مارک لینچ، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی می‌گوید که پیامدهای شدت گرفتن درگیری بین ایران و عربستان، در مناسبات سیاسی خاورمیانه تغییرات چندانی ایجاد نخواهد کرد. این رویارویی، راه‌حل سیاسی عربستان برای منزوی کردن ایران و حفظ قدرت منطقه‌ای خود به عنوان رهبر کشورهای سنی است. اما آیا چنین سیاستی برای عربستان راه گشاست؟

King Salaman Barak Obama

مارک لینچ، استاد علوم سیاسی و روابط بین‌الملل دانشگاه جرج واشنگتن، روز چهارم ژانویه مقاله‌ای در «واشنگتن پست» منتشر کرد که در آن پیش‌بینی شده که جنگ‌های نیابتی ایران و سعودی در  منطقه از جمله در یمن به مانند قبل ادامه پیدا می‌کنند، روند مذاکرات صلح سوریه مانند قبل پیش نخواهد رفت و  مبارزه علیه داعش کمی پیچیده‌تر خواهد شد. به نظر او با وجود این تنش‌ها، که ایالات متحده آمریکا هم با آنها درگیر است، این کشور به احتمال زیاد از توافق هسته‌ای که با زحمت زیاد در مذاکره با ایران به دست آورده، کناره نخواهد گرفت.

در زیر نکاتی از مقاله لینچ را به اختصار می‌آوریم که در آن به این پرسش پاسخ می‌دهد: چرا عربستان این زمان خاص را برای سرکوب جریان‌های شیعه و تشدید درگیری‌های فرقه‌ای در خود این کشور و در منطقه برگزیده است؟

اعدام نمر النمر تعجب‌آور بود و عربستان با این اعدام از خطوط قرمز کنترل شیعه‌های مخالف ساکن عربستان عبور کرد. فعالان شیعه مانند نمر به طور معمول در عربستان تحت انواع فشارهای قانونی و فراقانونی هستند اما سال‌های زیادی است که عربستان هیچ روحانی شیعه‌ای در قد و قامت نمر را اعدام نکرده بود.

تشدید تقابل عربستان با شیعه‌های این کشور و با ایران، مشخصاً ربطی با درگیری ازلی شیعه و سنی ندارد که در ۱۴۰۰ سال پیش شکل گرفته، اما با فراز و فرودهای قدرت سعودی در فضای سیاست داخلی و خارجی‌ این کشور مرتبط است. سکتاریسم یا فرقه‌گرایی امروز برای عربستان نوعی بازی شطرنج در سیاست منطقه و همچنین راهی برای کنترل فضای سیاست داخلی خود سعودی است. تشدید دعواهای فرقه‌ای، نوعی واکنش ریاض است به آن چه قوت و ضعف خود می‌پندارد؛ ترکیبی خطرناک از تهدیدها و فرصت‌ها.

عربستان: ترکیبی خطرناک از قوت و ضعف

عربستان سعودی به شکل منحصر به‌فردی در میان کشورهای عربی قدرتمند است. این کشور تقریباً همیشه می‌تواند روی رابطه دوستانه امارات متحده عربی حساب کند. همچنین ضعف قدرت‌های سنتی در میان کشورهای عرب از جمله مصر، سوریه و عراق به مطرح‌تر شدن عربستان کمک کرده است.

رقبای عربستان در میان کشورهای سنی، یعنی ترکیه و قطر، هر دو به دلیل شکست‌های پرشمار سیاسی- اقتصادی، اکنون متنبه شده‌اند و سعی کرده‌اند که روابط سیاسی‌شان با عربستان را بازسازی کنند. در حال حاضر هم عربستان تهدیدهای مختلف داخلی در بحرین و در خاک خود را از سر گذرانده و از این بابت نگرانی ندارد.

با همه این‌ها، عربستان سعودی به وضوح احساس شکنندگی می‌کند. درگیری عربستان در جنگ‌های سوریه و یمن، ظهور گروه «دولت اسلامی» و توافق هسته‌ای ایران و ۵+۱، عربستان را در منطقه عمیقاً آسیب‌پذیر کرده است.

این ترکیب از قدرت و آسیب‌پذیری، سیاست خارجی عربستان را سرگردان و غیر قابل پیش‌بینی کرده است – به خصوص پس از روی کار آمدن ملک سلمان و مشی تهاجمی او که مشتاق است نقش رهبری خود را مشخص‌تر نمایان کند.

