نرخ عمومی بیکاری زنان و مردان فارغ التحصیل دانشگاهی در ایران، هم اکنون ۱۸.۵ درصد است. نرخ بیکاری مردان ۱۳ درصد و در مورد زنان تحصیلکرده، ۶۵.۵ درصد است. همزمان، تعداد زنان درس خوانده و در جستوجوی شغل، در حال حاضر از تعداد مردان درس خوانده در جستوجوی شغل بیشتر است.
این نتایج را خبرگزاری مهر بر اساس آمارهای تازه از فارغالتحصیلان دانشگاهی و آمار بیکاری منتشر کرده است.
از مجموع ۵ میلیون و ۳۰۵ هزار زن فارغ التحصیل دانشگاهی، یک میلیون و ۲۸۲ هزارنفر شاغل هستند و ۵۴۶ هزار نفر در جستوجوی شغلند. این به آن معناست که ۳ میلیون و ۴۷۶ هزار زن تحصیلکرده، خانه نشین هستند و فعالیت اقتصادی ندارند.
۵۳،۴ درصد از فارع التحصیلان ایران، مرد هستند که از این میزان، ۶۱،۶ درصد فعال (۸۷ درصد شاغل و ۱۳ درصد بیکار) و ۳۸،۴ درصد نیز غیرفعال هستند.
زنان ۴۶،۶ درصد کل فارغ التحصیلان کشور را تشکیل میدهند که از این میزان ۳۴.۵ درصد فعال (۷۰.۱ درصد شاغل و ۲۹،۹ درصد بیکار) و ۶۵،۵ درصد غیرفعال اقتصادی هستند.
روند صعودی ورود دختران ایرانی به دانشگاهها از بیش از یک دهه پیش آغاز شد. درسال ۱۳۷۶ تعداد داوطلبان و پذیرفتهشدگان دختر دانشگاهها به پسران نزدیک و از سال ۱۳۷۷ این نسبت به نفع دختران قرار گرفت. در سال ۱۳۹۱، ۶۰ درصد داوطلبان کنکور زن و ۴۰ درصد بقیه مرد بودهاند.
این روند اما جاکمیت ایران را واداشته که به شیوههای گوناگون جلوی ورود بیشتر زنان را به دانشگاهها بگیرند. ممنوع کردن برخی از رشتهها برای زنان از جمله این اقدامات بوده است.
به این ترتیب، از سال ۱۳۸۷، سهمیهبندی جنسیتی به شکل علنی در کنکور سراسری اعمال شد. نقطه اوج اعمال سیاستهای سهمیهبندی و تفکیک جنسیتی در کنکور سال ۱۳۹۱ بود که ۳۶ دانشگاه دولتی، زنان را از حضور در ۷۷ رشته دانشگاهی حذف کردند.
در کنکور سراسری سال ۱۳۹۴-۹۵، هرچند ادعا شد که سهمیه بندی از میان رفته است، اما در همه دانشگاههای کشور و در تمام پنج گروه آزمایشی، به سه طریق سهمیههای ورودی به دانشگاهها اعمال شد؛ سهمیهبندی فقط بر اساس رتبه علمی (ترکیبی از آزمون کنکور و نمرات قبل یا مصاحبه حضوری)، سهمیهبندی بر اساس رتبه علمی و تعداد برابر برای هر جنس. یعنی ۵۰ درصد سهمیه برای زنان و ۵۰ درصد باقی برای مردان و سهمیهبندی بر اساس رتبه علمی و ظرفیت جنسیتی بین ۰ تا ۱۰۰ درصد برای یکی از زنان یا مردان و باقی سهمیه برای جنس مخالف.
