به این موضوع ورود میکند:
رحمانی فضلی هم با تاکید بر این رویکرد به مجلس ایران گفته که چون سبک زندگی تمام احوالات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ما را تحت تاثیر قرار میدهد، ما باید دائما این موضوع را تعقیب کنیم و متناسب با الگوهای رفتاری ایرانی اسلامی، سبک زندگی مناسبی را تعریف کنیم.
شیوه برخورد با تغییرات اجتماعی و شیوههای متفاوت بودن نیز در آنچه وزیر کشور به مجلس ایران ارائه کرد، مورد توجه بود.
یکی از شیوههای برخورد فعلی جمهوری اسلامی با نشانههای بیرونی تغییرات اجتماعی “گشت ارشاد” است که به شکلی جدی زنان را هدف قرار میدهد. وزیر کشور گفته که این گشتها را مرتبط با موضوع بحث نمیداند، اما در عین حال وزارت کشور قوانینی را که مجلس یا شورای عالی انقلاب تصویب کنند اجرا میکند: «ما باید هزینههای اجتماعی را کاهش بدهیم. در مجلس قبل نیز سوال شد و من توضیح دادم که یک دستگاه به تنهایی نمیتواند وظایف همه دستگاهها را اجرایی کند.»
او از تذکر گرفتن بیش از ۲۳۰ هزار نفر (تنها در حوزه آسیبهای اجتماعی) در سال ۹۳ خبر داد که این افراد به کلانتری برده شدهاند.
برخورد با مهمانیهایی که در رسانههای داخلی با عنوانهای مختلط و شبانه به آنها پرداخته میشود و جلوههای دیگری از سبک زندگی غیراسلامی خوانده میشوند هم در روزهای اخیر شدت یافته است.
این برخوردها نگرانیها را درباره نقض حریم خصوصی افراد در ایران افزایش داده، به ویژه اینکه معاون اول و سخنگوی قوه قضاییه ایران، خبر از شواهد و قرائنی داده که بر اساس آنها برگزاری پارتیها و حضور دخترها و پسرها در آنها هدایتشده و هدفمندند.
غلامحسین محسنی اژهای در آخرین نشست مطبوعاتی خود که روز چهارشنبه ۱۲ خرداد ماه برگزار شد، از سیستمهای اطلاعاتی و انتظامی خواسته بود تا این موضوع را پیگیری کنند. او بر برخورد شدید قوه قضاییه با بازداشتشدگان تاکید کرد.
رحمانی فضلی اما برخورد با معضلات اجتماعی را پارادوکسیکال دانسته: «{برخوردها} در برخی موارد ما را دچار اشکال میکند. بعضی با اشد برخورد موافقند و بعضی اصلا با برخورد موافق نیستند.»
وزیر کشور دروغ می گوید مثل س… مگر می شود تمام مردم بیکار باشند و هنوز حکام و سیاستمداران بر سر کار؟ مگر مردم احشام هستند؟ مگر ملتی این همه بیشعور و مفلوک می شود؟ یعنی چنین مردمی از کجا می خورند؟ از اندوخته دزدی های خویش؟
سیما / 07 June 2016
بنده پیشنهاد می کنم با توجه به نرخ بالای بیکاری همه کسانی که با ولی فقیه زاویه دارند در یک حرکت انقلابی سریع اخراج شوند تا موقعیت های کاری برای بسیجیان عزیز که سرمایه های واقعی اسلام و مسلمین هستند گشوده شود و مجبور به تلاشی برای به دست آوردن مشاغل دولتی نشوند چون ممکن است خدای نکرده تلاششان باعث ترقی فکری شان شود و بهشت را به قیمت درک و فهم از دست بدهند. با تشکر.
دوربین / 07 June 2016