برای یافتن پاسخی خارجی به چالش‌های سیاسی داخلی، از جمله نبرد بین بازیگران داخلی برای جانشینی ملک سلمان، پایین آمدن قیمت جهانی نفت خام و کسری بودجه بی‌سابقه در عربستان، به نظر می‌رسد که رژیم این کشور راه فرافکنی به سیاست خارجی را برگزیده است.

توافق غرب با ایران، تهدیدی برای عربستان

بیشترین ترس عربستان از موفقیت بالقوه توافق هسته‌ای ایران با ۱+۵ بر سر برنامه هسته‌ای این کشور است. عربستان پیوستن مجدد ایران به نظم بین‌المللی و رابطه در حال تحول این کشور با واشنگتن را تهدیدی جدی برای موقعیت منطقه‌ای خود محسوب می‌کند. به کار بستن سیاست ضد شیعه در این لحظه تاریخی، یک حرکت آشنا و تلاش عربستان برای مهار موفقیت بالقوه توافق هسته‌ای و انزوای ایران است.

سعودی‌ها در طول پنج سال گذشته تقریباً با تمام راهکارها و ابتکارهای سیاسی ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه به صورت عملی مخالفت کرده‌اند. نه تنها توافق با ایران، بلکه همچنین حمایت آمریکا از جنبش دموکراسی خواهی در مصر، مقاومت اوباما برای مداخله در سوریه. عربستان به احتمال زیاد سعی دارد که با تشدید جنگ و جدال‌های فرقه‌ای در منطقه، اهداف استراتژیک آمریکا در منطقه مانند معامله با ایران و پایان مذاکره برای جنگ سوریه را تضعیف کند و به این ترتیب با برافروختن تنش‌ها راه پیشرفت راه‌حل‌های دیپلماتیک را سد کند.

سیاست خارجی شکست‌خورده عربستان

درگیری‌های تازه عربستان و ایران هدف منحرف کردن اذهان مخاطبان منطقه‌ای و داخلی از شکست آشکار سیاست‌های خارجی عربستان را نیز دنبال می‌کند.

شکست عربستان در جلب مخالفت نسبت به توافق با ایران، رابطه این کشور با ایالات متحده آمریکا را متزلزل کرده است. از سوی دیگر، سیاست حمایت از شورشیان مخالف بشار اسد در سوریه نیز با وجود هزینه انسانی بالا، نتوانست رژیم اسد را سرنگون کند. اضافه بر آن، گروه‌هایی از شورشیان هم رادیکال‌تر شدند و در این میان گروه «دولت اسلامی» هم ظهور کرد. مداخله عربستان و کشورهای حامی در یمن نیز به طور گسترده‌ای، یک شکست استراتژیک محسوب می‌شود و با وجود هزینه‌های انسانی بالا به هدف خود نرسیده است.

در چنین شرایطی، تشدید اختلاف‌ها با ایران در فضای عمومی منطقه می‌تواند نگاه‌ها را از عربستان منحرف کند و توجه‌ها را به یک دشمن همیشه آشنا، یعنی ایران، جلب کند.

بحران رهبری کشورهای سنی

عربستان فشار رهبری کشورهای سنی منطقه را هم حس می‌کند؛ اما در اینجا تشدید درگیری‌ با ایران لزوماً قدرت عربستان را نسبت به سایر رقبا برای رهبری کشورهای سنی، مستحکم نمی‌کند.

دیپلماسی عربستان مشتاق است که رهبری این کشور بر کشورهای سنی منطقه را تحکیم کند. ریاض به تازگی با هیاهوی بسیار «ائتلاف اسلامی» علیه تروریسم را تبلیغ کرد و ائتلاف جنگ یمن را به عنوان یک مدل برای اقدام جمعی کشورهای عرب معرفی کرد.

اما نفوذ قدرت عربستان در منطقه محدودیت‌های خود را دارد. قطر و ترکیه همچنان رقبای جدی عربستان سعودی برای رهبری کشورهای سنی هستند. فراتر از بحرین، بعید است که سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس، در قطع روابط با ایران، به عربستان تاسی کنند. حتی امارات متحده عربی تنها قبول کرده که مناسباتش با تهران را کاهش دهد.