نگرانی از اشتغال زنان، نگرانی از مطالبات بیشتر
نبود تعادل جنسیتی یکی از شاخصههای بارز بازار کار ایران است. با اینکه زنان حدود نیمی از فارعالتحصیلان کشور هستند اما اشتفال ۳۴،۵ درصدی زنان نشان از شکاف عمیق جنسیتی در زمینه اشتغال دارد. شانس زنان و مردان در یافتن شغل یکسان نیست و در بسیاری از موارد، نرخ بیکاری زنان چند برابر نرخ بیکاری عمومی کشور و نرخ بیکاری مردان است.
توانمندسازی جنسیتی، شاخص حضور زنان را در عرصههای اقتصادی و رفاهی کشور است و كشورهایی كه این توزیع متناسب نباشد، توسعه نیافته محسوب میشوند.
برای تعیین شاخص توانمندسازی جنسیتی، تعداد زنان متخصص به کل کشور ارزیابی میشود و درآمد زنان، مشارکت سیاسی و اقتصادی آنها در مقایسه با دیگر کشورها بر آن تاثیر گذار است. همچنین، در ارزیابی شاخص توانمندسازی جنسیتی، نسبت مدیران زن به نسبت مدیران کل جامعه در توسعه متوازن کشورها مطرح است.
در کشورهای توسعه یافته، توانمندی زنان در حوزه اشتغال، اهمیت بالایی دارد و شاخص مهم توسعه انسانی کشورها، توانمندسازی جنسیتی است اما ایران از نظر این شاخص، رتبه قابل قبولی ندارد.
بیشتر بودن تعداد زنان تحصیلکرده، ساختار اجتماعی ایران را دچار تغییر کرده است و نگرانیهایی را هم بر انگیخته. سیاستگذاران محافظهکار معتقدند که روند صعودی حضور دختران در دانشگاهها بر خانواده، فرهنگ، سیاست، اقتصاد موثر است و ساختار خانواده، الگوهای تقسیم کار زوجین، الگوهای تربیتی مرسوم و ملاکهای انتخاب همسر را تغییر میدهد، سن ازدواج را بالا میبرد و طلاق را افزایش میدهد. تغییر نقشهای اجتماعی و سبک زندگی هم از پیامدهای آن میتواند باشد.
رشد تعداد زنان تحصصیلکرده از سویی این گروه را با نگرانی درباره بحران مسأله اشتغال مردان روبهرو میکند و از نظر اقتصادی نیز نگرانی از استقلال اقتصادی زنان و در الگوهای فعلی اشتغال که تاکنون اغلب مردانه بوده، نوسان به وجود میآورد. این تغییرات، در نهایت میتواند به تغییر در الگوهای مشارکت سیاسی نظیر انتخابات و ساختار احزاب منجر شود و جنبشها و مطالبات نوین سیاسی ایجاد کند.
نمونهای از این نگرانیها در کلام روحانیون محافظهکار منعکس شده است. سید یوسف طباطبایی نژاد، امام جمعه اصفهان، شهریورماه گذشته، گفت که بسیاری از زنان زمانی که خود را در امنیت مالی ببینند، معرفت را از یاد میبرند: «اگرچه سخنان امروز من بدون شک به مذاق زنانی که خود را برای ورود به انتخابات مجلس شورای اسلامی آماده میکنند، خوش نخواهد آمد اما باید پذیرفت که بخشی از مشکلات جامعه ایران ناشی از عدم اولویت بخشی حکومت به مردان در مساله استخدامهاست.»
امام جمعه اصفهان خطاب به زنان و با تاکید بر اینکه در اسلام وظیفه نان آوری به مردان محول شده است نه زنان، گفت: «بگذارید مردان در اولویت نخست به مشاغل مختلف راه پیدا کنند و تنها در چنین شرایطی است که توان ازدواج با شما را خواهند یافت و شما نیز میتوانید با وقار در خانه های مستقل خود و همسرانتان خانمی کنید. اصرار زنان برای کار کردن در هر شرایطی قابل تامل است اگر بنا است زنی به عنوان مهماندار هواپیما زباله جمع کند آیا بهتر نیست که در خانه و کاشانه شخصی خود و همسرش این کار را انجام دهد؟»
در واکنشی دیگر، حسين حسينی، مسئول نهاد نمايندگی رهبر ایران در دانشگاه مازندران، مهرماه گذشته، با اشاره به حضور ۷۰ درصدي دانشجويان دختر نسبت به حضور ۳۰ درصدی پسران در دانشگاه، اين آمار را براي كشور خيلي خوش آيند ندانست و گفت: «دختران با تحصيلات دانشگاهی قطعا براي ازدواج به دنبال افراد هم كفو و هم شان خودشان هستند اما متاسفانه آمارها نشان مي دهد كه پسرهايی كه بعدها همدم زندگي خواهند شد حداقل از لحاظ تحصيلات دانشگاهي اين چنين نيستند و البته در اينجا دختران ضرر خواهند كرد و من نگران آينده كشور در اين خصوص هستم.»
در همین زمینه:
واکنش معاون رئیسجمهور ایران به ممنوعیت اشتغال زنان در کافیشاپها
ممنوعیت اشتغال زنان در ایران در کافیشاپها و سفرهخانههای سنتی
زنانهتر شدن فقر در ایران؛ اشتغال زنان در روستا بهتر از شهر
«طرحهای حمایت از خانواده، اشتغال زنان را سختتر میکند»
سریال تفکیک جنسیتی و کاهش اشتغال زنان
وقتی خانم ها در زندگی نفقه می گیرند و همه هزینه ها با مرد است چرا به چنین خانمی بیکار می گویند. وقتی خانمی کار می کند اما هزینه ای در زندگی نمی کند چرا باید از کار کردن او دفاع کرد؟ بسیاری از مردان ترجیح می دهند همسرشان کار نکند چون کار کردن او فقط بر رنج و مشقت و هزینه های خانواده می افزاید و برخلاف اغلب کشورهای دنیا هیچ کمکی به خانواده نیست.
علی / 03 January 2016
نه ! تمام دلیل اش هم خودخواهی زنان برای نپرداختن کمک خرج خانواده نیست.
بعضی زنان شاغل دوست دارند کمک خرج باشند ولی غرور بیجای مرد ایرانی اجازه نمی دهد که از زنان پول قبول کنند. چون از این بیم دارند که مبادا ابهت
خود را به خاطر تنها نان آور خانه نبودن از دست بدهند و دیگر نتوانند بر زنان تسلط
داشته باشند.
سارا / 23 March 2016
من اونقدر برای استقلال مالی خودم اهمیت قائل بودم که این رو جز شرایط ضمن عقدم قرار دادم و در ازای اون حقوق -حق طلاق، حق اشتغال، حق مسکن و…-مهریه رو بخشیدم. الان هم سر کار میرم ولی واقعا مردهای ایرانی حتی برخی از روشنفکراشون برای این مسئله توجیه نشدن. همسر من در ظاهر میگه موافق برابری در حقوق و مسئولیتهای زن و مرد هست. ولی پای عمل که میاد تو کارهای خونه مشارکت نمیکنه. تا بچه مریض میشه میگه آره اون شغل فلان و چنانت رو ول نکن ببینم آخر این بچه رو به کشتن میدی یا نه! همه ش چسبیدی به کامپیوترت که چی بشه؟ و اقوام همسر هم نگم براتون چطور با نیش زبون و دخالتهاشون زندگی رو به من زهر کردن. تصمیم گرفتم مدتی نرم س کار. در واقع یک ماه مرخصی بدون حقوق. الان همسرم مدام میگه تو که صبح تا شب میخوری و میخوابی. آره دیگه پول درنمیاری زحمت نمیکشی که. حالا البته به این نتیجه رسیدم که به هر حال برم سر کار و استقلال مالی داشته باشم فوقش نق و نوق هم بشنوم خیلی بهتره تا اینکه دستم جلوی همسر دراز باشه و باز هم نق و نوقش رو تحمل کنم
شیرین / 03 April 2019